اگر ایرانی هستید از تیم ملی حمایت کنید
- فقط 31 روز دیگر تا جام جهانی باقی مانده است، آقای مایلیکهن! گویا تیم ملی ایران برای شما ارزشی ندارد که اگر داشت، این گونه در چنین روزهای حساسی به آن و سرمربیاش نمیتاختید.
شما که خود در کارنامه مربیگریتان بازیکنانی چون میثم سلیمانی و امیرحسین صادقی را به خاطر «تختهنرد» تا مرز نابودی کشاندید، چطور ممکن است امروز به ناگهان حامی هادی عقیلی شوید و تیم ملی را بکوبید؟! چرا به نظر سرمربی تیم ملی احترام نمیگذارید؟ شما که خوب از پشت پردهها باخبرید و فایلهای صوتی و لیست درآمد بازیکنان به دستتان میرسد، حتماً پشت پرده جدایی هادی عقیلی را هم از تیم ملی میدانید.
آن روزی که تمام مردم ایران را استرس گرفته بود که نکند تفاضل گل تیم ملی مقابل لبنان بالا نرود و در آزادی، اتفاق بیروت بیفتد، خبر داشتید هادی عقیلی چه کرده؟ خبر داشتید که به سرمربی سابق رئال مادرید و تیم ملی پرتغال پیغام داده بود که «یا باید در ترکیب باشم یا همین الان میروم»؟! حتماً خبر نداشتید یا شاید هم خبر دارید و قصدتان فقط «تخریب تیم ملی کشورمان» است. مطمئنیم که خبر داشتید و همین طور خبر داشتید که قبل از بازی رفت ایران و ازبکستان در تاشکند، همین هادی عقیلی وقتی فهمید در ترکیب نیست، در رختکن صدایش را بالا برد تا علی کریمی و جواد نکونام او را ساکت کنند. شما که آبروی دو بازیکن جوان ایران را در تیم ملی امید، آن گونه مقابل میلیونها ایرانی بردید و گفتید سر نماز، صدای تختهنرد بازی کردنشان را شنیدید، چطور ناگهان امروز وکیل مدافع بازیکنی شدید که فقط و فقط به بازی کردن فکر میکرد، نه منافع تیم ملی؟!
آقای مایلیکهن! چطور نادر فریادشیران دستیار همیشگی شما میگوید مقامهای سیاسی باید وارد عمل شوند تا رحمتی به تیم ملی دعوت شود؟! این چه طرز تفکری است که شما و دوست نزدیکتان دارید؟ مگر نه اینکه همیشه هوار کشیدهایم که سیاسیون باید دست از سر تیم ملی و فوتبال بردارند، حالا چطور شما دست به دامن سیاسیها شدهاید که یک بازیکن را به تیم ملی دعوت کنند؟ شاید هم ما اشتباه میکنیم چون کمک گرفتن از مقامهای سیاسی جزو سررشتههای کاری شماست!
آقای مایلیکهن! شما از یک سو دم از مبارزه با بازیکنسالاری میزنید و از سوی دیگر اینچنین از بازیکنان حمایت میکنید. در صف منتقدان امروز تیم ملی، شما هستید و امثال اصغر حاجیلو که میگویند «مربی تیم ملی باید فارسی یاد بگیرد که بفهمد بازیکن چه میخواهد!» او برای آنکه نشان دهد کروش «گوسفند» ماجراست ضربالمثلی میزند و میگوید: «اگر یک گله شیر را گوسفندی راهنمایی کند، کل آن گله، گوسفند خواهند بود و بالعکس اگر یک شیر جلودار یک گله گوسفند باشد، آن گله کلاً شیر هستند.» حالا چرا؟ چون فقط کروش دوست مورد علاقهاش را به خاطر احترام و ارزش دادن به پیراهن ملی، دعوت نکرده است.
اگر این دسته از مربیان ایران چنین موضوع مهمی را درک میکردند که امروز در لیگ برتر، بازیکن شب بازی در اردوی تیمش به مربی «فحش نمیکشید» و فردا در ترکیب قرار نمیگرفت. آدمهایی با این تفکرات همواره نشان دادهاند اگر خودشان بیفتند، همه را میگیرند و پایین میکشند، درست مثل سالی که محمد مایلیکهن با تیم امید ناکام بود و در تلویزیون آن گونه همه را با خود پایین کشید. از امروز فقط 31 روز تا جام جهانی مانده و عجیب است که به جای حمایت و آرامش، آدمهایی هستند که به تیم ملی حمله میکنند؛ آدمهایی که گویا چیزی از شأن و منزلت تیم ملی نمیدانند... که اگر میدانستند حتی درباره لباس تیم ملی حرف نمیزدند. مگر بد است تیم ملی ایران با لباسهایی باکیفیت در جام جهانی بازی کند؟
نه، گویا از نظر این دوستان بد است که گفتهاند «دیدید که چطور بازیکنان به صورت خودجوش علیه این پیراهنها صحبت کردند. وزیر ورزش حرف درست را زد. مشکل از کروش است.» اگر به طرز تفکر شما بود، تیم ملی باید پابرهنه به جامجهانی میرفت تا مضحکه عام و خاص شویم. البته شما که پرونده قطوری از کمک به سقوط دادن تیمهایی چون پیکان، فولاد، گهر و سایپا دارید و مانع صعود پرستارهترین تیم امید تاریخ فوتبال ایران به المپیک شدید، باید هم بدین شکل فکر کنید؛ شما که کارنامه مربیگریتان بعد از جام ملتهای 1996، همه و همه بیانگر قدرت فنیتان است.
این حمله گازانبری شما و منتقدانی را که این روزها بدون توجه به وضعیت حساس تیم ملی، به ایران میتازند، به فال نیک میگیریم. چه؛ همین شما دوستان پیش از 3 بازی آخر مقدماتی جام جهانی، جانفشانی کرده و عرق ملیتان را به تمام مردم نشان دادید. شما که هر جا مصاحبه میکردید از حذف تیم ملی میگفتید و باقیمانده انگیزه یک ملت را از بین میبردید. این بار هم حرفها و انتقادهایتان را که نشانی از کمک ندارد، به فال نیک میگیریم...
خبرورزشی