دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد و جان نیز هم
مرو چو بخت من اي چشم مست يار به خواب
كه در پي است ز هر سويت آه بيداري
یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
===
یاد فیلم بی وفا افتادم![]()
تا بو که یابم آگهی از سایه ی سرو سهی
گلبانگ عشق از هر طرف بر خوشخرامی می زنم
من نه آن رندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
مرغ سان از قفس خاک ، هوایی گشتم
به هوائی که مگر صیـــــــد کند شهبازم
می خور به بانگ چنگ و مخور غصه در کسی
گوید تو را:که باده مخور. گو: هوالغفور
روزگاریست که سودای بتان دین من است
غم این کار نشاط دل غمگین من است
رسم بد عهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد
Last edited by samira1985; 05-09-2010 at 16:16. دليل: مثل اینکه همزمان دو نفر نوشتیم
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
=================================
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
=================================
نفر بعدی با الف بگه
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)