روزی که گناه حاکمان،آراسته به دروغ وریابرمردم فاش شود،دربراندازی،مردمان رارحمی نیست. چاره درخون وآتش است.
نمایشنامه حسد (برزندگی عین القضات همدانی)
نوشته مسعودکیمیایی
روزی که گناه حاکمان،آراسته به دروغ وریابرمردم فاش شود،دربراندازی،مردمان رارحمی نیست. چاره درخون وآتش است.
نمایشنامه حسد (برزندگی عین القضات همدانی)
نوشته مسعودکیمیایی
بعضي وقتها خوبه که آدم رويايي و خيالاتي باشه، اما نه، شايد هم خوب نيست...نميدانم.
مخصوصاً اگه موضوع ديگري براي فکر کردن وجود داشته باشه.
/
آيا تنها ماندن، تنهاي تنها، بدون اينکه چيزي براي تاسف خوردن داشته باشي دردناک نيست؟
/
اگر من بيست سال هم دلبسته تو بودم نمي تونستم بيشتر از اندازه فعلي به تو علاقه پيدا کنم!
/
اوه ناستنکا، مي دوني؟ بعضي وقتا ما از بعضي ها تنها به خاطر اينکه با ما تو يه دنيا زندگي مي کنن خوشمون مياد. من از تو خوشم مياد چون همديگه رو شناختيم، چونکه من تا آخر عمرم اين روزو به خاطر خواهم سپرد.
/
موضوع اين نيست، موضوع اينه که من اينقدر دوستت دارم، اينقدر دوستت دارم که عشقم به هيچ وجه آزاري به تو نمي رسونه، حتي اگه تو هنوز هم بخواي به دنبال يکي ديگه بري. کسي که من نمي شناسم. چيزي تو بايد هميشه بدوني و حس کني، قلبيه که مدام براي تو خواهد تپيد؛ يک قلب پر حرارت حق شناس، که هميشه مال تو خواهد بود. آه ناستنکا، ناستنکا ! تو با من چه کردي!
شبهای سپید...داستایوسکی
شاهکاریست...![]()
حداقل یک چیز تلویزیون خوب است؛ این که می توانی هر وقت دوست داری آن را خاموش کنی و هیچ کس اعتراضی نکند.
"کجا ممکن است پیدایش کنم"
شش ماه گذشته، اما کابوسش عین بختک افتاده است به جانم.
توی این مدت که مرا آورده اند اینجا سعی کرده ام فراموشش کنم اما نتوانسته ام.
سعی کرده ام خم شوم روی خودم تا نیمی از خودم را پاک کنم اما نتوانسته ام.
بعضی ها همه خودشان را پاک می کنند و می روند. لابد می توانند .
من نمی توانم....
------------------------------
من گنجشک نیستم - مصطفی مستور
Last edited by leira; 23-06-2010 at 10:40.
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
مثل یک بیت ته قافیه ها خواهم مرد
تو که رفتی همه ثانیه ها سایه شدند
سایه در سایه ی آن ثانیه ها خواهم مرد
گم شدم در قدم دوری چشمان بهار
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد
کتاب یک روز در این فاصله ها خواهم مرد نوشته دوست خوبم سپیده بیستاره که به نظر من واقعا این دختر هنرمنده و کتاب ایشون داره متعاقباهمزمان با خلق کتاب در همین فروم برای علاقه منداشون گذاشته میشه
بر عکس دوست اولم که خودش را کشت، این دوستان حتی وقت نکردند به این فکر کنند که دارند می میرند.مرگ برای آن ها شبیه بالا
رفتن از یک پلکان بود که قبلا صدها هزار بار از آن بالا رفته بودند؛ اما ناگهان یک پله زیر پای شان خالی شده بود.
"کجا ممکن است پیدایش کنم"
انسان برای این به دنیا می آید که به سرنوشت خود خیانت کند،چرا خداوند وظایف ناممکن وآرزوهای دشوار در سینه ی ما میگذارد؟چرا؟
پائولو كوئيلو-كوه پنجم
من با استعداد بودم . یعنی هستم . بعضی وقتها به دستهایم نگاه میکنم و فکر میکنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشوم . یا یک چیز دیگر . ولی دستهایم چه کار کرده اند ؟ یک جایم را خاراندهاند ، چک نوشتهاند ، بند کفش بستهاند ، سیفون کشیدهاند و غیره .دستهایم را حرام کردهام .
همینطور ذهنم را .
عامهپسند / چارلز بوکوفسکی
گرگور را همه فراموش کردند ! پدر و مادر و خواهرش در تله کابین به یکدیگر نگاه میکردند و میخندیدند و گرگور در سطل آشغال خانه شان در انتظار برده شدن جسم حشره گونه مسخ شده اش بود !!!
مسخ - کافکا - ترجمه صادق هدایت
این اندیشه که بشریت می باید خود را از شرّ میراث معنوی اش خلاص کند و دانشی و منطقی با کیفیت دیگری شالوده ریزی کند، مقدمه ای است برای برپایی استبدادی ضد فرهنگ. در جوامع گوناگون دو وضع موجود را همواره باید به خاطر سپرد: یکی آن که اگر نسل های جدید، در مقابل سنتی که پدرانشان به ارث برده اند، پی در پی شورش نمی کردند و سر به عصیان برنمی داشتند، ما امروز هنوز در غارها زندگی می کردیم. دوم آن که اگر روزی شورش و عصیان علیه سنتِ موروثی، همگانی و عام شود، جای ما دوباره در غارها خواهد بود. پیروی از سنت و ایستادگی در برابر سنت به اندازه ی هم برای زندگی اجتماعی لازم و ضروری است. جامعه ای که پیروی از سنت در آن پر قدرت شود و بر تمام شئون زندگی مسلط گردد، محکوم به رکود و سکون است. از سوی دیگر، جامعه ای که شورش علیه سنت در آن همگانی شود، محکوم به نابودی است.جوامع همواره هم ایجاد کننده ی ذهنیت سنت گرایانه و هم پدید اورنده ی روح عصیانگر علیه سنّت بوده اند. هر دو ضروری است. اما فراموش نکنیم که این دو همیشه فقط در تضاد و ناسازگاری، و نه در ترکیب و آمیزش، قادر به همزیستی با یکدیگرند.
زندگی به رغم تاریخ / لِشِک کولاکوفسکی/ ترجمه ی خسرو ناقد
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)