تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1225 از 2734 اولاول ... 22572511251175121512211222122312241225122612271228122912351275132517252225 ... آخرآخر
نمايش نتايج 12,241 به 12,250 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #12241
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    مائیم که اصل شادی و کان غمیم
    سرمایه‌ی دادیم و نهاد ستمیم

    پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
    آئینه‌ی زنگ خورده و جام جمیم

  2. #12242
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    مرا چشميست خون افشان زدست آن کمان ابرو
    جهان بس فتنه خواهد ديد از آن چشم و از آن ابرو


    غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستي
    نگارين گلشنش رويست و مشکين سايه بان ابرو


    تو کافر دل نمي بندي نقاب زلف و مي ترسم
    که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو


    اگرچه مرغ زيرک بود حافظ در هواداري
    به تير غمزه صيدش کرد چشم آن کمان ابرو


    سلام دوستان

  3. #12243
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    واژه ها را باید شست
    واژه باید خود باد ‚ واژه باید خود باران باشد
    چترها را باید بست
    زیر باران باید رفت
    فکر را خاطره را زیر باران باید برد
    با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
    دوست را زیر باران باید برد
    عشق را زیر باران باید جست
    زیر باران باید با زن خوابید
    زیر باران باید بازی کرد
    زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت

  4. #12244
    آخر فروم باز Doyenfery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    1,890

    پيش فرض

    بیگاه یا بگاه
    هر اهتزار و جنبش آن بی شک
    رقصیست از لطافت و رعنایی
    آیا چگونه باید باور کرد ؟

  5. #12245
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    واژه ها را باید شست
    واژه باید خود باد ‚ واژه باید خود باران باشد
    چترها را باید بست
    زیر باران باید رفت
    فکر را خاطره را زیر باران باید برد
    با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
    دوست را زیر باران باید برد
    عشق را زیر باران باید جست
    زیر باران باید با زن خوابید
    زیر باران باید بازی کرد
    زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
    تا چند اسیر عقل هر روزه شویم
    در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم

    در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما
    در کارگه کوزه‌گران کوزه شویم
    Last edited by sise; 13-07-2007 at 21:03.

  6. #12246
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
    من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
    رایگان می بخشد نارون شاخه خود را به کلاغ
    هر کجا برگی هست شور من می شکفد
    بوته خشخاشی شست و شو داده مرا در سیلان بودن
    مثل بال حشره وزن سحر را میدانم
    مثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن
    مثل زنبیل پر از میوه تب تند رسیدن دارم
    مثل یک میکده در مرز کسالت هستم
    مثل یک ساختمان لب دریا نگرانم به کشش های بلند ابدی
    تا بخواهی خورشید تا بخواهی پیوند تا بخواهی تکثیر
    Last edited by •*´• pegah •´*•; 13-07-2007 at 21:04.

  7. #12247
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    تا چند اسیر عقل هر روزه شویم در دهر چه صد ساله چه یکروزه شویم
    در ده تو بکاسه می از آن پیش که ما در کارگه کوزه‌گران کوزه شویم


    من ماندهام مهجور از او بيچاره و رنجور از او
    گويي که نيشي دور از او در استخوانم ميرود
    گفتم به نيرنگ و فسون پنهان کنم ريش درون
    پنهان نميماند که خون بر آستانم ميرود
    محمل بدار اي ساروان تندي مکن با کاروان
    کز عشق آن سرو روان گويي روانم ميرود
    او ميرود دامن کشان من زهر تنهايي چشان
    ديگر مپرس از من نشان کز دل نشانم ميرود
    برگشت يار سرکشم بگذاشت عيش ناخوشم
    چون مجمري پرآتشم کز سر دخانم ميرود
    با آن همه بيداد او وين عهد بيبنياد او
    در سينه دارم ياد او يا بر زبانم ميرود
    بازآي و بر چشمم نشين اي دلستان نازنين
    کآشوب و فرياد از زمين بر آسمانم ميرود
    شب تا سحر مينغنوم و اندرز کس مينشنوم
    وين ره نه قاصد ميروم کز کف عنانم ميرود
    گفتم بگريم تا ابل چون خر فروماند به گل
    وين نيز نتوانم که دل با کاروانم ميرود
    صبر از وصال يار من برگشتن از دلدار من
    گر چه نباشد کار من هم کار از آنم ميرود
    در رفتن جان از بدن گويند هر نوعي سخن
    من خود به چشم خويشتن ديدم که جانم ميرود
    سعدي فغان از دست ما لايق نبود اي بيوفا
    طاقت نميارم جفا کار از فغانم ميرود


    ما رفتیم شب برمیگردیم

  8. #12248
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن
    من ندیدم بیدی سایه اش را بفروشد به زمین
    رایگان می بخشد نارون شاخه خود را به کلاغ
    هر کجا برگی هست شور من می شکفد
    بوته خشخاشی شست و شو داده مرا در سیلان بودن
    مثل بال حشره وزن سحر را میدانم
    مثل یک گلدان می دهم گوش به موسیقی روییدن
    مثل زنبیل پر از میوه تب تند رسیدن دارم
    مثل یک میکده در مرز کسالت هستم
    مثل یک ساختمان لب دریا نگرانم به کشش های بلند ابدی
    تا بخواهی خورشید تا بخواهی پیوند تا بخواهی تکثیر
    رفتم که در این منزل بیداد بدن
    در دست نخواهد بر خنگ از باد بدن

    آن را باید به مرگ من شاد بدن
    کز دست اجل تواند آزاد بدن


    2 بعد نصف شب دیگه شب نیست صبحه!

  9. #12249
    اگه نباشه جاش خالی می مونه •*´• pegah •´*•'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    neverland
    پست ها
    467

    پيش فرض

    نردبانی که از آن عشق می رفت به بام ملکوت
    من زنی را دیدم نور در هاون می کوبید
    ظهر در سفره آنان نان بود سبزی بود دوری شبنم بود کاسه داغ محبت بود
    من گدایی دیدم در به در می رفت آواز چکاوک می خواست
    و سپوری که به یک پوسته خربزه می برد نماز
    بره ای را دیدم بادبادک می خورد
    من الاغی دیدم ینجه را می فهمید
    در چراگاه نصیحت گاوی دیدم سیر
    شاعری دیدم هنگام خطاب به گل سوسن می گفت شما

  10. #12250
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    آن چنان در هوای خاک درش
    می‌رود آب دیده‌ام که مپرس

    من به گوش خود از دهانش دوش
    سخنانی شنیده‌ام که مپرس

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •