یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
-
سلام .....خوش بگذره پایان جان...
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
-
سلام .....خوش بگذره پایان جان...
دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی
بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش
من همان به که از او نیک نگه دارم دل
که بد و نیک ندیدهست و ندارد نگهش
پایان رفتی؟
شما چی مژگان خانوم؟ فوتبالی نیستین؟
شراب بیغش و ساقی خوش دو دام رهند
که زیرکان جهان از کمندشان نرهند
من ار چه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه
هزار شکر که یاران شهر بیگنهند
جفا نه پیشه درویشیست و راهروی
بیار باده که این سالکان نه مرد رهند
مبین حقیر گدایان عشق را کاین قوم
شهان بی کمر و خسروان بی کلهن
------------
سلام.. چرا هستم.. اما نمی بینم...(بین خودمون باشه به خاطر مربی هست)
نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانهای به کف آور ز گنج قارون بیش
بین خودمون میمونه!! حالا چرا؟
شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این ره نباشد کار بی اجر
من از رندی نخواهم کرد توبه
و لو آذیتنی بالهجر و الحجر
برآی ای صبح روشن دل خدا را
که بس تاریک میبینم شب هجر
------------
مربی استقلالی هست....منم شدید قرمزم دوست ندارم ببینم.. گرچه که الان یه گل خوردیم
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو سوزانم چو شمع
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
کی شدی روشن به گیتی راز پنهانم چو شمع
صداشو دارم میشنوم. ظاهرا گل مفتی هم بود
عیشم مدام است از لعل دلخواه
کارم به کام است الحمدلله
ای بخت سرکش تنگش به بر کش
گه جام زر کش گه لعل دلخواه
---------
الان دارم تصنیف شوق دوست از همایون شجریان را گوش می کنم چقدر زیباست
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین
تا منور گردد از دیدارت ایوانم چو شمع
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
آتش دل کی به آب دیده بنشانم چو شمع
گوشش کردم. خوبه. یه تصنیف هم داره تو مخالف سه گاه که اونم قشنگه از همین آلبوم اینجوری شروع میشه:
رفت از دستم اختیار...
عکس روی تو چو در آینه جام افتاد
عارف از خنده می در طمع خام افتاد
حسن روی تو به یک جلوه که در آینه کرد
این همه نقش در آیینه اوهام افتاد
این همه عکس می و نقش نگارین که نمود
یک فروغ رخ ساقیست که در جام افتاد
غیرت عشق زبان همه خاصان ببرید
کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد
----------
این فقط همین یک ترک هست که یکی از دوستان بهم داد.. می شه لطف کنید و اسم البوم را بگید
در زوایای طربخانه جمشید فلک
ارغنون ساز کند زهره به آهنگ سماع
چنگ در غلغله آید که کجا شد منکر
جام در قهقهه آید که کجا شد مناع
آلبوم "شوق دوست"
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)