تبلیغات :
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا تناسخ از نظر عقلانی قابل قبول است ؟ ( دلیل خود را بیان کنید )

راي دهنده
37. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بله

    7 18.92%
  • خیر

    26 70.27%
  • نمیدانم

    4 10.81%
صفحه 12 از 16 اولاول ... 28910111213141516 آخرآخر
نمايش نتايج 111 به 120 از 152

نام تاپيک: تناسخ چیست؟

  1. #111
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض

    سلولهای مغزی نمیتونه ظرف دانش باشه چون دانش مادّی نیست چون حجم و وزن و ابعاد و سایر خواص مادّه رو نداره پس ظرفش هم مادّی نیست.
    البته ممکنه گفته بشه که امواج مغزیه، ما هم میگیم عیب نداره اینجا نامگذاری فرق کرد، شما اسمش رو امواج مغزی میذاری ما اسمش رو روح میذاریم. در نامگذاری که مناقشه ای نیست. ولی به هر حال یه چیزی هست حالا یا روح یا امواج مغزی.
    دانش کاملاً پروسه پردازش عملی داره (از یادگیری تا کسب). نمیشه صرفاً به هر چیزی که قابل مشاهده نیست بگیم قابل اندازه گیری نیست. در مورد امواج مغزی و روح مقایسه تعجب آوری بود! امواچ مغزی اثبات شده و قابل اندازه گیری و قابل تغییر هست. (یعنی شما با تغییر امواج مغزی یک فرد واکنش های متفاوتی رو ازش شاهد هستین).
    دوست عزیز، شما میخوای ما یه فیلسوف بی نام و نشان و خدا ناباور رو پیشوای خودمون قرار بدیم؟!
    چرا باید قرار ندیم؟! یکی از مشکلات برخی تعصب هست، تعصب یعنی پیروی کورکورانه...

    مقوله محبّت و مانند اون از معانی بسیطه هستند (بسیط یعنی اجزا و ترکیب نداره) که مادّی نیست و نمیتونه ظرفی غیر از روح داشته باشه.
    محبت رو به راحتی با FMRI میشه نشون داد و کاملا مادی هست پس اجزاء و ترکیب نداشتنش منتفی میشه.
    درک کردن هم خودش کار روح هست منتها به وسیله مغز، تعقّل میکنه. همه اینها قوای روح هستند.
    درک کردن بخشی از پروسه کسب دانش هست و جواب نقل قول اول رو بخونید. پس در اینجا هم هیچ نیازی وجود نداره که درک کردن رو یه مسله ماورایی بدونیم و به وسیله اون وجود روح رو اثبات کنیم.
    در این تاپیک افکار خیلی از دوستان شکوفا شد. فقط میتونم بگم که واستون متأسّفم.
    شما برای هر فکری که مخالف شما باشه ابراز تاسف می کنی؟؟!! متاسفم برای این طرز فکر متعصبانه.
    اینجا پدرم ایستاده میگه که اینا رو ول کن وقتت رو بیهوده تلف نکن به درست برس!
    امروز کلّی از کار موندیم نتیجه هم هیچ چی.

    در آخر از همه دوستان خواهش میکنم که به معلومات فعلی بسنده نکنن باز هم تحقیق کنید.
    خب این مساله شخصی درون خانوادگی شما هست و یک تاپیک علمی فکر نمی کنم جای مناسبی برای گفتنش باشه!!
    مساله اینه که شما با ذهن باز به بحث نگاه نمی کنید و جواب روشنی هم برای ادعاهاتون ندارید و اصرار دارید بدون و دلیل و مدرک یک ادعا پذیرفته شه!

  2. 4 کاربر از Sara بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #112
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    محل سكونت
    تـــبـــر یــــز
    پست ها
    491

    پيش فرض

    مساله اینه که شما با ذهن باز به بحث نگاه نمی کنید و جواب روشنی هم برای ادعاهاتون ندارید و اصرار دارید بدون و دلیل و مدرک یک ادعا پذیرفته شه!
    اتّفاقاً مسأله دقیقاً همینه که شما فقط به افکار و مطالب فلاسفه منکر خدا توجه کردی و فقط نظر موافق میل خودتون رو خوندی و مطالعه کردی و با این ذهنیت بسته و محدود دارید بحث میکنید،
    باز هم واستون متأسّفم.
    یه مقدار هم نظرات مخالف رو بخونی متوجه میشی که چی به چیه.

  4. #113
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    درود
    دوست عزیز بحث فقط از بعُد فلسفه نیست .
    از دید علمی هم وجود روح رد میشه و طبق نظریات علمی تناسخ هم پایه علمی نداره .
    اصل قضیه اینه که کدام یکی از افراد نظریه درستی رو مطرح کرده . مثلا همین دیدگاه و نظریات دکارت خیلی وقته که رد شده .

    با ابراز تاسف های مکرر برای کاربران و عقاید مخالف نمیشه بحث رو ادامه داد .
    اگه پاسخی برای صحبت های بالا دارین بهتره به اونا بپردازین.
    Last edited by B3HZ@D; 17-07-2013 at 14:29.

  5. 3 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #114
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    محل سكونت
    تـــبـــر یــــز
    پست ها
    491

    پيش فرض

    درود
    دوست عزیز بحث فقط از بعُد فلسفه نیست .
    از دید علمی هم وجود روح رد میشه و طبق نظریات عملی تناسخ هم پایه علمی نداره .
    اصل قضیه اینه که کدام یکی از افراد نظریه درستی رو مطرح کرده . مثلا همین دیدگاه و نظریات دکارت خیلی وقته که رد شده .

    ....
    اگه پاسخی برای صحبت های بالا دارین بهتره به اونا بپردازین.
    اثبات هر کدوم که پایه علمی نداره بر عهده شماست،
    ضمن اینکه دکارت و ابن سینا و غیر اینها هم معصوم نیستند من قبلاً هم روی این تأکید داشتم. هر کدوم میتونند اشتباه داشته باشند. اینها فقط راه تفکّر رو به ما نشون میدن،
    نه اینکه از اینها تقلید کنیم. چون تقلید در اعتقادات روا نیست.


    پاسخ صحبتها رو هم هر زمان فرصت و حوصله داشتم میتونم بدهم. ضمن اینکه بطلان خیلی از مطالب، واضحه و نیاز به پاسخ نیست، برای مثال این سخن جناب امین:

    نمیخام وارد بحث بشم ولی گمان میکنم یه چیزی رو یادتون رفته
    در پست شماره ی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ( پست آخرتون ) فرمودین :
    vs
    پیش ازین در پست شماره ی [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] فرموده بودین ( ظاهرن جمله هارو هم از روی پستهای قبلیتون کپی پیست کردین )
    پی نوشت : از آنجاکه حافظه بخشی از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نیست و هیچ ربطی هم به هیپوکمپس و سلولهای مغزی که sotorage اطلاعات هستند ندارد ( کاش اینطور بود) ، پس باید بگوییم روح شما فراموش کرده بود که قبلن در مورد محدودیت مغز صحبت کرده اید و بر محدودیت مغز دو بار اصرار ورزیده اید :p
    بلی بنده کپی پیست کردم و از حرف خودم هم کپی کردم و این هیچ جا ایراد نیست. منظور من تذکر همون مطلب بود؛
    و امّا مغالطه ای که شما به کار بردید اینه:
    ما یه بار از محدودیّت فیزیکی مغز صحبت میکنیم و اینکه مغز دارای ابعاد محدوده؛ شما آیا در این مطلب شک دارید که هر جسم مادی دارای ابعاد محدودیه؟
    مغز هم به عنوان ابزاری برای ادراک، یک جسم مادّی و دارای ابعاد محدوده.
    و یک بار هم از توانایی مغز در ادراک علوم صحبت میکنیم که روح توسّط مغز میتونه صورتهای بی پایان علمی رو ادراک کنه، ولی این علوم نمیتونه در ظرفی به نام مغز جای بگیره،
    چون اوّلاً ابعاد و سلولهای مغز محدودند و ثانیا جنس علوم از سنخ مادّه نیست تا در مغز مادّی جای بگیره.

    شما بین این دو تا مغالطه کردید. همه حرفهای شما هم به همین ترتیب انواع و اقسام مغالطه رو داره از قبیل مصادره به مطلوب و غیره.

  7. #115
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    یکی لطفن یک خلاصه ای از بحث بذاره و اینکه الان بحث پیرامون چه موضوعی هست.

  8. #116
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    این دوست گرامی جوری صحبت میکنن انگار ایشون دکترای فیزیک و پزشکی و فلسفه و ... دارن و ما همه یه مشت بی سواد کوچه و خیابون هستیم که حتی اکابر هم نرفتیم
    {حذف شد}
    برای همه ابراز تاسف میکنن در حالی اولین نفر برای خودشون باید ابراز تاسف کنن با این درک محدود
    به دیگران میگن مطالعه ندارن و نظرات موافق و مخالف رو مطالعه نکردن در حالی که خودشون حتی نظرات و توصیه های پیشوایان خودشون رو هم یا مطالعه نکردن یا باوری بهشون ندارن
    بحث اصلی تاپیک رو ول کردن رفتن سراغ ابراز تاسف و بی و سرپا خوندن دیگران بعد ادعای عالم و منطقی بودن هم میکنن

    اثبات هر کدوم که پایه علمی نداره بر عهده شماست،
    براتون اثبات شد با مدارک پزشکی و انسان شناختی و علمی ولی شما در خواب تشریف دارین
    هرچند کسی که ادعای وجود داشتن چیزی رو داره باید مدارک و دلایل رو ارائه بده نه کسی که میگه نیست یا نمیدونم که هست

    ضمن اینکه دکارت و ابن سینا و غیر اینها هم معصوم نیستند من قبلاً هم روی این تأکید داشتم. هر کدوم میتونند اشتباه داشته باشند. اینها فقط راه تفکّر رو به ما نشون میدن،
    نه اینکه از اینها تقلید کنیم. چون تقلید در اعتقادات روا نیست.
    دکارت و ابن سینا راه نشون میدن ولی بقیه بی سر و پا هستن
    همون بی سر و پا ها هم راه نشون میدن اگر دنبال پیدا کردن راه باشین نه دنبال سد زدن روی راه

    پاسخ صحبتها رو هم هر زمان فرصت و حوصله داشتم میتونم بدهم. ضمن اینکه بطلان خیلی از مطالب، واضحه و نیاز به پاسخ نیست
    کس که حوصله نداره یعنی دانش نداره و تاب و توان پاسخوگویی درست نداره پس بی حوصله میشه
    دقیقا خیلی از مطالب خودشون باعث بطلان خودشون میشن

    ما یه بار از محدودیّت فیزیکی مغز صحبت میکنیم و اینکه مغز دارای ابعاد محدوده؛ شما آیا در این مطلب شک دارید که هر جسم مادی دارای ابعاد محدودیه؟
    مغز هم به عنوان ابزاری برای ادراک، یک جسم مادّی و دارای ابعاد محدوده.
    و یک بار هم از توانایی مغز در ادراک علوم صحبت میکنیم که روح توسّط مغز میتونه صورتهای بی پایان علمی رو ادراک کنه، ولی این علوم نمیتونه در ظرفی به نام مغز جای بگیره،
    بله کاملا درسته مغز محدوده و همین باعث شده شما در این محدودیت قرار بگیرین که دیگران رو بی سر و پا بنامید
    دقیقا همین حرف شما خودش اثبات دیگه ایه برای رد وجود روح
    شما عنوان میکنید روح نا محدوده و علوم هم نا محدود هست پس علم در روح جای میگیره نه مغز که محدود هست
    ولی به روشنی داریم میبینم که علم افراد کاملا محدوده و هیچکس علمش کامل نیست پس اگر روح نامحدودی وجود داشت که ظرف علم باشه باید علم افراد هم نا محدود میبود که دیگران رو بی سروپا خطاب میکنن

    چون اوّلاً ابعاد و سلولهای مغز محدودند و ثانیا جنس علوم از سنخ مادّه نیست تا در مغز مادّی جای بگیره.
    دقیقا بازم نشون دادید که علم محدود شما وجود روح نامحدودتون رو رد میکنه
    شما در صدها سال پیش موندین و هنوز مغزتون به اندازه سال 2013رشد نکرده که به روشنی بتونین ببینین که علم غیر مادی چطور در مواد مادی جای میگیره
    علم رو اگز حافظه در نظر بگیریم که همین کامپیوتری که دارین باهاش کار میگنین حافظه بسیار بالایی داره حتی خیلی خیلی بیشتر از حافظه یه انسان میتونه داشته باشه
    اگر قدرت تجزیه و تحلیل باشه بازم میتونین ببین ابرکامپیوترهایی با قدرت تجزیه و تحلیل هزاران برابری قدرت انسان وجود دارن
    اگر توانایی یادگیری باشه که بازم روباتها هایی رو میشه دید با دادن یه الگوریتم خاص توانایی یادگیری حل و انجام مسائل خیلی پیچیده رو داشته باشن که حتی انسان رو شکست میدن

    خوشبختانه یا بدبختانه صحبتها و وجود خوده شما دلیل عینی وجود روح نامحدود رو کاملا رد میکنه و لازم به دلایل بیشتر نیست
    هرچند میدونم بازم ابراز تاسف تون شامل حال من میشه

  9. 4 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #117
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    یکی لطفن یک خلاصه ای از بحث بذاره و اینکه الان بحث پیرامون چه موضوعی هست.
    بحث اصلی درباره تناسخ بود که همون حلول چنباره روح در مکانها و زمانهای مختلف در جسمهای مختلف هست
    ولی خب بحث الان کاملا منحرف شده روی بحث اثبات و رد کردن وجود روح
    که دوستان موافق و مخالف وجود روح استدلالاتی اوردن حالا در حد اطلاعاتشون

      محتوای مخفی: ... 

    بعضی دوستان هم فقط دیگران رو بی سر و پا میخونن و پشت سر هم ابراز تاسف میکنن برای دیگران حالا شاید همین هم یکی از دلایلشون باشه!

  11. #118
    حـــــرفـه ای Sara's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Sea
    پست ها
    2,537

    پيش فرض

    اتّفاقاً مسأله دقیقاً همینه که شما فقط به افکار و مطالب فلاسفه منکر خدا توجه کردی و فقط نظر موافق میل خودتون رو خوندی و مطالعه کردی و با این ذهنیت بسته و محدود دارید بحث میکنید،
    باز هم واستون متأسّفم.
    یه مقدار هم نظرات مخالف رو بخونی متوجه میشی که چی به چیه.
    شما این همه پیشگویی رو راجع به روند مطالعه من احتمالا از همون جایی آوردی که روح رو آوردی!! همیشه یه سئوال ذهن من رو مشغول می کرده که چرا شماها وقتی نمی تونید با دلایل علمی ادعاتون رو در بحث با موضع مخالف ثابت کنید یا می گید باید بپذیریم و ثابت شدنی نیست و دانش ما نمی رسه و ذهن بشری به حد لازم توسعه نیافته، یا تهدید می کنید و یا ابراز انزجار و تاسف؟؟!! چرا خیلی ساده ادعاتون رو اثبات نمی کنید؟ انقدر سخته؟ احتمالا خیلی سخته وگرنه با کوششی که من در شماها سراغ دارم اگه کوچکترین دلیل علمی برای ادعاهاتون داشتید قطعاً همگان رو مطلع می کردید! یه سئوال دیگه چرا فکر می کنید کسی که با شما مخالفه حتما نظریات شماها رو به خوبی مطالعه نکرده؟؟؟ اتفاقاً ما به صورت پیش فرض ذهنمون با نظریات شماها رشد می کنه و میشه با درصد بالایی مطمئن بود که به حد قابل قبول و گاهی زیاد از حدی با افکار و عقاید شماها آشنا هستیم. من بر خلاف شما قصد تخریب عقیده ای رو ندارم اما معتقدم با کسی که با بازی با کلمات و موضع از بالا به پایین و توهین آمیز بحث می کنه باید همونطور حرف زد.
    Last edited by Sara; 17-07-2013 at 15:13.

  12. 4 کاربر از Sara بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #119
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    بحث اصلی درباره تناسخ بود که همون حلول چنباره روح در مکانها و زمانهای مختلف در جسمهای مختلف هست
    ولی خب بحث الان کاملا منحرف شده روی بحث اثبات و رد کردن وجود روح
    که دوستان موافق و مخالف وجود روح استدلالاتی اوردن حالا در حد اطلاعاتشون

      محتوای مخفی: ... 

    بعضی دوستان هم فقط دیگران رو بی سر و پا میخونن و پشت سر هم ابراز تاسف میکنن برای دیگران حالا شاید همین هم یکی از دلایلشون باشه!
    البته به نظر من منحرف نشده چون قبل از اینکه بیایم این چیزا رو بررسی کنیم باید ببینم اصلن روحی وجود داره یا اینکه این فقط یک افسانه هست.

    به نظر من روح یک موجود سیمبلیک و افسانه ای هست مثل سیمرغ یا دیو سپید و ... . سازو کار تولد و مرگ نه تنها انسان بلکه تمام موجودات مشخص هست و در این سازو کار روحی تعریف نمیشه.

  14. 4 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #120
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    ضمن اینکه بطلان خیلی از مطالب، واضحه و نیاز به پاسخ نیست، برای مثال این سخن جناب امین:
    تلاش بی ثمر شما برای تحقیر بنده یا دوستانم ، ستودنیست..


    ولی این را بدانید با این شیوه ی گفتمان کنونی تان، هرچه بیشتر تلاش میکنید واقعیت را پنهان کنید ، حقیقت بر همگان بیشتر آشکار میگردد.



    پاسخ صحبتها رو هم هر زمان فرصت و حوصله داشتم میتونم بدهم. ضمن اینکه بطلان خیلی از مطالب، واضحه و نیاز به پاسخ نیست، برای مثال این سخن جناب امین:


    بلی بنده کپی پیست کردم و از حرف خودم هم کپی کردم و این هیچ جا ایراد نیست. منظور من تذکر همون مطلب بود؛
    و امّا مغالطه ای که شما به کار بردید اینه:
    ما یه بار از محدودیّت فیزیکی مغز صحبت میکنیم و اینکه مغز دارای ابعاد محدوده؛ شما آیا در این مطلب شک دارید که هر جسم مادی دارای ابعاد محدودیه؟
    مغز هم به عنوان ابزاری برای ادراک، یک جسم مادّی و دارای ابعاد محدوده.
    و یک بار هم از توانایی مغز در ادراک علوم صحبت میکنیم که روح توسّط مغز میتونه صورتهای بی پایان علمی رو ادراک کنه، ولی این علوم نمیتونه در ظرفی به نام مغز جای بگیره،
    چون اوّلاً ابعاد و سلولهای مغز محدودند و ثانیا جنس علوم از سنخ مادّه نیست تا در مغز مادّی جای بگیره.

    شما بین این دو تا مغالطه کردید. همه حرفهای شما هم به همین ترتیب انواع و اقسام مغالطه رو داره از قبیل مصادره به مطلوب و غیره.
    خیر گرامی ، جستار گفتمان رو دگرگونه نفرمایید.


    شما به طور آشکارا گفتید:

    #1
    ما اصلا از محدودیّت مغز صحبت نکردیم
    که بنده نمونه ی رد کننده ای که خودتان بیان کرده بودید را به پیشگاه جنابعالی پیشکش کردم

    #2
    مغزي که داراي ابعاد و وزن محدود است
    #1 #2


    یک ناهمگونی دیگر میان سخنان شما هم که اشاره کردن به آن، خود موجب پی بردن هرچه بیشتر شما به ناسازگای میان سخنان شماست را یادآوری مینمایم. به ناهمگونی بین بخشهای سخنانتان در #1 و #2 نگاه کنید.


    #1
    شما پیش ازین فرموده اید :

    مغزي که داراي ابعاد و وزن محدود است نميتواند ظرفي براي حقايق بسيط گردد


    در اینجا شما گفته اید که چون مغز دارای اندازه ( چه وزن چه بعد ) ی محدود میباشد ، لذا جای ( ظرف ) کافی برای حقایق ندارد


    #2
    ولی در جای دیگر گفته اید :

    ما اصلا از محدودیّت مغز صحبت نکردیم. فقط این رو گفتیم که سلولهای مغزی نمیتونه ظرف دانش باشه چون دانش مادّی نیست چون حجم و وزن و ابعاد و سایر خواص مادّه رو نداره پس ظرفش هم مادّی نیست.
    در اینجا گفته اید که چون مغز مادی است ، نمیتواند ظرفی برای دانش غیرمادی باشد. ( و البته گفتید که چیز دیگری جز این نگفته اید!!)

    #1 #2

    بالاخره چرا مغز نمیتواند بنمایه ی اطلاعات گردد ؟ ما باید به کدام یک از بخشهای سخنان شما پناه بیاریم ؟ چون مغز مادی است و یا چون مغز محدود است ؟ گرچه بیان میکنید که اصلن از محدودیت مغز سخنی نگفته اید


    +

    برای ما و دیگران هم موجب خرسندی است که ببینیم شما چطور میخواهید با همان استدلالهای همیشگیتان این پرسش بهزاد خان را توجیه کنید؟
    شما که پافشاری بر این نکته داری که ظرفهای مادی نمیتوانند جایی برای چیزهای غیرمادی باشند ، پرسش پایین رو بد نیست که جوابگو باشید به
    طور علمی.


    حالا سوال اینه که طبق این دیدگاه اگر روح از بدن جداست چطور میتونه روی بدن یا رفتار بدن تاثیر بذاره ؟!

    +


    چون اوّلاً ابعاد و سلولهای مغز محدودند و ثانیا جنس علوم از سنخ مادّه نیست تا در مغز مادّی جای بگیره.
    مشکل اینست که شما میخواهید بدانید که آیا علم و دانش یک شی غیرمادی یا مادی است ! علم و دانش همین اطلاعات و دیتا و داده میباشد ، همین بیت ها ، بایت ها ، مگابایت ها و گیگابایتها و.. است که درون هارد درایو یک رایانه جای میگیرد.. که درون مغز انسان جای میگیرد.. مشکل اینجاست که شما تعریف دانش را نمیدانید ( یا بهتر است بگویم میخواهید ندانید). دانش دانستن اطلاعات است. و هنگامی که اطلاعات داریم ( حالا چه در مغز چه در هارد رایانه ) یعنی دانش داریم. دانش تنها یک تعریف وازگانی است دوست گرامی ، نه یک شی روحانی و غیرمادی که تنها جایگاهش روحه!!!

    ما به کامپیوتر دانش نمیدیم، بلکه همانطور که خودتون اشاره کردید «برنامه» میدیم و فرق برنامه با دانش، روشنه. برنامه ها حجم مادّی اشغال میکنند بر خلاف دانش!
    فیلمی که شما درون رایانه تان تماشا میکنید ، یک برنامه است یا اطلاعات ؟ ( نکند علم رایانه را هم نمیپذیرید و پندار میکنید آن فیلم، اطلاعات نیست بلکه برنامه است؟!!) این فیلم درون هارد درایو شما انباشته شده ( حتا برنامه ای که شما به رایانه میدهی ، خود به طور اطلاعات در هارد درایو انباشته میگردد !). در علم رایانه به این میگوییم اطلاعات ( داده یا دیتا ) و وقتی رایانه این اطلاعات را دارد ( بنابر تعریفی که از دانش کردیم ) دانش دارد. ما هم هنگامی که بدست پیوندهای سیناپسی میان-نرونی درون مغز خود اطلاعات داریم، لذا دانش داریم. شما تاحالا اسم نرون و سلولهای مغزی و پیوند سیناپسی که پایگاه نگه داری حافظه مغز هستند رو شنیدی گرامی یا میپنداری این سلولها بخشی بیهوده درون مغز هستند؟


    +



    شما بین این دو تا مغالطه کردید. همه حرفهای شما هم به همین ترتیب انواع و اقسام مغالطه رو داره از قبیل مصادره به مطلوب و غیره.
    بنده هیچ مغلطه ای نداشتم تنها به ناهمگونی میان سخنانتان (#1 و #2 ) که بسیار آشکار بود اشاره کردم. نگریستنی است که شما اشاره به تناقض را مغلطه میدانی و نگریستنی تر اینکه گونه ی آن را هم « [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] » میدانی!! ( دوستانی که با مغلطه آشنایی دارند بهتر پنداره ی سخنم را میدانند ).

    اکنون میخواهم برای شما نمونه ای از شیوه ی درست بکارگیری مغلطه بیاورم:

    بخش قرمز رنگ سخن شما که بدون اشاره به درونمایه ی سخنان من ، انگ مغلطه بر همه ی سخنان من میزنید ، به خودی خود دچار مغلطه ی تکذیب سخنان گوینده می باشد.


    در این مغالطه شخص به جای این که به محتوای سخن بپردازد، به تکذیب و تخطئه گوینده و خاستگاه آن می‌پردازد. منشا این مغالطه این تصور نادرست است که: «امکان ندارد یک عقیده صحیح و مستدل از سوی کسی که دارای موقعیت مناسب علمی و اجتماعی و... نیست، ارائه شود.»

    و باز توجیه های همیشگی شما ؛ ولی بنابر خط دوم این پست بنده ، شرکت پررنگ شما ، کمکی به ماست!!

  16. 6 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •