دردم از یار است و درمان نیـــــز هــــم ...
دل فدای او شد و جان نیــــــــز هــــم ...
![]()
دردم از یار است و درمان نیـــــز هــــم ...
دل فدای او شد و جان نیــــــــز هــــم ...
![]()
ای شط پر شوکت هر چه زیبایی پاک
.ای شط زیبای پر شوکت من
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستاره است
.روشنترین همنشین شب غربت تو؟
ای همنشین قدیم شب غربت من
ای تکیهگاه و پناه
غمگینترین لحظههای کنون
.
.
کمکم کن ، کمکم کن ، کمکم کن
Last edited by M O B I N; 01-03-2011 at 22:07.
پرنده هاي تو قفس همه اسيرن مثل من ... طاقت موندن ندارن ... هاي و واي !!
وقتي كه تنهايي مياد ... ستاره اي در نمياد ... اميد موندن ندارن ... هاي و واي !!
بخـــدا دارم گـم میشم میـون بازی هـات
دیــگه خسته ام کردی تـو با دیوونه بازی هـات
بیــا برگــرد تا یه وقـت نزنــه به سـرم
که دیگـه طاقتــم تموم بشـه رگمـو بزنـم
دستای من سرده ، یعنی که من تنهام
دستای من سرده ، یعنی که پر دردم
چه سخته در جمع بودن ولی در گوشه ای تنها نشستن
به چشم دیگران چون کوه بودن ولی در خود به آرامی شکستن . . .
تا کی دل من چشم به در داشته باشد
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد، که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما، کاش گذر داشته باشد
هر هفته سر خاک تو می آیم و اما
این خاک اگر قرص قمر داشته باشد
این کیست که خوابیده به جای تو در این خاک
از تو خبری چند مگر داشته باشد
رفتی و من آن روز نبودم، دل من هم
تا با تو سر سیر و سفر داشته باشد
برگرد سفر طول کشید، ای نفس سبز
تا کی دل من چشم به در داشته باشد...
باز شب امد و تاریکیها - من و سودایه شب و فکر گرفتاریها
قمیشی هم یه جایی خیلی قشنگ میگه :
تویه این شب غیره گریه - کاره دیگه ای نداریم
هرکی خوابه خوش به حالش - ما به بیداری دچاریم .....
انقدر از زندگی دلتنگ و دلگیرم - که روز مرگ خود را جشن میگیرم
ای چرخ و فلک دوندگی ما را کشت / بر درگاه خالق بندگی ما را کشت
این زحمت روزگار ، این منت خلق ، ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت . . .
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)