تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1235 از 4714 اولاول ... 23573511351185122512311232123312341235123612371238123912451285133517352235 ... آخرآخر
نمايش نتايج 12,341 به 12,350 از 47136

نام تاپيک: Tribal Wars - جنگهای قبیله ای

  1. #12341
    آخر فروم باز logos's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    1,881

    پيش فرض

    بیخیال .

    شما نباید hc و منجنیق رو ریسرچ میکردی.
    به دردت هم نمیخورن.
    چون توی روستای اول هم تهاجمی میسازی و هم دفاعی همینجوری ریسرچ کم میاری.
    بیشتر از این hc و منجنیق نساز.
    اینا رو وقتی ساختم که می خواستم با یه jump سریع نوبل مهاجم رو بکشم مجبور بودم بسازم

  2. #12342
    آخر فروم باز logos's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    1,881

    پيش فرض

    خوب اینجا خوبه

    من بهش گفتم بیاد اینجا

    دوستان ایشون احتیاج به ریسورس دارن

    من تاییدش میکنم ,اگه میتونید یه حالی بهش بدید ,یا راهنماییش کنید
    بچه ها راهنمایی که می کنید دمتون گرم اما اوون یکی رو هم یادتون باشه
    تو w12

  3. #12343
    کـاربـر بـاسـابـقـه dizgah's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    محل سكونت
    8PAR
    پست ها
    1,820

    پيش فرض

    بابا چه عجب بالاخره شهر مرده ها یه جونی گرفت و بر و بچس اومدن تو
    آقا مشکل پرمیوم هنوز حل نشده؟؟؟

  4. #12344
    آخر فروم باز mstf666's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    خیال
    پست ها
    6,045

    پيش فرض

    بچه ها راهنمایی که می کنید دمتون گرم اما اوون یکی رو هم یادتون باشه
    تو w12
    توی ورلد 12 همه به ریسورس احتیاج دارن.
    چون رقابت خیلی شدیده.

    نفر اول ورلد 22000 امتیازی شده !

  5. #12345
    حـــــرفـه ای S a f a 6 4's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    هر جایی به غیر از اینجایی که هستم
    پست ها
    4,042

    پيش فرض

    توی ورلد 12 همه به ریسورس احتیاج دارن.
    چون رقابت خیلی شدیده.

    نفر اول ورلد 22000 امتیازی شده !
    خداییش این وورلد خیلی خفن شده

    99 درصد افراد توش حرفه ای هستن

    آماتور نداره

  6. #12346
    آخر فروم باز logos's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    1,881

    پيش فرض

    خداییش این وورلد خیلی خفن شده

    99 درصد افراد توش حرفه ای هستن

    آماتور نداره
    من اماتورم دیگه

  7. #12347
    حـــــرفـه ای hadi_gamer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    4,037

    پيش فرض

    مبارکه...
    توی کدوم ورلد ؟
    تو ورلد 9

  8. #12348
    آخر فروم باز pedram_ashena's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    محل سكونت
    من هم همانجام ;)
    پست ها
    3,303

    پيش فرض

    خوب حالا داستان حمله من به يك روستاي 6000 امتيازي.

    جونم براتون بگه بعد از بدشانسي هاي پي در پي كه در كلير كردن روستاها داشتم تصميم گرفتم يكبار اين كلير را به يكي از دوستان واگذار كنم شايد من هم قلقش دستم امد.قبل از اين روستا ،5 روستا داشتم كه 3 تاشون را همينجوري الكي و چشم بسته اتك زده بودم و قصد نوبل نداشتم ولي چون ميديدم تعداد كشته هام خيلي بالاست ديگه دلم نميامد ول كنم و پي اش را ميگرفتم تا نوبل بشوند.البته من هر روز اگر چند حمله به روستاهام نداشته باشم روزم شب نميشود براي همين اكثر روستاهاي من دفاعي هستند و حمله اي هام هم در چند جنگ الكي به شهادت رسيدند.اول برديا كمكم كرد براي كلير ولي 3 بار رو دست خوردم چون درست چند ساعت مانده به رسيدن نيروهاش ،روستا توسط يك گردن كلفت كه يا اليس بود يا نپ نوبل ميشد و من و برديا مثل اين پت و مت سرمان را ميخوارانديم (درست نوشتم؟) تا اينكه بهزاد به كمك آمد و حمله كلير انجام داد ولي مگر ميشد بهزاد را پيدا كرد و فهميد كي و كجا نيروهاش ميرسند.من از روي حركت ستارگان و فال قهوه نقشه حمله را كشيدم.تعداد نيروهام زير 1000 بود و فاصله روستاي نوبل دارم با روستاهاي ديگرم خيلي زياد و هيچ اميدي براي گرفتن كمك از روستاهاي ديگرم نداشتم.
    به هر حال با هزار مكافات از زير زبان بهزاد كشيدم بيرون كه چهارتا حمله كرده است در فلان ساعت ميرسند.از انجاييكه طرف 2 دهكده داشت به فاصله نزديك هم ،شوراي جنگ تصميم گرفت طرف را گمراه كند و 1 حمله از 4 حمله به روستاي دوم باشد.همچنين براي اينكه لشكر نوبل دار را نتواند حدس بزند به هر كدام از روستاها 4 تا فيك و يك ساپورت زدم كه تقريبا نزديك به زمان حمله هاي بهزاد ميرسيدند.
    از انجاييكه تمام حملات بدون اسكات بود اين نگراني وجود داشت كه طرف نيروها را بيرون بكشد و حمله ها به هدر برود.براي همين منتظر شدم تا حملات انجام بگيرد و بعد نوبلمنها را بفرستم.تا اينكه شانس من زد و بهزاد ريپورت جنگ را ارسال كرد و در يكي اسكات هم داشت.بعله ما ديديم روستا تقريبا خاليه و خطري ندارد با هزار دعا و صلوات نوبل ها را فرستادم.قبل از رسيدن نوبلها گفتم بزار با تك اسبم يك اسكات هم بكنم.

    و نتيجه اسكات اين شد كه متوجه شدم طرف 3000 نيروي دفاعي بيرون از روستا دارد.
    و چرا در ريپورت بهزاد مشخص نبود؟؟؟ چون اسكاتهاي بهزاد لول 3 نبودند و من هم نميدانستم .

    حالا شما استرس مرا در ان وقت شب تصور كنيد كه همه ارتش حمله اي و نوبلها دارند با پاي خود به دام وارد ميشوند

    حمله اول بهزاد


    حمله دوم بهزاد


    حمله سوم بهزاد


    حمله بهزاد به روستاي دوم



    حمله اول نوبل من
    در اينجا متوجه حضور نيروهاي خارجي اش شدم


    حمله دوم نوبل من كه با اختلاف يك دقيقه از قبلي رسيد و من هر ان انتظار داشتم كه نيروها در داخل باشند


    خوب تا اينجاي كار تمام حمله ها قبل از اين بود كه بفهمم نيرو بيرون روستا دارد
    2 تا نوبلمن ام لول را پايين اوردند و من پيش خود فكر ميكردم يعني نقشه اش چيه؟چرا جلومو نميگيره.گفتم شايد انلاين نباشد ولي همانطور كه مشخص است در حال ساخت نيرو بود.گفتم گذاشته سر آخرين حمله ضد حال بزنه و كلي خسارت بهم بزنه كه ديگه نتوانم تا چند روز ترميم بشوم.

    تصميم گيري خيلي سخت بود.از يكطرف تمام برنامه ريزيها و شب زنده داريها و از طرف ديگر آينده نگري و منطق حكم ميكرد كه ديگر حمله نكنم تا كشته و خسارت ندهم.تنها فكري كه به ذهنم رسيد اين بود كه 50 تا فيك اتك از روستاهاي مختلفم بزنم تا شايد با ديدن صفحه اتكها گيج بشود و اشتباه بكند و نوبلمن را گم كند و جون سالم به در ببرد نوبل من بيچاره و لول بياورد پايين.محاسبات زماني من نشان ميداد كه حداقل 5 بار بايد نوبل به روستا برسد كه 2 بار انجام شده بود و ميماند 3 بار ديگر.از طرفي روي كمك هيچكسي هم ديگر نميتوانستم حساب كنم.بهزاد كه روستاها را واگكذار كرده بود و بقيه هم فاصله زماني داشتند.

    2 ركعت نماز حاجت خواندم و با وضو 3 حمله نوبلي فرستادم كه تنها اگر 300 مدافع در برابرشان بود شكست ميخوردند(نيرو اصلا نداشتم در روستاي حمله كننده)

    تمام اين فكر كردنها 3-4 ساعت طول كشيد.ناگهان به ذهنم امد نكند اين نيروهاي بيرون از روستاش در راه هستند و من دارم زمان را از دست ميدهم.اين فكر اصلا به ذهنم نرسيده بود بنابراين حملات را انجام دادم



    و سرانجام گزارش حمله آخر در ساعت 2.30 صبح رسيد و من پيروز شدم



    برام جالب بود ببينم كه چرا نيروهايش را داخل نياورده بود.ديدم نيروها در 2 تا روستاي 170 امتيازي بودند(بنده خدا دوستانش را با دست و دلبازي ساپورت كرده بود) و برگشت يكي 50 ساعت و ديگري 8 ساعت طول ميكشيد

    و اينجا متوجه اشتباه بزرگ وي ميشويم.اگر از همان حمله اول نيروها را برگشت ميداد (44 ساعت حمله اول بهزاد فرصت بهش ميداد يعني در ميانه جنگ سپاه اول ميرسيد و سپاه ديگر هم از همان اول ميبود.از انجاييكه من در ميانه جنگ دو دل بودم و امكان وقفه طولاني تري بود وي ميتوانست برنده اين جنگ باشد حتي مرا نوبل كند)

  9. #12349
    آخر فروم باز mstf666's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    خیال
    پست ها
    6,045

    پيش فرض

    پدرام جان میتونم حدس بزنم وقتی روستا مال تو شد چه احساسی داشتی....
    احساس خواب !

  10. #12350
    حـــــرفـه ای S a f a 6 4's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    هر جایی به غیر از اینجایی که هستم
    پست ها
    4,042

    پيش فرض

    بابا پدرام دمت گرم قسمت دومش کی آماده میشه ؟

    چه داستان خفنی !!! ناشرش کی بود ؟

    احیانا با جی کی رولینگ نسبتی نداری ؟

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 5 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 5 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •