تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 13 از 37 اولاول ... 39101112131415161723 ... آخرآخر
نمايش نتايج 121 به 130 از 368

نام تاپيک: .:: تاریخچه و اطلاعات شهر های ایران ::.

  1. #121
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض مهمترين مراكز سياحتي واقع در خارج از شهر كاشان

    مهمترين مراكز سياحتي واقع در خارج از شهر كاشان
    1- قمصر


    اين منطقه واقع در 25 كيلومتري جنوب غربي كاشان و از جمله مناطق ييلاقي و خوش آب وهواي اطراف كاشان مي باشد.
    علاوه بر مراسم سنتي گلاب گيري كه شهرت جهاني دارد و در ارديبهشت ماه هر سال در قمصر بر پا مي گردد آثار تاريخي چون مسجد ميانده ، بقعه پيرداود ، بقعه پير سليمان و چند آثار تاريخي ديگر در اين ناحيه جلب توجّه مي نمايد.
    نه تنها مردمان ؛ بلكه آب ، خاك و هواي اين ديار مفتخرند از اينكه گلهائي را پرورش مي دهند كه عطر دل انگيز آنها انسانها را سرمست نعمات الهي كرده و نيز پرده خانه كعبه با شيره جان آن گلها را شستشو مي دهد.




    2- بقعه حضرت سلطانعلي(ع)«مشهد اردهال»


    اين بقعه كه در 40 كيلومتري غرب كاشان واقع است علاوه بر اينكه از آثار هنري و تاريخي كاشان محصوب مي شود به لحاظ اينكه مدفن يكي از امامزادگان معتبر ،فرزند حضرت امام محمد باقر(ع) مي باشد اهميّت خاصي دارد و زيارتگاه دوستداران اهلبيت عصمت و طهارت (ع) بوده و خواهد بود.
    بناي اوليه اين بقعه متعلق به دوره سلجوقيان است كه صحن و بقعه و بارگاه آن توسط خواجه مجدالدّين ابوالقاسم كاشاني احداث شده است و در دورانهاي بعدي در قرن هاي دهم ،يازدهم و دوازدهم به خصوص در زمان شاه طهماسب صفوي تعميرات و الحاقاتي نيز بر آن صورت گرفته است.اين بنا داراي سه صحن : در قسمت شرق «صحن فيني ها»، در قسمت جنوب «صحن صفا» و در قسمت بقعه «صحن قمي ها» مي باشد.در قسمت صحن صفا ايواني است با كتيبه هاي گچي به خط نستعليق و نقّاشي هائي از دوران قاجار ، در اين مجموعه مي توان از گنبد و گلدسته كاشي كاري و مسجدي كه كنار بقعه واقع است و آب انبار در صحن صفا و نيز حمامي به قدمت دوران سلجوقي در كنار بقعه اشاره كرد.
    سال روز شهادت آن بزرگوار 17 مهرماه جلالي است و مراسم معروف سنتي – مذهبي «قاليشويان» همه ساله در جمعه اي كه به اين روز نزديكتر باشد –دومين جمعه مهرماه –برگزار مي گردد.فلسفه مراسم قاليشوئي متعلق است به چگونگي شهادت حضرت سلطانعلي (ع) بدينگونه كه ؛ پس از درخواست اهالي كاشان از امام محمدباقر (ع)،آن حضرت فرزند گرامي خود را جهت تبليغ و ارشاد اهالي كاشان مي فرستد و حاكم وقت اين مناطق با ايشان اعلام جنگ مي نمايد كه بسياري از اهالي به جنگ با دشمنان ايشان برخاسته و بالاخره آن حضرت و ياران با او جملگي شهيد مي شوند و به محض اطلاع يافتن عده اي از ياران آن حضرت از اهالي فين به ياري آن حضرت مي شتابند كه با اجساد آن حضرت و يارانش مواجه مي شوند و جسم خونين آن حضرت را درقاليچه اي پيچيده و جهت خاك سپاري حمل مي نمايند.
    لذا در روز قاليشويان و دوستداران آن امامزاده از جمله اهالي فين با حركتي نمادين با در دست گرفتن چوبهائي به عنوان خونخواهي آن حضرت در حالي كه عزاداري مي كننديكي از قالي هاي متعلق به امامزاده را تحويل گرفته و در نهري كه در نزديكي بقعه وجود دارد مي شويند.
    از ويژگي هاي مهم اين بقعه آنست كه در سردابه تحتاني بقعه تعدادي تابوت حاوي اجساد سالم و تر و تازه ديده شده است.
    سهراب سپهري شاعر و نقش معاصر در صحن شرقي اين بقعه معروف به سردار مدفون است.



    3- نياسر



    اين منطقه در 30 كيلومتري غرب كاشان در مسير مشهد اردهال، يكي از مناطق ديدني و خوش آب و هواي اطراف كاشان است .آثار تاريخي ديدني نياسر شامل:
    آتشكده اي متعلق به دوران ساساني در ارتفاعات اين منطقه ،كه با مصالح سنگ و ساروج به ارتفاع 14 متر ساخته شده است.بنابر تحقيقات آقاي آندره گدار اين آتشكده اي است كه اردشير بابكان احداث كرده است و نيز چشمه اسكندريه و آبشار معروف و ديدني و همچنين غار معروف رئيس مي باشد.
    اين غار از حفريّاتي است كه ظاهراً زمان ايجاد آن با آتشكده نياسر همزمان بوده و از مشخصات بي نظير آن رعايت اصول فني و مهندسي در اين غار است به صورتي كه در تمامي مسير نور و هوا احساس نمي شود.


    4- ابيانه نطنز



    اين منطقه كه حدود 72 كيلومتر با كاشان و 45 كيلومتر با نطنز فاصله دارد يكي از زيباترين روستاهاي ايران و جزء كهن ترين آنها از حيث معماري سنتي مي باشد كه آثاري از دوران هخامنشيان تا قاجاريه در اين منطقه ديده مي شود.
    دوران هخامنشيان تا قاجاريه در اين منطقه ديده مي شود.بافت فشرده روستا ،كوچه هاي پيچ در پيچ ،ساباتهاي(راهروهاي رو پوشيده) زيبا و سايه روشن هاي دلپذير ناشي از آنها ،مسجد جامع و پنجره هاي مشبّك و زيباي آن (با تاريخ ساخت 766 هـ ق)،آتشكده هارياك و حفظ آداب و رسوم زندگاني به خصوص طرز لباس پوشيدن سنتي مردم روستا مورد توجّه و همگي حكايت از تاريخي كهن و فرهنگي غني دارد.



  2. #122
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض عکس هایی از کاشان و اطراف آن



    کوچه های تاریخی ابیانه




    عکسی عمومی از ابیانه




    دختری در کوچه باغ های ابیانه





  3. #123
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض ابیانه پلکانی به تاریخ ایران



    در ۴۰ كیلومتری شمال غربی نطنز از استان اصفهان در دامنه كوه كركس روستایی بس كهن واقع است به نام ابیانه. این روستا را به اعتبار آثار و بناهای تاریخی پرتنوعش باید از زمرهٔ استثنایی ‏ترین روستاهای ایران به شمار آورد. شكوه معماری بومی و سرشار از زیبایی این روستا، آن را در شمار نمونه‏ های كم نظیر دیدنی‏های جهان درآورده است. ابیانه نقطه ‏ای خوش منظره و خوش آب و هوا و دارای موقعیت طبیعی مساعدی است. در دورهٔ صفویه هنگامی كه شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز می‏رفتند بسیاری از نزدیكان آنها و درباریان ترجیح می‏دادند در ابیانه اقامت كنند. شمار خانه ‏های ابیانه در سرشماری سال ۱۳۶۱ برابر با ۵۰۰ واحد برآورد شده؛ این خانه‏ ها تماماً بر روی دامنه پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شده است به صورتی كه پشت بام مسطح خانه‏ های پایین دست، حیاط خانه‏ های بالادست را به وجود آورده است و هیچ دیواری هم آنها را محصور نمی‏سازد. در نتیجه، ابیانه در وهلهٔ اول روستایی چند طبقه به نظر می‏آید كه در بعضی موارد تا چهار طبقهٔ آن را می‏ توان مشاهده كرد. اتاقهای ابیانه به پنجره‏های چوبی ارس مانند مجهزند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیش آمدهٔ مشرف بر كوچه ‏های تنگ و تاریك‏اند كه خود به صورت مناظر جالبی درآمده‏اند. نمای خارجی دیوارهای خانه‏ های ابیانه با خاك سرخی كه معدن آن در مجاورت روستاست پوشیده شده است. از آنجا كه در دامنه ‏های شیبدار ابیانه فضای كافی برای ساختن خانه‏ های موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شده است كه هر خانواده انبار غار مانندی در تپه‏های یك كیلومتری روستا، در كنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد نماید. این غارها كه در دل تپه‏ ها حفر شده‏اند و از بیرون تنها درهای كوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دامها و نیز آذوقهٔ زمستانی و اشیای غیرضروری مورد استفاده قرار می‏گیرد. زندگی مردم ابیانه كشاورزی و باغداری و دامداری است كه با روشهای سنتی اداره می‏شود. بیشتر زنان در امور اقتصادی با مردان همكاری دارند. ابیانه دارای هفت رشته قنات است كه برای آبیاری مزارع و باغات مورد استفاده قرار می‏گیرد. گندم، جو، سیب‏ زمینی و انواع میوه به خصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو، بادام و گردو در ابیانه به دست می‏آید. در سالهای اخیر قالی‏بافی در ابیانه رواج پیدا كرده و نزدیك به ۳۰ كارگاه قالی‏بافی در آنجا دایر شده است. در گذشته گیوه ‏بافی از جمله مشغله‏ های پردرآمد زنهای ابیانه بوده است كه امروزه تا حدی متروك شده است. مردم ابیانه به سبب كوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراكز پر جمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب و رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجهٔ قدیم خود را حفظ كرده ‏اند. زبان مردم ابیانه فارسی با لهجهٔ خاص ابیانه ‏ای است كه با لهجه‏ های متداول در جاهای دیگر تفاوت اساسی دارد. لباس سنتی آنها، هنوز هم میان آنها رواج دارد و در حفظ آن تاكید و تعصب از خود نشان می‏دهند، در مردان شلوار گشاد و درازی از پارچهٔ سیاه و در زنها پیراهن بلندی از پارچه‏ های گلدار و رنگارنگ است. علاوه بر این، زنهای ابیانه معمولاً چارقدهای سفیدرنگی بر سر دارند. قدیم‏ترین اثر تاریخی ابیانه آتشكده‏ای است كه مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است. آتشكده ابیانه را نمونه ‏ای ازمعابد زردشتی دانسته‏اند كه در جوامع كوهستانی ساخته می‏شد. مهم‏ترین بنا و اثر تاریخی این روستا یك باب مسجد جامع و قدیم‏ترین اثر تاریخی این مسجد منبر چوبی منبت‏كاری آن است كه در سال ۴۶۶ هجری قمری ساخته شده است. مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد برزله است كه دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال ۷۰۱ هـ. ق. نوشته شده است كه مربوط به دورهٔ ایلخانان است.مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است كه كنار صخره‏ای در كوهستان بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ ۹۵۲هـ. ق. مشاهده می‏شود. روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یكی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا كه به گفته اهالی فرزندان امام موسی كاظم بوده‏اند؛ و زیارتگاه دیگر ابیانه قدمگاه نامیده می‏شود. از جمله جاها و اماكن دیدنی دیگر ابیانه می‏توان از خانه غلام نادرشاه و خانه نایب حسین كاشی نام برد



  4. #124
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض مراسم کشیدن نخل از کوه


  5. #125
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض گذشته ی ابیانه





















  6. #126
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض تاریخچه کرمانشاه

    تاریخچه کرمانشاه ایران زمین
    استان کهن و باستانی کرمانشاه با مساحتی برابر با 23167 کیلومتر مربع در غرب کشور ایران زمین قرار گرفته است که از شمال به کردستان و از جنوب استان لرستان و ایلام و از مشرق به همدان و از مغرب به سرزمینهای ایرانی کردستان عراق محدود می باشد . کرمانشاه از شهرهای ارزشمند و تاریخی ایران زمین می باشد .
    مادهای ایرانی و تاریخچه کرمانشاه
    برای نخسیتن بار نام تیره آریایی ماد به نام آمادای در حملات آشوریان به نواحی کردستان کنونی ذکر شده است . بنابراین سند تاریخی حضور مادها در کرمانشاه و کردستان حداقل به بیش از 3000 سال پیش بازمیگردد که بیشتر در کوهستانهای زاگرس بوده است . در حادثه سقوط نینوا و انقراض دولت آشور بدست هوخشتره علل اصلی فتح آنجا اسبهای نیرومند سواره نظام ماد که در شهر باستانی نیشایی تربیت شده بودند ذکر شده است . باستان شناسان و خاور شناسان از زندگی دو طایفه پارس و کورد در این منطقه یاد کرده اند . استاد و دانشمند فقید رشید یاسمی در کتاب مشهور "کرد و پیشینه نژادی او" آورده است :
    کورد آن شعبه نژادی ایرانی است که حاصل برادری ماد و پارس أريايي می باشد
    قوام اقوام مهاجر آریایی در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد در کوهسارهای زاگروس سکونت گزیدند که سرانجام به تصرف بین النهرین انجامیده است . این مهاجرت تاریخی به مهاجرت گوتی یا کاسی مشهور است . ذکر طوایفی که در زاگرس سکونت داشته اند در کتیبه های سارگن پادشاه اکد که در سالهای 2030 تا 2048 قبل از میلاد بر جنوب بین النهرین حکم رانی میکرده است آمده است . در اسناد اکدی از شخصی به نام آریزان نیز نام برده شده است . ساکنان این منطقه شامل طوایفی به نام لولویی - گوتی - منابی - نایری - آمادا - پارسوا می باشند . لولوبی ها از اجداد لرهای ایران هستند که در گذشته در سرپل ذهاب و سلیمانیه کردستان عراق که بخشی از ایران بوده است سکونت داشته اند . در سال 1200 قبل از میلاد شاه عیلام بر این طایفه غلبه می کند لولوبی ها یا اجدا لرها در گذشته پادشاهی مقتدر به نام آنوبانی داشته اند . تکات پالاسر که در سالهای 1115 تا 1100 شاه آشور که ارمنستان را فتح کرد ولی در نبرد با سپاه راندوپس توفیقی بدست نیاورد و فقط توانست کوههای اورامانات کردستان را تحت کنترل خود بگیرد .
    کرمانشاه در متون کهن پهلوی منجمله کارنامه اردشیر بابکان که مهم ترین سند پهلوی جهان است به نام کردان شاه آورده شده است . کرمانشاه یا کردان شاه نامی است که بهرام چهارم ساسانی به روی آن گذاشته است . بهرام شاه 11 سال بر امپراتوری ساسانی شاهنشاهی کرد ( 388 تا 399 میلادی ) . سیستم حکومتی ایران باستان به این گونه بوده است که تمامی شهرها شاهی از همان منطقه داشته اند و همه شاهان زیر نظر شاه شاهان بوده اند که شاهنشاه نامیده می شده بوده است . کتب باستانی ایران ساخت کرمانشاه را به طهمورث دیو بند نصبت داده است . زبان کنونی مردامان کرمانشاه و کردستان بدون هیچ شک و شبه ای از پهلوی و اوستایی ایران گرفته شده است . مهم ترین سند ریشه پهلوی زبان کوردی سروده های باباطاهر عریان شاعر بلند آوازه ایران است که به لهجه محلی می باشد و از واژه های پهلوی یا همان کوردی امروزی استفاده کرده است .
    هنر مادهای کهن آریایی ایران
    آثار باستانی هر ملتی به منزله شناسنامه آن ملت است که بوسیله آن تاریخ ملی،مذهبی و فرهنگی آن کشور شناخته میشود و نگهبانی و پاسبانی از آثار هنری و باستانی از وظایف شخصی و فردی فراتر رفته است ، هنر مادها به ابعاد گوناگونی گسترده است کتیبه های بسیاری پیرامون مدیا وجود دارد :در اوایل سال 1325 ه.ش در منطقه ای در نزدیکی دهکده زیویه واقع در چهل کیلومتری شرق شهرستان سقز گنجینه ای توسط دهقانان کشف شد که شهرت آن ظرف مدت مختصری بر بازارهای جهانی عتیقه سایه می افکند و بدون رقیب سالها داغی بازار را حفظ مینماید به تجربه ثابت شده که خارجیان شیفته آثار باستانی و هنری میباشند و رفت و آمد به موزه ها یکی از سالمترین و مفیدترین سرگرمی های جوانان و سایر اقشار در کشورهای خارجی می باشد و در آمد موزه های شخصی ارقام بسیار مهمی از درآمد خیلی از کشور های جهان را تشکیل میدهد ، بنابراین طلای زیویه مشتریهای فراوانی را به خود جلب نموده و خارجیان بر خلاف ما ایرانیان که هنوز نام زیویه به گوش بسیاری از هم وطنان نرسیده است خیلی زود با رویدادهای زیویه آشنا شدند و فهمیدند در یک گوشه از دنیا بزرگترین گنج باستانی جهان کشف شده است و میکوشند اطلاعات جامع تری از چگونگی کشف این گنج گرانبها و با ارزش بدست آورند نام زیویه سبب شد در دنیا نام ایرانی و عظمت فرهنگ ایرانیان به سر زبانها بیفتد. اندره گدار در باب ریویه و گنجینه آن بیان میدارد که این قلعه یا دژ که با تحقیق بسیار معلوم شد متعلق به قوم ماناهاست بر فراز تپه ای منزوی قلعه واقع شده است که روی آن دیوار ضخیمی از خشت دیده میشود ،دامنه های این تپه دارای شیب تندی میباشد و در قسمت شرقی آن شیب کمتر است و محل خانه های مسکونی است و طی حفاریهای غیر مجاز توسط اهالی روستای زیویه تشت برنزی که محتوی گنج بود به دست آمد دو سال بعد پیش از آنکه اداره باستان شناسی ایران از این موضوع مطلع شود تعداد زیادی از اشیاُ زرین و سیمین این گنجینه بوسیله قاچاقچیان از ایران خارج شد و به مجموعه ها و موزه های اروپا و آمریکا راه یافت بدین جهت نمی توان محققاً دانست که اشیا موجود در آن تابوت مفرغی (برنزی)چه مقدار بوده است اشیاُ مختلف این گنجینه از نظر فنی و هنری به یکدیگر چندان شباهتی ندارند برخی به سبک آشوری ،اورارتویی ،سیکای ،و مانایی میباشد اداره باستان شناسی پس از اطلاع از این قضیه موفق شد قسمتی از این گنجینه را بدست آورد و به موزه تهران منتقل کند . رمان گیرشمن در آخرین اظهار نظر خویش اشیاُ اخیر را متعلق به هنرمندان مادی می داند که از 606 تا 550 پیش از میلاد ناحیه محل اکتشاف جزو قلمرو حکومت آنان بوده است این گنجنه شامل اشیایی از قبیل یک سینه بند که با تصاویر حیوانات و موجودات افسانه ای زیست یافته و این حیوانات به طرف درخت زندگی که در وسط قرار دارد حرکت می کنند ، یک دست بند مردانه ،یک غلاف خنجر ،یک گردن بند که از سرهای حیوانات تشکیل شده و روی آن منبت کاری شده ،ظروف ،گوشواره ها و اشیاُ تزیینی از طلا و نقره که اوج هنر آن دوران را یاد آور میشود .

  7. #127
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض لنگرود

    لنگرود, شهری زاييده دريا
    عکس پل خشتی لنگرود
    اينجا لنگرود است. وقتى ميان خيابان هاى قديمى و نمور شهر راه مى روى يادت باشد كه زمانى اينجا بستر دريا
    بوده است. " دريای تی تيس "در زمان آخرين پادشاه هخامنشى از جمله ۱۲۷ ولايتى بود كه خشك شد و
    لنگرود از بستر دريا زاييده شد. لنگرود حتى اگر هيچ آثار تاريخى و باستانى ويژه اى نداشته باشد، همان كه ميان
    خيابان ها و كوچه هاى سنگ فرش اش و از كنار خانه هايى كه از جنس تاريخ عبور كنى گويى ميان شهرى
    تاريخى ايستاده اى كه مى توانى همراه تك تك ساكنان آن نفس بكشى. نفسى از جنس رطوبت و بوى دريا. اين
    سرزمين كه پيش از اين يكى از كانون ها و پايگاه هاى كشتى سازى بوده امروز ديگر چنين صنعتى در آنجا رونق
    ندارد. اين شهر كه يكى از شهرهاى مهم گيلان است از جمله جاهاى تاريخى اش، خانه دريابيگی است كه از
    سرشناسان گيلان است. بنا از دو طبقه همكف تشكيل شده و اتاق هاى طبقه بالاى آن، ارسى هاى چوبى مشبك
    دارد. همچنين اين خانه دو در بزرگ چوبى و قديمى با گل ميخ ها و كوبه هاى قديمى دارد. اين بنا از نظر تزئينات
    داخلى از آثار تاريخى و هنرى مهم گيلان به شمار مى رود. از ديگر خانه هاى مشهور لنگرود خانه منجم
    باشی در فشکالی محله و در جنب سبزه ميدان لنگرود واقع شده است. اين خانه به خانواده منجم باشى تعلق
    داشته كه با روى كار آمدن آقا محمدخان قاجار صاحب نام شدند. سالن و تزئينات اين خانه نمونه اى از هنر
    معمارى گيلان در دوره قاجار است. اين بنا در فهرست آثار ملى به ثبت رسيده است.

  8. #128
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض لاهیجان

    لاهیجان : شیطان کوه و آبشار آن، گنجینه چای ایران ، بقعه شیخ زاهد گیلانی و چهار اولیا ، حمام گلشن
    تالاب مير كلايه ، بام سبز لاهيجان وتله کابین، استخر زيباي لاهيجان ، بقعه چهار پادشاه ، مسجد جامع به سال 893 هجري قمري به دستور سلطان محمد كيا در كنار آتشكده قديمي ساخته شد ، مقبره شيخ تاج الدين ابراهيم ملقب به شيخ زاهد گيلاني ، پل خشتي لاهيجان ، موزه چاي ، مقبره كاشف السلطنه شاهزاده ميرزا معروف به كاشف السلطنه كه كشت چاي را در ايران مرسوم كرد-





    بقعه شيخ‌زاهد گيلاني درلاهیجان

  9. #129
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    موقعيت جغرافيايي استان همدان
    استان همدان با مساحت 20هزار و 172 كيلومتر مربع , 2/1 در صد از مساحت كل كشور را در بر مي گيرد . اين استان بين مدارهاي 59 درجه و 33 دقيقه تا 49 درجه و 35 دقيقه عرض شمالي و 34 درجه و 47 دقيقه تا 34 درجه و 49 دقيقه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ قرار گرفته است .
    استان همدان جزو استانهاي غربي ايران است كه از شمال به استان زنجان , از جنوب به استان لرستان , از شرق به استان مركزي و از غرب به استان هاي كرمانشاه و كردستان محدود مي شود.بلندترين نقطه استان همدان ,قله الوند با ارتفاع 3574 متر و پست ترين مكان اين استان اراضي عمر آباد در كنار رود قره چاي در بخش شرا وپيشخوار است .
    استان همدان از نظر تقسيمات كشوري , 8 شهرستان , 16 شهر , 18 بخش , و 68 دهستان دارد و مركز آن شهر همدان است .
    اين استان منطقه اي است مرتفع , كوهستان الوند كه از شمال غربي به جنوب شرقي كشيده شده است جزو پيشكوه هاي داخلي زاگرس است . كوه الوند در جنوب و غرب شهر همدان قرار گرفته است و توده اي از سنگ گرانيت است .
    صنايع دستی
    استان همدان از مناطقی است که فرآورده های دستی آن از شهرتی بسزا در سطح کشور برخوردار است و حتی برخی از صنايع دستی آن مانند صنعت سفالگری اهميت صادراتی و جهانی دارد. اين نوع صنايع دستی، علاوه برجنبه مصرفی، از ويژگيهای هنری برخوردارند که به صورت طرح ها، نقوش و رنگهای گوناگون متجلی می شوند. برجسته ترين صنعت دستی استان، سفالگری و سراميک سازی است که مرکز عمده آن " لالجين " در 25 کيلومتری شهر همدان است . پيشينه سفال سازی در لالجين نزديک به 700 سال برآورد شده است .
    قاليبافی: قالی بافی در سطح کشور به واسطه دوام و استحکام آن مشهور است ولی به نظر می رسد قالی بافی در استان مذکور از پيشينه ای طولانی برخوردار نباشد برای صحبت در اين زمينه تنها از يک مدرک مستند می توان کمک گرفت و آن نوشته های سيسيل ادواردز نويسنده کتاب قالی ايران است و نوشته است :" صنعت قاليبافی در شهر همدان در قرن اخير پيشرفت کرده است. هيچ مدرکی مشعر بر اين که اين حرفه قبل از سال 1912 م برابر با 1291هجری شمسی در اين ناحيه وجود داشته در دست نيست.
    بدون ترديد هنگامی که در سال 1912 م (1291 ه . ش ) بار اول از اين شهر ديدن کردم حتی يک دستگاه قاليبافی در اين شهر وجود نداشت. در سال 1912 م (1291 ه . ش ) در خانه ای که به اين منظور اجاره شده بود، هشت دستگاه قاليبافی به کار افتاد و بدين ترتيب اولين کارگاه قاليبافی همدان شروع به کار کرد." اهميت قاليبافی استان همدان از اين نظر است که ميزان محصول قاليچه های ارزان و متوسط آن بيشتر از ساير نواحی قاليبافی است . نقشهای قالی که در همدان جهت بافت استفاده می کردند، بغير از چند تايي که نقشه کشهای همدانی طراحی می کردند، اغلب متعلق به شهر های ديگر بود و خود شهر همدان نقشه بخصوص ندارد. نقشه های رايجی که قاليبافان همدان از آن استفاده می کردند عبارت بودند از : خاتم شيرازی، اصفهان، جوزان، اژدر، دست دلبر، شکاری، ماهی و ... که نقشه ماهی با طراحيهای گوناگون بيشتر از همه بافته می شود. به هر حال يکی از صنايع دستی پررونق و معروف و مشهور همدان از قديم تا کنون قالی بافی بوده است. قالی همدان از جهت نوع جنس و مقاومت و رتبه در ايران جايگاه سوم را دارد.
    از انواع فرشهايی که در همدان بافته می شود يک نوع ريز بافت آنکه در اندازه های کله گی بافته می شود معروف و مشهور است و ساير اندازه های ديگر مانند: کناره، دوزرعی، پنج چارک، خرک، پشتی، روکرسی و سجاده ای نيز در همدان بافته و عرضه بازار می شود.
    طرحهايی که بيشتر در همدان بافته می شود طرح ماهی و ترنج دار است که در گذشته از انواع رنگهای الوان و ثابت که از شيره گياهان می گرفتند و پشم را رنگ می زدند جهت بافت اين قاليها استفاده می کردند که به آنها قاليهای با رنگهای ثابت می گويند و هر چه کهنه تر شود رنگ آن جلا و زيبايی خاص خود را پيدا می کند ولی در حال حاضر بعضاً از رنگهای شيميايی و دباغی استفاده می کنند که بعد از بافت، رنگ فرشها تغيير کرده و رنگ اصلی آنها از بين می رود و بيرنگ می شود.
    از جهت بازار فروش، فرشهايی که در داخل همدان خريدار زيادی دارد، دوزرعی و پنج چارک است ولی بقيه اندازه ها مانند فرشهای خرک، کناره، پشتی و رو کرسی طالب چندانی در بازار ندارد و مشتری آن کمتر است .
    سفالگری: گويا در روزگار کهن نخستين هنرمنديهای انسان از نقش و نگار ظرفهای گلی آغاز شده است که در آن هنگام بدون کمک چرخهای کوزه گری و به ياری سرانگشتان می ساختند و در کوره های نخاله می پختند. اکنون پس از سپری شدن چند هزار سال هنوز هم نگارگران سفالينه ساز برای بيان انگيزه ها و آرزوها ی زندگی به نقش و نگار کاسه کوزه ها می پردازند. با اين تفاوت که نقش و نگارهای عاميانه اين روزگار با پرتو آرزوی انسانهايی نگاشته می شود که درسايه روشن نيازمنديهای زندگی کنونی سر می برند.
    هم اکنون مهمترين مراکز توليد سفال در استان همدان، لاله جين- در حدود 25 کيلومتری همدان- و فرسفج در شهرستان تويسر کان است. سفالينه های لالجين از ديد تاريخ ساخته شدن به دو بخش است : نخست آنکه تا هفتاد هشتاد سال پيش و ديگر آنها که تا بيست سی سال پيش هم ساخته می شد.
    تفاوت اين دو از نظر شکل کاسه، لعابها، نقش و نگارها و روش قلم زنی آشکار است. در بخش نخست کاسه ها را اندکی بزرگتر و دهان بازتر می بينيم و نقش و نگارها و گوناگونی لعابها زياد تر و قلم زنی ها با باريک بينی و درنگ بيشتر انجام گرفته است. پيداست که قلم مو با آهستگی می گشته است و نگارگر سفالينه ساز سپری شدن زمان را احساس نمی کرد و رها از گرفتاريهای زندگی در انديشه های هنرمندانه خود غرق بود و می خواست که جايی از کاسه را بی نقش و نگار نگذارد پس هر جا را به نقشی می آراست، ولی هشيار بود که مبادا هماهنگی نقشها را برهم ريزد.
    با اينکه قرينه سازی را به کار می گرفت از طرح نقشهای گوناگون کوتاهی نمی کرد. جايی را نقش مرغ و جايی ديگر را نقش ماهی، در کاسه ای نقش طاووس و در کاسه ای ديگر چهره زن را نگاشته است، زنی با ابروهای سياه و کمانی و پيوسته، با چشمانی بادامی و بزرگ به تناسب همان ابرو. آشکار است که آنچه را هنرمند از زيبايی معشوق در پندار داشت بسيار درخشانترو شيواتر از نقش اين کاسه بود.
    در کاسه های همان بخش نخستين نقش پرنده و ماهی زياد طرح شده است. پرنده می تواند از يک سو نشانه باغ و سرسبزی باغ و از سوی ديگر نشانه آرزوهای برگزيده و آسمانی هنرمند باشد. ماهی هم زيباست و هم پاک چون در آب زيست می کند و آب همواره مطلوب ما ايرانيان بوده و هست. يکی ديگر از مشخصات همين کاسه های بخش نخستين اين است که نقش و نگارها را تنها به ياری خط و سطح که بالعابهای رنگين پوشيده است نگاشته اند و سايه روشنها و تيرگی هائی را که سبب ابهام است و از صراحت و رسائی می کاهد به کارنياورده اند.
    اين کاسه های گلی را بالعاب سفيدی پوشانده اند که شبيه ظرفهای چينی شده است. البته به اندازه چينی محکم و ظريف نيست ولی از بدل چينی بهتر است. البته پانزده بيست سال است که لا له جين ها به سبب جنبه های تجارتی کار و پيشه خود را از نگاشتن نقش و نگار بر سفالينه ها چشم پوشيده اند و راستی که ارزشهای هنری کار خود را فدای کم ارزشيهای داد و ستد کردند. در حال حاضر، سفالسازی در لاله جين همدان، اگر چه به لحاظ کمی و تعداد دست اندرکاران و ميزان توليد سالانه، افزايش چشمگيری نسبت به گذشته و حتی هر سال نسبت به سال پيش، يافته است اما روز به روز از ميزان توليد سفالينه هايی که شاخص لاله جين همدان بود و با رنگهای فيروزه ای، سبز، خردلی و قهوه ای مشخص می شد و توليدات کاملاً مصرفی را شامل می شد و به مرور زمان شاهد کاهش نسبی کيفيت و نقش ها هم بوده ايم گو اينکه هنوز هم سفال سازی در لاله جين، "هنر- صنعت" مطرح استان همدان بوده و لاله جين بزرگترين مرکز سفالگری ايران است.
    چرم سازی : در گشته ای نه چندان دور چرم توليدی در همدان به علت کيفيت و کميت خاص آن مشهورترين و مرغوب ترين چرم در سراسر کشور شمرده می شد و آوازه کيفيت آن به کشورهای ديگر نيز رسيده بود. در گذشته در شهر همدان سه دباغ خانه وجود داشت. دباغ خانه سنگ شير، دباغ خانه قانتور واقع در بلوار سفيد آبی و دباغ خانه آقايی واقع در بلوار سفيد آبی.
    متاسفانه پس از گذشت زمان دباغ خانه سنگ شير و قانتور به مرور تعطيل و از بين رفته اند.
    صنايع دستی چوبی : توليد انواع صنايع دستی با استفاده از چوب ازديرباز در استان همدان بويژه مناطق شهری از جمله همدان، ملاير، تويسرکان، سرکان رواج داشته است.
    صنايع دستی چوبی شامل خراطی، نازک کاری، منبت کاری و معرق کاری است که در اين استان خراطی و بويژه منبت کاری بيشتر رواج دارد. گفتنی است که طی سالهای اخير منبت کاری در تويسرکان و جوکار ملاير رونق بسيار چشمگيری يافته است.
    پوستين دوزی : در گذشته پوستين دوزی از مهمترين مشاغلی بوده که در شهر و روستا وجود داشته است و پوستين دوزان پوست گوسفند و بره را پس از پاکيزه ساختن آن و بدون تراشيدن پشم آن با استفاده از مواد اوليه ساده ايی همانند آردجو، زاج و مازوج بصورت پوستين و يا زيرانداز در می آورده اند، هم اکنون هم در بعضی از روستاهای استان عده معدودی از روستاييان مبادرت به اين امر می کنند. اما به علت گرانی بيش از حد پوست هر روز تعداد اين افراد کاسته می شوند.
    گليم بافی: گليم بافی در گذشته در اکثر روستاهای همدان از رونق خاصی برخوردار بوده که هم اکنون نيز برخی از نمونه هاي آن در منازل ساکنين در حال مصرف است. ولی با ورود محصولات ماشينی و خارجی و نيز گرايش بيشتر مردم به زندگی شهر نشينی اندک اندک دستگاههای گليم بافی و جاجيم بافی جمع آوری شد و حتی برخی بافندگان گليم، خود مصرف کننده محصولات ماشينی شده اند.
    گيوه بافی: کم بودن راههای ارتباطی ماشين رو، نوع معيشت مبتنی بر دامداری و کشاورزی و ضرورت تحرک فراوان در فصول سه گانه بهار و تابستان و پاييز کفشی را طلب می کند که سبک، راحت و مقاوم و خنک و در عين حال ارزان باشد. با خصوصياتی که در بالا ذکر شد تنها پای پوشی که می تواند جوابگوی خواسته های روستاييان باشد گيوه است.
    گيوه نوعی کفش است که رويه آن را معمولاً از نخ پنبه ای تابيده و زيره آنرا از چرم يا آجيده انتخاب می کنند. تمام محاسن گيوه در زيره و رويه خنک آن خلاصه می شود، بنابراين اگر چنانچه گيوه ای با رويه يا زيره پلاستيک تهيه شود اصالتش را از دست داده و همانند کفشهای معمولی فاقد ارزش کيفی و بهداشتی است.
    اين پای پوش قديمی که روزگاری بخصوص در فصل تابستان مورد استفاده قرار می گرفت در سالهای اخير به سبب رواج کفشهای ماشينی و جايگزين شدن آن در اکثر مناطق استان رونق و اعتبار ديرين خود را از دست داده و صنعتگران شاغل نيز به علت کمی درآمد و کاهش تقاضا در اين رشته به مشاغل ديگری روی آورده اند.
    در حدود 80 سال قبل گيوه بافی جهت استفاده شخصی در اکثر قريب به اتفاق روستاهای استان به صورت ابتدايی وجود داشته است که در حال حاضر به طور کلی از بين رفته است ولی در سطح استان همدان هم اکنون چهار روستا با اسامی ذيل توليد رويه گيوه را توسط خواهران به عنوان يکی از مشاغل موجود در روستا اختيار کرده اند. روستاهای دهفول، کفراش، فهرومند، آرتيمان. ولی مهمترين مرکز توليد کننده گيوه در استان همدان روستای دهفول نهاوند است و بايد گفت: پس از کشاورزی و دامداری که از رونق خوبی برخوردار است گيوه بافی سومين منبع درآمد اهالی است و تقريبا تمام زنان و دختران در اين روستا با گيوه بافی آشنايی دارند.
    سنگتراشی: سنگتراشی يکی از کهنترين پيشه های ايران است. و استان همدان يکی از مراکز مهم استخراج سنگ و هنر سنگتراشی است.
    حجاری: اگرچه کار سنگتراش نسبتاً خام است همکار وی حجار (نقار) کتيبه های سنگی بسيار ظريف و حجاری تزيينی دقيقی به نام قلمزنی يا حجاری ظريفه يا منبتکاری روی سنگ انجام می دهد که به کار مسجدها، آرامگاه مردمان سرشناس و ديوارهای ساختمانهای مهم می خورد. حجار صاحب هنر و صنعتی است که شاهکارهای ديوارهای کاخهای هخامنشيان در تخت جمشيد و شوش را به وجود آورد و تا روزگار ما همانند اين هنر ذوق و استادی ديده نشده است.
    شيشه گری دستی: توليد و تهيه مصنوعات شيشه ای در سالهای اخير بيشتر جنبه شهری پيدا کرده وکارگاه های شيشه گری اکثراً در مناطق شهری استقرار يافته اند ولی با اين وجود، هنوز در بسياری از مناطق روستايی ساخت فرآورده های شيشه ای ساده رواج دارد. شيشه دست ساز از جمله اصيل ترين و ارزنده ترين محصولات دستی است که در ايران دارای سابقه ای طولانی بوده و ظروف و اشياء شيشه ای بدست آمده از روزگاران پيش دلالت بر وجود اين صنعت در ادوار بسيار دور و حتی پيش از ميلاد دارد.
    حصيربافی: حصيربافی يکی از حرفه های بسيار کهن و قديمی است وشامل انواع محصولاتی است که با استفاده از الياف، ساقه و شاخه های گياهان مختلف ساخته می شود.
    نساجی سنتی : امروزه دستبافی به صورت تهيه و توليد انواع پارچه ها و برخی زيراندازها نظير: جاجيم، جاجيمچه، روتختی، روميزی، روتختی، روسری، لباسهای محلی، ملحفه، شمد و ... در بسياری از مناطق روستايی و برخی نقاط شهری استان همدان مرسوم است.
    دستبافان برای توليد پارچه از دستگاههای ساده بافندگی نظير دستگاههای «دو وردی» و «چهاروردی» استفاده می کنند. دستبافان به طور معمول از نخ پشمی برای پود و از نخ پنبه ای برای تار محصولات خود استفاده می کنند.

  10. #130
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض استان هرمزگان


    موقعيت جغرافيايي استان هرمزگان
    استان هرمزگان با وسعت شصت و هشت هزار و چهارصد و هفتاد و پنج و هشت دهم كيلومتر مربع، در جنوب ايران مابين مختصات جغرافيايي بيست و پنج درجه و بيست و سه دقيقه تا بيست و هشت درجه و پنجاه و هفت دقيقه عرض شمالي، و پنجاه و دو درجه و چهل و يك دقيقه تا پنجاه و نه درجه و پانزده دقيقه طول شرقي از نصف‌النهار گرينويچ واقع شده است. اين استان از شمال و شمال شرقي با استان كرمان؛ از جنوب با خليج فارس و درياي عمان از جنوب شرقي با سيستان و بلوچستان؛ و از غرب با استان‌هاي فارس و بوشهر همسايه است. تنگه هرمز، يكي از حساس‌ترين و حياتي‌ترين گذرگاه‌هاي آبي عصر حاضر، در قلمرو سياسي اين استان قرار دارد. اين تنگه هلالي شكل صد و هشتاد و هفت كيلومتر طول دارد. عمق تنگه هرمز به دليل شيب تند كف آن از قسمت شمال به جنوب متغير است؛ به طوري كه در نزديكي جزيره لارك، در حدود سي و شش متر و در ساحل جنوبي نزديك شبه جزيره مسندام صد و هشتاد متر است. همچنين چهارده جزيره كوچك وبزرگ به نام‌هاي ابوموسي، بني فرور، تنب بزرگ و كوچك، سيري، شتور، فرور، كيش، لاوان، قشم، لارك، هرمز، هندورابي و هنگام در محدوده آب‌هاي ساحلي اين استان قرار دارند. استان هرمزگان،‌ طبق آخرين تقسيمات كشوري، ‌مشتمل بر هشت شهرستان، ‌بيست و يك بخش، شصت و نه دهستان و دو هزار و چهل و شش آبادي داراي سكنه است و شهرستان‌هاي آن عبارتند از: بندرعباس، بندر لنگه، ميناب، رودان، قشم، جاسك، حاجي‌آباد و ابوموسي
    جغرافياي طبيعي و اقليم استان
    بخش عمده‌اي از مساحت اين استان را مناطق كوهستاني در برگرفته‌اند. كوه‌هاي اين منطقه ادامه رشته كوه‌هاي زاگرس‌اند كه به تدريج از شمال شرقي به جنوب شرقي امتداد مي‌يابند. ادامه اين رشته همراه با كاهش ارتفاع، به تپه ماهورهاي آهكي، گچي و شني منتهي شده و به زمين‌هاي پست ساحلي خليج‌فارس و درياي عمان متصل مي‌گردد. اين ناحيه پست ساحلي، در اطراف تنگه هرمز وسعت بيشتري يافته، و شرايط مساعدي براي كشاورزي و صيفي‌كاري به وجود آورده است. با توجه به مشخصات اقليمي و استقرار استان هرمزگان در منطقه فوق حاره‌اي، گرمي هوا مهم‌ترين پديده مشهود اقليمي آن است. استان هرمزگان از مناطق گرم و خشك ايران است و اقليم آن تحت تأثير آب و هواي نيمه‌بياباني و بياباني قرار دارد. هواي نوار ساحلي در تابستان‌ها، بسيار گرم و مرطوب است و گاهي نيز دماي آن از پنجاه و دو درجه سانتي‌گراد تجاوز مي‌كند. دماي متوسط سالانه اين منطقه در حدود بيست و هفت درجه سانتي‌گراد است. از ويژگي‌هاي آب و هوايي استان هرمزگان، يك فصل طولاني گرم و يك فصل كوتاه خنك است. فصل گرم همراه با هواي شرجي نه ماه به درازا مي‌كشد. فصل تابستان از اوايل اسفندماه شروع مي‌شود؛ هوا رفته رفته رو به گرمي مي‌رود تا اين كه گرما در تير و مرداد به اوج خود مي‌رسد. فصل خنك آن همراه با خشكي نسبي هوا، در حدود سه ماه طول مي‌كشد. اين فصل از اوايل آذرماه شروع مي‌شود و تحت تأثير توده‌هاي هواي خنك غربي قرار مي‌گيرد. دماي هواي اين استان، در سردترين شب‌هاي سال، به ندرت به صفر درجه مي‌رسد و در روزهاي زمستاني، دماي آن معمولاً از ده درجه سانتي‌گراد بالاي صفر پايين‌تر نمي‌آيد. اصولاً آب و هواي اين استان همانند آب و هواي نواحي بياباني است و ميزان بارش‌هاي جوي آن نيز فوق‌العاده اندك مي‌باشد. در اين منطقه، در حدود نه ماه از سال، بارندگي مهمي صورت نمي‌گيرد و قسمت عمده بارندگي آن نيز در يك يا دو نوبت به وقوع مي‌پيوندد. در همان موارد اندك هم، ‌بارندگي آن اغلب مانند باران‌هاي بهاري سيل‌آسا است و خسارات فراواني به بارمي‌آورد. ميزان رطوبت‌ نسبي در سواحل خليج‌فارس عمدتاً بالا است و بين بيست تا صد در صد نوسان دارد.
    صنايع دستی
    صنايع دستی استان شامل قاليبافی، گليم بافی، گبه بافی، سفالگری، حصير بافی، گلابتون دوزی، سوزن دوزی، خوس دوزی، زری بافی، چادرشب بافی، جاجيم بافی، مبلمان سازی، خرسک بافی، سنگ تراشی، خيمه بافی، صنايع دستی دريايی و انواع بافته های داری کوچک نظير توبره، کشکدان، نمکدان، خورجين است. صنايع دستی موجود در استان هرمزگان عمدتاً فصلی بوده و 90 درصد توليدکنندگان را زنان تشکيل می دهند.
    حصيربافی: از حصير بافی بايد به عنوان رايج ترين و معمول ترين صنعت دستی استان هرمزگان نام برد، چرا که ماده اوليه مورد نياز حصير بافی برگ درخت خرما بوده که به حد وفور در اختيار صنعتگران است و توليد انواع فرآورده های حصيری که کاملاً جنبه مصرفی دارد در استان شايع است. روستاهای ميناب، يشاگرد، بندر لنگه و اطراف آن از مناطق مهم بافت حصير است که اکثر کار آن توسط زنان و دختران منطقه صورت می گيرد. مواد اوليه مورد مصرف عبارت است از برگ درخت خرما(پيش مُغ) و ضايعات درخت خرما و گياهی به نام "مور". حصير بافان ميناب در روستاهای بهمنی، چلو، نصيرابی، محمودی و قاسم آباد ساکن هستند.
    سفالگری: سفالگری در روستاهای حکمی، گوربند و شهوار از توابع شهرستان ميناب و روستاهای لشتگان از توابع بندر عباس رواج دارد.
    گلابتونه دوزی: زردوزی که در نقاط مختلف ايران به «کم دوزی»، «گلدوزی»، «برودری دوزی» و «کمان دوزی» شهرت دارد، در اکثر نقاط ايران رواج دارد و در استان هرمزگان بويژه شهرهای بندر لنگه، بندر عباس و ميناب رونق بسيار دارد.
    از گلابتون دوزی برای توليداتی نظير دمپايی، شلوار های زنانه، سر آستين، پيش سينه، دور يقه، لبه پرده، ديوارکوب، پشتی، کوسن، سجاده، جلد قرآن و تابلو استفاده می کنند.
    خوس دوزی: اين هنر به کمک نوارهای نقره ای باريک و برروی پارچه توری ريز بافت تجلی يافته و گاه ستاره هايی فلزی برروی پارچه می نشانند، و ازآن برای تزئين مقنعه، دستار(چادر زنانه) استفاده می شود. پارچه مصرفی معمولاً به رنگ های سياه، سفيد، سبز و زرشکی است که هر دو روی پارچه شکل يکسان دارند.
    بادله دوزی: بادله دوزی يا "تلی بافی" عبارت است از بهم پيوستن چند نوع زری با يکديگر به صورتی که زری بزرگ دروسط و زری های کوچک در اطراف قرار می گيرند. بادله به شکل نوارهايی با پهنای 15 سانتيمتر توليد می شود که معمولاً برای لبه شلوارهای زنانه مورد استفاده قرار می گيرد.
    سوزندوزی: نوع ديگر از رودوزی است که فقط در بخش "وشاگرد" و توسط زنان و دختران روستايی به شيوه زنان بلوچ انجام می گيرد و دليل آن نزديکی منطقه به استان سيستان و بلوچستان است.
    قاليبافی: مناطق توليد قاليبافی در استان هرمزگان عبارتند از: بندرعباس, روستای درتوجان و بخش حاجی آباد. اغلب توليدکنندگان را عشاير اسکان يافته ايلهای افشاريه ورائينی تشکيل داده که به توليد و تهيه انواع قالی و قاليچه, رويه پشتی و چنته مشغول هستند. توليدکنندگان معمولاً پشم مورد نياز خود را از سيرجان خريداری کرده و خود به ريسيدن و رنگرزی آن اقدام می کنند. نوع گره رايج "گره فارسی" است و نقشه هايی که در بخش حاجی آباد و روستای "درتوجان" بافته می شود نقشه های افشاريه است که به نامهای بوته شاهی، ماه و ستاره ای, سه کله, خشتی, گنبدی, شکارگاه, بچه بغل, سماوری و ... معروف هستند.
    خرسک بافی: خرسک عبارت است از بافت نوعی فرش با پرزهای بلند و درشت بافت که بافت آن با رنگ های بسيار محدود انجام می شود. در بافت سنتی آن از رنگ طبيعی پشم استفاده می شده است. پرز, تار و پود کلفت آن از پشم است و از پود رو استفاده نمی شود. در قديم از آن به عنوان روانداز استفاده می کرده اند. امروزه از اين نوع بافت برای توليد پادری و کناره در اندازه های مختلف استفاده می کنند. نقوش خرسک معمولاً هندسی بوده و بافت آن در روستای "درتوجان" رواج دارد.
    شيريکی پيچ: از ديگر توليدات استان هرمزگان شيريکی پيچ را می توان نام برد که مرکز توليد آن روستاهای بخش حاجی آباد بوده و دليل رونق آن همسايگی منطقه با استان کرمان است.
    چادرشب بافی: چادرشب بافی يا "کاربافی" از ديگر صنايع دستی استان هرمزگان است که در روستاهای کليبی و سرريگان از توابع ميناب و روستاهای سيروئيه, احمديه و فارقان رواج دارد.
    چنته بافی: چنته بافی در منطقه وشاگرد به وسيله دارهای زمينی و توسط زنان انجام می شود.
    نقش ها اغلب به صورت هندسی و ذهنی بافت است. اطراف چنته را به وسيله صدف های دريايی و منگوله های رنگی تزئين می کنند. از چنته بيشتر برای تزئين کپرها استفاده می شود.
    صنايع دستی دريايی: همه ساله به هنگام جزر و مد دريا, مقادير متنابهی از انوع صدف ها, حلزون ها و بقايای آبزيان خليج فارس در سواحل جزاير متعدد اين خليج (کيش, ابوموسی, لارک, قشم, هرمز و ...) می ريزد که توسط اهالی بومی جمع آوری شده و توسط افراد باذوق از آنها تابلو, مجسمه ها و اشياء گوناگونی توليد می شود. مواد اوليه مصرفی شامل پوسته حلزون ها, صدف ها, استخوان ماهی, گوش ماهی و مرجان است و برای اتصال قطعات انتخاب شده از چسب بی رنگ استفاده می کنند.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •