سریال مسافران

[H a m e e d]

علاوه بر صحبتهای بالا من فکر کنم بعضی نشدنیها رو هم در سریالش شدنی کرد، از جمله: زندگی چهار نفر متشکل از زنان و مردهایی که ظاهرا چرا، ولی در اصل نسبتی با هم ندارن، روابط دوستانه زوجی که از هم رسما جدا شده ن، حضور کاراکتر کودک در سریال روتین طنز، مرگ یک شخصیت (که پیش اومده بود: عموی فرخ و فرید که برخلاف طنزهای معمول سرکاری نبود)، نمیدونم بازم هست یا نه..اگه شما هم به نظرتون رسید کمکم کنید.
***
با همه این اوصاف منم یادم نمیره زمانی رو که هیچکس جز مدیری با طنزهاش مردمو پای تلویزیون نمیکشوند و دلشونو شاد نمیکرد و احیانا ذهنشونو مشغول نمیکرد(این مورد رو برای همه مخاطبا صدق نمیکنه[فقط مخاطبای هوشیار که امروزه دیگه تعدادشون کم نیست] ،بعضیا خندیدن صرف براشون کفایت میکنه).من از مهران مدیری سپاسگزارم.
***
صحبت از نوروز 72 شد، من این مجموعه رو یادم نمیاد، (بالاخره به یه جایی رسیدیم که من چیزی یادم نیاد)، ولی یاد این افتادم که رامبدو بار اول روی یکی از صفحات مجله ای دیدم که راجع به نوروز 74 نوشته بود، فکر نکنم قبل از اون دیگه حضور تلویزیونی دیگه ای ازش بشه سراغ گرفت، هرچند از بازی رامبد در اون مجموعه هم چیزی یادم نیست.
ولی جالبه تو این همه سال هیچوقت با مدیری کار نکرده و زیر پرچم اون نرفته، هرچند به قیمت این تموم شد که سالها توی تلویزیون کارگردانی ناموفق بود یا کاراش عامه پسند نبود (هرچند تو بازیگریش این طور نبود) ولی الآن کم کم داره ثمره چندین سال روی پای خودش وایستادنو میگیره.
واقعا هم خیلی سخته که در آن واحد بتونی هم یه کارگردان و هم یه بازیگر موفق باشی.

نمونه بارزش مجید صالحی که بازیگر خوبیه ولی تو کارگردانی ناموفق بوده، اونم با وجود اینکه که به نوعی از شاگردای عطاران بوده و از کمکهای اون و اطرافیانشم توی کارگردانی استفاده هایی برده. (آشتی کنان ازش یادم میاد که حرفی برای گفتن نداشت)

نمونه دیگش کارگردانی سعید آقاخانی که دست پرورده مدیری بوده...

[Amin]

با همه این اوصاف منم یادم نمیره زمانی رو که هیچکس جز مدیری با طنزهاش مردمو پای تلویزیون نمیکشوند و دلشونو شاد نمیکرد و احیانا ذهنشونو مشغول نمیکرد(این مورد رو برای همه مخاطبا صدق نمیکنه[فقط مخاطبای هوشیار که امروزه دیگه تعدادشون کم نیست] ،بعضیا خندیدن صرف براشون کفایت میکنه).من از مهران مدیری سپاسگزارم.

البته این تاپیک محل خوبی برای مقایسه کارهای رامبد با مدیری یا غفوریان نیست
چون فقط نمیشه رامبد رو نقد کرد
باید طرفین دیگه رو هم نقد کرد
که در اووون صورت خیلی بیربط به تاپیک میشه
اما نکته جالب اینه که
از اول تو این تاپیک دارن رامبد رو مدیری مقایسه میکنند
انگار مدیری یه بته! یه سقفه که بقیه باید تلاش کنن به اووون حد برسن (که نمیرسن!)
مدیری کار خوب زیاد داشته
اما از اووون طرف کار بد و افتضاح هم کم نداشته
90 قسمت آب میبست تو برنامه اش
هر جا کم میاورد با لوله مقوایی میزد تو سرش غش میکرد
تو دوربین زل میزد (مثلا تعجب!)
و کلی کار مسخره و جلف و تیکه کلام های بیجا و بی معنی
اگه بعدش 2-3 تا کار خوب ساخته
یعنی اینکه پیشرفت کرده (از اول همین نبوده)
و مسلما برای کارهای بعدیش هم خیلی بیشتر باید تلاش کنه تا مردم رو راضی کنه (یا طرفداران رو راضی نگه داره)

برگردیم به همون مسافران ...

[khashi87]

من هم تمام حرف های آقا امین رو قبول دارم
و قبلا هم گفتم توی پست های قبلی مدیری باید خیلی تلاش کنه در این سریال جدیدش قهوه تلخ بتونه رامبد رو بگیره
بار انتقاد توام با طنز رامبد و شجاعتش در به صحنه کشیدن این انتقادها واقعا ستودنیه برای مثال قسمت دزدی

[hamid65sr]

بنظر من سريال خوبيه بخصوص اخرش كه گزارش براي سياره خودشون مي فرسته اموزنده هستش

[MohandesMCD]

من زیاد این سریال رو نمیبینم.یعنی اصلا ازش خوشم نمیاد
به نظر من یک سری لوس بازی ها و مسخره بازیهای تکراری داره که من رو از دیدن این سریال منصرف کرده

حمید لولایی که طبق معمول هر سریالی که توش بازی میکنه فقط کثافتکاری بلده بکنه.یک آدم بداخلاق که این مضوع سوپر تکراری هست.به طور مثال اون قسمت که پسر عموش(؟) رو دید که رستوران زده 200بار گفت کوفتت بشه ایشالا خرج دوا و دکتر بدی.و طرف هم میگفت با من بودی؟ بعد اونم میگفت نه.وجدانا چند بار این صحنه اتفاق افتاد و این نفرین کردن طرف واقعا خنده داره؟

چند بار دیدم رامبد جوان میزنه زیر خنده و بعد میفته به سرفه کردن از خنده زیاد که واقعا ضایع هستش این سرفه کردن.این خنده داره؟یا مثلا نخ دندون از دهنش آویزونه و همش باهاش ور میره و هردفعه هم بهش میگن مثل زنهاست

اون قسمت که رفته بودن خاستگاری زنه.مونده بودن که دسته گل و شیرینی رو چجوری قایم کنن یکی از افتضاحترین صحنه های فیلم بودش.گل رو پرت کردن اونور.شیرینی رو ریخت تو جیبش.دهنش رو پر کرد و شروع کرد حرف زدن....

چند روز پیش هم که جای بهرام و شاهین عوض شده بود.اصلا هیچ فرقی این 2تا نداشتن.فقط تفاوت دیالوگ.اون گلابی بازی در میورد اون یکی حرف از دزدی میزد.نحوه بازی هیچ تفاوتی نداشت و آخرش هم معلوم بود چی میشه

رامبد جوان موضوع خاصی رو نشون نداد توی سریال که بخاد ازش تقدیر بشه.شاید یک سری رفتارهای آدمها رو نشون داد که بیانگر تیپی از جامعه بودن ولی چه تاثیری روی بقیه داره؟ هیچی.در مجموع اگه من 20 قسمت از سریال رو دیده باشم فقط 2تا صحنه ی خنده دار توش دیدم.باید قبول کرد که سریال رامبد جوان نگرفت

[H a m e e d]

اون قسمت که رفته بودن خاستگاری زنه.مونده بودن که دسته گل و شیرینی رو چجوری قایم کنن یکی از افتضاحترین صحنه های فیلم بودش.گل رو پرت کردن اونور.شیرینی رو ریخت تو جیبش.دهنش رو پر کرد و شروع کرد حرف زدن....

انصافا اینو منم خیلی بدم اومده بود وقتی اومدم این تایپیکو دیدم که همه خوششون اومده فهمیدم باید در اون شرایط می خندیدم.
خیلی از اوقات ما برای تماشای یک نوع برنامه توجیهی جز عادت نداریم و خیلی از ایرادهایی که در چند پست اخیر مطرح شده (هم به مدیری، هم به مسافران) بنظرم وارده.

[ynh1427]

فیلم جالبی به نظر می یاد هر چند یه قسمت هاییش واقعا قابل انتقاده ولی از چند لحاظ قابل تحسینه
یکی اینگه چون طنز هست خوب می تونه بخندونه
دوم اینکه نو آوری توش هست ( البته همه جاش نه )
سوم اینکه مسائل خوبی رو مطرح می کنه
اما انتقادات و اشکالاتش یه مقاله می شه که اینجا نمی تونم کلا توضیح بدم

[mehdi_vsgh]

اما قبول کنید که اگه بار سریال بخواد روی دوش خود رامبد باشه ، اقلاً با این کاراکتر ، از پسش بر نمیاد...یعنی شاید از لحاظ هنری چیزی کم نذاره ، ولی مخاطب ، حسن معجونی ، نصرا...رادش و حمید لولایی رو بیش تر دوست داره تا رامبد جوان...

درسته شخصیت رامبد به ظاهر جالب نیست ولی
به نظرمن تناقض شخصیتهای رامبد و برادرش باعث شده که طنز کار بالاتر بره....این دو وقتی باهم کل کل میکنن و دعوا میکنن خیلی خنده دار تر میشه

[Kurosh]

درسته شخصیت رامبد به ظاهر جالب نیست ولی
به نظرمن تناقض شخصیتهای رامبد و برادرش باعث شده که طنز کار بالاتر بره....این دو وقتی باهم کل کل میکنن و دعوا میکنن خیلی خنده دار تر میشه

بله ، دقیقاً...اتفاقاً یکی از دلایل جذب مخاطب هم همین تضاد هست که خب در اون سکانس ها و قسمت هایی که گفتم ، زندگی خانوادگی خود رامبد با پسر و همسرش سابقش ، اون جذابیتی رو که باید ، نداشت و فقط وقتی قابل تحمل میشد که پای شخصیت فرخ به صحنه باز میشد و با تحقیر ها ، سو نیت ها و مشکلاتی که برای فرید به وجود می آورد ، تماشاگر رو جذب و به عبارتی سرگرم می کرد...


البته همون طور که الان می بینید ، کمی محوریت داستان رفته رو فضایی ها که اتفاقاً خوب هم جواب داده...چون ذاتاً شخصیت هایی مثل رادش و معجونی و حتی دو شخصیت زن داستان جذاب و دوست داشتنی هستند...


مخصوصاً خنگ بازی های حسن معجونی که در عین جدیت مخاطب رو وادار به خنده می کنه ، چون کلاً هم چهره ی سمپاتیکی داره و هم از پس میمیک های صورتش خوب بر اومده...


به طور کلی به نظر میاد اون چیزی که حتی مخالفان این سریال رو پای گیرنده می کشونه ، بیش تر موضوع خاص برنامه (ماموریت عده ای فضایی در زمین و همسانی اونا با انسان ها) و تم های جذابیه که برای این قسمت های اخیر نوشته میشه... 

[3Dmajid]

ولی به نظر من فیلم مسافران حتی از فیلم هایی که مدیری ساخته بود پیام ها و نکته های مثبت بیشتری داره و آموزنده تره.
ولی فیلم های مدیری بیشتر خنده دار تر بود تا این که آموزنده تر باشه.