تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 12 از 47 اولاول ... 2891011121314151622 ... آخرآخر
نمايش نتايج 111 به 120 از 465

نام تاپيک: سروده هاي محمد جاويد

  1. #111
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    [b] کارمند نمونه[/b

    دیشب به خواب دیدم ،گردیده ام نمونه// دربین کارمندان اندر ادارۀ خود
    تشویق می نمودند ،کف می زدند مرتب//در آسمان بختم دیدم ستارۀ خود

    آمد مدیرنزدیک ،با چهره ای گشاده// در دست او دو سکّه با یک سوییچ پیکان
    من را به پیش خود خواند ،از بهر اخذ آنها // رفتم گرفتم هردو با دستهای لرزان

    با حسرتی فراوان ،در من نظاره می شد// ازسوی هم قطاران حتی مدیر بنده
    من غرق شادی و شور، اشک از دو دیده جاری// از اینکه گشته بودم در این میان برنده

    از شدّت مسّرت، از خواب خوش پریدم// دیدم که ظهر نزدیک من توی رختخوابم
    با سرعتی فراوان ،سوی اداره رفتم// در طول راه بودم دائم به فکر خوابم

    وارد شدم اداره ،دیدم به روی میزم// بنهاده آبدارچی یک نامۀ از مدیرم
    توبیخ نامه ای بود ،امضای او به زیرش// خواندم چو نامه برخاست صد آه از ضمیرم

    تاخیرها و غیبت ،شد موجب نکوهش// رویای دیشب من گردید نقش بر آب
    گفتم دوباره «جاوید» ، وارونه گشت خوابت// مانند دفعۀ پیش خیری ندیدی از خواب

  2. #112
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    خر سواري

    دلم هواي درشكه ،هواي خركرده// زبس ترافيك ماشين مرا پكركرده
    به هركجانگري بوق و دود و ويراژ است// چرا چنين بشراز بهر خود خطر كرده؟
    هواي سالم خود را نموده آلوده // ببين كه گوش خودش را چگونه كر كرده
    گرفته میگرن و سردردهای جوراجور// دوباره دکتر و اورژانس را خبر کرده
    نشسته توي اوتول تخته گاز رانده چو باد // هر آن زمان كه تمايل به يك سفركرده
    پياده رفتن وورزش به پيش او مرگ است// وقطر اشكم خود را اضافه تر كرده
    به زير چانۀ خود غبغبي در آورده// و شانس سكته و غمباد، بيشتر كرده
    براي رفتن حتّي مسافتي كوتاه// ازاستفادۀ پاهاي خود حذر كرده
    از آن زمان كه اتول شد بلاي جان بشر// هزاردرد ومرض سوي او نظركرده
    به زير پاي همه رفته يك مدل از آن// هواي راندن آن هرننه قمر كرده
    شده چه تنبل و تن پروراين جناب بشر// ولی زتنبلی اش همواره او ضرر کرده
    چه خوش بُوَد که سوار خری شود « جاويد»// وبی خیال زدشت و دمن گذر کرده

  3. #113
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    این بهارهم بگذشت

    تا به خود بجنبیدیم ،این بهار هم بگذشت// خوب و بد نسنجیدیم ،این بهارهم بگذشت
    گل خمود و پژمرده ،عندلیب آزرده// قدرگل نفهمیدیم ،این بهار هم بگذشت
    نی دلی به دست آمد ،نی سری به سامان شد// با زمانه جنگیدیم ،این بهار هم بگذشت
    دستهایمان خالی ،از گل محبّت بود // لحظه ای نخندیدیم ،این بهار هم بگذشت
    عندلیب بستان خواند ،نغمه های شور انگیز// نغمه هاش نشنیدیم ،این بهار هم بگذشت
    پنجره چو بگشودیم، با سلام داخل شد// یک نظر فقط دیدیم ،این بهار هم بگذشت
    موکب بهارآمد،لیک بی خبرماندیم // رفتنش نمی دیدیم ،این بهار هم بگذشت
    چون روال ِ«جاوید » است آمد و شدن هایش// از زمانه رنجیدیم ،این بهار هم بگذشت

  4. #114
    اگه نباشه جاش خالی می مونه ENTEZAR's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    472

    پيش فرض

    آقاي جاويد پس ديگه تعطيلش کرديد انگار؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

  5. #115
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط entezar
    آقاي جاويد پس ديگه تعطيلش کرديد انگار؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!
    نه حالا حالا در خدمتيم

  6. #116
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    بداقبال


    من نمي دانم چرا شادي زمن رَم مي كند؟// زندگي در قلب من بس غصّه و غم مي كند
    من نمي دانم چرا بختم كج افتاد از ازل؟// چون مرتب دردسربهرم فراهم مي كند
    دوست نارو مي زند ،همسر عذابم مي دهد// دخترم هرشب برايم چهره درهم مي كند
    چون كه از شلغم بدم آيد خصوصاً آش آن// درغذاها همسرم همواره شلغم مي كند
    انتظار مهرورزي دارداز بنده زنم// ليك برمن مهرخود را نم نمَك كم مي كند
    شكوه دارم من زدست روزگار كج مدار// ظلم ِ بي حد بر من ِ اولاد آدم مي كند
    همچو باران ياري ام بردوست جاري مي كنم // ليك او ياري به من در حد شبنم مي كند
    در اداره مثل خرجان مي كنم امّا مدير// گر كه تاخيري كنم ازمزد من كم مي كند
    هرزمان گويم به «جاويد» حال و روز خويش را// جاي ياري فوراً او طنزي سرهم مي كند
    گويدم بنشين و بشنو طنزهاي بنده را // چون كه طنزم بردل ِريش تو مرهم مي كند

  7. #117
    اگه نباشه جاش خالی می مونه ENTEZAR's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    472

    پيش فرض

    اي والله خيلي قشنگ بود

  8. #118
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    شوخی با خیام


    «گویند بهشت و حورعین خواهد بود»// «آنجا می ناب و انگبین خواهد بود»
    دانم که زشانس و بخت و اقبال کجم// فردوس منم مثل زمین خواهد بود


    «ای دوست غم جهان بیهوده مخور»// از ظرف کسی شربت و پالود مخور
    از بانک تو بهر مسکنت وام مگیر // پولی که به بهره گشته آلوده مخور

    « ای دوست حقیقت شنو از من سخنی»// هرگز تو مگو راز دل خود به زنی
    اونیز بگوید به زن همسایه// گردند همه خبربه چشمک زدنی

    «گویند مرا که دوزخی باشد مست»// آتش بزنند برسروگردن و دست
    در آتش هجر تو بسوزم شب و روز// گویی که جهنم منم اینجا هست

    « کم کن طمع از جهان و می زی خرسند»// برکلّۀ طاس خود بزن مو پیوند
    هرصبح به موی خود بزن قدری ژل// تا بلکه کنی تو دختری را دربند

  9. #119
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    چند طنز كوتاه:


    در تمام طول عمر هرچه خواست بارم کرد// نزد این و آن هردم او زبون و خوارم کرد
    شد حراج ماشینم ، بهر خورده فرمایش// دیدی آخر عمری بر خری سوارم کرد
    ×××
    پشت پیکانی نوشته این چنین// احترام پیش کسوت را بنه
    سبقت از پیران نباشد افتخار// ای پژو من را به پشت سر منه
    ×××
    غذایت پرنمک، پرنقص و عیبه// ازاین رو می خورم هرروز میوه
    چومن دارم فشارخون بالا // غذایت چون خورم گردی تو بیوه
    ××××
    خدا خیرت دهد با این غذایت// از این رخسار و این ناز و ادایت
    غذایت بی مزه رخسار ضایع// ولی از ترس می گردم فدایت

  10. #120
    اگه نباشه جاش خالی می مونه محمد جاوید's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2005
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    516

    پيش فرض

    فريب خورده


    من كه در آباديم نان و نوايي داشتم// خانۀ خشت و گلي با صفايي داشتم
    لقمه اي نان حلالي بود اندر سفره ام// روز و شب بر درگه اش حمد و ثنايي داشتم
    پس چرا وارد به اين شهر پراز غوغا شدم// من كه در ده بهترين آب و هوايي داشتم
    قلب من مي گيرد اينجا درپسين غمزده// من كه در آنجا پسين دلگشايي داشتم

    گشته ام مزدور مردم فعله گي شد پیشه ام // گرچه در آنجا زمين و آب و باغي داشتم
    بس كه سگدو مي زنم پاهاي من كرده ورم// لااقل آنجا به زير پا الاغي داشتم
    گشته ام خوار و ذليل اين و آن در اين ديار// من كه روزي آن چنان باددماغي داشتم
    حسرتي «جاويد» مانده در دل از شبهاي ده// چون در كاشانه ام روشن چراغي داشتم

    زبان حال یک روستایی که به امیدزندگی بهتر به شهر آمده

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •