تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 13 از 37 اولاول ... 39101112131415161723 ... آخرآخر
نمايش نتايج 121 به 130 از 362

نام تاپيک: هایکو

  1. #121
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    چیزی نوشتن
    و آنگاه بر ایوان ایستادن . _
    رگبار می گذرد.

    (سی شی )

  2. #122
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    تنهایی.
    پس از پایان یافتن آتش بازی ،
    عبور شهابی.

    "تنهایی" یی که شیکی این جا از آن سخن می گوید یک احساس "درد جهان" است ، یک عاطفه ی جهانی که در پشت بیش تر شعر های بزرگ و آثار بزرگ ادبی هست. این تنهایی یک حالت نام ناپذیر جان است که با احساس تنها بودن ، و در همان حال کسی را برای هم کلامی خواستن فقط یک ارتباط دور و زیستی دارد. عبور شهاب که در آسمان خزان ، خاموش وار ، بی هیچ معنا و هدفی ، می درخشد و تند می گذرد احساس طبیعت را به ما می دهد که مخالف احساس انسان است.

  3. این کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #123
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    من اینجایم ، در میان گل ها

    می شنوم که مردمان خندان اند

    در کوهستان بهاری.



    بوئی تسو

  5. #124
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    حتی دارکوب نیز
    بر نخواهد آشفت این عزلت گاه را
    در میان درختان تایستانی.

    این شعر در باره ی عزلت گاه بوچو ، استاد ذن باشو ،سروده شده است . باشو که از ویرانه ی کلبه ی بوچو در کنار معبد ئن گان جی دیدن می کرد از دیدن کلبه ی استادش سخت اندوهگین شد و این هایکو را بر ستون معبد نوشت.

  6. #125
    آخر فروم باز Mist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    جوخه اعدام
    پست ها
    2,740

    پيش فرض

    اینا چقد قشنگه زویی جان این چه جور شعریه مثل شعر سپید خودمون میمونه

    آخه خیلی کمه ....

    زیبا بود راستی اینارو خودت میگی یا برا کسیه بیشترش اسم شاعر زیرش نبود برا اون میگم ؟

  7. #126
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    باریدن و ایستادن ،
    وزیدن و ایستادن ،
    شب آرام و خاموش.

    ئوتسوجی

  8. #127
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    اینا چقد قشنگه زویی جان این چه جور شعریه مثل شعر سپید خودمون میمونه

    آخه خیلی کمه ....

    زیبا بود راستی اینارو خودت میگی یا برا کسیه بیشترش اسم شاعر زیرش نبود برا اون میگم ؟
    این ها معروف ترین نوع شعر های ژاپنی هستند که مهمترین اصلشون همین کوتاهی شونه یعنی حتما باید کلمات شعر در سه بیت 5-7-5 هجایی مرتب بشه.....

    نه این ها هیچ کدوم مال من نیستند....اون هایی هم که اسم شاعر ندارند به خاطر اینه که اسم شاعرشون رو پیدا نکردم که بذارم....

  9. #128
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    گه گاه
    ابر ها استراحتی می دهند
    نظاره گان ماه را

    چیزی آرام و خاموش در این شعر هست ، چیزی هم راه با شکیبایی . این شکیبایی را آنانی می توانند داشت که با دلی پاک در ماه گه گاه پوشیده از ابر نظاره کنند ، این شکیبایی را خود طبیعت هم دارد. این شکیبایی در بیشتر شعر های باشو حس می شود :

    هلال خزانی._
    شب را سراسر
    گرد برکه سرگردان بودم.

  10. #129
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    چیزی باز نمی گوید
    در آواز خویش.
    چه زود خواهد مرد زنجره !

    این شعر را دو گونه می توان فهمید . یکی آن که در آواز زنجره _ که نشان می دهد همیشه نخواهد خواند _ چیزی نیست. او در آوازش کیفیت اکنون ناب ، اکنون جاوید را دارد . دیگر آن که زنجره به رغم مرگ زودرس خود می خواند. بی بیم و امید خواهد خواند ، و بی هیچ دلیلی خواهد خواند ؛ می خواند چون که می خواند.

  11. #130
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    بشقاب ها و کاسه ها
    رنگ پریده در فلق
    در خنکای شامگاهی.

    " باشو"

    ظروف شام در تیرگی هوای شامگاهی می درخشند.اما این جا خنکی سهم برجسته ای دارد . هنگامی که جان و تن مان کامل در آرامش است می توانیم معنای نامتناهی بودن چیز ها و پیش آمد های جزیی و روزمره را دریابیم.



Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •