تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 117 از 469 اولاول ... 1767107113114115116117118119120121127167217 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,161 به 1,170 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #1161
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    وقتي من و شهريار توي انفرادي بوديم داشتيم صحبت ميكردم كه يهو سوووووووتي دادم !!!!
    بزارين شهريار تعريف كنه
    Last edited by WooKMaN; 30-06-2006 at 23:56.

  2. #1162
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    12

    نقل قول نوشته شده توسط WooKMaN
    وقتي من و شهريار توي انفرادي بودم داشتيم صحبت ميكردم كه يهو سوووووووتي دادم !!!!
    بزارين شهريار تعريف كنه
    اره...ديشب داشتيم من و رامبد با هم چت ميكرديم و ميخنديديدم

    آقاي عزيز ما(رامبد خان) داشتن با دوستشون هم چت ميكردن...من نميدونستم.

    يهو ديديم يه 2 دقيقه اي اين نيست...براش يه !Buzz زدم...آقا..باز من نرسيده بود كه با يه 4-5 خط فحش روبرو شدم.
    !!!!!!!!!!!!!!
    گفتم رامبد....با مني؟؟؟؟؟؟ديدم فقط داره
    گفت داشتيم با رفيقم سئخي ميكرديم...تو كه Buzz زدي.....صفحه تو اومد رو...من هم فكر كردم اون هستش...
    منم نوشتم فحش ها رو....خلاصه هيجي ديگه..يه حال اساسي داد به ما.
    شناس آورد...رامبد بود وگرنه.....آره ديگه...10 برابر بدتر بارش ميكردم.

    ممنونم.

    يا حق

  3. #1163
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    مثل همين باسه من پيش اومد داشتيم با خانم چت ميكرديم كه يكي از بچه ها اومد فحش داد منم فحش دادم ولي اشتب باسه خانم رفت فحش هاي ناجوري هم بود هيچي ديگه پريد ولي حال داد

  4. #1164
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    12

    آقا...ما يه پسر عمه داريم..رفيق 6 ماست تو فاميل.خلاصه

    امروز داشتم باهاش چت ميكردم ...صحبت گوشي شد...اول گفت سيمبيان چيه!!!!!!

    منم بهش گفتم...آقا...چشمت روز بد نبينه..يه چيزي گفت بعدش كه من تركيدم از خنده...

    گفت به درد ايران ميخوره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    من مردم ديگه...فقط اين داغ داغ هست كه دارم مينويسم..

    يا حق

  5. #1165
    پروفشنال shahabmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    New Zealand-Auckland
    پست ها
    687

    پيش فرض

    اين موضوع مال 4-5 سال پيشه.
    آقا دوست داداشم زنگ زد خونه (طرف دكتره) خلاصه داداشه ما هم خونه نبود ؛خيلي محترمانه با هم صحبت كرديم بعد آخرش يارو گفت امري ندارين ؟منم گفتم نه امري ندارم !!!
    بعد از اينكه تلفن رو گذاشتم فهميدم چي گفتم
    داداشم گفت خاك تو سرت كه تو هنوز بلد نيستي حرف بزني

  6. #1166
    آخر فروم باز MR.Punisher's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    None of your Business
    پست ها
    1,711

    پيش فرض

    سلام به بر و بچ
    یه روز خونه یه بنده خدایی بودیم.می خواستم برم تو حیاط اومدم بگم یا الله یهو هول شدم بلند گفتم
    یا علی.دختر یارو هم گفت علی یارت.کلی ضایع شدم.

  7. #1167
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sina818's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    346

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط Man Hunter
    آقا...سوتي دادم اماااااااااااااااام.!

    امروز سر كار بودم...بعد سر و صدا هم زياد بود.من هم داشتم واسه خودم آهنگ ميخوندم...

    اصلا‘‘ هواسم نبود..تو فاز خودم بودم...كم كم همه جا ساكت شد.

    يه جاي آهنگ بود كه بايد داد بزني....منم بلند داد زدم...يهوديدم همكارم,رييس و همه

    گرخيديم....اونها هم هيي نگفتن...بازم سر و صدا شروع شد...اين با ر داشتم آروم ميخوندم...گفتم صدا هم قطع
    بشه..من بازم عادي ميخونم....دوباره مارو جو گرفت و رديم زير آواز اين بار دقيقا‘‘ سر همن جا...صدا قطع شد...
    منم هواسم نبود...يهو گفتم::يا حسين.!!!!!

    ملت رو ميگي..زدن زير خنده(معني رو مه نيمدونسيتن...ولي قيافه من تماشايي بود!).خلاصه...تا آخر كار دنبال معني يا حسين ميگشتن......

    اينم از اين....مگه اين كه خودم تاپيك رو رو پا نگه دارم ديگه....

    يا حق
    آقا خیلی با حال بود دمت گرم

  8. #1168
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    يك روز با دوستم داشتيم مي رفتيم . يك خانوم هم منتظر تاكسي ايستاده بود . مكان و زمانش هم اوج شلوغي بود
    يك باره دامن خانوم سر خورد افتاد پايين . خدا بهش رحم كرد كه مانتو تنش بود !!!

    آي خنديديم به بدبخت .آي خنديديم .

  9. #1169
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    جاتون خالي پارسال تابستون رفتيم با چند تا رفقا كوههاي راميان تو استان گلستان
    چند روز پيشا يكي از همون رفقا گفت : چند ساله كه نرفتم شمال دلم تنگ شده
    گفتم چرا دروغ مي گي پارسال كه با خودمون رفتي شمال
    گفت كجا رفتم شمال
    گفتم مگه با هم نرفتيم كوههاي راميان وسط جنگل چادر نزديم؟
    گفت اونجا كه شمال نبود . اگه شمال بود پس درياش كجا بود !!!

    بسي خنده امد ما را .

  10. #1170
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    2 باره همون دختره:
    دانشجو كه بودم دو تا دوست داشتم به اسم سودابه و سالومه كه هميشه به هم چسبيده بودن . يك روز داشتم دنبال سالومه مي گشتم كه سودابه رو ديدم داد زدم هي دولابه . سادوبه رو نديدي اقا اين پسرها رو بگي زدن زير خنده منم اومدم درستش كنم گفتم هي سولابه دالومه رو نديدي بعدش خودم فرار رو بر قرار ترجيح دادم . از اون روز اسم اون دوتا شده بود دولابه سولابه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •