تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 12 از 21 اولاول ... 28910111213141516 ... آخرآخر
نمايش نتايج 111 به 120 از 202

نام تاپيک: آموزش تئــوری عکاسـی

  1. #111
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض عکاسی سایه

    وقتی نور خورشید از درون پنجره پا به اتاق مان می گذارد به بازی سایه ها دست خواهیم یافت. شما می توانید فرصت را غنیمت شمارید و تا ظهور ابری در آسمان به عکاسی از سایه اشیا اتاق تان بپردازید. تنها نکته ای که در عکاسی سایه وجود دارد وضوح شیء و سایه آن است. اینکه شما بتوانید بافت شیء، ابعاد آن و حتی به شکل اغراق آمیزی سایه آن را بر دیوار به نمایش بگذارید. برای آنکه در این تکنیک خلاقیت داشته باشید تنها حفظ کردن بعضی محفوظات کافی نیست. شما باید و باید خوب نگاه کردن را تمرین کنید. به اشیا و سایه شان دقت کنید.



    چگونه باید سایه خلق کنید؟ برای یافتن جوابی دقیق بهتر است بگوییم شما باید اول نور خورشید را واضح و روشن بیابید. بهتر است سوالمان را تصحیح کنیم: چه سایه ای برای یک عکاسی خوب لازم است؟ شما آسان ترین سایه را می توانید بر روی دیوار و سطوح صاف ایجاد کنید. به عنوان مثال: دیوار پارکینگ ها، ساختمان ها، ساحل دریا، برف، طبقات ساختمان مکان های خوبی برای تشکیل سایه به شمار می آیند.
    بهترین زمان تشکیل سایه نیز ابتدا و انتهای روز ذکر می شود. بهترین وسایل با واضح ترین سایه هم میوه ها، گلها و شکلک های خلاقانه انگشتان دست کودکان است.



    یک توصیه: هیچوقت سعی نکنید در تاریکی و با نور مصنوعی برای خود سایه درست کنید. چون عکس های حاصله از چنین ابتکاری یا دچار افزایش اکسپوز می شوند یا کاهش آن. اگر هم خواستید چنین مساله ای را تجربه کنید بهتر است فرمت فایل خود را از JPEG به RAW تغییر دهید.

    منبع: fbaroon.blogspot.com


  2. #112
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض عكاسي در شب



    شب بهترين موقع براي گرفتن عکسهايي با طيف رنگ گسترده ميباشد.وقتي که خورشيد به کار روزانه خود پايان ميدهد، کار شما شروع ميشود. ممکن است شما به شيفت شب عادت نداشته باشيد و ترجيح بدهيد که جلوي تلويزيون دراز بکشيد و استراحت کنيد، اما بلند شويد و بيرون برويد، موقع که هوا تاريک ميشود دنياي ديگري در عکاسي بوجود مي آيد.
    در شب، دنيا دستخوش يک تغيير بصري ميشود. چراغ هاي خيابان ها، علائم نئوني و نور خانه ها، جهايي که در روز مکانهاي معمولي و مصنوعي بودند در شب به مشعلي با هزاران رنگ تبديل ميشوند
    خوب از کجا شروع کنيم؟انتخابهاي بسياري داريد! چراغهاي سوسو کننده اي يک آسمان خراش تا يک منظره اي مهتابي. اين بستگي به سليقه و موقعيت شما دارد. اگر شما تا حالا تلاشي براي عکاسي در شب نکرده ايد، خوب الان بهترين موقع است! و اگر شما يک حرفه اي هستيد، ديگه نيازي به توضيح اضافه نيست: شب زمان مناسب براي گرفتن عکس هاي بي نظير ميباشد




    تجهيزات
    در شب شما نياز به دوربيني داريد که قابليت نوردهي بالا (Long Exposure) را داشته باشد. البته بسيار از دوربين هاي ديجيتال معمولي داراي محدود زماني براي اينکار هستند، اما براي برخي از مناظر شما احتياج به چيزي فراتر از آن داريد. و آن شاتر سرعت ‘B’ است. در بسياري از دوربين هاي SLR موجود است و اين امکان را به شما ميدهد که شاتر را براي هر زماني که ميخواهيد نگه داريد. يکي از لوازمي حتمي که شما به آن احتياج داريد سه پايه است. وقتي دوربين در جايي محکم قرار گرفت شما ميتوانيد از سرعت هاي شاتر طولاني استفاده کنيد بدون آنکه در عکس خود لرزه اي مشاهده کنيد. سه پايه هاي محکم و سنگين تر براي اين کار مناسب ترند. کابل و يا کنترل بي سيم اين قابليت را به شما ميدهده که بدون لرزه شاتر را فشار دهيد. (در دوربينهاي ديجيتال معمولي هم ميتوانيد از Self-Timer دوربين استفاده کنيد.) لنزهاي استاندار براي اکثر مواقع کافي هستند ولي استفاده از لنزهاي Wide-Angle و يا Telephoto براي عکسهاي Panorama مورد نياز هستند
    عکاسي از يک آتش بازي بهترين موقع براي تمرين مهارت هاي شما در عکاسي شب است و مي توانيد عکاسهاي بي نظيري از آتش بازي بگيريد. اگر براي مشاهده به مکان عمومي مي رويد، هرچه زودتر به آنجا برويد تا بتوانيد محل مناسبي را که ديد بهتري دارد انتخاب کنيد. اگر نميدانيد دقيقاً کجا بايستيد ميتوانيد با يکم پرس و جو محل مناسبي را پيدا کنيد.
    اگر هرچه نزديک تر به موضوع باشيد شما پرسپکتيو بهتری نسبت به ايستادن در نقاط دورتر را داريد. و شما همچنين اين شانس را داريد که مردم در مقابل ديد شما نباشند و يا به سه پايه شما ضربه نزنند. دقت کنيد وقت تلف کردن است اگر ميخواهيد دوربين را با دست در نقطه بالاتر نگه داريد. پس به يا داشته باشيد که سه پايه را حتماً به همراه ببريد. همچنين موقع استفاده از ISO با سرعت 400 و يا 800 بدون سه پايه چيز ارزنده اي بدست نمي آوريد، براي اينکه هر دسته از گلوله هاي پرتاب شده چند ثانيه زمان براي پخش شدن در آسمان احتياج دارند.
    يک شليک آتش بازي براي ايجاد يک عکس جالب کافي نيست، شما به تعداد بيشتري نياز داريد پس تعداد زيادي عکس بگيريد و بعداً آنها را در خانه با يکديگر ترکيب خواهيم کرد. براي اينکار بايد رنگ آسمان مشکي با آبي تيره باشد. معمولاً اين به معناست که دريچه ديافراگم خود را روي f/11 يا f/16 و با سرعت ISO 100 و براي حدود 4 تا 8 ثانيه نوردهي انجام گيرد. (البته عکس هاي اوليه خود را روي دوربين مرور کنيد تا دچار overexposure يا به قول معروف عکس شما نسوزد.)
    حد زوم لنز هم بستگي به محيط دارد. لنزهاي wide ميتوانند مردم، آب و يا ساختمانها را نيز در پايين عکس نمايش دهند که حس تفاوت مقياس جذابيت خاصي به عکس شما ميبخشد. ولي همچنين گرفتن چند عکس با استفاده از لنز Tele براي نشان دادن و تمرکز به روي رنگهاي آتش بازي خالي از لطف نيست.
    در زماني که کار را شروع ميکنيد زياد عجول براي گرفتن عکس نباشيد. از درون چشمي و يا LCD نگاه کنيد و مطمئن شويد موقعيت دوربين درست ميباشد
    بهترين زمان براي عکاسي از ساختمانها در موقع گرگ و ميش است. زماني که مقدار رنگ آبي در آسمان ديد ميشود



    شهر شب
    آتش بازي يکبار در سال اتفاق مي افتد ولي خوشحال باشيد که شما ميتوانيد عکس هاي زيباي در تمام شب هاي سال از شهر خود بگيريد.
    اگر در جايي زندگي ميکنيد که ساختمانهاي زيادي دارد پس تمام چيزي را که ميخواهيد فراهم شده است. شهرها معمولاً در شب ها هم زنده هستند با چراغ هاي داخل خان ها که نورشان به بيرون منعکس ميشود و با چراغ هاي خيابان که شب ها روشن ميشوند و شهرها تبديل به آشوبي از رنگها ميشوند



    سخترين مسئله در گرفتن عکس در شب محاسبه مدت زمان نوردهي است. براي همين تعدادي سوژه متداول در اينجا آمده تا به شما کمک کند. فقط دقت کنيد که اينها فقط نقطه شروع کار هستند و همه عکس هاي با ISO 100 گرفته شده اند.
    ساختمانها با آسمان آبي 15/1 ثانيه با 5.6/fساختمانها در برابر آسمان تيره 4 ثانيه با 5.6/fچرخ و فلک 4/1 ثانيه با 5.6/f
    ساختمانها با نور زياد 4/1 ثانيه با 5.6/fساختمان 1 ثانيه با 4/f
    علامتهاي نئون 4/1 ثانيه با 4/fساختمانها و خيابان 1 ثانيه با 5.6/f
    دنباله هاي چراغهاي اتومبيلها 8 ثانيه با 8/fآتش بازي 8 ثانيه با 11/f
    منتظر نشويد تا هوا کاملاً تاريک بشه، چون آن وقت خيلي دير شده – آسمان کاملاً تاريک ميشود و عکس های شما مرده به نظر ميرسند – در حقيقت بهترين موقع براي گرفتن عکس هاي شب در موقع گرگ و ميش است، درست بعد از غروب آفتاب، موقعي که هنوز آسمان رنگي هم دارد.
    شما همچنين بايد White Balance را هم تنظيم کنيد. زيبايي عکس هاي شب به انواع گوناگون رنگ ها و تشعششهاي رنگي است، اما WB اتوماتيک سطح نرمال شده اي از اين رنگها را ضبط ميکند و عکس شما از لحاظ رنگ بسيار ملايم و معمولي خواهد شد. بيشتر اوقات بهترين انتخاب براي WB مد Daylight (روز) است
    يک عکس از آتش بازي زياد جذاب نيست. سعي کنيد عکس هاي متفاوت بگيريد و بعد آنها را روي هم بگذاريد



    در پايان
    يک از مشکلات در مواقع عکاسي با استفاده از نور ماه اين است که عکس شما با آنچه با چشمانتان ميبيند يکسان نميباشد. اين بدان علت است که سيستم بينايي ما در موقع تاريک به ترتيب ديگري عمل ميکند. در طول روز ما دنيا را رنگي مي بينيم، براي اينکار از مخروط شبکيه خود استفاده ميکنيد. ولي شبکيه حساسيت خود را از دست مي دهد موقعي که نور به اندازه کافي نباشد. به همين علت با همه چيز را به صورت خاکستري ميبينيم. دوربين هاي ديجيتال به طور حتم رنگها را ثبت ميکنند و مهم نيست که نور به چه اندازه باشد، به همين خاطر نتيجه داراي رنگهاي قوي تر و پر رنگ تر خواهد بود، نه آن خاکستري که شما انتظار داريد


    منبع: apameh.com

  3. #113
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض عكاسى هنر نيست ، حرفه است



    هلمت نيوتن عكاسى است كه در سال ۱۹۶۶ در زمانى كه به شنا علاقه خاصى داشت عكاسى از بين رفته در شاخه مد را مجدد در مجله معتبر كويين زنده كرد. تمام تصاويرى كه وى مى گرفت، از زنانى بود كه لباس هاى مختلف آن زمان را در سالن مد به تن داشتند و يا روى زمين يا كنار پنجره ايفاى نقش مى كردند. برخى عكاسى او را يك زهر به تمام معنا توصيف مى كنند و زنان با انتقاد از شيوه به تصوير كشيدن ابزارى قشر خود نيوتن را يك موجود تنفرانگيز مى دانند. برخى از كارشناسان اين نوع عكاسى را خطى بين مد و عكاسى نا مناسب مى دانند و معتقدند هلمت نيوتن مى توانسته در طول دوران عكاسى اش از هوش سرشارى كه در اين بخش داشت بهتر استفاده كند در حالى كه وى اين هوش را در جايى هزينه كرده كه خوشايند كارشناسان و علاقه مندان به هنر عكاسى نيست. او تا سال مرگش در ۸۲ سالگى كه سال گذشته در اثر تصادف روى داد به عنوان پادشاه عكاسى نا مناسب شناخته شده بود. نيوتن عكاسى بود كه هيچگاه نقطه واقعى و اوج اثر را به تصوير نكشيد و تنها به موضوعات پوچ پرداخت. عكس هاى او همگى در زمره تصاويرى بود كه افرادى سطحى نگر از آن استقبال مى كردند و آن را مى خريدند. او در مجله گمبلر و تعدادى از مجلات زرد معروف دنيا كار مى كرد.



    به اعتقاد ديويد بيلى يكى از منتقدان نيوتن عكاسى او در پاره اى اوقات بسيار ابتدايى و بد بود. عكاسان امروزه در زمينه مد بيشتر از ايده ها و طرح هاى يكديگر استفاده مى كنند و به همين دليل اين نوع عكاسى امروزه در جهان با يكديگر مشابهت دارد و نوآورى در آنها ديده نمى شود.اما با اين حال هلمت در اين نوع عكاسى مانند ديگران كار نمى كرد و طرح هاى نويى ارائه مى داد با اينكه در بسيارى موارد عكس هايى كه او گرفته مورد انتقاد قرار مى گيرد. نيوتن در مصاحبه اى در سال ها پيش با انتقاد از اسم هنر بر حرفه عكاسى گفت: برخى از مردم عكاسى را هنر مى دانند اما من كلمه هنر را لغتى ناشايست براى اين حرفه مهم مى دانم كه سبب مى شود با اطلاق كلمه هنر به آن تمام حس درونى اش كشته شود. من عكاسى نمى كنم، بلكه گلوله اى آماده شليكم. در عكس هاى پنجاه ساله نيوتن عموماً زنان در تصوير ديده مى شوند. جى. جى بالارد رمان نويس و سازنده چندين تئاتر براى يكى از فيلم هايش كه هرگز به نمايش درنيامد، از نيوتن در بخش عكاسى استفاده كرد. نيوتن جزء نخستين عكاسانى است كه مدل هايش را به ساحل برده و در ميان شن ها تصاويرى از آنان به ثبت رسانده كه تابش نور خورشيد و بازتاب آن بر شن هاى ساحل ها به اين تصاوير ويژگى هاى خاصى داده است. يكى از مدل هاى وى ماريا هلوين با يادآورى دوره جوانى كه به عنوان مدل فعاليت داشت مى گويد: نيوتن انسانى سخت كوش بود و براى عكاسى ساعت ها وقت مى گذاشت و تصاويرى كه خلق مى كرد دقيقاً همان هايى بود كه در فكر داشت و مى خواست ثبت كند. نيوتن در نخستين سال هاى عكاسى در سال ۱۹۳۲ يك جعبه دوربين وولورث خريدارى كرد و از سن ۱۲ سالگى عكاسى را آغاز كرد. وى در عكس هايش از مدل ها به رنگ پوست آنها توجه داشت و تلاش مى كرد به سبب نوع انعكاس نور بر رنگين پوستان از آنها بيش از ديگران بهره گيرد. او در اين تصويربردارى توانسته به موضوع مرگ نيز بپردازد و با بى رنگ و مسخ كردن چهر ه هاى مورد نظرش اين موضوع به وضوح در عكس هايش قابل لمس است. به اعتقاد برخى از منتقدان اين عكاس مدل نيوتن داراى يك مشكل روحى بوده كه اين در عكاسى وى قابل مشاهده است. او بسيارى از پروژه هاى عكاسى اش را رها كرده و در همان حال به سراغ مدل ديگرى رفته و پروژه ديگرى را آغاز كرده است. او در عكاسى اش حاضر به هيچ نوع هزينه كردنى نبود و به گفته بيلى هميشه تصور مى كرد بهترين طراح و كارگردان براى خلق تصاويرش دوربين است. همسر نيوتن در مورد وى مى گويد: هلمت مردى دوست داشتنى بود و جاى خالى اش در زندگى به وضوح مشخص است. او به هيچ كس شباهت نداشت. او به عكاسى عشق مى ورزيد و با آزادى كامل هر آنچه را كه مى خواست بدون هيچ ابا و ترس يا تصور از نگاه انتقادى به تصوير مى كشيد و با نهايت شهامت از آثارش دفاع مى كرد. او يك انسان خودبين در عكاسى بود و نقش اصلى و نهايى در عكس هايش را برعهده داشت. هلمت در زندگى هيچگاه متوقف نشد و هميشه در حال حركت بود همچنان كه در زمان مرگش نيز پس از عكاسى در حال رفتن به هتل بود كه تصادف كرد و جانش را در راه حرفه اش از دست داد.


    منبع: apameh.com

  4. #114
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض جایگاه دوربین دیجیتال



    تصاویر اخذ شده با استفاده از دوربین های دیجیتال ، به رشته ای طولانی از پیکسل تبدیل می گردند. با توجه به نقش حیاتی پیکسل ها در دوربین های دیجیتال ، تولید کنندگان و تهیه کنندگان توجه بسیار خاصی نسبت به پارامتر فوق دارند .مگا پیکسل ، واحد اندازه گیری بزرگتری نسبت به پیکسل است .مگا ، به معنی یک میلیون و پیکسل نقاط بسیار کوچکی می باشند که یک عکس را ایجاد می نمایند. تمامی تصاویر از نقاط بسیارریزی به نام پیکسل تشکیل می گردند . یک تصویر حاوی میلیون ها نقطه و یا پیکسل بوده که تشخیص آنان بدون چشم مسلح عملا" غیر ممکن می باشد. بدیهی است ، هر اندازه که دوربین دیجیتال دارای پیکسل های بیشتری باشد ، قادر به آگاهی جزیئات بیشتری از تصویر خواهد بود. بموازات افزایش اطلاعات مربوط به جزئیات یک تصویر ، می توان براحتی ابعاد و اندازه تصویر را بزرگتر و عملیات مربوطه را در ارتباط با آنان انجام داد . برخی از دقت ها ی ( وضوح ) متداول که در دوربین های دیجیتال استفاده می گردد ، بشرح زیر می باشد :

    256 در 256 پیکسل : دقت فوق در اکثر دوربین های دیحیتال ارزان قیمت ارائه می گردد . دقت فوق پائین بوده و معمولا" کیفیت تصاویر اخذ شده توسط این نوع از دوربین ها نیز مطلوب نخواهد بود . مجموع تمامی پیکسل ها 65،000 می باشد .

    640 در 480 پیکسل : دقت فوق نیز پائین بوده و در اکثر دوربین های دیجیتال از آن استفاده می گردد . در صورتیکه قصد گرفتن تصویر و ارسال آن برای دوستان و یا استفاده از آنان در صفحات وب ، وجود داشته باشد ، دقت فوق می تواند در این رابطه پاسخگو باشد . مجموع تمامی پیکسل ها 307،000 می باشد .

    1216 در 912 پیکسل : در صورتیکه قصد چاپ تصاویر اخذ شده توسط دوربین های دیجیتال وجود داشته باشد، دقت فوق مطلوب خواهد بود مجموع پیکسل ها ، 1،109،000 می باشد( مگاپیکسل ).

    1600 در 1200 پیکسل: دقت فوق بالابوده و می توان تصاویر اخذ شده را با ابعاد بزرگتر چاپ نمود( یک تصویر 8 در 10 اینچ ). مجموع تمامی پیکسل ها تقریبا" دو میلیون می باشد . امروزه دوربین هائی با 2 / 10 میلیون پیکسل نیز عرضه شده است .

    ضرورت استفاده از دقت بالا در دوربین های دیجیتال ، به نوع عملیاتی که می بایست بر روی تصویر انجام شود،بستگی دارد. در صورتیکه ، هدف استفاده از تصاویر در صفحات وب و یا ارسال آنان از طریق نامه الکترونیکی برای دوستان باشد،می توان از دوربینی که دارای دقت 640 در 480 پیکسل است ،استفاده نمود.تعداد تصاویری را که دوربین می تواند در خود نگهداری نماید ، متناسب با افزایش وضوح تصویر ، کاهش می یابد. در صورتیکه تصمیم به چاپ تصاویر اخذ شده وجود داشته باشد ، می بایست از دوربین هائی که دارای تعداد پیکسل بیشتری می باشند، استفاده گردد. در حال حاضر، دوربین های چهار و پنج مگا پیکسلی متداول شده اند .



    ویژگی ها ی مهم از مهمترین ویژگی های مرتبط با دوربین دیجیتال، می توان به موارد زیر اشاره نمود :

    دقت: تمامی دوربین های دیجیتال موجود، قادر به ایجاد تصاویر با کیفیت مناسب بمنظور ارسال بهمراه نامه های الکترونیکی و یا در اندازه های کوچک می باشند.همانطور که اشاره گردید، هر اندازه تعداد پیکسل های یک تصویربیشتر باشد، تصویر مذکور واضح تر بوده و می توان آنرا در اندازه بزرگتری چاپ کرد. دوربین هایی که دارای وضوح دو مگاپیکسل می باشند ، قادر به ایجاد تصاویری به ابعاد 7*5 ، دروبین هایی با دقت سه مگاپیکسل قادر به تولید تصاویری در ابعاد 8 در 10 و دوربین های با دقت چهار مگاپیکسل ، می توانند تصاویری با ابعاد 11 در 17 را ایجاد نمایند.

    اندازه،‌وزن و طرح: برای برخی از کاربران اندازه و وزن دوربین ببشتر از میزان دقت آن اهمیت دارد( حمل آسان دوربین ) .استفاده از دوربین های کوچک آسان می باشد ولی بدلیل کوچک بودن صفحه و دکمه های کنترل کننده آن ، ممکن است به مرور زمان تبعات و مشکلات خاص خود را بدنبال داشته باشد .

    عدسی زوم : دوربین های ارزان قیمت، اغلب فاقد لنزهای نوری می باشند. اگر مجبور به انتخاب بین دوربین های دارای لنزهای نوری و یا دوربین های با دقت بالا می باشیم ، پیشنهاد می گردد ، دوربینی انتخاب گردد که دارای لنز نوری باشد. در چنین مواردی ضرورتی ندارد که سوژه مورد نظر جهت عکاسی، بزرگ انتخاب گردد و پس از گرفتن تصاویر با بکارگیری نرم افزار ، برداشت ها و پردازش های مورد نظر بر روی آن را انجام داد. لازم است به تبلیغاتی که در رابطه با لنزهای دوربین های دیجیتال و میزان عملکرد آنان می شود ، دقت لازم نیز صورت پذیرد. تعداد زیادی از تولید کنندگان ، زوم لیزری ( حرکت لنز بمنظور بزرگنمائی تصویر ) را با زوم دیجیتال ( تعداد اندکی پیکسل را می تواند capture نماید ) ، ترکیب و اعلام می نمایند .

    تمرکز دستی: برای گرفتن تصاویر از فاصله بسیار نزدیک و یا در مواردیکه امکان تتنظیم اتوماتیک وجود ندارد ،استفاده از پتانسیل های ارائه شده بمنظور تنظیم دستی دوربین ،کمک مناسبی بمنظور اخذ تصاویر واضح را ارائه می نماید. در برخی دوربین ها امکان استفاده از تنظیم دستی وجود نداشته و در چنین مواردی می توان از دوربین مورد نظر صرفا" در فواصل محدودی استفاده بعمل آورد .

    ذخیره سازی: دوربین های دیجیتال دو مگاپیکسلی که اکثرا" دارای هشت مگابایت حافظه ( کارت حافظه اولیه ) می باشند ، قادر به نگهداری هشت تا ده تصویر با بالاترین دقت خواهند بود. ظرفیت کارت حافظه همراه یک دوربین دیجیتال زیاد حائز اهمیت نمی باشد و می توان در ادامه و متناسب با نیاز، ازکارت هائی با ظرفیت بیشتر استفاده نمود.شرکت سونی همچنان دوربین هائی را تولیدمی نماید که می توانند تصاویر را بر روی فلاپی دیسک و یا دیسک نوری ذخیره نمایند . فراموش نکنیم که سرعت فلاپی دیسک ها کند بوده و بیش از یک و یا دو تصویر با دقت بالا را نمی توان بر روی آنان ذخیره نمود. با استفاده از دیسک های نوری می توان تصاویر بمراتب بیشتری راذخیره نمودولی دوربین هائی که از دیسک نوری استفاده می نمایند کند و حجیم می باشند.

    باطری ها: در دوربین های دیجیتال از یک و یا چند نوع باطری استفاده می گردد. باطری نوع AA، هم بصورت قلیایی غیر قابل شارژ و هم بصورت قابل شارژ موجود می باشد . باطری های ظرفیت بالا CRV3 و یا باطری های قابل شارژ ، نمونه هائی دیگر از باطری های قابل استفاده در دوربین های دیجیتال می باشند.

    فیلم و صدا: بسیاری از دوربین های دیجیتال قادر به گرفتن ( اخذ) تصاویر ویدئوئی مناسب می باشند ( به همان خوبی که عکس می گیرند ). حافظه این نوع از دوربین ها ، قادر به ذخیره سازی فیلم زیادی نخواهند بود . ویژگی فوق ، در مواردیکه امکان دسترسی به دوربین های فیلمبرداری جهت ضبط تصاویر مربوط به یک صحنه وجود ندارد، بسیار مفید می باشد .

    تنظیمات نوردهی: تمامی دوربین های دیجیتال ، امکان استفاده اتوماتیک را فراهم می نمایند ، در چنین مواردی کافی است از یک دکمه از قبل تعبیه شده که تمامی پارامترهای لازم بمنظور اخذ تصاویر را بصورت پیش فرض در نظر می گیرد ، استفاده گردد. استفاده از دوربین هایی که دارای دیافراگمی جهت تنظیم میزان ورود نورمی باشند ، بمراتب مطلوبتر خواهد بود. با استفاده از دوربین های فوق و تنظیم فاصله لنز و یا مدت زمان باز بودن دیافراگم ، بقیه تنظیمات بصورت اتوماتیک در نظر گرفته خواهد شد.

    منوها: در زمان انتخاب یک دوربین دیجیتال ، لازم است به امکانات ارائه شده بمنظور تنظیم دقت ، حالت و سایر موارد دیگر نیز دقت گردد . وجود امکانات مناسب در خصوص مشاهده سریع تصاویر گرفته شده نیز از مزایای یک دوربین دیجیتال محسوب می گردد. وجود دکمه های زیاد بر روی دوربین علاوه بر اتلاف زمان ، تنظیم و دسترسی به تصاویر گرفته شده را مشکل می سازد.هر اندازه تعداد دکمه های یک دوربین بیشتر باشد ،منوهای مرتبط با آن نیز افزایش خواهد یافت .

    White Balance : تقریبا " تمامی دوربین های دیجیتال،امکان انتخاب یک تنظیم White Balance از قبل تعیین شده را فراهم می نمایند.ویژگی فوق ، به دوربین دیجیتال اعلام خواهد کرد که کدام عنصر در تصویر می بایست سفید بوده و یا برداشتی معادل آن داشته باشد .(قابلیت تشخیص بخش هائی از یک عکس که می بایست سفید ،‌سیاه و یا بین این دو رنگ بنظر آیند). در صورتیکه کیفیت رنگ تصاویر، پارامتری مهم بمنظور استفاده از دوربین دیجیتال می باشد، پیشنهاد می گردد، دوربینی با قابلیت فوق انتخاب گردد .

    LCD : برخی از دوربین های دیجیتال دارای نمایشگر LCD می باشند .با استفاده از نمایشگرهای فوق ، می توان تصاویر اخذ شده را بلافاصله مورد بازبینی مجدد قرار داد. کیفیت LCD های موجود بسیار متنوع و متفاوت می باشد . تصویر نمایش داده شده توسط آنان در برخی مدل ها در مقابل نورخورشید از بین رفته و یا تصاویر بصورت نقطه به نقطه نمایش داده خواهند شد .در برخی موارد ممکن است تصاویر نمایش داده شده با خم نمودن دوربین ، تغییر نمایند. در صورتیکه قصد تهیه یک دوربین با نمایشگر LCD وجود داشته باشد ، پیشنهاد می گردد قبل از خرید ، کیفیت LCD آن در عمل امتحان گردد .

    تشریح مشخصات : مگاپیکسل ارائه شده توسط یک دوربین دیجیتال ، روشی بمنظور نشان دادن دقت یک دوربین می باشد. هر اندازه تعداد مگاپیکسل بیشتر باشد، دقت دوربین نیز بیشتر بوده و امکان گرفتن تصاویر بزرگترو با کیفیت چاپ مطلوب،فراهم می گردد. یک دوربین دو مگا پیکسلی، می تواند تصاویری با دقت 1600 در 1200 پیکسل را ایجاد نماید.دقت فوق ، امکان گرفتن تصاویر را در اندازه های 7*5 با بالاترین کیفیت ارائه می نماید. در دوربین های سه مگا پیکسلی ، می توان تصاویری با کیفیت 2048 در 1536 پیکسل را ایجاد نمود (تصاویر 8*10 با کیفیت مطلوب ) . هر اندازه تصاویر دارای کیفیت بهتری باشند، حافظه بمراتب بیشتری در دوربین اشغال شده و متناسب با آن تعداد عکس هایی که دوربین می تواند در حافظه خود نگهداری نماید، کاهش پیدا می نماید. در این راستا ، می توان از کارت های حافظه بمنظورافزایش میزان حافظه دوربین ، استفاده نمود.در صورتیکه قصد استفاده از تصاویر گرفته شده توسط دوربین های دیجیتال در نامه های الکترونیکی و یا صفحات وب وجود داشته باشد ، به دوربین های پیشرفته ای که دقت آنان بیش از دو مگا پیکسل است ، نیاز نخواهد بود ولی در صورتیکه قصد تهیه تصاویر با اندازه های متفاوت وجود داشته باشد ، پیشنهاد می گردد دوربین هائی با حداقل سه مگاپیکسل انتخاب گردد .



    پارامترهای زیر را می توان در زمان انتخاب یک دوربین دیجیتال در نظر گرفت :

    طول عمر باطری : حداقل :کمتر از 200 عکس ، پیشنهادی : بین 200 تا 400 عکس ، حداکثر : بیش از 400 عکس
    باطری دوربین های دیجیتال بسرعت مصرف و استفاده می گردد. ( خصوصا" باطری های قلیائی ) . طول عمر باطری دوربین های دیجیتال ارتباط مستقیمی با قیمت آنان ندارد . مثلا" ممکن است دوربین هایی با قیمت ارزان ، دارای باطرهائی با عمر مفید بمراتب بیشتری نسبت به دوربین های گرانقیمت باشند.
    مگاپیکسل(دقت) : حداقل : 2 مگا پیکسل یا کمتر ، پیشنهادی : 3 مگاپیکسل، حداکثر : 4 مگاپیکسل یا بیشتر
    مگاپیکسل ، واحدی بمنظور اندازه گیری میزان دقت ثبت تصاویر توسط دوربین های دیجیتال است .هر اندازه تعداد مگاپیکسل یک دوربین بیشتر باشد ، تصاویر ایجاد شده توسط آن را می توان در ابعاد و اندازه های بزرگتر و با کیفیت مطلوبتر ، چاپ نمود.

    کنترل میزان نوردهی : حداقل : -- ، پیشنهادی :ارائه برخی امکانات برای دورنما ، حداکثر:تنظیم دهانه دیافراگم و نور بمهراه کنترل دستی همه جانبه
    با استفاده از کنترل های ارائه شده، می توان عملیاتی همچون تنظیم لنز و سرعت عبور نور را انجام داد( حائز اهمیـت برای عکاسان حرفه ای ).

    محدوده کانونی : حداقل : ثابت یا زوم دیجیتالی ، پیشنهادی : 2X تا 3X زوم نوری ، حداکثر : 4Xزوم نوری یا بهتر
    دوربین هایی که محدوده کانونی آنان بیشتر باشد ، قادر به گرفتن تصاویر از فواصل دورتر با کیفیت مناسب می باشند.دوربین های با قابلیت زوم نوری ، قادر به ایجاد تصاویر بهتر نسبت به دوربین هائی با قابلیت زوم دیجیتالی ، می باشند .

    قابلیت تمرکز دستی : حداقل : خیر ، پیشنهادی : تمرکز مرحله ای ، حداکثر : بلی
    با استفاده از قابلیت فوق ، می توان عملیات تمرکز دوربین را بصورت دستی انجام داد ( تمرکز دستی در برخی حالات بمراتب دارای کارآئی و صحت بیشتری نسبت به تنظیم اتوماتیک است ) .دوربین هایی که دارای قابلیت تمرکز مرحله ای می باشند،قادر به تمرکز بر روی اشیاء مورد نظر صرفا" درفواصل از قبل مشخص شده ای خواهند بود.

    ظرفیت ذخیره سازی :
    حداقل : 8 مگابایت یا کمتر، پیشنهادی : 8 تا 16 مگابایت ، حداکثر : 16مگابایت یا بیشتر
    ویژگی فوق ، حجم اطلاعاتی (برحسب مگابایت) را که یک دوربین می تواند در حافطه همراه خود و یا کارت حافظه قابل تعویض و یا هردو ، ذخیره نماید، مشخص می نماید .تعداد تصاویری را که می توان در حافظه یک دوربین دیجیتال ذخیره نمود به دقت تصاویر گرفته شده ، بستگی خواهد داشت .


    منبع: apameh.com

  5. #115
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض عكاسی مستند چیست؟



    واژه‌ی عكاسی مستند در سال‌های ركود اقتصادی كاربرد پیدا كرد. زمانی كه شرایط اسف‌بار كشاورزان وجدان مردم امریكا را بیدار كرد تا نیاز به اصلاحات اجتماعی را احساس كنند. این زمینه از عكاسی هنوز عكس‌های داست باول (DUST BOWL) را تداعی می‌كند, عكس‌هایی كه در آن‌ها، پس كوچه‌های كثیف و شرایط رقت‌بار شهری را تصویر كرده بود.اما عكاسی مستند ابعاد وسیع‌تر از این‌كه فقط بدبختی‌ها و نارسایی‌ها را تصویر كند در بر می‌گیرد، چراكه می‌توان موضوع‌هایی جدا از بدبختی‌ها و ناكامی‌ها را نیز به تصویر كشید و سندیت بخشید, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسان‌های سرزمین‌های دیگر, ناملایمات جامعه و طبیعت, ابعاد وسیع عواطف و تنش‌ها، درواقع دامنه‌ی موضوع‌های عكاسی مستند بی‌شمار و نامحدود است. با این‌همه هر عكسی را نمی‌توان عكس مستند نامید. زیرا عكس مستند باید حامل پیام باشد. پیامی كه آن را از یك عكس طبیعت، یك پرتره و یك منظره‌ی خیابان مستثنی می‌كند. عكس مستند ممكن است ثبت‌كننده‌ی یك واقعه باشد اما این واقعه فی‌النفسه باید معنا داشته باشد. معنایی فراتر از آن‌چه عكس خبری با خود یدك می‌كشد. عكس مستند ممكن است شخصیت یا احساسی را ثبت كند. اما باز هم باید مفهومی اجتماعی داشته باشد و نمایانگر چیزهایی بیش از آن‌چه پرتره نشان می‌دهد باشد. درواقع ما را بر آن می‌دارد كه با دیدی نوبه دنیا بنگریم.
    عكاسی مستند، نمایش دنیای واقعی است به وسیله‌ی عكاس كه قصدش تحلیل و تفهیم چیزی مهم به بیننده است. از آن‌جا كه تعریف جهان‌شمولی درباره‌ی این بخش مهم و پیچیده‌ی عكاسی وجود ندارد تا تمامی جنبه‌های آن را در بر گیرد, وجود تعاریف گوناگون را اجتناب‌ناپذیر كرده است. تناقض بین ویژگی‌هایی كه به عكس مستند نسبت داده می‌شود ممكن است ناشی از جدید بودن این بخش از عكاسی باشد. چراكه این نوع عكاسی از دهه‌ی 1930 به بعد ابداع شده و این نام را به سیاق آن دسته از فیلم‌های مستند كه موضوع‌شان از پیش پرداخته نبود و به‌طور عمده زندگی افراد گمنام در مناطق دورافتاده را به تصویر می‌كشید, بر این نوع عكاسی نهادند. فیلم‌های مستند، بر خلاف فیلم‌هایی كه ماجراهای سیر و سفر را به تصویر می‌كشیدند، با نگاهی تحلیل‌گر به دنیا می‌نگریستند. چنین نگرشی گرچه از مدت‌ها قبل در بین عكاسان وجود داشته اما تا دهه‌ی 1930، این نوع عكاسی به صورت عرصه‌ای خاص جایگاه و منزلتی نداشته است.عكس جدای از تصویر دوبعدی و خاكستری رنگ از سایه روشن‌ها می‌توانست ایده‌هایی فراتر را منتقل كند. منظره در برابر عدسی دوربین یك واقعیت بود، ولی عكاسی می‌توانست از همین چشم‌انداز واقعیتی دیگر را القا كند، واقعیتی عمیق‌تر و شاید بسیار مهم‌تر، او می‌توانست همراه این منظره تفسیر و تحلیل را نیز ارائه دهد. اگر اولین ویژگی عكس مستند انتقال بخشی از واقعیت محیط پیرامون بود، دومین ویژگی آن توانایی ارائه‌ی تحلیل و دیدگاه عكاس درباره‌ی آن واقعیت به شمار می‌رفت.
    اولین صاحب نام در استفاده از این شیوه، «اوژن آتژه» بود. او به‌عنوان یك عكاس مستند، مناظری زیبا و یكدست از شهر پاریس را در اوایل قرن بیستم به تصویر كشید كه گاهی آن‌ها را به‌عنوان عكس‌های مرجع به نقاشان و معماران می‌فروخت. عكس‌هایی كه آتژه از پارك‌های خلوت گرفت، واقعیت این مناظر را با عمق معنای آن‌ها كه جزئی از همین شهر بودند و نیز با احساسات درونی خویش درهم آمیخت, به طوری كه آثار او اكنون جزو شاهكارهای عكاسی مستند به شمار می‌روند.
    پی بردن به این نكته كه دوربین قادر است واقعیت را تفسیر كند، تاریخ عكاسی مستند را وارد مرحله‌ی جدید می‌كرد. كشف این توانایی دوربین كه قادر است آینه‌ای را در مقابل جامعه قرار دهد و جهانیان نیز می‌توانند بازتاب تصویر آن را بینند. «جاكوب ریس» دانماركی الاصل كه در اواخر قرن نوزدهم گزارشگر و روزنامه‌نگار بود، از اولین افرادی بود كه نشان داد از عكس می‌توان به‌عنوان استناد و مدارك اجتماعی سود جست. او در دوره‌ی بحران اقتصادی امریكا با دوربین‌اش به امریكایی‌ها فهماند كه در نوشته‌هایش چه چیزهایی را نشان می‌داده است: وحشی‌گری و بی‌رحمی‌هایی كه در محله‌های كثیف نیویورك حاكم بود. عكس‌هایی كه او گرفت مانند گزارش‌هایش بسیار تأثیرگذار بودند و چهره‌ی فقر و خشونت حاكم بر امریكا را كه از نظر پنهان بود، به جهانیان نشان داد. بلافاصله پس از ریس، «لویس هاین» به‌عنوان یكی از بهترین مستندسازان اجتماعی در تاریخ عكاسی زبان‌زد جهانیان شد. هاین یك جامعه‌شناس و معلم باتجربه بود كه آگاهی‌های اجتماعی او و شور و علاقه‌ای كه به این كار نشان می‌داد، او را بر آن داشت تا به كارخانه‌هاو معادن سر بزند و همه‌ی آن شرایط ظالمانه و غیرانسانی را كه بر كارگران مهاجر و كودكان‌شان تحمیل می‌شد به تصویر بكشد. عكس‌های هاین درواقع به منزله‌ی كیفرخواستی بر علیه جامعه‌ی صنعتی امریكا در اوایل قرن بیستم بود، اما استعداد خارق‌العاده و دلسوزی‌های او موجب شد كه كارهایش به جای این‌كه خشم عده‌ای را برانگیزد, بیش‌تر سازنده باشد. آثار هاین بیننده را بر آن می‌داشت كه با آغوش باز آن‌ها را پذیرا شود و خویش را در آلام و دردهای همنوعان‌اش سهیم بداند. ریس و هاین هردو عكاسی مستند را به سمت مطالعه‌ی شرایط زندگی انسان‌ها سوق دادند و این تحلیل عینی از شادی‌ها و دردها و رنج‌های جامعه، از آن زمان تا به امروز موضوع كار بسیاری از عكاسان حرفه‌ای در عرصه‌ی عكاسی مستند شده است.در دوره‌ی ركود اقتصادی دهه‌ی 1930 و سال‌های جنگ دهه‌ی 1940 و سال‌های بازسازی پس از جنگ، عكاسان مستندكار به اقصی نقاط دنیا مسافرت كردند و از نزدیك همسایگانشان را دیدند تا از شرایط زمانی و مكانی هر جامعه در مقطع تاریخی خاص آگاه شوند. هرچند این عكاسان ـ كه از میان آن‌ها می‌توان به عكاسان صاحب نامی نظیر «یوجین اسمیت»، «آندره كرتس»، «دوروتی لانگ» و «واكرا یوانز» اشاره كرد ـ به هر كجا می‌رفتند آلام و دردهای انسان‌ها را مشاهده می‌كردند, ولی انعكاس دادن قدرت درونی، منزلت‌ها و امیدواری‌های غیرقابل درك این انسان‌ها را نیز در موضوع‌هایشان نشان می‌دادند. آن‌ها بر این باور بودند كه انسان رهایافتنی است.
    اسمیت, عكاس مستندكار نابغه، بر این باور بود كه وقتی عكس‌هایش آشكارا حماقت‌ها و بیرحمی‌ها و جهالت‌های انسان را در به راه انداختن جنگ‌ها نشان دادند، آن وقت كه بشر وحشت‌زده سعی خواهد كرد از به راه انداختن جنگ و خونریزی خودداری كند
    به هرحال تا دهه‌ی 1950 این نكته روشن بود كه عكاسان مستندكار در راه اصلاح جامعه, كاری بیش از رمان‌نویسان رمانتیك انجام نداده‌اند. اما بعضی از وجدان‌های بیدار بشری تحت تأثیر این عكس‌ها قرار گرفته بودند و بعضی از قوانین كه تا آن زمان اجرا نمی‌شد، به مرحله‌ی عمل درآمدند، عكس‌های هاین راه را برای اصلاح قوانین كار هموار كرد و بسیاری از كودكان را كه در كارخانه‌ها مانند برده كار می‌كردند، از شرایط فلاكت‌باری كه داشتند نجات داد.زنگ آغاز تحولی جدید در عكاسی مستند،‌با انتشار كتاب امریكایی‌ها در سال 1985 توسط رابرت فرانك نواخته شد. عكس‌های این كتاب، كه فرانك ضمن مسافرت‌هایش به مناطق مختلف امریكا گرفته بود، جامعه‌ی این كشور را از دید یك خارجی نشان می‌داد ـ فرانك سوییسی بود و در همان جا نیز بزرگ شده بود ـ او در عكس‌هایش، تصویر آن تكه پارچه وصله مانند در پرچم امریكا را مشاهده كرد. او از زندگی ملالت‌بار روزمره‌ی مردم و ضایعات آلوده‌ساز جامعه‌ی صنعتی امریكا عكس گرفت. همین‌طور از سرخوردگی‌های امریكایی‌هایی كه در دوراهی عشق به میهن و واقعیت‌هایی كه با آن‌ها روبه‌رو بودند آواره و سردرگم بودند. دیدگاه‌های فرانك بسیار صریح و بی‌پرده بود.
    پس از انتشار كتاب امریكایی‌ها، عكاسی مستند وارد مرحله‌ی جدیدی از رشد خود شد. بیش‌تر عكاسان به جای پرداختن به شرایط طاقت‌فرسا و آشفته‌ی زندگی و رفتارهای خشن مردم, تلاش كرد تا درونیات انسان‌ها را به نمایش گذارند. شرایط روانی و احساسی انسان‌ها اهمیت به مراتب بالاتر از واقعیت‌های اجتماعی و عینی پیدا كرد و احساسات و تجربیات عكاس، مانند نگاه‌اش به دنیا، محور كار او شد. این نوع عكس‌ها به تفسیر دقیق‌تری نیاز دارد كه هر بیننده به منظور درك كردن پیام مورد نظر عكاس باید درباره‌ی آن‌ها فكر كند.می‌توان گفت كه با نگاه به مجموعه عكس‌های فوری گرفته شده در قرن نوزدهم و مجموعه عكس‌های پررمز و راز و خصوصی قرن بیستم، عكاسی مستند راه خود را در شناخت جامعه و انسان هم‌چنان ادامه می‌دهد.
    گزیده مطالب چاپ شده در مجله‌ی عكس سال‌های 76و 73

    منبع: از مجموعه كتاب‌های عكاسی تایم لایف برگرفته از ترجمه‌ مجید عمیق

  6. #116
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    12 فتوامپرسیونیسم در هنر عكاسی دیجیتال ِ پل السون (paul Elson)

    در نگاه اول، برخی از مردم تصور می‌كنند كه تصاویر پل السون كاملا نقاشی‌های آبرنگ هستند؛ آثار هنرمندی كه سالهایی را به عنوان دانشجوی دوره امپرسیونیسم فرانسوی گذرانده است. اما این نكته نیمی از حقیقت است. السون زمانی در پاریس به تحصیل هنر مشغول بود و تحسین عمیق اساتیدش را برانگیخت، اما كار هنری ویژه او عملا با عكس شروع می‌شود،شیوه تصویرسازی منحصربه فردی كه او آن را فتو امپرسیونیسم می‌نامد. این شیوه شامل تهیه یك تصویر به روش عكاسی یا نقاشی آبرنگ، اسكن تصویر و انتقال آن به كامپیوتر، ایجاد اصلاحات و تغییرات در آن و سپس تهیه یك نسخه چاپی از آن است. پس از آن مجددا روی نسخه چاپی نقاشی كرده و از آن عكس می‌گیرد تا سرانجام نسخه چاپی نهایی را بعد از دیجیتالی كردن از آن به دست آورد و این عملیات می‌تواند پیش از حصول تصویر نهایی چندین بار تكرار شود. از آنجا كه تصویر نهایی یك فایل دیجیتال است، پل السون می‌تواند خودش تصویر را مطابق با آخرین فناوری‌های دیجیتال چاپ كند. از دید او، این امكان كه بتوان تمام بخش‌های تصویر را از ابتدا تا انتها ساخت و كنترل نمود، یكی از ارزنده‌ترین جنبه‌های فناوری دیجیتال است. و به همین دلیل او اغلب آن را در پردازش‌های خلاق خود دخیل می‌سازد. السون درباره آثارش می‌گوید: " بیشتر عكس‌های من از اسلایدهای 35 میلیمتری شروع می‌شوند." علاوه بر این بسیاری از آنها در خلال سالهایی كه او به عنوان عكاس تبلیغات مشغول به كار بوده، گرفته شده‌اند.



    پل السون كه در منهتن متولد و بزرگ شده. در طول دوران تحصیل در كالج و قبل از اینكه در سال 1967 به عنوان دانشجوی فلسفه از كالج آنتیاك در یلواسپرینگز واقع در اوهایو فارغ‌التحصیل شود، یك سال در پاریس به عنوان دانشجوی هنر تحصیل كرد و در آنجا بود كه به درك كاملی از هنر متمایزی که به آن می‌پردازد رسید.
    پس از فارغ‌التحصیلی از آنتیاك، مسیر هنر و فلسفه به خدمت در ارتش به عنوان افسر راهنمای كشتی ختم شد ، پنج سال بعد، پس از دو سفر به ویتنام از خدمت در ارتش مرخص شد و در سال 1975 كار خود را به عنوان عكاس در نیویورك‌ آغاز كرد. وی در حدود سال 1998 وارد حیطه عكاسی هنری شد. تا قبل از آن اكثرا كارهای سفارشی انجام می‌داد، اما از آن زمان به بعد حال و هوای پروژه‌هایش تغییر كرد.



    عكس ماهیگیر رودخانه لی، طی سفری در تابستان 2002 به پكن توسط السون گرفته شده‌است
    او به عنوان كسی كه به مدت 20 سال در زمینه معماری، سفر و مواد غذایی عكاسی كرده است، سفرهای ماموریتی گسترده‌ای به سفارش هتل‌های زنجیره‌ای خطوط هوایی و نشریات توریستی و تغذیه داشته است. او توانست در اواخر سال 1980 جایزه عكاسی تبلیغاتی صنعتی معادل اسكار(اندی اواردANDY AWARD) را به خاطر تبلیغات كارخانه سیباگایگی به دست آورد. پس از آن به دلیل آن چه او پایین آمدن سطح تشخیص كیفی در مشتریان می‌‌داند ، پروژه‌های سفارشی تبلیغاتی‌اش کاهش یافت.
    وی درباره احتیاطات اولیه‌اش درباره درگیر شدن با عكاسی دیجیتال می‌گوید:" بسیاری از جلوه‌هایی كه با فتوشاپ ایجاد می‌شوند به نظر من زشت و بدنما بودند" با این حال زمانی كه یك سیستم كامپیوترگران‌قیمت مكینتاش به عنوان هدیه از برادرش دریافت كرد،‌ به گفته خودش وادار شد تا فتوشاپ، چاپ و تمامی فرایند دیجیتال را یاد بگیرد. تعلیمات قبلی او به عنوان افسر راهنمای كشتی نیز به او اعتماد به نفس و غلبه بر مشكلات آموخته بود. بنابراین السون در زمینه كامپیوتر كاملا خودآموخته است، حتی در زمینه تعمیرات آن.



    پل السون و نخستین گام‌ها در فروش آثار هنری
    السون حتی پیش از آن كه درگیر عكاسی صنعتی تبلیغاتی شود. در ابتدا به عكسبرداری در سفرها علاقه‌مند شد و در سال 1975 آثارش را در كتابفروشی "برنتانو" در خیابان پنجم نیویورك در معرض فروش گذاشت و این نخستین اقدام وی در فروش آثار هنری بود. برنتانو به سرعت همه كارهای او را فروخت و از او خواست كه برای شعب دیگر فروشگاه نیز چاپ‌های مجددی تهیه كند. وقتی كه او برای سفارش چاپ مجدد به لابراتوارهای تجاری می‌رفت، مغایرت‌های زیادی در چاپ‌های بعدی می‌دید. در سال 1998 که وی تصمیم گرفت بار دیگر عكاسی هنری را دنبال كند، می‌خواست این‌باركنترل كاملی روی مراحل تولید كارش داشته باشد.
    امروزه السون می‌تواند تصاویری در ابعاد 60*40 تهیه كند كه با آنچه روی مونیتورش می‌بیند كاملا هماهنگ است. او اكنون كنترل كاملی روی تصاویر خروجی دیجیتال دارد و به گفته خودش، بسیار راضی‌تر از روزهایی است كه مجبور بود وابسته به لابراتوارهای چاپ عكس باشد.
    ابزارهای هنرمند



    او غالبا از نرم‌افزار پینتر( PAINTER ) استفاده می‌كند كه برنامه نرم‌افزاری طراحی شده برای تكثیر و به كارگرفتن تجربه‌ی قلم‌مو روی بوم برای هنرمندانی است كه به شیوه سنتی نقاشی می‌كنند. این برنامه در عین حال فایل تصویری را به عنوان نقطه شروعی در خلق همزمانی‌های دیجیتال بین قلم‌موی سنتی، جوهر و نقاشی روی بوم‌های سفید، می‌پذیرد. السون معتقد است كه كیفیت كار با منحنی‌ها در این برنامه حتی از فتوشاپ بالاتر است و از فتوشاپ برای اصلاح رنگ و یا كاهش رنگ همراه با یك پالت رنگ بسیار دقیق و ظریف استفاده می‌كند.وی اشاره می‌كند كه در ایامی كه عكاسی تبلیغات می‌كرد، از رنگهای تیره‌تری استفاده می‌كرد، اما در یكی از تصاویرش (از مجموعه سفرهایی با قرمز) برخی از رنگ‌ها را از تصویر اصلی برداشت تا به یك نمای مه‌آلود و تار برسد. اكنون فتوشاپ جای خود را در تصاویر وی باز كرده و یك نمونه خوب از این مورد میدان تایمز است كه مونتاژی از دیدگاه‌های مختلف در پروژه نیویورك‌سیتی است.



    السون ابتدا صحنه را روی فیلم اسلاید عكاسی می‌كند و سپس آن را پس از كمی تغییر در فتوشاپ یا پینتر روی كاغذ آبرنگ در ابعاد 30*20چاپ می‌كند. پس از آن آبرنگ یا رنگ آكریلیك را مستقیما روی عكس چاپ شده به كار می‌گیرد. بعد، مجددا از آن عكس می‌گیرد و آن را به وسیله اسكنر مجددا به فضای كامپیوتر برمی‌گرداند. او اغلب با فایل‌های 22-18 مگابایت و 300 دی‌پی‌آی كار می‌كند كه چاپ‌های 25*20برایش فراهم شود. خودش می‌گوید با مختصری تغییر در رزولوشن، حتی تا 40*30 هم می‌تواند چاپ كند. گاهی ساعت‌ها و ساعت‌ها كار فیلتراسیون، تصحیح لبه‌ها،‌ جلوه‌های ویژه و اصلاح شفافیت به طول می‌انجامد. در مراحل پایانی دوباره از اصلاحات نرم‌افزاری استفاده می‌كند و سرانجام كار هنری نهایی را روی كاغذ آرشیوی آبرنگ اجرا می‌كند.




    سفرهایی با قرمز، پارك سانترال
    السون معمولا سه بدنه دوربین 135 به همراه دارد كه یكی از آنها دارای مخزن فیلم پولاروید است. او هوادار فیلم‌های كداك و فوجی است و كامپیوتر او با یك چاپگر كامل می‌شود. وی در مورد دوربین‌های دیجیتال می‌گوید كه در آینده یكی از آنها را خواهد خرید، هرچند دوست دارد اصلاحات را از طریق یك نرم‌افزار جانبی ببیند و كنترل كند. اما به دنبال كار با دوربین دیجیتال نیز هست، زیرا احساس می‌كند كه در سفرها كار با آنها بسیار راحت‌تر است و نیز به خاطر پتانسیل آسیب‌پذیری فیلمها، سیستم دیجیتال ارجحیت دارد. او معتقد است شیوه استفاده از نرم‌افزار و سخت‌افزارهای جانبی از فناوری سنسورهای پیشرفته عقب نمانده ، فقط كمی كندتر و دست و پا گیرتر است.
    قایقران، ونیز، ایتالیا



    شهرت جهانی
    السون اوایل نمی‌دانست كه آثار هنری را چگونه بفروشد. همسرش پیشنهاد كرد كه آثارش را در آرت‌اكسپوی نیویورك به نمایش بگذارد.هنگامی كه بینندگان از آثارش با عبارت "چه آبرنگ‌های زیبایی" تعبیر می‌كردند، او فرایند كارش را توضیح می‌داد و برخی از مردم كه به سختی می‌توانستند با فناوری دیجیتال كنار بیایند، راهشان را می‌كشیدند و می‌رفتند!امروزه، تعدادی از گالری‌ها و مجموعه‌دارها از سبك زیبا و منحصر به فرد او تحت عنوان" فتوامپرسیونیسم" به عنوان هنر استقبال می‌كنند. تعدادی از آثارش توسط " گرافیك د فرانس" به صورت پوستر منتشر شده‌اند و سه گالری در استرالیا آثار او را می‌فروشند.

    در پاییز سال 2000 یك نمایشگاه انفرادی در تایپه داشت و 12 اثر از وی نیز در ابعاد 40*30 به مدت یك سال در كافه‌ای در محله سوهو در نیویورك به نمایش گذاشته شدند. در نیمه دسامبر 2001 نمایشگاه انفرادی دیگری در گالری برلكس برپا كرد. در سال 2002 بار دیگر به همان كافه محله سوهو بازگشت و از ماه مارس تا سپتامبر نمایشگاه انفرادی دیگری از تصاویر جدیدش در آنجا به نمایش گذاشت. همچنین نمایشگاه دیگری در همان سال به مناسبت روز یادبود قربانیان جنگ برگزار كرد. پس از آن توسط هیات داوران" دیجیتال فاین‌آرت" در گالری نكسوس در نیویورك به فینالیست ملقب شد. آثار وی در مناطق دوردست نیز علائقی را به خود جلب كرده است. در ماه اوت 2002دعوت‌نامه‌ای رسمی از سوی وزارت فرهنگ چین دریافت كرد تا ضمن نمایش آثارش در پكن، درباره هنرش سخنرانی كند و این دعوت او را بسیار خشنود ساخت. در سال 2005 نیز مجددا برای چهارسفر در طول هریك از فصل‌ها به یلوپلاتوی چین دعوت شده و از آنجا كه خارجی‌ها ندرتا به این ناحیه سفر می‌كنند، پل اولین سفیدپوستی بوده كه در بسیاری از روستاهای این ناحیه قدم گذاشته و از آنها مستندنگاری كرده است و این تجربیات همواره ماندگار خواهد بود. قرار است پل السون به عنوان مهمان رییس بزرگ‌ترین انجمن عكاسی چین، در تدوین كتابی كه پیش از المپیك 2008 منتشر خواهد شد، با وی همكاری داشته باشد.
    ابتكارات او در خارج از چارچوب انتخابی دنیای عكاسی نیز نادیده گرفته نشده است: سردبیران پاپیولار فتوگرافی ( POPULAR PHOTOGRAPHY ) به شدت تحت تاثیر تكنیك‌های خلاقانه، نحوه اجرا و كیفیت تصویری كارهای او قرار گرفتند و این موضوع به صورت مقاله‌‌ای مفصل در تابستان سال 2001 منتشر شد. همچنین در اكتبر 2001 با توجه به تبحر او در رویكرد زیبایی‌شناسانه، سردبیران مجله دیجیتال ایمیجینگ ( DIGITAL IMAGING ) یكی از تصاویر وی را با عنوان مانسون (موسم باران) جهت تقدیر و تجلیل از هنرمندان نوپای دیجیتال انتخاب و چاپ كردند. در یك مقاله چهار صفحه‌ای نیز در مجله پترسنزفتوگرافیك( PETERSEN’S PHOTOGRAPHIC ) ، عكاسی امپرسیونیستی و شیوه تكنیكی پل السون بررسی شده و مورد تقدیر قرار گرفت.





    سال 2005 برای او اعتبار بیشتری در مجله گریت آوت‌پوت ( GREAT OUTPUT ) به همراه آورد. در شماره ماه مه، یكی از گزارش‌های تصویری او از چین، به عنوان عكس روی جلد انتخاب شد و داخل مجله نیز در یك مقاله چهارصفحه‌ای مفصلا درباره هنر وی سخن گفته شد. آثار او همچنین موضوع یك گزارش دوصفحه‌ای در شماره ژوئن 2005 مجله استودیو فتوگرافی اند دیزاین ( STUDIO PHOTOGRAPHY & DESIGN ) قرار گرفت. وی دو سالپیاپی (2004 و 2005) در روز یادبود قربانیان جنگ در نیویورك در نمایشگاه هنر در فضای باز میدان واشنگتن در گرینویچ‌ویلیج حضور داشت و برنده جایزه چشم‌انداز (LANDSCAPE AWARD ) شناخته شد.پس از آن از طرف یك مجله هنری در مصاحبه‌ای متفاوت از پل السون خواسته شد تا درباره آنچه كه او به عنوان منبع الهام ابداعات قابل توجه خود می‌شناسد، توضیح دهد و او گفت:
    "بسیاری از به یاد ماندنی‌ترین لحظات زندگی ما از گذراترین نمونه‌های آن نشات گرفته است – یك سفر خاطرات سایه‌روشن، یك گالری از تصاویر و صداهایی كه با احساسات ما در آن لحظه مرتبط است. من خوشبختم كه گفته می‌شود قادرم با تصاویرم این لحظات را مرتبط سازم و این ارتباط برای من ارزش بسیار زیادی دارد." و البته با توجه به فهرست رو به افزایش تحسین‌كنندگان وی این اتصال حقیقتا با‌ارزش است.به نظر پل السون، قابلیت او برای خلق و كنترل تمام مراحل یك تصویر از ابتدا تا انتها، یكی از ارزشمندترین جنبه‌های فناوری دیجیتال است. او نمونه‌ای بزرگ از كسی است كه كارش را بازآفرینی كرده و در این راه موفق بوده است.





    حرفهای پل السون درباره سفرها و آثارش:
    زمستان سال 2001، دوازده تا از آثار من در ابعاد 60*40 در كافه‌ای در محله سوهوی نیویورك روی دیوار رفت. یك گروه از مقامات عالی‌رتبه از وزارت فرهنگ چین كه بی‌خبر در محله گردش می‌كردند، برای ناهار دركافه توقف كردند و نتیجه این شد كه چند ماه بعد یك دعوت رسمی برای سفر و گردش در چین و سخنرانی و نمایش آثارم در پكن دریافت كردم.
    چین سرزمینی پهناور با چشم‌اندازهایی بی‌كران و عاری از دخالت انسانی است. ده‌ها هزار مایل مربع در ناحیه‌ای كه یك گام بلند به عقب و به سمت عصری است كه كمتر آمریكایی می‌تواند آن را درك كند. از اوج و فرود شن‌های صحرای سینگ‌یانگ كه بی‌وقفه در طول جاده باستانی ابریشم و در صحراهای شمال غربی حضور دارند، تا علفزارهای داخلی مغولستان كه با ریتم مقطع بادهای سیبری همراه‌اند؛ از قله‌های تبت و تندبادهای بی‌امان زمستانی در دشت‌های منچوری تا سواحل شرجی و مالاریازده چین جنوبی.
    تكنیك‌ها
    مجموعه سفرهایی با قرمز در ونیز شروع شد. هرچند آن موقع نمی‌دانستم تبدیل به یك مجموعه خواهد شد. یك روز قایقرانی را زیر پل دیدم كه تلاش می‌كرد خود را از رگبار سیل‌آسا نجات دهد و مردم روی پل نیز از هر دو طرف هجوم می‌بردند تا سرپناهی بجویند. از طرح تاق ‌مانند پل خوشم آمد و نیز از قایقران كه می خواست از هجوم باران به داخل قایق جلوگیری كند.منتظر شدم تا ببینم اقبال چه برایم فراهم می‌كند. شكستی در ابرها به وجود آمد و باران كمی كند شد. چند بارقه نور ساختمان صورتی پس‌زمینه را روشن كرد. سرانجام خدایان عكاسی دست به كار شده بودند، اما هنوز از زئوس خبری نبود! به انتظار ادامه دادم، اما بدبختانه همچنان كه شدت باران كم و زیاد می‌شد، مسیر پل هم شلوغ‌تر می‌شد. منتظر یك حركت منحصر به فرد و باشكوه بودم. زنی با چتر سیاه عبور می‌كرد. اما این صحنه به نظر زیادی محزون و غمزده می‌آمد، با بارانی كه می‌بارید، آسمانی كه از رعد و برق روشن می‌شد و دیوارهای تیره‌ای كه به پل منتهی می‌شد. باز هم لازم بود كه فتوشاپ وارد عمل شود.از میان همه تركیب‌هایی كه می‌‌شد فراهم كرد، بیش از همه عكس با چتر قرمز را دوست داشتم. به همین منظور با فیلترهای مختلفی كار كردم و از جلوه‌های نرم‌افزاری كمك گرفتم و بازنمایی‌های جورواجور دیجیتال و چندین ساعت بعد سفرهایی با قرمز شكل گرفت.




    سفرهایی با قرمز، ونیز
    دفعه بعد، وقتی كه عكس سفرهایی با قرمز، پل سنترال پارك را می‌گرفتم، به چیزی با یك نقطه از رنگ نیاز داشتم. مدتی چندین شات را كه می‌توانستند تصاویر خوبی باشند تجسم كردم، به شرط آن كه طبیعت با من یاری می‌كرد كه كولاك برف را در عكس‌هایم داشته باشم.
    به نظر می‌رسید كه مناظر شهری پوشیده در هاله‌ای از سفیدی ممتد چرخان، می‌تواند پسزمینه كاملی برای عكسی از حالت تنهایی باشد. خوشبختانه طبیعت با من یاری كرد و با یكی از آن طوفان‌های نادر در نیویورك‌سیتی مواجه شدم، درحالی كه تمام شب تا صبح برف می‌بارید. من در نیوجرسی زندگی می‌كنم، بنابراین ساعت 5 صبح بیدار شدم تا به اتوبوسی كه مرا به میدان تایمز می‌برد،‌ برسم. حدود 2 مایل به سمت جنوب رفتم تا به سنترال‌پارك برسم، یعنی جایی كه عكس را گرفتم.خوشبختانه همسرم به تمام شیفتگی‌های من میدان می‌داد و مهربانانه پذیرفت كه نقش رنگ قرمز را بازی كند. ما درست موقع طلوع آفتاب به پارك رسیدیم و یك ساعتی تمام پارك انگار فقط مال ما بود. آن وقت صبح كمتر روح شجاعی پیدا می‌شد كه در آن سرمای سوزان به پارك آمده باشد. بنابراین پس از گرفتن عكس‌های موردنظر، به كمك فتوشاپ، برف‌های دست‌نخورده را به صورت لگدكوب شده و دارای ردپاها نشان دادم. تصویر پل یكی از عكس‌های متعدد بود كه آن روز در پارك گرفتم. دوتای دیگر توسط " گرافیك د فرانس" خریداری شد تا به صورت پوستر منتشر شود و مقاله‌ای هم درباره مجموعه سفرهایی با قرمز در مجله پاپیولار فتوگرافی به چاپ رسید.




    سفرهایی با قرمز، پل
    همسرم نقش خیره‌كننده‌اش به عنوان قرمز را ادامه داد. چنانچه قبلا كشف كرده بودم، تصاویری كه بیش از همه دوست داشتم، آنهایی بودند كه از نظر مفهومی كامل بودند و به این ترتیب نیاز به تمركز بیشتری در كار فتوشاپ روی آنها بود. در این عكس یك لایه مه اضافی روی نواحی اصلی عكس اضافه كردم و از منوی لولز برای تغییر تنالیته درختان استفاده كردم و كمترین جلوه‌ها را اعمال كردم. این تكنیكی است كه آدم را درگیر می‌كند، اما دریافتم كه مهمترین نكته میانه‌روی در استفاده از این تغییرات در عكس است.
    برای من مهمترین جزء و یگانه عنصر، نظریه‌ای است كه هر عكس با خود همراه دارد. غالبا، حتی این مناظر طبیعی خاطره‌انگیز هم نیاز به یك نقطه‌نظر دارند، چیزی كه ارتباط ایجاد كند، ذهن بیننده را لمس كند و یا او را به سمت تصویر بكشاند. این عنصری ضروری برای هر عكس موفق است. در غیر این صورت عكس فقط ثبت موقتی یك لحظه غیرقابل تشخیص و فاقد زندگی است.در پایان می‌خواهم به نقش ایده در هنر اشاره كنم. زمانی كه غرق در یادگیری فتوشاپ بودم و به طرز محسوسی درگیر آن شده بودم، اهمیت زیادی برای توانایی‌های فرضی كامپیوتر و نرم‌افزارهایش قائل می‌شدم تا اینكه دریافتم كه می‌توانم به سادگی ایده‌های خودم را به كامپیوتر داده و با مقدار منصفانه‌ای صداقت، همان را از چاپگر تحویل بگیرم.
    دریافتم كه درست مثل هر تلاش هنرمندانه دیگری، این ایده من است كه بیشتر به حساب می‌آید. دوستان، عكاسان و آنهایی كه عكس‌های مرا خریده‌اند، وادارم كردند كه تدریس كنم یا حداقل یك كلاس داشته باشم، هرچند من معتقد نبودم كه به قدر كافی معلومات داشته باشم كه به دیگران انتقال دهم. اما حقیقت قضیه این است كه مهم نیست چقدر زمان مصرف كنید و به چه شیوه‌ای بیان كنید، آنچه به ویزور و مونیتور منتقل می‌شود، آن چیزی است كه فقط برای چند لحظه قلب شما و چشم ذهن‌تان را به حركت درآورده است. این دوربین، كامپیوتر و یا نرم‌افزار نیست كه تصویر را می‌سازد. همانطور كه كاغذ، قلم و یا ماشین تحریر نیستند كه یك قصه به ‌یا دماندنی را می‌نویسند. مهم نیست چقدر از ابزار استفاده می‌كنید. كافی است بدانید كه بدون ایده، كار تبدیل به یك تفاله خواهد شد.

    ترجمه: شیرین حكمی
    سایت پل السون: elson.cc
    منبع: apameh.com

  7. #117
    آخر فروم باز Punisher_2008's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2007
    پست ها
    2,318

    پيش فرض

    واقعا عالی بود خیلی استفاده کردم من عاشق عکاسی با گوشی هستم مخصوصا 3.2 مگاپیکسلی ها من خیلی از گوشی های 3.2 رو داشتم مثل u600 k810 n73 5610 d900 واقعا به این پی بردم عکاس بودن و مهارت در عکاسی خیلی مهمتر از دقت دوربین هست من از ماطلاب شما نهایت استفاده رو بردم و تا چند روز دیگه با رعایت کردن مطالب شما عکس هایی میزارم

  8. #118
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض عكاسی از برف



    با فرا رسیدن فصل برف و بارش اولین برف جدی در تهران، مناسب دیدم باز هم نكاتی در مورد عكاسی از منظره برفی بنویسم. هیچ چیز ناامید كننده تر از خراب شدن منظره برفی زیبا بخاطر تنظیم نادرست نور در اثر سفیدی بیش از حد منظره برفی نیست. در اینجا چند راه برطرف كردن این مشكل را بررسی می كنیم. برف از لحاظ روشنایی حدود 5/1 تا 2 گام روشنتر از خاكستری 18% كه روشنایی متوسط مورد انتظار دوربین دیجیتال شماست، می باشد. بنابراین هنگامی كه از یك منظره با میزان بالایی از سطوح پوشیده از برف عكس می گیرید، نورسنج دوربین كه متأسفانه بخودی خود فرقی بین برف و آب و شیشه قائل نیست، به سادگی نور را در حدود خاكستری متوسط تنظیم می كند. بنابر این عكس خراب می شود. هر چند امروزه دوربین های دیجیتال با نور سنجهایی مجهز به نور سنجی مؤثر ماتریسی و چند ناحیه ای عرضه می شوند، ولی حتی بهترین آنها هم نمی تواند با مقادیر زیادی از سطوح برفی درخشان در صحنه براحتی كنار بیاید. راه حل مشكل آسان است. از یك نورسنج دستی استفاده نمایید.



    گوی نیمه شفاف نورسنج، نوری را كه روی آن می افتد اندازه می گیرد. گوی را در همان نور مربوط به سوژه قرار دهید تا نور درست سوژه را به دست آورید. Iso دوربینتان را تنظیم نمایید اگر شما نورسنج یا سرعت شاتر را حدود 5/1-2 گام پایین تر قرار داده اید، نورسنجی شما درست خواهد بود. (مثلاً به جای حساسیت 100 از حساسیت 32 استفاده نمایید.) از جبران نوری استفاده نمایید. اگر دوربین شما دارای امكان تنظیم جبران نوری است آن را در حدود 5/1-2 گام نور اضافه (مثبت) تنظیم نمایید. البته نور تمام مناظر برفی برابر نیست، بنابراین استفاده از محدوده بندی (Bracketing) برای كارهای حساس یك ضرورت است. همچنین در بسیاری از صحنه ها همانند منظره فوق، شما می خواهید كه برف كمی از حالت طبیعی تیره تر باشد تا الگوی سطح آن را نشان دهید، در این صورت جبران نوری را بیشتر از 1 تا 5/1 گام انتخاب نكنید.

  9. #119
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض چگونگی عکاسی از ماه



    ماه از جهت های گوناگون آسان ترین جرم آسمانی برای عکاسی است . سطح ماه دارای جزئیات بسیار زیادی است که شما می توانید از آنها عکس بگیرید .عکاس و عکاسی از ماه همیشه برای ما هیجان انگیز بوده است .در این مقاله به شما خواهیم گفت که چطور با استفاده از وسایلی ساده از ماه عکسهای زیبایی تهیه کنید .
    لنز و سایز عکس
    برای عکاسی از ماه شما به یک لنز تله و یا یک تلسکوپ نیازمندید . لنزهای معمولی دوربینهای شخصی، نمی توانند به خودی خود تصویر بزرگی از ماه به دست آورند و جرئیات ماه در این عکس ها قابل مشاهده نیست . اندازه ی تصویر ماه روی فیلم به فاصله ی کانونی لنز بستگی دارد و از فرمول روبه رو به دست می آید :
    اندازه ی عکس روی فیلم = 110÷ فاصله ی کانونی لنز برای یک نتیجه ی تقریبی می توان اندازه ی تصویر ماه را یک صدم فاصله ی کانونی در نظر گرفت .
    جدول زیر اندازه ی تصویر ماه را که با لنزهای مختلف بدست می آید، نشان می دهد . هم روی فیلم و هم روی اندازه ی 15 برابر شده ی عکس .



    بیایید فرض کنیم شما از یک لنز 35 میلیمتری با فاصله ی کانونی 50 میلیمتری استفاده می کنید . در این صورت ماه ِ شما تنها 0.5 میلیمتر قطر خواهد داشت . حتی اگر آن را در بیشترین اندازه ی خودش بزرگ کنید ( 25×16) ماه به قدری کوچک است که اصلا جزئیاتی روی آن مشخص نخواهد بود . بنابر این شما باید از لنزهای بلند تله استفاده کنید . مثلا یک لنز 400 میلیمتری به شما تصویری به قطر 3.6 میلیمتر می دهد که در بزرکترین اندازه ی عکس به 54 میلیمتر می رسد . اما شاید این هم برای نشان دادن جزئیات ماه کافی نباشد .همچنین شما می توانید برای افزایش بزرگنمایی ازteleconverter استفاده کنید که می تواند بزگنمایی را 2.3 برابر و یا بیشتر افزایش بدهد . اگر بر روی یک لنز 400 میلیمتری یک teleconverter دوبرابر کننده نصب کنید فاصله کانونی خود را به 800 میلیمتر افزایش داده اید که برای عکاسی از ماه به همراه جزئیاتش بسیار خوب است . البته بهتر است که تا می‌توانید از لنزهای با فاصله‌ی کانونی بزرگتر استفاده کنید .

    چگونگی استفاده از لنز تله در اینجا چند نکته وجود دارد که به هنگام استفاده از این گونه لنزها با به آنها توجه داشته باشید .



    1- حتما از پایه‌ی دوربین استفاده کنید و حتی الامکان از تماس مستقیم دست با دوربین خودداری کنید تا از لرزشهای احتمالی دوربین جلوگیری شود. حتی در عکاسی با زمان نوردهی بسیار کوتاه تماس مستقیم دست با دوربین کار ماهرانه‌ای نیست

    2- لنز خود را در صورت امکان روی f/5.6 و یا f/8 قرار دهید بخصوص اگر ازteleconverter استفاده می کنید .

    3- در صورت امکان برای کاهش اثر خطاهای رنگی از فیلتــر زرد استفاده کنید

    4- به دقت فوکوس کنید . فقط لنزتان را روی حالت بینهایت قرار ندهید و سریع عکس بگیرید . قرار دادن لنز روی حالت بینهایت ممکن است باعث شود که لنز گرمای انبساط را به درون خود راه دهد و یا دیگر چیزهایی که باعث ایجاد خطا در عکس می شوند . استفاده از یک teleconverter به خاطره بزرگنایی که دارد ممکن است ایرادات را بهتر به شما نشان دهد .

    5- به یاد داشته باشید که در استفاده ازteleconverter باید دریچه‌ی دیافراگم دوربین را با توجه به آن تنظیم نمود. مثلا اگر در لنز 100 میلیمتری اگر f/8 مناسب باشد در 200 میلیمتری f/16 قرار می گیرد . 6- اگر نمی‌توانید از ماه در ابعاد بزرگ عکس بگیرید می‌توانید از هلال ماه کمی بعد از غروب خورشید که هوا مقداری روشن است به همراه درختان بلند و .... عکسهای زیبایی بگیرید. حتی می‌توانید از ستاره‌هایی که گاهی به ماه نزدیک می‌شوند استفاده کنید و یا با ماه یک عکس دونفره بیندازید .

  10. #120
    حـــــرفـه ای karin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    Far away from here
    پست ها
    3,028

    پيش فرض ریتم در عکاسی

    وجود وزن در طبیعت خلقت از حرکات تنفسی و تپش قلب انسان و تکرار شب و روز به علت گردش موزون و وجود ریتم محسوس است. ریتم در هنرهایی چون موسیقی، شعر، نقاشی و عکاسی از اهم کار هنرمند محسوب می‎شود.



    ۱) انگلیسی آن Rhythm است که ریشه‎ی فرانسوی دارد.
    ۲) دهخدا توالی ضربات آهنگ که برای موزون کردن نوای موسیقی به کار می‎رود.
    ۳) آریان‎پور وزن، عبارت قافیه‎دار و آهنگ موزون.
    ۴) ریتمیک در بحث وزن شعر مطرح است: به معنی آهنگین
    ۵) لاروس در تمام هنرهای زمانی و فضایی مانند موسیقی، رقص، شعر، حجاری، معماری، نقاشی و سینماتوگراف وزن موجود است.
    ۶) حسین‎علی ملاح (موسیقی و شعر) در طبیعت هم به صورت‎های گوناگون این انتظام را احساس می‎کنیم: ضربان قلب، وجود قرینه‎ها، بازی رنگ‎ها و حرکت موزون آن‎ها از بی‎رنگی تا پررنگی، وموارد دیگر همه و همه واجد انتظامی‎ست که از خصایص وزن است. شکستن این انتظام و درهم ریختن این توازن و آمیختن وزنی با وزن دیگر و ویران کردن وزن‎های طبیعی توسط هنرمندان بزرگ در واقع، آفریدن طبیعتی مضاف بر طبیعت است و یا «مشاهده‎ی طبیعت از خلال سرشت و طبع شخصی‎ست» (- امیل زولا).
    ▪ دیوان شمس تبریزی:
    نوعرسان چمن، چون وَرد و ریحان و سمن
    بنواخته در تن ت تن یرلی یلی، یرلی یلی
    تن تن تنن تن تن تنن، می‎گوی چون مرغ چمن
    یا چون اویس اندرقرن، یرلی یلی، یرلی یلی
    این آهنگ موجود در شعر مولوی با برخی واژه‎های نامفهوم، نشان از این است که وزن و ضربات آهنگین در لحن او نفوذ ژرفی داشته است و برای تنظیم شعر و قافیه‎اش با هیچ مشکلی روبه رو نبوده است. بر بنیاد شعر او آهنگ هم چون پوستی‎ست که خود به خود به جوش آمده و مفهوم شعر او را به پیش می‎برد.
    ۷) مهدی ستایش‎گر (فرهنگ موسیقی)
    ▪ وجود وزن در طبیعت خلقت از حرکات تنفسی و تپش قلب انسان و تکرار شب و روز به علت گردش موزون و وجود ریتم محسوس است. ریتم در هنرهایی چون موسیقی، شعر، نقاشی و عکاسی از اهم کار هنرمند محسوب می‎شود. کلیه میزان‎های موسیقی که از ضربات و به قول قدما از نقرات تشکیل می‎یابند از عوامل کوچک و بزرگ سازنده‎ی ریتم محسوب می‎شوند. ریتم امروزه مبحث لاینفکی از موسیقی و مانند دیگر بخش‎های موسیقی از ویژگی‎ها و اصطلاحات مخصوص به خود برخوردار است. مانند تقسیمات مختلف ریتیمک و سرعت و آهستگی ریتم، حرکات صعودی و نزولی ریتم، تأکیدها، تضاد در ریتم، عناصر تشکیل دهنده‎ی ریتم، سکوت‎ها، سنکپ، ضد ضرب‎ها، و قرینه سازی در ریتم و بسیاری از مطالب دیگر که این بخش مهم از موسیقی را تشکیل می‎دهد. در حقیقت ریتم پایه و استخوان بندی موسیقی و ضربه‎های اصلی موسیقی به هم‎راه تأکیدهای‎شان سازنده‎ی ریتم در موسیقی‎ست.
    ▪ وزن تناسبی محسوس از تقسیم زمان (فضا) در نغمه‎های موسیقی‎ست (میزان از واژه‎ی وزن است) که از ایام دور مورد نظر بوده و در متون موسیقی تأکید به رعایت آن شده است: «... بی‎وزن مگوی و چنان مگوی که سرود جایی دیگر بود و زخمه جای دیگر» (قابوس نامه)
    ▪ وزن احساس حرکت یک قطعه موسیقی‎ست.
    ▪ وزن عبارت از توالی ضربات آهنگ است که برای توازن صدای موسیقی به کار می‎رود. ضرب یک قطعه موسیقی‎ست که از اجتماع چند امتداد مختلف در تحت انتظام مخصوصی حاصل می‎شود، و نظم تناسبی‎ست در زمان یا بین کشش‎ها. تناسب اگر در مکان واقع شود آن را قرینه و اگر در زمان واقع شود وزن نامیده می‎شود.
    ▪ انواع وزن‎ها در موسیقی
    ـ وزن زورخانه‎ای : وزن‎های متعددی در یک دست ورزش زورخانه موجود است و نزدیک به ۳۰۰ پایه ریتم را در بر می‎گیرد که در دوازده دست این مقدار به ۳۶۰۰ پایه ریتم می‎رسد.
    ـ وزن ساده : وزنی که به سادگی شناخته می‎شود. مانند دوضربی، سه ضربی، چهار ضربی و...
    ـ وزن سبک : وزنی نشاط آور و تحرک انگیز مانند وزن شش هشتم. حسین‎علی ملاح¬ وزن سبک و تند برای تجسم شادی و یا حالت تحرک و بی‎خیالی‎ست.
    ـ وزن سنگین : وزنی با فواصل دور دارای وقار و متانت مانند وزن شش چهارم که در هر میزان شش سیاه به اجرا درمی‎آید. حسین‎علی ملاح¬ وزن فراخ و سنگین برای بیان احساس غم و اندوه و یا حالت وقار و یا بیان اندیشه‎های عرفانی‎ست. معمولا قطعاتی مانند مارش و سرود را در وزن‎های دو ضربی و چهار ضربی می‎نویسند .
    ـ وزن شکسته : دو وزن پنج و هفت ضربی متشکل از پنج سیاه (مرکب از دو ضرب و سه ضرب ) و هفت سیاه (مرکب از چهار ضرب و سه ضرب ).
    ▪ حسین‎علی ملاح شعر مانند هر پدیده‎ی دیگر، برونی دارد و درونی. صورت برونی آن وزن کلام است و این وزن خود عامل بازشناسی شعر از داستان و موسیقی‎ست. شعر سخنی‎ست موزون و داستان کلامی‎ست بی‎وزن. و موسیقی لحن و وزنی‎ست بی‎سخن.
    عکاسی به دلیل متأخر بودن‎اش نسبت به هنرهای دیگر، کاربرد ریتم را از موسیقی و از این قبیل به عاریت گرفته است. برای شناخت درست و منطقی از کاربرد ریتم ناچاریم کاربرد و تعریف آن را در هنرهای قدیمی‎تر را روشن کنیم. آن چه از تعاریف بالا برمی‎آید این است که آهنگ یا وزن موجود در ریتم‎های هنرهای دیگر پوششی‎ست برای زیبا و جذاب کردن موضوع یا مفهوم. اما در موسیقی این گیرایی وزن و آهنگ جای‎گاهی بیش از آن چه به نظر ساده می‎آید است. پرهیز از هرگونه ساده‎انگاری در بحث‎های ریتم و آهنگ، ما را از گرفتاری بی‎ثمر و نامفید ترکیب‎بندی‎های عکاسی رها خواهد ساخت.
    آن چه در موسیقی (صدا در فواصل زمانی) هم چون اساس آن قلمداد می‎شود در عکاسی، نور اساس این هنر است. نور ترکیب‎ها و تونالیته‎های گوناگونی را به وجود می‎آورد که به اثر هم ژرفا و هم بافتی چشم‎نواز می‎دهد. چشمان عکاس هم چون گوش‎های موسیقی‎دان تیز و جست‎وجوگر است. بدون نوری مناسب اثر آفریده شده دارای سطحی تخت و یک‎نواخت خواهد بود که به موضوعی انتزاعی نزدیک خواهد بود. پس «ژرفا» برای تولید اثری خوب و پسندیده حرکت چشم را سطحی تخت به درون می‎کشد. پرسش اساسی چنان که مطرح شد این است که آیا ریتم در عکاسی از فواصل زمانی به اندازه‎ی فواصل مکانی بهره‎مند می‎شود یا نه؟ یا به عبارتی، آیا فواصل زمانی منظم در به وجود آمدن ریتم یا اصطلاحا بافت در عکاسی نقشی دارد یا نه؟ و پرسش دیگر: ریتم تعریف شده در هنرهای دیگر چه تعریفی در عکاسی دارد؟ آیا می‎توان بافت یا شکل تعبیر کرد؟
    - ریتم عبارت است از نسبت اجزای مورد نظر. این نسبت می‎تواند از نظر کوچک شدن گزیده شود و یا این که اختلاف در تونالیته‎های اجزا این نسبت را روشن کند. پرسپکتیو به وجود آمده در ریتم ناشی از این است که نسبت اجزا رفته رفته کوچک‎تر یا بزرگ‎تر شده است.
    در هر اثر باید مورد یا نشان ریتم روشن شود. ممکن است در اثری به هیچ ریتمی اشاره نشده باشد. پس از روشن شدن مورد ریتم مشخص می‎شود که اهمیت این ریتم تا چه اندازه به مفهوم اثر یاری رسانده است. گاهی ریتم حرف اول و آخر عکس است و گاهی به موضوعی کمک می‎رساند.
    سطح تخت در برخی عکاسی‎های انتزاعی ژرفا را از دست می‎دهد. در این صورت، ریتم آفریده شده خود موضوع خودش است. ریتم به حرکت چشم بر روی اثر کمک می‎رساند. در این صورت هم چون نشانی برای موضوع عمل می‎کند و اهمیت فی‎نفسه‎ی خود را از دست می‎دهد.


    منبع: tabrizfoto.blogfa.com

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •