قطبى رفت چون رفتنى در كار بود!
داريوش، لبخند بزن و خوشحال باش
![]()
حميد رضا عرب
Hamid Reza Arab
مطلبى براى داريوش مصطفوى اما با تصويرى از اولين حضور افشين قطبى كنار پرسپوليسى ها! اين تصوير به يادگار مى ماند چون امكان عدم بازگشت قطبى بسيار زياد است.
دسترسى به دلايل استعفاى افشين قطبى - استعفايى غيرمنتظره و شوك برانگيز - و يافتن آنچه باعث بروز اين اتفاق مهم شده است ساده نيست. تصور اينكه يك مربى با اعتبار و پيشينه موفق قطبى در پرسپوليس به يكباره اين تيم را رها و بامداد روز چهارشنبه تهران را به مقصد دبى ترك مى كند نگرانى هايى را در ذهنيت غالب كارشناسان ايجاد و اين سؤال مهم را پديدار مى كند: «آيا قطبى همان است كه مى شناختيمش يك مربى استخوان خردكرده، يك مربى مقاوم كه طاقتش طاق نمى شود و مثل كوه مى ايستد و مشكلات را پس مى زند » تصورى كه ديروز از افشين قطبى به عنوان مردى ماجراجو كه با وجود آشنايى نداشتن با محيط كار در فوتبال ايران جسورانه مربيگرى پرسپوليس را مى پذيرد اين است: «قطبى كارش را بلد است، قطبى خوب مى داند و چون دانستن رمز موفقيت است پس مى تواند همه مشكلات را كنار بزند.» قطبى در عام و خاص چنين تصويرى از خود در ذهن آنها ساخته بود اما امروز به واسطه استعفايى كه بيشتر بوى نارضايتى مى دهد او از مردى صبور، مقاوم كه ايستادن و ايستادگى را رمز موفقيت مى داند به مردى شكست پذير و سست اراده تبديل مى شود. امروز مى توان قطبى را به دليل فرار از مشكلات ريز و درشت پرسپوليس چنين محكوم و او را سرزنش كرد...
قطبى ابتدا به ساكن اين ذهنيت را پس از استعفاى خود در ذهن مخاطب ايجاد كرد اما مى توان يك نگاه ثانويه هم داشت. نگاهى كه بى ترديد علت هاى استعفاى قطبى را برجسته جلوه مى دهد. قطبى چرا به يكباره مى رود دلايل سفر غيرمنتظره او ساعاتى پيش از طلوع آفتاب چهارشنبه ۲۹ آبان ۱۳۸۷ چيست به متن استعفاى او نگاه مى كنيم. به جملاتى كه شايد از لابه لاى آنها بتوان دلايل اصلى يك استعفاى غيرمنتظره را مشاهده كرد: «دسيسه هايى از بيرون ما را تهديد مى كند كه تنها به دليل حضور من در پرسپوليس است. براى آنكه موفقيت احتمالى پرسپوليس به خطر نيفتد راه چاره را در استعفا ديدم.»
اينها جملاتى است كه قطبى به عنوان مهمترين دلايل كنار رفتن خود از كادر فنى پرسپوليس بيان مى كند. دلايلى كه بى ترديد با كمى تفكر به اتفاقات ماه هاى اخير غيرقابل پذيرش جلوه مى كند. آيا مى توان به واسطه دسيسه هايى كه شايد در اصل و در حقيقت وجود خارجى ندارد از مجموعه فنى يك تيم كنار رفت استعفاى افشين قطبى را چگونه تحليل مى كنيد با نگاه اوليه يا نگاهى نافذتر متن استعفا ابهاماتى در دل خود جا داده است. متن استعفا حاوى دلايل اصلى اين استعفاى پرحرف نيست و به نظر مى رسد قطبى با ناگفته هايى كه دير يا زود آنها را افشا خواهد كرد پرسپوليس را ترك كرده است.
اگر فقط ۳ روز به عقب برگرديم و مصاحبه سراسر اختلاف آميز افشين قطبى و داريوش مصطفوى را در برنامه نود در ذهن مرور كنيم شايد سرنخ هايى به دست آوريم. افشين قطبى به قول يكى از دوستان ما آبرويش را برداشت و رفت. آبرويى كه ممكن بود توسط شخص مديريت باشگاه پرسپوليس باز هم خدشه دار شود. قطبى هيچ اعتقادى به رحمان رضايى ندارد اما او به واسطه اصرارهاى داريوش مصطفوى پيراهن سرخ را تن مى كند. قطبى شديداً به وجود يك دروازه بان ششدانگ اعلام نياز مى كند اما ميثاق معمارزاده در كمال تعجب از ليست بازيكنان اين تيم كنار گذاشته مى شود. دى كارمو كه تا همين چند روز پيش مورد تأييد مديرعامل بود يك شبه به بازيكن منفور تبديل مى شود. حرف هاى داريوش مصطفوى گواهى صادق بر اين مدعا است: «بله! من هم به اين نتيجه رسيده بودم دى كارمو در حد پرسپوليس نيست.»
قطبى خلاف آب شنا مى كند، يا داريوش مصطفوى جريان آب را چه كسى به راه مى اندازد بايد به اين سؤال خوب فكر كرد. اختلاف نه از اينجا بلكه از آغاز فصل به وجود آمده است. ميان سرمربى و مديرعامل باشگاه پرسپوليس اتفاق نظر وجود ندارد و شايد اساساً از بدو شروع ليگ هم وجود نداشت... حالا داريوش مصطفوى مى تواند خوشحال باشد، لبخند بزند، دست هايش را به هم بمالد و آزادانه در حالى كه خود را ناراحت جلوه مى دهد گزينه هاى مربيگرى پرسپوليس را در ذهن خود مرور كند!