سقاي هزار تشنه ي آواره
سيراب شدند جملگي از آب سرابت
لعنت به تو و ذات خرابت !
در آينه ات بنگر، حيوان صفتي بيني
حاشا مکن اين باور، اين دست تو نيست ، ايني !
اين است ترازوي عدالت :
تو پادشه مکر و رذالت
ارزاني آن تازه رس خوش قد و قامت
تو پيشکش و قصه ي ما هم به سلامت !
اي زاده ي هفت پشت اصالت
لعنت به تو و ذات خرابت
سلام بر شب بیداران عزیز