البته این 90 چرت زیاد مینویسه ها
ولی خب مهدوی کیا بازیکن با تعصبی هستش البته مثل همه پرسپلیسی های بزرگ از جمله دائی و کریم و کریمی و... که بعد از رفتن به اروپا اومدن پرسپلیس بازی کردن
قهــرمانی در هــــــــــر ســــــــــه جــــــــــــــام
قهــرمانی در لـیـگ قـهـرمانان آسـیا و لـیـگ بـرتـر
قهــرمانی در لـیـگ قـهـرمانان آسـیا و جـام حــذفـی
قهــرمانی در لـــیـــگ بـــرتـــر و جـــــام حــــذفــی
قهــرمانی فــقــط در لـیـگ قـهـرمانان آسـیا
قهــرمانی فــقــط در لـــیـــگ بـــرتـــر
قهــرمانی فــقــط در جــــام حـــــذفـی
نـاکـامـی در هر سـه جـــام
البته این 90 چرت زیاد مینویسه ها
ولی خب مهدوی کیا بازیکن با تعصبی هستش البته مثل همه پرسپلیسی های بزرگ از جمله دائی و کریم و کریمی و... که بعد از رفتن به اروپا اومدن پرسپلیس بازی کردن
اسم:علیرضا محمد
روز تولد:1360/04/23
محل تولد:تهران
پست:دفاع
شماره:4
تیم های قبلی:راه آهن
دفاع چپ فصل گذشته راه آهن، علیرضا محمد با ثبت قرارداد دو ساله به پرسپولیس پیوست.
به گفته خودش از بچگی پرسپولیسی بوده و تمام دیدارهای تیم را در ورزشگاه از نزدیک می دیده است.
پوشیدن پیراهن پرسپولیس از آرزوهایش بوده و در پایان فصل 86-87 طی صحبت هایی با آقای کاشانی، مدیرعامل وقت پرسپولیس، قول همکاری با این تیم را در فصل آینده داده بود.
او که از تیم های استقلال اهواز، پیکان ، استقلال تهران، سایپا و سپاهان و یکی از تیم های عربی پیشنهاد داشت ولی سرانجام تیم محبوب خود را برای ادامه فوتبال خود انتخاب کرد
وي در آخرين مصاحبه اش اميدوار بود که به تيم سابقش گل بزند و دل هواداران پرسپوليس را شاد کند
Last edited by MoJtaBa.R; 03-12-2008 at 00:19.
من بعد هرز چندگاهي با يه خبر ويژه در همين تاپيک
جدول گل های زده تاریخی پرسپولیس به شرح زیر است:
گل نخست: حسین کلانی برابر برق تهران - سال 1349
گل 100: صفر ایرانپاک برابر برق تهران - سال 1352
گل 200: علیرضا عزیزی برابر بانک ملی - سال 1356
گل 300: ناصر محمدخانی برابر سپاهان اصفهان - سال 1370
گل 400: علی دایی برابر آرارات تهران - سال 1373
گل 500: مجتبی محرمی برابر نفت آبادان - سال 1375
گل 600: ادموند بزیک برابر شهرداری تبریز - سال 1378
گل 700: رضا جباری برابر استقلال رشت - سال 1380
گل 800: علی انصاریان برابر فجر سپاسی- سال 1383
گل 900: فراز فاطمی برابر برق شیراز - سال 1385
گل 1000: کریم باقری برابر سپاهان اصفهان - سال 1387
مصطفوى ، توره و چند خبرنگار در كميته انضباطى
فيلم سانسور شده اى كه پرسپوليس را دگرگون مى كند
مهر - برخى از صحبت هاى افشين قطبى در مورد دلايل استعفايش از سرمربيگرى پرسپوليس در فيلمى قرار دارد كه بنا به دلايلى سانسور شده و جز يك بخش گزينشى هنوز در اختيار رسانه ها قرار نگرفته است.
قطبى در حالى از سرمربيگرى پرسپوليس استعفا كرد كه قبل از اين اقدام در نامه اى به اعضاى هيات مديره باشگاه به مشكلات خود براى ادامه همكارى اشاره كرده بود.
بخشى از اين نامه كه در نشست ويژه اعضاى هيات مديره پرسپوليس مطرح و مورد بررسى قرار گرفته بود، در اختيار رسانه هاى گروهى قرار گرفت اما تا به حال متن كامل آن از سوى مديرعامل و اعضاى هيات مديره باشگاه منتشر نشده. در اين مورد گفته مى شود افشين قطبى ۱۰ دليل را به عنوان عوامل استعفاى خود مطرح كرده و از مسوولان باشگاه پرسپوليس خواسته بود كه تا قبل از انجام استعفا نسبت به رفع اين مشكلات اقدام كنند.
قطبى در شرايطى استعفا كرد كه براساس مفاد قراردادش بايد مشكلات و موانع موجود را قبل از هرگونه اقدامى به صورت مكتوب در اختيار مديرعامل قرار مى داد. او كه فصل گذشته پرسپوليس را با مديريت حبيب كاشانى به عنوان قهرمانى رساند، براساس مفاد قرارداد جديدش، چند روز قبل از استعفا مشكلات خود را در قالب نامه اى بيان كرد و سه شنبه شب دو هفته گذشته در اقدامى غافلگير كننده استعفا داد و راهى دبى شد.
اما روشن شدن زواياى ماجراى آخرين شب حضور قطبى در ايران مى تواند به بخشى از ابهامات موجود در مورد دلايل استعفاى او پاسخ دهد. افشين قطبى سه شنبه شب دو هفته پيش و قبل از آنكه تهران را به مقصد دبى ترك كند در مصاحبه اى تلويزيونى كه در منزل شخصى اش انجام داد به طور مفصل دلايل كناره گيرى اش را مطرح كرد.
بخشى از اين فيلم در اختيار رسانه هاى گروهى قرار گرفت و پخش شد اما بخش عمده اى از اين فيلم كه دلايل استعفا و مقصران مرتبط با اين استعفا را در خود داشت سانسور شده و در اختيار رسانه ها قرار نگرفته است. در اين ميان برخى تهيه كنندگان برنامه هاى تلويزيونى تلاش كردند به اصل اين فيلم دست پيدا كنند اما تا امروز به هدفشان نرسيده اند.
در اين مورد گفته مى شود افشين قطبى در اين فيلم مواردى را مطرح كرده كه افشاى آن مى تواند به انجام تغييرات در باشگاه پرسپوليس سرعت بيشترى ببخشد و زواياى جديدى از استعفاى مرد دوست داشتنى هواداران پرسپوليس را مشخص كند.
سرمربى پرسپوليس در حالى رفت كه اين تيم برخلاف فصل گذشته نتوانسته انتظارات هوادارانش را برآورده كند. در اين ميان برخى مخالفان پرسپوليس از عملكرد داريوش مصطفوى به عنوان يكى از دلايل ناكامى پرسپوليس و استعفاى قطبى نام مى برند كه باعث شده است اوضاع اين تيم بحرانى تر از قبل شود و به رده پنجم جدول رده بندى سقوط كند.
افشاى متن قرارداد افشين قطبى كه به نظر مى رسد از سوى برخى نزديكان باشگاه پرسپوليس با هدفى خاص در اختيار رسانه ها قرار گرفت نيز البته گامى ديگر در جهت بيشتر مقصر جلوه دادن داريوش مصطفوى در نابسامانى هاى اخير باشگاه پرسپوليس بود و نه حل مشكلات واقعى اين باشگاه و آگاهى افكار عمومى از حقيقت.
هر چند كه در اين خبر ميزان مبلغ يكساله قطبى ۱۰۰ هزار دلار كمتر از رقم واقعى اعلام شد و برخى جزييات ديگر نيز اصلا مطرح نشد اما اين سؤال را مطرح كرد كه در شرايطى كه رسانه ها با وجود تلاش بسيار نمى توانند رقم دقيق قرارداد يك بازيكن را افشا كنند، چطور ممكن است كه متن قرارداد سرمربى يكى از بزرگترين تيم هاى فوتبال ايران به اين سهولت در اختيار برخى رسانه ها قرار گيرد !
چند هفته پيش و زمانى كه اوضاع پرسپوليس رو به بحرانى شديد گذاشته بود محمد على آبادى رييس سازمان تربيت بدنى و رييس مجمع اين باشگاه در اولتيماتومى به اعضاى هيات مديره پرسپوليس به آنها هشدار داد اگر توانايى سروسامان دادن به اوضاع را ندارند، سازمان تربيت بدنى وارد عمل شود.
اين اظهار نظر كه به نظر مى رسيد پشتوانه بالاترى از سازمان تربيت بدنى داشت، اعضاى هيات مديره پرسپوليس را برآن داشت تا با برگزارى نشست ويژه اى نسبت به اين هشدار واكنش نشان دهند. پس از اين نشست بود كه هيات مديره اين تيم با صدور اطلاعيه اى خطاب به محمد على آبادى اعلام كرد توانايى سروسامان دادن به شرايط نامساعد پرسپوليس را دارد و نيازى به دخالت رييس مجمع نيست.
البته اين نشست در راستاى برطرف كردن كدورت هاى بين داريوش مصطفوى با مجيد فرخزادى و حسين هدايتى برگزار شد و پس از آن بود كه از سوى طرفين اعلام شد سوء تفاهمات موجود برطرف شده و اگر اختلاف نظرى هم از قبل بين اين سه وجود دارد، حالا برطرف شده و پرسپوليس به روزهاى اوج خود بازخواهد گشت.
با وجود انتشار اين صلح نامه اما اوضاع داخلى هيات مديره پرسپوليس چندان مساعد نبود و اختلاف نظرهايى كه از قبل وجود داشت به نوعى ديگر و در برخى مسائل مالى و فنى بروز كرد و اجازه نداد اين تيم به شرايط مطلوب فصل گذشته بازگردد.
از سوى ديگر ماجراى واگذارى باشگاه پرسپوليس به بخش خصوصى نيز كه از مدت ها پيش مطرح شده بود طى روزهاى گذشته به عنوان يكى از ابزارهاى ايجاد تغيير و تحولات اين باشگاه مطرح شده است.
در اين بين از بركنارى داريوش مصطفوى به عنوان محتمل ترين گزينه تغييرات در باشگاه پرسپوليس نام برده مى شود. مديرعاملى كه علاوه بر اظهارات متفاوت رسانه اى اش ، طى هفته هاى گذشته و خصوصا پس از شكست ها و ناكامى هاى تيم فوتبال اين باشگاه از سوى هواداران اين تيم به استقلالى بودن هم محكوم مى شود.
طى روزهاى گذشته صحبت هايى در مورد احتمال بركنارى او از سمت مديرعاملى باشگاه پرسپوليس مطرح شده اما گويا اعضاى هيات مديره و مسؤولان سازمان تربيت بدنى همچنان از حضورش در پرسپوليس حمايت مى كنند. اين در حالى است كه اطلاعات خبرنگار مهر حكايت از آن دارد كه ضرورت اين بركنارى از سوى مسؤولان ديگرى به غير از سازمان تربيت بدنى مطرح شده و ظاهرا زمان مشخصى هم براى ايجاد اين تغييرات در نظر گرفته شده است. به نظر مى رسد با توجه به مجموع اتفاقاتى كه طى ماه هاى اخير در باشگاه پرسپوليس رخ داده و اتهاماتى كه برخى هواداران پرسپوليس به داريوش مصطفوى وارد مى كنند و نارضايتى هايى كه برخى مسؤولان و هواداران از نتايج تيم فوتبال اين باشگاه دارند، به زودى شاهد تغييراتى مجدد در راس مديريت اين باشگاه خواهيم بود.
مصطفوى و توره هفته آينده در كميته انضباطى
ايران ورزشى- به منظور رسيدگى به بحث نقل و انتقال ابراهيم توره، اين بازيكن به همراه مدير برنامه هايش و مديرعامل باشگاه پرسپوليس ۱۶ آذرماه در كميته انضباطى حاضر مى شود.ابراهيم توره و محسن ابراهيمى، مدير برنامه هاى او به همراه داريوش مصطفوى ساعت ۱۶ شنبه ۱۶ آذرماه در محل كميته انضباطى حاضر مى شوند. علاوه بر اين على خماند، محمدحاجى خانى و مهدى حاجى خانى ديگر افرادى هستند كه در بحث نقل و انتقال توره به كميته انضباطى احضار شدند و بايستى براى اداى توضيحات به كميته انضباطى بروند.
درباره كاشانى از قول من دروغ نوشته اند
مصطفوى: به اين پرسپوليس خيلى خوشبينم
شرايط امروز پرسپوليس به هيچ وجه اميدواركننده نيست و نمى شود اطمينانى به آينده اين تيم داشت اما داريوش مصطفوى برخلاف همه، خيلى سعى دارد اوضاع را بهتر از آنچه كه هست نشان بدهد و با صراحت مى گويد كه به آينده پرسپوليس خيلى خوشبين است: «با اين نتايج و اين بازيكنان من خيلى به پرسپوليس خوشبينم.»
از وضعيت امروز پرسپوليس راضى هستيد
اين تيمى كه من مى بينم خيلى خوب است و بازيكنان هم نشان دادند كه بازيكنان بزرگى هستند. با اين نتايج و بازيكنانى كه داريم من خيلى به آينده پرسپوليس خوشبين هستم.
بازى با صنايع سمنان را چطور ديديد
پرسپوليس خيلى با برنامه بازى كرد. كادر فنى و بازيكنان از اول بازى مى دانستند چه مى خواهند و از چه راهى بايد به هدفشان برسند. خيلى با برنامه پيش رفتند و خوشبختانه نتيجه هم رضايت بخش بود و پرسپوليس دومين برد پياپى اش را به دست آورد.
به نظر شما پرسپوليس در اين چند هفته خوب نتيجه گرفته
بد هم نبوده. ما تا حدودى راضى هستيم. خوشحالم كه پرسپوليس راهش را پيدا كرده و گام به گام به موفقيت نزديك مى شود. اميدوارم اين راه را تا قهرمانى ادامه بدهيم. من فكر مى كنم پرسپوليس توانايى قهرمان شدن در ايران و آسيا را دارد.
گفته بوديد نيكبخت را به خاطر همراهى نكردن تيم جريمه مى كنيد.
بله، قصد داريم در يك جلسه خصوصى توضيحات او را بشنويم. به هر حال نيكبخت يك استثنا است كه هر خبر درباره او تبعات و حاشيه هاى زيادى دارد. ولى به هر حال او بايد درباره غيبتش توضيح بدهد كه اگر موجه نباشد صد در صد جريمه نقدى خواهد شد.
ظاهراً پاداش بردهاى اخير هم هنوز پرداخت نشده.
بله، دو پاداش معوقه داريم كه به زودى در يك جلسه به بازيكنان پرداخت مى شود.
به نظر مى رسد تبعات رفتن قطبى هنوز ادامه دارد.
متأسفانه بعد از رفتن قطبى بعضى ها ندانسته حرف هايى را مطرح كردند كه اصلاً صحت نداشت ولى من قصد دارم حقيقت را به همه بگويم. فقط اميدوارم اين افراد حداقل در مقابل حقيقت، قضاوت عادلانه اى داشته باشند.
صحبت هاى اخيرتان درباره كاشانى دردسرهاى زيادى را به دنبال داشت.
هر صحبتى كه شده، من تكذيب مى كنم. هيچ وقت درباره حبيب كاشانى حرف نزدم. اتفاقاً ديروز با خودش تماس گرفتم و گفتم كه بعضى ها براى اينكه حاشيه درست كنند اين حرف ها را مى زنند وگرنه من صحبتى نكرده ام.
بازگشت اميدواركننده رحمان رضايى
اول پرسپوليس بعد تيم ملى
برخى ناملايمات و پاره اى ناهماهنگى ها باعث شد تا مدافع مستحكم تيم ملى كشورمان چند صباحى از فوتبال دور بماند.
تغيير مربى باشگاهى و نابسامانى در فوتبال داخلى از نظر مديريتى همگى دست به دست هم داد تا رحمان رضايى نتواند به فوتبال خود ادامه بدهد، حالا فصلى نو براى اين بازيكن باز شده و او با كوله بارى از تجربه آمده است تا در خط ميانى سرخ ها خود را به تيم ملى برساند.
وصلت او با پرسپوليس از ابتداى فصل مطرح بود و حتى مديرعامل و اعضاى هيات مديره پرسپوليس با او يك نشست دوستانه را برپا كردند اما ناملايمات ول كن رحمان نبود و او لاجرم تا هفته شانزدهم ليگ از گود بيرون ماند، همزمان با مذاكرات لاينقطع با پرسپوليس برق شيراز، صباباترى و ابومسلم هم خواهان اين بازيكن بودند اما رحمان ترجيح داد در تهران مانده و با يك تيم بزرگ آغاز كند حالا او با شماره ۳۳ پرسپوليس به دنبال حق خود مى باشد حق مالى و مادى نه او مى خواهد دوباره به ديوار دفاعى تيم ملى برگردد مكانى كه احساس مى شود به حضور رحمان نياز است، تيم صنايع طلايى سمنان و جام حذفى نخستين ديدارى بود كه رحمان در آن ظاهر شد: «بازى خوبى بود، گرچه حريف يك تيم درجه دومى به حساب مى آيد اما در مقابل تيم هاى بزرگ آن هم در جام حذفى هميشه تيم هاى ضعيف و كم نام و نشان مدعى مى شوند. خوشحالم كه در نخستين بازى برنده از زمين خارج شديم اين براى من و بقيه خيلى خوب بود.»
رحمان رضايى درباره آمادگى خود توضيح مى دهد: «من يك روز بدون تمرين و دويدن را نداشته، در تمام اين مدت خيلى منظم تمرينات انفرادى خود را انجام مى دادم، مقابل تيم سمنان هم خيلى راحت بازى كردم نه استرس داشتم و نه پس از ۹۰ دقيقه احساس خستگى كردم، البته زمين ناهموار بود و اين در كيفيت كار همه بازيكنان تاثيرگذار بود بعد از بازى كادر فنى از عملكرد من رضايت داشت.
رحمان درباره محل بازى خود گفت: «خط دفاع سمت چپ و هيچ مشكلى هم نبود با هماهنگى خوبى ظاهر شديم و من توانستم يك موقعيت تك به تك را از بازيكن حريف بگيرم، برخورد همبازيان هم با من خوب بود و خيلى اميدوار شدم كه با تمرين بيشتر بتوانم در ليگ برتر و بازى هاى مهمتر همه به پرسپوليس كمك كنم فكر مى كنم در اين ديدار حتى يك اشتباه هم نداشتم البته قبول دارم كه حريف قدر نبود اما اين بازى به من كمك كرد كه در شرايط مسابقه حداقل از نظر بدنى خود را محك بزنم كه آيا توان ۹۰ دقيقه «دويدن» را دارم كه خوشبختانه همين طور بود.»
رحمان رضايى درباره خط دفاع پرسپوليس و ۲۳ گل خورده در ۱۶ بازى هم مى گويد: «فوتبال يك بازى جمعى است همه براى يك هدف تلاش مى كنند من نظر خاصى ندارم فقط آمده ام كه به اين تيم كمك كنم و اميدوارم بتوانم با بقيه همبازيان خود دل هواداران را شاد كنم در همين مدت كم كه با پرسپوليس قرارداد بستم متوجه شدم كه اين تيم چقدر بزرگ و پرطرفدار است.» رضايى درباره تيم ملى مى گويد: «من بايد ابتدا در تيم خود آمادگى و صلاحيت خود را ثابت كنم و اگر چنانچه مربيان تيم ملى صلاح ديدند كه من مى توانم به آنها كمك كنم دريغ نخواهم كرد چرا كه من اهل حاشيه، جار و جنجال و ... نيستم، هم فدراسيون و هم كادر فنى اين را مى داند.»
بچه ها در زمين سمنان شاهكار كردند
نيكبخت: غيبتم هماهنگ شده بود
ايران ورزشى- بعد از پيوستن اش به پرسپوليس با آن نيكبختى كه در استقلال بود فاصله زيادى گرفت. ديگر به دنبال ايجاد جنجال و حاشيه نبود اما اين بار حاشيه ها بودند كه او را رها نمى كردند. البته در اين بين يكى دو حركت خاص هم انجام داد كه باعث شد حاشيه هاى اطرافش كمى بيشتر شود. ماجراى نرفتن به تيم ملى، هجوم افراد ناشناس به ماشين اش و همراهى نكردن پرسپوليس در سفر به سمنان از حاشيه هاى اخير نيكبخت است كه گاهى او سراغ آنها رفته و گاهى آنها به سراغ او آمده اند! به هر حال اين مسأله -حاشيه- يار جدا نشدنى شماره ۱۰ پرسپوليس شده و گويا قرار هم نيست به اين راحتى ها او را رها كند.
بازى با تيم سمنانى و صعود به مرحله بعد با نتيجه ۳-يك راضى كننده بود
-مهم اين بود كه توانستيم از اين مرحله گذشته و به مرحله بعدى صعود كنيم. ضمن اينكه فكر مى كنم بچه ها شاهكار كردند كه توانستند در آن زمين نامناسب بازى را به سود پرسپوليس خاتمه دهند.
اما به نظر مى رسيد پرسپوليس خيلى راحت تر از اين از سد حريف ليگ دويى خود بگذرد!
-فوتبال قابل پيش بينى نيست. هميشه تيم هاى گمنام مقابل تيم هاى ليگ برترى خيلى خوب و با انگيزه كار مى كنند. نمونه آن حذف استقلال طى سال هاى قبل از رقابت هاى جام حذفى توسط دو تيم مرصاد شيراز و شاهين بوشهر است. به نظر من تيم هاى رده هاى پايين تر هميشه خطرناك تر از تيم هاى ليگ برترى هستند الان هم آنچه اهميت دارد صعود پرسپوليس به مرحله بعد است.
با گذشتن از سد سمنان در مرحله بعد بايد به مصاف سپاهانى برويد كه طى چند سال اخير كم براى پرسپوليس مشكل آفرينى نكرده!
-اين طورها هم نيست! به هر حال قرعه طورى بود كه ما در مرحله بعد بايد مقابل سپاهان بازى كنيم. سپاهان تيم خوبى است و توانسته در سه- چهار سال اخير خود را به عنوان قطبى جديد در فوتبال كشورمان مطرح كند اما اين مسأله دليل نمى شود كه ما مقابل سپاهان مشكل داشته باشيم. سپاهان هم يك تيم است مثل بقيه و برابر آنها هم مثل ساير تيم ها براى كسب پيروزى به ميدان مى رويم.
هادى عقيلى گفته «اين پرسپوليس ترس ندارد» نظرت راجع به اظهار نظر او در مورد پرسپوليس چيست
- من نظرى راجع به اظهارنظر بازيكنان ندارم و در مورد آن حرفى نمى زنم. همه چيز داخل زمين مشخص مى شود. حرف هايم را مى گذارم براى روز بازى تا داخل زمين عمل كنم.
به نظر مى رسد امسال بيش از قبل سعى دارى از حاشيه ها فرار كنى اما حاشيه ها رهايت نمى كنند. نمى خواهى به خاطر شكسته شدن شيشه ماشين ات شكايت كنى
-از چه كسى شكايت كنم. چطور بايد پيدا كنيم چه كسى اين كار را كرده ! چه بگويم، مهم نيست.
سوژه اين روزها ماجراى همراهى نكردن پرسپوليس در سفر به سمنان و دليل آن است. چرا همراه پرسپوليس راهى سمنان نشدى، در حالى كه به نظر مى رسيد رفتن به اين سفر براى همه اجبارى بوده است.
-قصد نداشتم تيم را همراهى نكنم اما در آخرين لحظات كارى شخصى برايم پيش آمد كه مجبور شدم با هماهنگى كادر فنى راهى سمنان نشوم.
يعنى نرفتن به سمنان را با كادر فنى تيم هماهنگ كرده بودى
-بله در آخرين لحظات با كادر فنى هماهنگ كردم.
پاسخ به يك مصاحبهتوضيحات مدير سابق روابط عمومى درباره پرسپوليسى شدن قطبى
دو قرارداد با تفاوتى از زمين تا آسمان
فارس - با عيان شدن بخشى از مفاد قرارداد جديد قطبى و سرازير شدن سيل انتقادات به سمت مديرعامل، داريوش مصطفوى صحبت هاى كنايه آميزى را خطاب به مديرعامل سابق به زبان آورد كه بيشتر جنبه توجيه داشت. البته حبيب كاشانى هم يك بار در مقام پاسخگويى برآمد و حالا اين عباس عليپور مدير فصل گذشته روابط عمومى پرسپوليس است كه در پاسخ به مصطفوى مى گويد: «قطبى سال گذشته بدون آنكه شناسنامه، كارت پايان خدمت و گذرنامه ايرانى داشته باشد، با تلاش حبيب كاشانى وارد كشور شد و پس از هماهنگى با مسؤولان، فعاليتش را آغاز كرد. با همكارى كاشانى و سفير وقت ايران در هلند، گذرنامه موقت صادر شد تا اين مربى بتواند براى فعاليت، وارد ايران شود. براى خروج هم ۲ بار با همكارى اسماعيل احمدى مقدم و با ضمانت كاشانى، خارج شد. بنابراين بر خلاف اظهارات داريوش مصطفوى كه اعلام كرده نمى خواهد مانند زمان مديريت كاشانى گذرنامه اى را در صندوق حبس كند، اعلام مى كنم به دليل شرايط خاص، فقط يك ماه گذرنامه قطبى در اختيار باشگاه بود و اين رفتار، يك استدلال كاملاً منطقى داشت. يك ماه گذرنامه را در اختيار داشتيم زيرا مى خواستيم در اين مدت، براى او كارت پايان خدمت، شناسنامه و گذرنامه دائم را تهيه كنيم تا مشكلى براى خروج نداشته باشد. در آن شرايط محدود، تهيه چنين مداركى كار راحتى نبود كه با همكارى دوستان، اين مسائل بر طرف شده و قطبى در كمتر از يك ماه شناسنامه، كارت پايان خدمت و گذرنامه دائم را دريافت كرد.» عليپور در ادامه به تفاوت هاى قرارداد فصل گذشته قطبى هم اشاره مى كند: «اطلاع دقيقى از مبلغ قرارداد افشين قطبى در فصل جارى ندارم اما تاكيد مى كنم كه كاشانى هرگز راضى نمى شد با مبالغ كلان با كسى مذاكره كند. هرگز يك ميليارد و هشتصد ميليون تومان را براى قرارداد نمى پذيريم و براى تمديد قرارداد با قطبى نيز هرگز زير بار چنين مبلغى نمى رفتيم. حتى درباره قطبى نيز مصوب شده بود كه در صورت تمديد قرارداد، فقط ۲۰ درصد افزايش داشته باشد. قطبى با قرارداد ۵۳۰ هزار دلارى به پرسپوليس آمد و طبق مصوبه فصل گذشته، در صورت تداوم همكارى، سقف قراردادش در حدود ۷۰۰ هزار دلار مى شد.» مخالفت كاشانى با سفرهاى قطبى به امريكا و دبى، مورد ديگرى است كه عليپور درباره اش اينطور مى گويد: «با توجه به آخرين توافق هاى انجام شده بين قطبى و كاشانى، تصميم گرفته شد تا پايان فصل سرمربى فقط ۳ سفر به دبى داشته باشد. قطبى فصل گذشته در تعطيلات ژانويه قصد داشت براى ديدار با خانواده اش به مدت ۵ روز راهى امريكا شود اما كاشانى به شدت مخالفت كرد و سرانجام، آن سفر انجام نشد. او فصل گذشته براى عقد قرارداد خواسته هايى داشت و مى خواست همه موارد در بندها ذكر شود اما كاشانى به دليل آنكه شناخت خوبى از مسائل حقوقى داشت، زير بار نرفت. قطبى در صورت پيروزى در دربى ها ۲۰ هزار دلار، پيروزى خارج از خانه ۱۰ تا ۱۵ هزار دلار و پيروزى هاى بيش از ۳ گل، ۱۰ هزار دلار پاداش ويژه خواسته بود كه كاشانى نسبت به اين خواسته واكنشى منفى و تا حدودى رفتار حقوقى از خود نشان داد. مدير عامل وقت به قطبى گفت كه مخالفتى با اين خواسته نداريم اما چنانچه در دربى ببازيد، ۳۰ هزار دلار، باخت در ورزشگاه خانگى ۱۰ هزار دلار به عنوان جريمه كم خواهيم كرد كه سرمربى پرسپوليس متقاعد شد كه اين بند را از قرارداد حذف كند. علاوه بر اين قطبى از كاشانى خواسته بود كه در قراردادش بندى گنجانده شود كه چنانچه اختلاف يا درگيرى به وجود آمد، حاكم اين دعوى قانون سوييس باشد و بر اين موضوع اصرار شديدى داشت؛ اما كاشانى اين بند را نپذيرفت.
برای قطبی که تیزهوش بود!
ورزش > فوتبال داخلی - فرهاد عشوندی
« برای او که هیچ نبود» مقاله ای بود احساسی از پژمان راهبر در حمایت از افشین قطبی که برای اثبات حرفهایش گاه به افرادی متوسل شده بود که قیاس شان یا مع الفارق بود یا اصلا وزنی ندارند که بتوان با قطبی مقایسه شان کرد. در این مقاله سعی شده با احساساتی کردن مخاطب طوری القا شود که انتقاد از افشین قطبی یعنی هم پیاله شدن با جریانی که از سوی حمید استیلی خط می گیرد.
1. « قطبی مربی خوبی نیست ؛ این جمله را اولین بار استیلی و دوستانش سر زبان ها انداختند...» قطبی یک مربی بزرگ طراز اول است؟ این جوابی است که اگر از پژمان راهبر بپرسی ، در جواب می شنوید:« کسی را می شناسید که بهتر از او باشد؟ یک مربی چه کاری باید انجام دهد؟ مگر تیمش را قهرمان لیگ برتر نکرد؟ مگر اختلاف امتیاز پرسپولیس قطبی با استقلال امیر قلعه نویی چند امتیاز است که قطبی را می کوبید؟» شاید اگر به آمار و ارقام نگاه کنیم این منطق قابل قبول باشد چون پرسپولیس قطبی هم فقط 4 بار باخت درست مثل استقلال امیر قلعه نویی .
این اما دلیلی قانع کننده نیست برای سرپوش گذاشتن روی ضعف های تاکتیکی مردی که این اواخر به جای سامان دادن به مشکلات تاکتیکی تیمش ، توهم کشنده ای روحش را می خورد که انگار همه از پشت به او خنجر می زنند. هرجا پا می گذاشت فکر می کرد ، استیلی خنجری در دست دارد و می خواهد او را مضروب کند. قطبی اما از یاد برده بود که در همه این 16 ماهی که در ایران بوده تیمش تنها به یک شکل از حریفانش باخته و گل خورده است. دفاع خطی او هربار که حریف از مهاجمان سرعتی استفاده می کرد ، جا می ماند و به همین راحتی گل می خورد. پرسپولیس قطبی ، دفاع های مرکزی اش جلو تر از خط یک سوم دفاعی جمع می شدند ، هافبک های دفاعی این تیم از یاد می بردند که وظیفه اصلی شان تخریب بازی حریف است و کسی هم انگار روی نیمکت به یاد نداشت که این نکات ، از اصول ابتدایی است و فوروارد 165 سانتی متری سرعتی در استارتی 10متری به سادگی از خط دفاعی که بازیکنانش کند هستند ، می گذرد.
قطبی اما هم سال قبل و هم امسال تنها جمله ای کلیشه ای را داشت که در رختکن در مواجهه با گل های یکسانی که به یک شکل از تیم های مختلف می خورد بگوید؛« سپهر گند زدی ، نبی ...» این جمله را او این فصل با از دست دادن تمرکزش مجبور بود که بیشتر و بیشتر به کار ببرد چون همه مشکل تیمش را می دانستند و او هیچ راهکاری برای حلش نداشت.
مردی که مدام ادعا داشت به واسطه سال ها همکاری مشترک با مربیان بزرگی چون گاس هیدینک و دیک ادووکات ، تجربه ای بین المللی دارد و فوتبال را بهتر از هرکسی می داند یک بار در پاسخ به خبرنگاری که در شیراز این مشکل تیمش را به او گوشزد کرده بود ، پاسخ داد :« من یک مربی بین المللی هستم و بهتر از شما می دانم که چه باید بکنم.» در عمل چاره ای نداشت که برای مشکلش بیاندیشد غیر از اینکه در واکنش به تماشاگران خشمگینی که از نتایج نه چندان موفق تیم شان ناراضی بودند بگوید:« جریانی که در آن سایه ها (راهبر، این سایه را حمید استیلی معرفی می کند) جوسازی می کنند باعث می شود تیمم بد نتیجه بگیرد.»
بی شک قطبی راست می گوید. حمید استیلی که از پرسپولیس دور شده تمام تلاشش را کرده تا به تیم برگردد و جنگ روانی به واسطه دوستان نزدیک رسانه ای اش علیه قطبی به راه انداخته است . اما بی شک حمید استیلی مسبب گل های همسانی که پرسپولیس قطبی می خورد نیست و این مشکل ریشه در مشکلات تاکتیکی تیم دارد.
2.« او شومن است ؛ می گویند او شومن است اما چرا هیچ کس چون او چنین محبوبیتی ندارد؟» قطبی بی شک محبوب ترین ستاره سال های اخیر فوتبال ایران است. این را پژمان به درستی می گوید. قطبی به دلیل ادبیات منحصر به فردش ، به دلیل شیرینی کلامش و از همه مهمتر به دلیل موفقیت پرسپولیس به محبوبیت بالایی رسید. این محبوبیت اما تنها افتخاری نبود که قطبی تنها در ایران به آن رسیده باشد که بلاژویچ بزرگ در لحظه ورود به فوتبال ایران ، محبوبیتی چند برابری نسبت به قطبی داشت . دنیزلی بی شک هنوز هم مرد رویایی همه طرفداران پرسپولیس است. قطبی اما چرا به چنین محبوبیتی رسید. این نکته دلیلی دارد که علم روانشناسی به سادگی توجیه اش می کند. ناکامی امیر قلعه نویی به عنوان نماد مربیان سنتی ایران در تیم ملی نوعی فوتبال زدگی را به همراه آورده بود و مردم فوتبال دوست به دنبال یک ناجی می گشتند. مردی که ادبیاتی متفاوت داشته باشد و قطبی که انتخابی مناسب از سوی حبیب کاشانی مدیر وقت پرسپولیس بود با ذکاوت ذاتی خود و با اتکا به ادبیات متفاوتش تبدیل به اسطوره ای شد که می توانست هزاران نفر را به ورزشگاه بکشاند.
جوی که آزادی در روزهای ابتدایی حضور قطبی و پس از چند بازی ابتدایی فصل پیدا کرده بود طوری بود که شاید اگر پرسپولیس با 3 یار کمتر از حریف هم به زمین می رفت بی شک پیروز می شد چون تماشاگران به قدری فریاد می کشیدند که لرزه به اندام بازیکنان تیم های رقیب می انداختند و توان پیش آمدن را از یاران تیم های مقابل می گرفتند . اینجا البته نباید فراموش کرد که پرسپولیس تیم خوبی بود که برای قهرمانی بسته شده بود اما این تیم برای قهرمانی نیاز به انرژی شخصیت کاریزماتیک داشت که حضور قطبی ناشناخته او را تبدیل به این حلقه مفقوده کرد. در زمان ناکامی های تیم هم هیچ کس کوچکترین ضعفی را از چشم قطبی نمی دید. استیلی به دلیل رفتارش در زمان دستیاری مربیان بزرگی چون دنیزلی و آری هان به قدری منفور بود که بدمن پرسپولیس باشد و هر اتفاق بدی به پای او نوشته شود و همه ضعف های فنی تیم نادیده گرفته شود. اینجا هم بی شک نمی توان کتمان کرد ، استیلی در آنچه قطبی می خواست انجام دهد اخلال می کرد اما نمی توان با اطمینان گفت این کارشکنی های استیلی باعث بهتر شدن روند تیمی می شد یا کار را بدتر می کرد . بی شک پرسپولیس قهرمان لیگ را حمید استیلی بسته بود. فارغ از اینکه او آدم خوبی هست یا نیست اما در تمام فصل بدنسازی و انتخاب ، یار این استیلی بود که تیمی یکدست را برای موفقیت جمع کرده بود و پرسپولیس او در هیچ نقطه ای از زمین لنگ نمی زد. درست به عکس پرسپولیس امسال که هرچند ستاره های بسیاری دارد به اذعان شخص قطبی ، کارگر ندارد!
3.« قطبی پیکان است؛ آرسن ونگر هم با آرسنال می بازد اما...» بی شک مربیان بزرگ هم می بازند. قطبی هم می بازد همان طور که قلعه نویی و دیگران می بازند. قلعه نویی یک مربی سنتی با ویژگی های مشخص است. او هم بی شک نمی تواند جایگاهی بالاتر از هدایت استقلال داشته باشد اما چرا افشین قطبی و باخت هایش این قدر به چشم آمده اند و این اتفاق برای دیگران نیفتاد؟
بی شک دلیل این مشکل را نه در باخت های قطبی که باید در نحوه عرضه رسانه ای او جستجو کرد. وقتی از قطبی بتی ساختیم که قدیسی ست رویایی باید به روزی می اندیشیدیم که جذابیت و هیجانش از بین می رود. روزی که از کوره در می رود یا مجبور می شود ناسزا بگوید. شخصیت رویایی که ما دوستان افشین از او ساخته بودیم عاملی بود که یک سال تمام ، هیچ کس جرات نداشته باشد او را نکوهش کند. هر که حرفی در نقد او زد ، متهم به رابطه با باند استیلی شد و این عقده ذره ذره بزرگ شد تا مخالفان که روز به روز تعدادشان بیشتر می شد سعی کنند قطبی را به زیر کشیده و او را یکی از جنس آدم های اطرافش کنند. پس قطبی هم وقتی که بازیکنی به اصرار خارج از عرفش راهی ایران شده بود ، لقب دلال گرفت ، درست مثل همه مربیانی که در لیگ برتر حضور دارند.
قطبی بی شک خدمات بزرگی را به فوتبال ایران کرد هیجان حضور او بسیاری را با فوتبال آشتی داد . این لطف بزرگی ست که به پاسش باید سپاسگزارش باشیم اما از یاد نبریم که فوتبال ایران بستری شد تا قطبی از مردی درجه دو به اسطوره بدل شود. این لطف متقابل اما اگر با رابطه دو طرف ادامه پیدا می کرد ، تنها حاصلش نابودی قطبی می شد. افشین بی شک این قدر تیزهوش بود که دانست زمان وداع فرا رسیده. او داشت محبوبیتش را از دست می داد پس گذاشت و رفت. او نتوانسته بود تیمش را سامان دهد و دیگر آن سردار پیروز نبود پس باید می رفت. این جدایی باعث می شود تا نامش به نیکی باقی بماند پس این تصمیمش را باید ستود و به او حق داد . او خودش تصمیم گرفته پس نباید دیگران را به دلیل رفتنش نکوهش کرد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)