توی این سریال به نظر من می شه چیزایی رو شنید که درست و به درد بخور هستن مثلا دیشب چیزی که شمس الزمان گفت راجع به سوتفاهم های کوچیک خیلی قشنگ بود.
توی این سریال به نظر من می شه چیزایی رو شنید که درست و به درد بخور هستن مثلا دیشب چیزی که شمس الزمان گفت راجع به سوتفاهم های کوچیک خیلی قشنگ بود.
اما من خوشم نیومد کار بدی کردن به هر حال اونها مهمان اون امارت بودن نباید اون طور باهاشون برخورد میشد از خانواده ی به ظاهر روشن فکرشون بعید بود!دیشب کاملا فرهنگ و شعور این خاندان به ظاهر اصیل از خود راضی زیر سوال رفت و من خیلی خوشم اومد....
من منظورم از "خوشم اومد" این بود که که بالاخره کسایی پیدا شدن تا اینا (گشایش ها) رو با این همه ادعا سر جاشون بنشونن؛ البته انصافا عمهه آدم آبرودار و باشعوریه که از بد روزگار گرفتار اطرافیان بدی شده.
یه صحنه ای هم که پری تازه اومده بود تو اون جمع آشفته و میخواست از آب گل آلود ماهی بگیره و عمه خانم فوری زد تو برجکش و اشکشو درآورد خیلی خوشم اومد.![]()
امروز بحث ضرب المثل و ... بود تو کلاس منم یادی از پری خانوم کردم
چرا نصفه هفته پخش میده ؟
به نظرم روز در میون میدادن رو انتن بهتر بود .
آئيش: «شمسالعماره» از حرفهاي تكراري پرهيز كرد
خبرگزاري فارس: فرهاد آئيش گفت: بزرگترين ويژگي كار، برنامهريزي جهت دوري از حرفهاي تكراري بود. در حقيقت هر كدام از ما، برنامه كاريمان را بر اساس پرهيز از كليشهها و چيزهايي كه هميشه در سريالهاي داستاني موجود بوده، جلو برديم.
به گزارش خبرگزاري فارس، فرهاد آئيش در سال 1331 در شميران متولد شد. او پس از اتمام تحصيلات متوسطه به آمريكا سفر كرد و مدرك كارشناسي سينما و تلويزيون و عكاسي را از دانشگاه كاليفرنيا كسب كرد. او در بازگشت به ايران، در دهه اخير به عنوان نويسنده وكارگردان و بازيگر در تئاتر، تلويزيون و سينما فعاليت داشته است.
گفتوگوي كوتاه خبرنگار ما با «فرهاد آئيش» را به بهانه توجه كارشناسان در نظر سنجي فارس به بازي او از نظر ميگذرانيد؛
برخي معتقدند «شمسالعماره» در مدت زمان نمايش خود هم توانسته در بين مردم سريال پرمخاطبي باشد. مهمترين ويژگي اين مجموعه تلويزيوني چيست؟
- بزرگترين ويژگي كار، برنامهريزي جهت دوري از حرفهاي تكراري بود. در حقيقت هر كدام از ما، بر اساس پرهيز از كليشهها و چيزهايي كه هميشه در سريالهاي داستاني موجود بوده، برنامه كاريمان را جلو برديم. در واقع قصههاي ما، متفاوت بودند و طنز موجود در مجموعه، متفاوت بود و يك نوآوري در كليت اين كار از سوي كارگردان و تهيهكننده «شمسالعماره» پيشبيني شده بود. دو عنصر مهمي كه پشتيبان همه دوستان و همكاران من در بخشهاي مختلف اين سريال بودند.
فيلمنامه چقدر در جذابيت «شمسالعماره» و شكلگيري اين تفاوتها تأثير داشته است؟
- هميشه 50 الي 60 درصد موفقيت يك كار به فيلمنامه آن ربط پيدا ميكند. اين هم به نويسندهها مربوط ميشود و هم ميتواند ناشي از طرح اوليه باشد و خواستهاي كه كارگردان دارد. وقتي ميگوييم متن يك كار خوب است، اين قضيه به طور غيرمستقيم به كارگردان ربط پيدا ميكند. در مورد اين سريال، بايد بگويم بخصوص در قسمتهاي اول، نوشتههاي «اميد سهرابي» بيشتر به چشم ميخورد و واقعا از خيلي جنبهها، كار وي متفاوت بود. بهخصوص اين كه در نوع ديالوگنويسي، و شخصيتپردازي، كار او بسيار قوي بود. البته اين روند تا آخر هم ادامه پيدا كرده اما شايد در قسمتهاي اوليه، به دليل همان تفاوتها بيشتر به چشم آمده است.
ارزيابي شما از اين سريال و ارتباطش با مخاطب چيست؟
- «شمسالعماره» يك كار بسيار موفق و نو بود و نوعي ايجاد يك سليقه جديد در برنامهسازي طنز شبانه ما. در مورد استقبال مخاطب از اين مجموعه هم تا آنجا كه من ميدانم، مخاطب استقبال خيلي خوبي از اين سريال تلويزيوني داشته است و تا جايي كه دوروبرم را ميبينم، اوضاع از اين لحاظ، خوب خوب است!
شخصيتپردازي «شمسالعماره» كه آن را از ويژگيهاي اين مجموعه ميدانيد، چه شاخصههايي دارد؟
- من به شخصه طبقهبندي تيپ و شخصيت را زياد قبول ندارم. به هرحال در نمايش و تئاتر ما نميتوانيم زياد تفكيك كنيم، همانطور كه در زندگي واقعي هم نميتوانيم اين تفكيك را صورت دهيم. خيلي وقتها آدمهايي هستند كه شخصيتهاي قويتر و غلوشدهتري دارند كه اگر ما در فيلم يا سريال يا يك كار تصويري و نمايشي ببينيم، نامش را تيپ بگذاريم ولي در واقع، ما در زندگي واقعي هم نمونههايش را ميتوانيم جستجو كنيم چون اين يك امر نسبي است. درمورد اين كار بايد بگويم كه ا زابتدا يكي از اساسيترين پايههاي اين سريال، شخصيتسازي و شخصيتپردازي بود. يادم ميآيد همان روزهاي اول كه با سامان مقدم صحبت ميكردم، وقتي ميخواست درمورد كار صحبت كند، ميگفت در اين كار آنقدرها كه شخصيتها اهميت دارند، قصه مهم نيست و الان هم كه نگاه ميكنيم، ميبينيم طرح و توسعه و قصه آنقدر اهميت ندارد كه ما در سريالهاي معمول ديگر ميبينيم و بيشتر، شخصيتها محور هستند.
شخصيت رحمت چه جور شخصيتي بود و از ابتدا با آن چگونه كنار آمديد؟
- راستش شايد برايم راحتتر باشد تا بيشتر شخصيت كاراكترهاي ديگر را توضيح دهم تا نقش خودم را، به خاطر اين كه اين روزها يك مقدار در شخصيت رحمت، غرق هستم... رحمت، به هرحال يك آدم ساده است كه در اوج سادگياش، يكسري زيركيهايي هم دارد يا ميخواهد داشته باشد و از نظر طبقاتي با افرادي كه با آنها ارتباط دارد، متفاوت است، ولي درعين حال، خودش را بخشي از خانواده آنها ميداند و با اين خانواده، سالها زندگي كرده و هميشه راحت و خوشحال بوده ولي درعين حال، التهاب حفظ موقعيتاش هميشه با او بوده است.
مهمترين خاطره شما از «شمسالعماره» در اين چند ماهه چيست؟
- وحدت و رفاقتي كه بين بچهها وجود داشت، خاطرهانگيز بود. بخش زيادي از اين قضيه برميگردد به «سامان مقدم» كارگردان اين سريال. در واقع، عوامل سازنده اين مجموعه، هم جلوي دوربين و هم پشت دوربين به نوعي فكر ميكردند اعضاي يك خانوادهاند و اين موجب شده بود كه به همه ما خيلي خوش بگذرد.
و فعاليتهاي جديدتان در سينما و تلويزيون؟
- تا چند روز ديگر تصويربرداري «شمسالعماره» تمام ميشود و از اين هفته، قرار است در دو كار حضور داشته باشم كه تا شروع نشوند، راجع به آنها صحبت نميكنم. از كارهاي آماده نمايش نيز ميتوانم به فيلم سينمايي «زندگي با چشمان بسته» به كارگرداني «رسول صدرعاملي» اشاره كنم كه براي اكران عمومي آماده ميشود.
و صد البته زیور...چقدر این دوتا بهم میان خداوکیلی...
بنظرم دیشب ، مچ گیری بهروز و لیلا از شکور ، خیلی تصنعی بود...![]()
مثل اینکه هرمز خان هم از پری جون بدش نمی یاد![]()
این سریال خیلی مزخرف داره می شه کم کمبنظرم دیشب ، مچ گیری بهروز و لیلا از شکور ، خیلی تصنعی بود...
این پری خانوم میخواد خودشو به زور به هرمز بندازه اما نمیتونه و نمیدونه که هرمز این کارست دیگه داره اصابم خرد میشه.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)