تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 12 از 16 اولاول ... 28910111213141516 آخرآخر
نمايش نتايج 111 به 120 از 157

نام تاپيک: شعرا

  1. #111
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اديب برومند، عبدالعلى

    شاعر



    سال و محل تولد: تو 1300ش - شهرك گزبرخوار از توابع اصفهان
    زندگينامه: اديب برومند, عبدالعلى, فرزند مصطفى قلى. (تو 1300ش), شاعر, متخلص به اديب وى در شهرك گزبرخوار از توابع اصفهان متولد شدخواندن و نوشتن را در زادگاه خود فراگرفت و پس از آن به اصفهان رفت و دوره دبستان ودبيرستان را در آنجا گذراندسپس براى ادامه تحصيل به تهران آمد و پس از اخذ ليسانس حقوق به وكالت پرداخت. از اين زمان سرودن شعر را آغاز كرد. و از اشعار ملك‌‌الشعراى بهار و ايرج ميرزا مايه گرفت اديب از سبك شعراى خراسان پيروى مى كرد. از سال 1324 اشعارش در روزنامه‌‌هاى اصفهان و تهران چاپ شد. پيرامون غزلهاى حافظ تحقيق كرده كه طبع شده است. .

    آثار: از آثارش: «مجموعه اشعار»؛ «ناله‌‌هاى وطن»؛ «سرود رهائى», «درد آشنا» «افكار امروز» و كتاب «هنر قلمدان», در نقاشى و نقاشان

  2. #112
    آخر فروم باز Boye_Gan2m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Road 2 Hell
    پست ها
    1,216

    پيش فرض

    ابوالقاسم حسن عنصري بلخي (وفات سال 431 هجري قمري)، فرزند احمد، از شعراي فارسي سرا بود.

    عنصري در بلخ به دنيا آمد و پس از تحصيلات ابتدايي به کار بازرگاني اشتغال يافت. عنصري در کار تجارت چندان موفق نشد و در يکي از سفرها اموالش توسط راهزنان غارت شد؛ پس به ناچار باز به فکر تحصيل افتاد.

    عنصري توسط يکي از برادران سلطان محمود به دربارغزنويان راه يافت و پس از گذشت زمان کوتاهي عنوان ملکالشعرايي دربار را از آن خود کرد و در رأس حدود چهارصد نفر از سخنوران و شاعران قرار گرفت. عنصري در دربار محمود چنان ثروتي جمع کرد که زبانزد شعراي بعدي گشت، چنانچه خاقاني شرواني در اين باره گفته است: «شنيدم که از نقره زد ديگدان / ز زر ساخت آلات خوان عنصري».

    ميگويند که ديوان شعر عنصري مشتمل بر سي هزار بيت بوده است، که در اثر گذشت زمان از بين رفته است، ولي آثار پراکنده بسياري از انواع شعر پارسي از وي بجاي مانده و در دست است.

  3. #113
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    ابوالحسن علي بن جولوغ متخلص به ‹‹فرخي›› (- 429 ق) از شاعران بزرگ دربار سلطان محمود غزنوي است. فرّخي در سيستان به دنيا آمد و در جواني ابتدا به دربار چغانيان رفت و ابوالمظفر احمدبن محمد امير چغاني را مدح كرد و مورد نوازش واقع گرديد پس از آن به دربار غزنوي روي نهاد و مورد اكرام سلطان محمود قرار گرفت. بخش عمدﮤ قصايد فرّخي در مدح سلطان محمود و درباريان اوست. فرّخي از قصيده سرايان برجستـﮥ او شعر فارسي است.

  4. #114
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    فخرالدين اسعد گرگاني (- حدود 466 ق) از شاعران گرانقدر سدﮤ پنجم هجري است. شاهكار او منظومـﮥ عاشقانـﮥ ويس و رامين است كه شاعر آن را به خواهش خواجه عميد مظفر نيشابوري- حاكم اصفهان- از زبان پهلوي به فارسي دري نقل كرده است. اصل داستان ويس و رامين به دورۀ اشكاني منسوب است و فخرالدين اسعد آن را در حدود 446 ق به پايان برده است. ويس و رامين از منظومه هاي برجسته ادب فارسي است و صورت كهن بسياري از واژه هاي فارسي در آن ديده مي شود.

  5. #115
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    پيش فرض

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    باباطاهر
    باباطاهر عريان (- حدود 410 ق) از شاعران عارف سدۀ پنجم هجري است. از زندگاني او اطلاع زيادي در دست نيست.فقط در بعضي كتب صوفيه ذكري از مقام معنوي و درويشي و صفت تقواي او آمده است. ظاهراً او معاصر با طغرل سلجوقي بوده و تذكره نويسان دربازه ملاقات اين شاه با باباطاهر داستان هايي را ساخته و پرداخته اند. عمدۀ شهرت بابا طاهر در ايران به واسطﮥ دو بيتي هاي اوست كه به لهجـﮥ لري سروده شده و در اكثر آنها شاعر از پريشاني و تنهايي ياد كرده و از هجران شكايت مي كند. از او اثري به عربي به نام كلمات قصار باباطاهر نيز در دست است.

  6. #116
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اديب‌ نيشابوري‌ ، عبدالجواد

    اديب‌ و شاعر



    سال و محل تولد: 1281 - نيشابور
    سال و محل وفات: 1344 - مشهد
    زندگينامه: شيخ‌ عبدالجواد اديب‌ و شاعر معروف‌ ايران‌ در اواخر دوره‌ سلطنت‌ ‌قاجاريه درسال‌ 1281 در نيشابور به‌ دنيا آمد. وي‌ در چهار سالگي‌ بر اثر بيماري‌ آبله‌ بينائي‌ چشم‌ راست‌ و قسمتي‌ از چشم‌ چپ‌ خود را از دست‌ داد ولي‌ با اين‌ حال‌ علوم‌ مقدماتي‌ را در نيشابور سپري‌ كرد و در سال‌ 1297 ه .ق‌ براي‌ ادامه‌ تحصيل‌ به‌ مشهد نقل‌ مكان‌كرد. عبدالجواد در مدارس‌ خيرات‌ خان‌ و مدرسه‌ فاضل‌ خان‌ علوم‌ ادبي‌ و شعر و زبان‌ عربي‌ را فراگرفت‌ و پس‌ از مطالعه‌ و تحقيق‌ در متون‌ ادبي‌ و احاطه‌ به‌ لغت‌ و شعر عرب‌ چهل‌ و سه‌ سال‌ در مدارس‌ اشاره‌ شده‌ به‌ تدريس‌ و تعليم‌ شاگردان‌ خود پرداخت‌. اديب‌ نيشابوري‌ علاوه‌ بر فنون‌ ادبي‌، در علوم‌ رياضي‌ و نجوم‌ و فقه‌ و اصول‌ نيز صاحب‌ نظر بود و شاگردان‌ بزرگي‌ از جمله‌ ملك‌ الشعراء بهار، بديع‌ الزمان‌فروزانفر،محمد علي‌ بامداد و محمد پروين‌ گنابادي‌ را تربيت‌ كرد و به‌ مراكز دانشگاهي‌معرفي‌ نمود. شهرت‌ عمده‌ اديب‌ به‌ سبب‌ اشعار زيبا و شيرين‌ او بود كه‌ رگه‌ هايي‌ قوي‌ از عرفان‌ در اين‌ سروده‌ ها ديده‌ مي‌ شود. اديب‌ نيشابوري‌ در سرودن‌ شعر در ابتدا ازطريقه‌ قاآني پيروي‌ مي‌كرد و بعد ها به‌ ‌فرخي و منوچهري‌ شاعران‌ متقدم سبك‌ خراساني متمايل‌ شد و اشعاري‌ در اين‌ سبك‌ به‌ دو زبان‌ فارسي‌ و عربي‌ منتشر ساخت‌. اديب‌ نيشابوري‌ در تمام‌ عمر مجرد زندگي‌ كرد و در سال‌ 1344 در مشهد درگذشت‌ و در دارالسياده دفن شد.

    آثار: از اين‌ عالم‌ و شاعر بزرگ‌ ديوان‌ شعري‌ مشتمل‌ بر پنج‌ هزار بيت‌ قصيده‌ و غزل‌ ورباعي‌ در مجموعه‌اي‌ به‌ نام‌ لئالي‌ مكنون‌ برجاي‌ مانده‌است‌. وي‌ ظاهرا تقريراتي‌ در (شرح‌معلقات‌ سبع‌) ،( تلخيص‌ شرح‌ خطيب‌ تبريزي‌ بر حماسه‌ بي‌تمام‌) و رساله‌ اي‌ در جمع‌عروض‌ فارسي‌ و ادبي‌ نيز انجام‌ داده‌ كه‌ هيچكدام‌ بطور مستقل‌ به‌ چاپ‌ نرسيده‌ است‌.

  7. #117
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    پيش فرض

    ايرج‌ ميرزا جلال‌ الملك‌ شاعر تواناي‌ ايران‌ در اواخر دوره‌ ‌قاجاريه در سال‌ 1251ه.ش‌ در تبريز بدنيا آمد . پدر وي‌ غلامحسين‌ ميرزا ملقب‌ به‌ صدر الشعرا(با تخلص‌ بهجت‌)از شعراي‌ معروف‌ عصر خود بود و جدش‌ ملك‌ ايرج‌ ميرزا پسر فتحعلي‌ شاه‌ نيز اهل‌ شعر وادب‌ بود وبا تخلص‌ انصاف‌ شعر مي‌ سرود.
    ايرج‌ ميرزا در دامان‌ چنين‌ خانواده‌اي‌ رشد و نمو يافت‌ و بعد ها از نظر جوهر شعر وپايه‌ شعري‌ بر پدر و جد و تقريبا تمام‌ شاهزادگان‌ قاجار برتري‌ يافت‌. وي‌ در دوران‌ كودكي‌ به‌ فراگيري‌ زبان‌ و ادبيات‌ فارسي‌ ، فرانسه‌ و عربي‌ پرداخت‌ و در نزد اساتيد بزرگ‌ زمان‌خود محمد تقي‌ عارف‌ اصفهاني‌ و ميرزا نصراله‌ بهار تحصيل‌ كرد.
    ايرج‌ شاعري‌ را از نو جواني‌ آغاز كرد و امير نظام‌ گروسي‌ حاكم‌ تبريز نيز او را تشويق‌ به‌ شعر و شاعري‌ نمود و به‌ او لقب‌ فخر الشعرا داد وي‌ در شانزده‌ سالگي‌ ازدواج‌ كرد ولي‌اين‌ ازدواج‌ زود هنگام‌ فرجامي‌ نداشت‌ زيرا سه‌ سال‌ بعد همسر و پدرش‌ درگذشتند .بعد ازمرگ‌ پدر ايرج‌ از جانب‌ مظفر الدين‌ ميرزا وليعهد به‌ سرودن‌ قصايد و اشعار مداحي‌ و رسمي‌ در مراسم‌ و اعياد موظف‌ گرديد و صدر الشعرا لقب‌ گرفت‌ ولي‌ از قبول‌ آن‌ امتناع‌ كرد و از شاعري‌ دربار وليعهد كناره‌ گرفت‌.
    وي‌ در جواني‌ مدتي‌ منشي‌ مخصوص‌ پيشكار آذربايجان‌ ميرزا علي‌ خان‌ امين‌الدوله بود و با وي‌ به‌ تهران‌ آمد. در سال‌ 1314 ه.ق‌ به‌ همراه‌ قوام‌ السلطنه‌ به‌ اروپا رفت‌ ودر بازگشت‌ شغل‌ مناسبي‌ در دار الانشء يافت‌ و در سال‌ 1324 به‌ وزارت‌ معارف‌ منتقل‌ شد و دبيرخانه‌ آن‌ وزارت‌ را تأسيس‌ كرد; در طي‌ مدت‌ خدمت‌ او در اين‌ وزارتخانه‌ با ابتكارايرج‌ ميرزا وزارت‌ معارف‌ اداره‌ عتيقه‌ جات‌ را تأسيس‌ نمود.ايرج‌ ميرزا در سال‌ 1337 به‌ عنوان‌ بازرس‌ اداره‌ كل‌ ماليه‌ خراسان‌ روانه‌ مشهد شد و طي‌ مدت‌ 5 سال‌ اقامت‌ خود در اين‌ استان‌ وارد مهم‌ترين‌ مرحله‌ از فعاليتهاي‌ ادبي‌ خود شد و به‌ ويژه‌ قيام‌ كلنل‌ محمد تقي‌خان‌ پسيان تأثير زيادي‌ بر افكار ايرج‌ برجاي‌ نهاد. اين‌ شاعر بلند آوازه‌ بهترين‌ شاهكارهاي‌هنري‌ خود را در طي‌ اين‌ چند سال‌ خلق‌ كرد.
    سالهاي‌ پاياني‌ عمر ايرج‌ ميرزا با فقر و پريشاني‌ گذشت‌ و در سال‌ 1344 ه.ش‌ درتهران‌ درگذشت‌ و در گورستان‌ ظهير الدوله‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد.
    زندگي‌ ادبي‌ اين‌ شاعر داراي‌ دو مرحله‌ بود. در مرحله‌ اول‌ كه‌ دوران‌ جواني‌ ايرج‌ بود وي‌ در قالب‌ قصيده‌ به‌ ستايش‌ رجال‌ و خوشامد و تهنيت‌ پرداخت‌ ولي‌ در مرحله‌ دوم‌ كه‌ مصادف‌ با دوران‌ پختگي‌ شاعر بود از شاعر درباري‌ بودن‌ كناره‌ گرفت‌ و با پشت‌ سرگذاشتن‌ تجربيات‌ ارزنده‌ و جهان‌ بيني‌ تازه‌اي‌ كه‌ در اثر سفر اروپا و كسب‌ معرفت‌ و كمالات‌ بدست‌ آورده‌ بود مسائل‌ و مضامين‌ تازه‌اي‌ در دنياي‌ شعرش‌ پديدار شد و سبك‌ جديدي‌ به‌ وجود آورد. بيشتر اشعار موجود در ديوان‌ او نيز كه‌ داراي‌ اعتبار ادبي‌ والايي‌اند در اين‌ دوه‌ سروده‌ شده‌اند; مضامين‌ و انديشه‌ هاي‌ شعر ايرج‌ در انتقاد از وضع‌ سياسي‌ واجتماعي‌ كشور، وطن‌ دوستي‌، تشويق‌ جوانان‌ به‌ دانش‌ آموزي‌ و فراگيري‌ علوم‌ و فنون‌جديد و بخصوص‌ علاقه‌ به‌ مادر و تجليل‌ سپاس‌ از مقام‌ مادر بود ايرج‌ ميرزا در اين‌ ارتباط يكي‌ از زيباترين‌ اشعار خود را به‌ نام‌ قلب‌ مادر سرود كه‌ در زمره‌ زيباترين‌ اشعار بازمانده‌ از ادبيات‌ مشروطيت‌ است‌ و سبب‌ شهرت‌ فراوان‌ او شد.
    مهم‌ترين‌ آثار اين‌ شاعر بلند آوازه‌ عبارت‌ است‌ از:
    - ديوان‌ اشعار
    - مثنوي‌ عارفنامه‌
    - مثنوي‌ زهره‌ و منوچهر
    - ادبيات‌ ايرج‌

  8. #118
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اصفهاني، رضي

    شاعر



    سال و محل تولد: - - اصفهان
    سال و محل وفات: 1024ق
    زندگينامه: رضي اصفهاني. (و ف 1024ق), شاعر. از سادات اصفهان بود كه در روزگار شاه عباس صفوي به هندوستان سفر كرد. و پس از چندي به اصفهان بازگشت. و در همان جا درگذشت. وي علاوه با استادي در شعر, در فن سخن سنجي نيز توانا بود. از آثار وي: «ديوان» شعر است از اوست: به جان آمد دلم از نا صبوري/ نصيب جان دوري بــاد دوري//

    آثار: ديوان» شعر

  9. #119
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض افراشته رشتى، محمد على

    شاعر و روزنامه نگار



    سال و محل تولد: 1287 ش - باز قلعه از توابع كهدم رشت
    سال و محل وفات: 1338ش صوفيه
    زندگينامه: افراشته رشتى, محمد على, فرزند جواد. (1287-1338ش), شاعر و روزنامه نگار. متولد باز قلعه از توابع كهدم رشت بود. در همان جا به تحصيل پرداخت براى تأمين زندگى ناچار شد خيلى زود دنبال كسب و كار برود. شاگردى عطارى, تحصيلدار تجارتخانه, معلم , هنرپيشه,راننده, كارمندشهردارى, مقاطعه كار, روزنامه نويس, معمار, و مجسمه سازشد. با همه طبقات دوست بود و مى دانست مردم در سر چه مى پرورانند. آشنائى با احوال مردم به اشعار افراشته لحن خاصى مى داد, ساده شعر مى سرود و حرف مى زد. روزنامه فكاهى «چلنگر» را در سالهاى 1329-1332ش منتشر كرد. اين روزنامه محشون از گفتارهاى سياسى و انتقادى منظوم و فولكورهاى اقوام مختلف كشور بود. ودر بين دهقانان و كارگران نفوذ فراوان يافت و به علت انتقادهاى تند مكرراً توقيف شد. وى در بلغارستان درگذشت و در صوفيه به خاك سپرده شد.

    آثار: «مجموعه شعر»؛ «چهل داستان طنز نويس»؛ «آى گفتى»؛ «طبابت من درآوردى»؛ «مكتب نو»؛ «تعزيه‌‌ها, نمايشنامه‌‌ها, و سفرنامه طنز گونه».

  10. #120
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اقبال لاهوري، محمَّد

    شاعر و متفكّر



    سال و محل تولد: 1294 ق / هفتم نوامبر 1877 م - سيالكوت
    سال و محل وفات: 1357 ق / بيست و يكم آوريل 1938 م
    زندگينامه: شاعر فارسي گوي و متفكّر پاكستاني، كه با خطاب هاي "شاعر مشرق"، "حكيم امّت" و "مصوّرپاكستان" نيز ياد مي شود. پدرش "شيخ نور محمّد" ( متوفي 1347-1348 ق /1929 م ) و مادرش "امام بي بي" بود. او در شهر "سيالكوت" واقع در "استان پنجاب پاكستان" متولّد شد. درباره ی تاريخ تولد او اختلاف روايت است. خود اقبال، در يكي از يادداشت هايش، آن را سوم ذوالقعده (1294 ق / 1876 م) نوشته است، امّا در بسياري از مقالات و منابعي كه در حين حيات اقبال منتشر شده است، تاريخ تولد او (1870 م)، ( 1872 م)، (1875 م)، (1876 م) نيز آمده است كه خود اقبال هيچ سعي در تكذيب آن ها نداشته است. اكنون دولت پاكستان سوم ذوالقعده (1294 ق / هفتم نوامبر 1877 م) را به طور رسمي تاريخ تولّد اقبال پذيرفته است. اقبال علوم ابتدايي را در سيالوكت در محضر "مولوي مير حسن شاه" ( متوفي 25 سپتامر 1929 ) و دانشكده ی "سكاچ مشن" فراگرفت و پس از گذراندن امتحان كلاس دوازدهم (ديپلم)، در (1313 ق/ 1895 م) به "لاهور" رفت و در دانشكده ی دولتي آن دوره هاي ليسانس و فوق ليسانس را با موفقيت به اتمام رسانيد. در اين دانشكده، مستشرق معروف انگليسي، سرتامس آرنولد ( 1864 – 1930 م )، استاد فلسفه بود. اقبال تا (1323 ق / 1905 م) در دانشكده خاورشناسي دانشگاه پنجاب لاهور عربي تدريس مي كرد؛ سپس، براي ادامه ی تحصيلات عالي رهسپار اروپا شد و در دانشكده ی "ترينيتي دانشگاه كيمبريج" پيش دوره هايي را گذرانيد. همان جا با ايران شناسان و دانشمندان معروف، مانند "ادوارد براون" و "رينولد آلن نيكلسون"، آشنا شد كه باعث احياي علاقه اقبال به فارسي، عربي، ايران و فيلسوفان ايراني شد. در (1325 ق / 1907 م) به "آلمان" رفت و در "دانشگاه مونيخ" به اخذ درجه دكتري در رشته فلسفه نايل آمد. در سال بعد به وطن بازگشت. رساله ی دكتري او تحت عنوان سير فلسفه مابعد الطّبيعه، در ايران از علاقه او به فلسفه اسلامي عرفاني حكايت مي كند. اقبال در لاهور به وكالت دادگستري پرداخت و تا پايان عمر شغل خود را تغيير نداد و از همين راه امرار معاش كرد. در (1341 – 1342 ق / 1923 م)، دولت بريتانيا به پاس خدمات ادبي اقبال لقب "سر" به او داد كه براي مسلمانان مبارز شبه قاره اندكي موجب تأسّف شد؛ تأسّف از اين بابت كه ممكن بود اين كار اقبال را از حق گويي بر ضدّ استعمار انگليسي باز دارد؛ امّا اقبال گفت: "اگرچه زندگي عملي من مؤمنانه نيست، امّا قلب من مؤمن است." در (1350 ق / 1931 م)، اقبال براي شركت در دومين كنفرانس ميزگرد دولت بريتانيا در موضوع آينده ی سياسي شبه قاره به لندن سفر كرد. در بازگشت از راه ايتاليا و مصر به فلسطين رسيد و به دعوت مفتي بزرگ فلسطين، "سيّد امين الحسيني"، در مؤتمر عالم اسلامي سخنراني كرد. در (1351 ق / 1932 م)، براي شركت در سومين كنفرانس ميزگرد دوباره از پاريس به لندن رفت و در راه برگشت به اسپانيا رفت و از بناهاي تاريخي دوره حكومت اسلامي ديدن كرد. در اول رجب (1325 ق / 12 اكتبر 1933 م)، به دعوت "محمد نادرشاه افغان" به افغانستان رفت. دولت افغان در تأسيس دانشگاه و تجديد نظام آموزشي كشور از نظريات اقبال استفاده كرد. اقبال در آرزوي سفر به حجاز بود و مقدمات سفر فراهم شده بود، امّا به سبب بيماريي كه در (1353 ق / 1934 م)، عارض او شد از اين سفر بازماند، و سرانجام در بيستم صفر (1357 ق / بيست و يكم آوريل 1938 م) در لاهور درگذشت؛ او را در ضلع جنوبي محوّطه ی مسجد پادشاهي لاهور به خاك سپردند. در اوايل قرن بيستم ميلادي نهضت هاي بيداري مردم و استقلال طلبي در هند ادامه داشت. اقبال در (1344 – 1345 ق / 1926 م)، در مجلس محلّي قانون گذاري پنجاب، به نمايندگي مردم لاهور انتخاب شد و در سياست علمي هند قدم نهاد. در (1347 ق / ژانويه 1929 م)، به نمايندگي مسلم ليگ در كنفرانس سراسري احزاب اسلامي هند، در دهلي، شركت كرد. مصوّبات اين كنفرانس موجبات اتّحاد حزب هاي اسلامي را فراهم آورد. در (1349 ق / دسامبر 1930 م) در "الله آباد" گردهمايي سالانه مسلم ليگ برگزار شد. رياست گردهمايي بر عهده اقبال بود. در اين جلسه او خطابه ی معروف خود را ايراد کرد كه اساس استقلال پاكستان شد. اقبال به اين نتيجه رسيده بود كه با نظريه ی ملّي گرايي نمي توان هند را متحد نگاه داشت. از لحاظ نظريات و عقايد ملّت اسلامي را ملّت مستقل و جداگانه مي شمرد و به همين سبب تحقّق احكام علمي اسلامي تشكيل دولت مستقلّ مسلمانان را ضروري مي دانست.

    آثار: آثار ادبي. اقبال خود را به سه زبان فارسي، اردو و انگليسي نگاشته است. آثار فارسي و اردوي او معمولاً مجموعه هاي اشعار اوست . آثارفارسي. 1. "اسرار خودي"، كه در (1333 ق / نوامبر 1914 م) سروده شد. سپس دنباله و مكمّل آن را به نام "رموز بي خودي" سرود كه در (1336 ق / نوامبر 1917 م) به اتمام رسيد. در اين دو مثنوي، اقبال فلسفه زندگي را با ديد خاصّ خود درباره ی "بيخودي" بيان كرده و تكاليف فرد را در جامعه اسلامي آرماني نشان داده است، در اسرار خودي به انديشه حافظ شيرازي تاخته است كه به زعم او انسان را به عافيت جويي، فرار از حقايق تلخ زندگي و گوشه نشيني مي كشاند. هر دو مثنوي چندين بار جداگانه و يك جا، از جمله به كوشش محمد حسين مشايخ فريدوني، با عنوان "نواي شاعر فردا"، منتشر شده است؛ 2. مجموعه ی "پيام مشرق" كه در (1341 – 1342 ق / 1923م)، در پاسخ به ديوان غربي – شرقي حكيم آلماني، "گوته"، سروده شد و همان سال اولين بار در لاهور انتشار يافت. اقبال، در اين مجموعه، از حقايق ديني و اخلاقي و ملّي سخن مي گويد كه افراد و جوامع با ادراك آنها مي توانند باطن خود را تربيت كنند. اگر چه او با طرز تفكر "حافظ" موافق نبوده است، امّا در غزليات خود، كه به عنوان "ميِ باقي" در اين مجموعه آمده است، نشان مي دهد كه كاملاً متأثر از حسّ زيبايي شناسي حافظ است و در طرز پيرو اوست؛ 3. "زبور عجم"، كه شامل مجموعه غزليات و دو مثنوي كوتاه و گلشن راز جديد و بندگي نامه است و در (1345 – 1346 ق / 1927 م) فراهم آمد، اوّلين بار در (1345 ق / ژوئن 1927 م) در لاهور منتشر شد. در غزليات افكار عرفانی، حكمت آميز و عاشقانه با ديد خاص فلسفي بيان شده است. اقبال در گلشن راز جديد، همان پرسش هايي را كه محمود شبستري در گلشن راز، پاسخ داده بود، از ديد فلسفه ی "خودي" جواب داده است ؛ 4. "جاويد نامه". در (1349 – 1350 ق / 1931 م) پايان يافت و اولين بار در شوّال (1350 ق / 1932 م) در لاهور به طبع رسيد . اقبال در اين مجموعه اشعار، كه مهم ترين اثر او به زبان فارسي است، به راهنمايي "مولانا جلال الدّين محمّد رومي" به سير و سفري خيالي در افلاك مي پردازد و در آنجا ضمن ملاقات با ارواح حكماي غربي و شرقي، شاعران و عارفان به شيوه ی پرسش و پاسخ گفتگو مي كند؛ در واقع نظر خود را درباره ی زندگي، مسائل و حقايق سياسي و اجتماعي و نهضت هاي معاصر به صورت نمايشنامه اي رويايي بيان مي دارد. اقبال اين كتاب را به فرزند خود "جاويد اقبال" اهدا كرده است؛ 5. "پس چه بايد كرد، اي اقوام شرق ؟" و مثنوي "مسافر"، دو مثنوي جداگانه است. پس چه بايد كرد؟ كه عنوان آن اشاره به اثر مشهور "تولستوي" ( پس چه بايد كرد ؟، 1886 م ) است، در (1355 ق / 1936 م) سروده شد و شامل آراء شاعر درباره ی اوضاع سياسي و اجتماعي شبه قاره و كشورهاي هم جوار است. مثنوي مسافر، مشتمل بر تأمّلات و مشاهدات اقبال در سفر افغانستان( 1933 م ) است. هر دو مثنوي با هم در (1936 م) در لاهور انتشار يافت؛ 6. "ارمغان حجاز"، آخرين مجموعه ی اشعار فارسي و اردو است كه پس از وفات اقبال، در (1357 ق / 1938 م)، در لاهور چاپ شد. اقبال در آخرين ايّام زندگي براي سفر حجاز آماده مي شد و در عالم خيال تأثيرات اين سفر تحقّق نيافته را به صورت اشعاري سرود كه در اين مجموعه گرد آمده است. كلّيات اشعار فارسي اقبال لاهوري، كه شامل مجموعه هاي سابق الذكراست، به كوشش "احمد سروش" در (1338 ق / 1963 م) در تهران و به كوشش جاويد اقبال مكرّر در لاهور به چاپ رسيده است. آثار اردو. 1. "بانگ درا". اوّلين مجموعه ی اشعار اردوي اقبال است كه در (1342 ق / 1924 م) فراهم آمد و در سپتامبر همان سال نخستين بار در لاهور انتشار يافت. اين اثر مجموعه چكامه ها و غزلياتي است كه ما را با تكوين و ارتقاي فكر اقبال آشنا مي كند؛ 2. بال جبريل. مجموعه اشعاري مشتمل بر قطعات و غزليّات است كه در (1353 ق / 1934 م) گرد آمد و اولين بار در (1353 ق / 1935 م) در لاهور به طبع رسيد. ناقدان سخن اين كتاب را در اوج شعر اردو اقبال مي دانند؛ 3. "ضرب كليم"، در (1354 ق / 1936 م) جمع آوري و در آوريل همان سال منتشر شد. اين مجموعه منظومه هاي مختلف اقبال را در بر دارد كه به گفته ی او اعلان نبرد با روزگار است. 4. "علم الاقتصاد"، اوّلين كتاب منثور اقبال است كه در (1322 ق / 1904 م) در موضوع سياست مدن نگاشته شد و همان سال در لاهور به طبع رسيد. آثار انگليسي. مهم ترين اثر او به زبان انگليسي همان سير فلسفه مابعدالطبيعه در ايران، رساله دكتري اوست كه در (1325 ق / 1907 م) پايان يافت و در (1326 ق / 1908م) در لندن منتشر شد و ترجمه ی فارسي آن به قلم "امير حسين آريانپور"، با عنوان سير فلسفه در ايران، در (1347 ش) در تهران به چاپ رسيد. مجموعه سخنراني ها، نامه ها، گفتارها و يادداشت هاي متفرقه او نيز به صورت كتاب تدوين و طبع شده است. برخي آثار اقبال به زبان هاي زنده ترجمه و كتاب هاي متعدد به زبان هاي مختلف درباره ی او نوشته شده است. در پاكستان و هند يا، با حمايت دولت پاكستان در دانشگاه هاي خارج از كشور، كُرسي اقبال شناسي و مؤسسات اقبال شناسي به وجود آمده است، از جمله مي توان به آكادمي اقبال پاكستان در لاهور و كرسي اقبال در "هايدلبرگ آلمان" اشاره كرد. در افكار فلسفي اقبال تأثير مولوي بسيار عميق است؛ او مولوي را "مرشد رومي" خطاب كرده است. در مثنوي سرايي، از مولوي و در رباعي گويي از "بابا طاهر عريان همداني" تتبع كرده است. اقبال از لحاظ ساختار و تكنيك در شعر فارسي دست به تجارب نوي زده است كه ابتكاري در تاريخ هزار ساله شعر فارسي است.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •