راهي بسختي ساخته ام
سوي برتر از آنها
كه خود داشته ام
خانه ام خرابست و با وهممم من
چادري افراشته ام
...
راهي بسختي ساخته ام
سوي برتر از آنها
كه خود داشته ام
خانه ام خرابست و با وهممم من
چادري افراشته ام
...
سلامنوشته شده توسط Dianella
ببخشید که اینو میگم ولی
تا حالا جایی دیدین که تو مشاعره
دوتا شعر بخونن و بگن هرکدومو که دوست داشتین ادامه بدین !!!!؟
سلامنوشته شده توسط saye
آره !خيلي جالب نيست ولي خب بعضي وقت ها كمك دوستان بوده!![]()
و اما ((م)):
مرا رها کن
به دشت سرخی
که نیست در او
نشان پایان
به صبح داغی
که های و هوی حریص باد
به هم نریزد سکوت یاران
مرا رها کن
به بال گستر ده ی بهاران
به خلوت آن پرنده ای که
ابا ندارد ز باد و طوفان
مرا رها کن
مرا رها کن
نظري به دوستان كن كه هزار بار از آن به
كه تحيتي نويسي وهديتي فرستي
سلامنوشته شده توسط saye
اگه نظم تاپيك رو بهم زدم معذرت مي خوام.
ولي فكر مي كردم اين مشاعره حداقل فرقش با بقيه اينه كه يه مقدار قوانينش آزاد تره و اجازه ميده گاهي يه شعر كامل رو بنويسي يا گاهي چند تا بيتي رو كه در لحظه به ذهنت مياد و به نظرت زيبا هست رو بنويسي.
به هر حال اين نظر من بود اگه نظر بقيه بر خلاف اينه من همون روال معمول (و بدون انعطاف) رو ادامه ميدم.
موفق باشين و شاد![]()
اينم ادامه مشاعره:
يك حرف صوفيانه بگويم اجازت است
اي نور ديده صلح به از جنگ و داوري
نيل مراد بر حسب فكر و همت است
از شاه نذر خير و ز توفيق ياوري
(حافظ)
Last edited by Marichka; 14-05-2006 at 21:24.
يا رب اندر دل آن خسرو شيرين انداز
که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
شاه را به بود از طاعت صدساله و زهد
قدر يک ساعته عمری که در او داد کند
(آدم وقتي شعر ميخونه يه جورايي احساس آرامش ميكنه)
در شاهراه جاه و بزرگي خطر بسي است
آن به كزين گريوه سبكبار بگذري
سلطان و فكر لشكر و سوداي تاج و گنج
درويش و امن خاطر و كنج قلندري
نوشته شده توسط Dianella
سلام
امیدوارم که از دست من ناراحت نباشید
من با اون قسمت حرفتون کاملا موافقم و اصلا برای همین
این تاپیک رو ایجاد کردم وگرنه همون تاپیک قبلی که بود
اینی که یه شعر رو کامل بنویسیم
و یا اینکه شعری که به نظرمون زیبا میاد و بنویسیم
این خودش زیبایی این تاپیک رو زیاد میکنه
ولی این که برای مشاعره دوتا شعر گفته بشه
به نظر من زیاد جالب نیست
البته من هم قصدی نداشتم
و میدونم که این کار رو به خاطر بچه ها و
یا اینکه تکراری نباشه میکنید
اگه دوست داشته باشید میتونید به این کار ادامه بدید
شما ازاد هستید
من هم فقط نظر شخصی خودمو گفتم
موفق باشید
... اینم برای ادامه مشاعره
ياري كن ، و گره زن نگه ما و خودت با هم
باشد كه تراود در ما ، همه تو.
ما چنگيم: هر تار از ما دردي ، سودايي.
زخمه كن از آرامش ناميرا ، ما را بنواز
باشد كه تهي گرديم ، آكنده شويم از والا "نت"
خاموشي.
آيينه شديم ، ترسيديم از هر نقش.
خود را در ما بفكن.
باشد كه فرا گيرد هستي ما را ، و دگر نقشي
ننشيند در ما.
هر سو مرز، هر سو نام.
رشته كن از بي شكلي ، گذران از مرواريد زمان و مكان
باشد كه بهم پيوندد همه چيز ، باشد كه نماند
مرز، كه نماند نام.
![]()
ما را گذاشتي و برفتي از اين ديار
اكنون چگونه مهر تو از دل برون رود؟
دلايل قوي بايد ومعنوي
نه رگ هاي گردن به حجت قوي
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)