يارو تركه تو جبهه پشت ضد هوايي بوده ميزنه يه هواپيما رو ميندازه. خلبانه با چتر نجات ميپره بيرون، تركه ميگه: بچه ها در رين صاحابش اومد
يارو تركه تو جبهه پشت ضد هوايي بوده ميزنه يه هواپيما رو ميندازه. خلبانه با چتر نجات ميپره بيرون، تركه ميگه: بچه ها در رين صاحابش اومد
تركه هر روز زنگ يك كليسا رو ميزده و در ميرفته. آخر پدر روحاني شاكي ميشه، يك روز پشت در كمين ميكنه، تا تركه زنگ ميزنه، خرشو ميگيره. تركه حول ميشه، با تتپته ميگه: ببخشيد، عيسي هست؟
تركه از يكي ميپرسه قبله كدوم طرفه؟! يارو نشونش ميده، تركه ميگه: بايد خيلي برم
لره داشته تو لسآنجلس قدم ميزده، يهو داريوش رو ميبينه، بدو بدو ميره جلو، ميگه: سلام آقا داريوش! داريوش ميگه: سلام هموطن! لره كف ميكنه، ميگه: اوووف! عجب كيفيتي
به ترکه می گن برو يه کيهان (روزنامه) بخر.ده دقيقه بعد با يه خر بر می گرده!
می گن اين چيه رفتی گرفتی؟!
می گه کيهان نداشت همشهری گرفتم
تركه ميره مكه. وقتي برميگرده رفقاش ميپرسن: تعريف كن چجوريا بود؟ تركه ميگه: ايلده باز خدا نبود، ملت همه تو حياط ولو بودن!
واقعا واقعا دست Hawk درد نكنه
از همه نظر
مخصوصاُ كه فارسي نوشت
ولي چندتاشون تو صفحه هاي ديگه بود
ترکه ساندویچ فروشی داشته یارو میاد دم مقازه میگه آقا یه ککتل بذار فقط گوجه نذار ترکه میگه آقا اصلا امروز گوجه نداریم مخوای خیار شور نذارم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)