تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 13 از 137 اولاول ... 3910111213141516172363113 ... آخرآخر
نمايش نتايج 121 به 130 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #121
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    هی فلانی!

    می دانی؟!
    می گویند رسم زندگی چنین است :
    می آیند ... می مانند ...
    عادتت می دهند ... و می روند ...
    و تو در خود می مانی
    و تو تنها می مانی!
    راستی!
    نگفتی!
    آیا رسم تو نیز چنین است؟!
    مثل همه ی فلانی ها ؟!

  2. #122
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M A R S H A L L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    [Sin City]
    پست ها
    506

    پيش فرض

    جاي خالي با هم بودن هامونو احساس مي کنم، اما همچنان در تلاشم تا با شرايط جديد خو بگيرم...
    گاهي اوقات ديوارهاي شهر خاطراتم اونقدر بهم فشار ميارن که تنها اشکام مي تونن از اين حصار بي روزن عبور کنن...
    هر وقت باهاتون حرف مي زنم بيشتر از قبل دلتنگ مي شم، اما فقط لبخند مي زنم و ياد شعري ميفتم که با هم پيداش کرده بوديم:
    " گريه در چشمان من طوفان غم دارد ولي
    خنده بر لب مي زنم تا کس نداند راز من..."
    انگار شماها در سازگار شدن با تغييرات بيشتر از من موفق بودين، هر کدومتون يه راه جديد براي رهايي پيدا کردين...
    راستش منم اينجا رو براي رها شدن پيدا کردم، اما بازم جاي خاليتونو حس مي کنم...
    همه اين حرفا رو اينجا نوشتم تا شايد يه روزي از اينجا رد بشين و ببينين چي کشيدم...
    اميدوارم اون روز براي جبران کردن دير نشده باشه، هرچند که هميشه خيلي زود دير ميشه...

  3. #123
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M A R S H A L L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    [Sin City]
    پست ها
    506

    پيش فرض

    چه ساده با گريستن خويش زاده مي شويم و چه ساده در ميان گريستن ديگران مي ميريم , و در فاصله ي اين دو سادگي چه معمايي مي سازيم به نام زندگي.

  4. #124
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M A R S H A L L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    [Sin City]
    پست ها
    506

    پيش فرض

    همیشه در نهایت بودن خویش تنها می مانیم

    نه شانه ای برای گریستن
    نه دستی برای نوازش
    نه آغوشی برای دمی آسایش

    این رسم روزگار است که اگر دستی بلند شد جز برای سیلی بر گونه ای یخ زده فرود نیایید
    تکرار وحشیانه تاریخ است، زندگی

    و من که گم گشته ام در امتداد خطوط کف دست راستم
    دنبال سرنوشت شوم خودم گیج می زنم
    و خط عمر من در طول راه خویش در چند نقطه تکه و تکه می شود

    یعنی که بارها می میرم و زنده می شوم...

  5. #125
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M A R S H A L L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    [Sin City]
    پست ها
    506

    پيش فرض

    هرگاه قلبي را شكستي به انتظار شنيدن صداي شكستنش منشين! بعضي قلب‌ها آنقدر مغرورند كه صداي خردشدنشان را فرو مي‌برند.
    هيچ‌گاه به انتظار تپيدن قلبي چشمهايت را خسته و بي‌خواب مكن! بعضي قلب‌ها آنقدر سخت‌اند كه با تپيدن خرد مي‌شوند.
    هرگز به انتظار باز شدن قلبي در مزن! بعضي قلب‌ها آنقدر خالي‌اند كه با كليد احساس هم باز نمي‌شوند.
    هيچ‌گاه انتظار نداشته باش بر سكوي قلبي حكومت كني! بعضي قلب‌ها آنقدر سست‌اند كه فرو مي‌ريزند.
    هيچ‌وقت انتظار نداشته باش در قلبي باقي بماني! بعضي قلب‌ها كاروانسرايي پر از مسافرند كه ديگر جايي براي تو باقي نمي‌گذازند....

  6. #126
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M A R S H A L L's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    [Sin City]
    پست ها
    506

    پيش فرض

    روزگار عجیبی ، ست نازنین
    آنگاه که سخن گفتن سخت و طاقت فرسا شده و می شود .
    و آنگاه که صحبت کردنت را همه و همه باید بشنوند وگرنه به بیراهه می روند
    و آنگاه که سخن گفتن تنها و تنها در سکوت بی پایان نگفتن خلاصه می شود
    و آنگاه که فریادهای بر خاسته از عمق جانت را گوش شنوائی نیست
    و آنگاه که کلمات در هم و برهم دوستت دارم بسختی بر زبان جاری می شود
    و آنگاه که گفتن و شنیدن دوستت دارم گناهی بس بزرگ شمرده می شود
    و آنگاه که نگاهت را باید از میان نگاه های دیگران که ذل زده تو را می نگرند دزدانه و با مشقت فراوان رد نموده و به تمنای دوستت دارم روانه کنی شود
    و آنگاه که هزاران چشم را برای دیدن یک چشم باید در نوردید و سراسیمه و آنهم فقط لحظاتی و نه بیشتر نباید به تماشا بایستی .
    و آنگاه که غصه های کهنه جایی غیر از دل پردرد را نمی یابند و باید در قلب رنجور و زخم خورده تا سالیان سال باقی بمانند
    و آنگاه که همراهی را گناه نا بخشودنی و گمراهی نشان لیاقت می دهند
    چگونه باید گفت من هستم
    بگذارید باشم
    و بگذارید کودکی کنم
    و بگذارید زندگی کودکانه من رنگ عشق کودکانه بگیرد .
    و بگذارید تارهای صوتی منجمد شده از سکوت سالیان درازم به حرکت هرچند آرامی در گفتن دوستت دارم به حرکت در آید
    قلبم در حال از جا کنده شدن است و نمی توانم آنچه را در لاک وجودیم می گذرد بر زبان بیاورم و آرامشی را هر چند فقط یک لحظه بر خود مستولی گردانم
    روزگار عجیبی ست نازنین...

  7. #127
    در آغاز فعالیت
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    11

    پيش فرض

    تقديم به همه كساني كه به عشق خود نرسيده اند
    نشسته بود روي زمين و داشت يه تيكه هايي رو از روي زمين جمع مي كرد.



    بهش گفتم: كمك نمي خواي؟ گفت:نه.


    گفتم: خسته مي شي بذارخوب كمكت كنم ديگه.
    گفت: نه خودم جمع مي كنم.
    گفتم:حالا تيكه ها چي هست؟بد جوري شكسته معلوم نيست چيه؟
    نگاه معني داري كرد و گفت:قلبم. اين تيكه هاي قلب منه كه شكسته. خودم بايد جمعش كنم
    بعدش گفت : مي دوني چيه رفيق؟آدماي اين دوره زمونه دل داري بلد نيستن.


    وقتي مي خواي يه دل پاك و بي ريا رو به دستشون بسپري

    هنوز تو دستشون نگرفته ميندازنش زمين و ميشكوننش......


    ميخوام تيكه ها ش رو بسپرم به دست صاحب اصليش
    اون دل داري خوب بلده داره آخه مي دوني اون خودش گفته كه قلبهاي شكسته رو خيلي دوست
    ميخوام بدم بهش بلكه اين قلب شكسته خوب شه.
    تيكه هاي شكسته ي قلبش روجمع كرد و يواش يواش ازم دور شد.
    و من توي اينفكر كه چرا ما آدما دلداري بلد نيستيم موندم
    دلم مي خواست بهش بگم خوب چرا دلت رو مي سپردي دست هركسي؟
    انگاري فهميد تو دلم چي گفتم. بر گشت و گفت:
    دلم رو به دست هركسي نسپردم اون براي من هر كسي نبود.

    گفت و اين بار رفت سمت دريا...................
    Last edited by ba_to_arezoost; 09-04-2008 at 16:53.

  8. این کاربر از ba_to_arezoost بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #128
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    هیچ وقت هیچ چیز و هیچ كس را بی جواب نگذار !!! جواب سلام را با علیك بده ، جواب تشكر را با تواضع ، جواب كینه را با گذشت ، جواب بی مهری را با محبت ، جواب ترس را با جرات ، جواب دروغ را با راستی ، جواب دشمنی را با دوستی ، جواب زشتی را به زیبایی ، جواب توهم را به روشنی ، جواب خشم را با صبوری ، جواب سرد را به گرمی ، جواب نامردی را با مردانگی ، جواب همدلی را با رازداری ، جواب پشتكار را با تشویق ، جواب اعتماد را بی ریا ، جواب بی تفاوتی را با التفات ، جواب یك رنگی را با اطمینان ، جواب مسئولیت را با وجدان، جواب حسادت را با اغماض ، جواب خواهش را بی‌غرور ، جواب دورنگی را با خلوص ، جواب بی ادب را با سكوت ، جواب نگاه مهربان را با لبخند ، جواب لبخند را با خنده ، جواب دلمرده را با امید ، جواب منتظر را با نوید ، جواب گناه را با بخشش ، جواب عشق چیست جز عشق ؟ همیشه جواب های ، هوی نیست. جواب خوبی را به خوبی بده ، جواب بدی را هم به خوبی بده. هیچ وقت جواب سربالا نده. هیچ وقت هیچ چیز و هیچ كس را بی جواب نگذار. مطمئن باش هر جواب كه بدهی یه روزی ، یه جوری ، یه جای به تو باز می‌گردد.

  10. #129
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    یه روز تو دفتر دلم تصویر عشقو کشیدم تو خلوت سرد تنم یه ردپایی کشیدم درست مثل یه همسفر تو قصه ها می دیدمش آخه توی دفتر عشق یه رنگ خوب کشید مش اما نمی دونم چی شد سیاهی دورش حلقه زد از توی نقشه دلم چه بی خبر پر زدو رفت آخه مگه نمی دونست قلبشو آبی کشیدم دیگه توی دفتر دل تصویر عشقو ندیدم کنار عکس اش خودمو با چشم گریون کشیدم لا لا لا لا لا لا لا

  11. #130
    آخر فروم باز bidastar's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2005
    محل سكونت
    محل سکونت
    پست ها
    2,696

    پيش فرض

    باتو هستم ای لبریز از عشق هراسی نداشته باش ای سیاره كوچك گرم من! من با تمام وجود دوستت خواهم داشت . هراسی نداشته باش ! با قلبی سرشار از عشق و محبت لحظه های پربارت را نظاره كن تازیبایی درونت و زیبایی عشقمان بر چهره زیبایت نقظش ببندد صدایم كن ! صدایم را خواهی شنید ، با تو سخن خواهم گفت ! صداقت ، عشق ، شادی ، شور، شعف، زیبایی ، محبت در وجود توست به دنبال چه می گردی نازنین ؟ اكنون مرا دریاب ! و صدای درونت را بشنو با تو هستم ای همه لبریز از عشق و دوستی آن روز كه خودم را نثار عشق تو كردم باور داشتم كه زندگی یعنی اهدای عشق به آنكه می پرستی و تنها همین !

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •