»» خـبــرها و تـحــولات تــیــم مـــلـــی فــوتــبـــال ایـــران

[avecina.ir]

بابا اینقدر بحث نکنید قطبی نمیشه چون از اقوام شاه بوده

چه ربطی داره مگه؟؟

[saman_dexter]

بچه ها زور نزنید ! فوتبال ما سیاسی و توش بخور بخور زیاده ! هر کی نفوذ بیشتری داره مربی می شه بعد هم مخالفینش اونو می کوبن زمین ! و تیم ملی رو هوا می مونه ! این وسط من و شما هستیم که سرمون کلاه می ره ! بی خیال ! من که برام فرقی نداره ایران بره جام جهانی یا نره ! اگه بخوام توی جام جهانی فوتبال ببینم می رم بازیهای برزیل و انگلیس و اسپانیا رو می بینم که خستگیم در بره نه بازی این فوتبالیست نما ها رو که فقط مردم رو دق می دن !

[s-b]

چه ربطی داره مگه؟؟

من هم خودم تو ربطش موندم
دیگه حتی فوتبال هم سیاسی شده و ازش بهره برداری سیاسی میشه!!!!!!!!

[Pejvak61]

كفاشيان كاره اي نيست و نميدونه كي سرمربي ميشه.

شنيدم كه امروز گفت : شايد كسي سرمربي بشه كه اصلاً كسي بهش توجه نميكنه يا توي ليست نيست.

من فكر مي كنم كه كنايه زده. منظورش اين بوده كه كس ديگري سرمربي رو انتخاب ميكنه و اون بدبخت روحشم خبر نداره.
همش باند بازيه.

من دلم به حال تيم ملي ميسوزه كه بايد دست اين اجانب از خدا بي خبر بيفته كه فقط در فكر پولن. الآن هم فكر ميكنم كه تو فكرن كه كي بيشتر بهشون باج ميده تا اونو بكنن سرمربي.

با اين حال اميدوارم همشو دروغ گفته باشم.
تيم ملي با هركي كه بياد بايد بره جام جهاني.
گور باباي علي دايي و هركي كه تا حالا اومده. فقط تيم ملي مهمه. ما بايد بريم جام جهاني. همين و بس. اصلاً اهميت نميدم اين وسط چه كساني حضور دارن. فقط بريم جام جهاني.

[vahid_civil]

افشین قطبی، امیر قلعه نوعی ، محمد مایلی کهن. بعد از اعلام 3 کاندید جانشینی علی دایی ، ذهن طرفداران فوتبال در ایران مشغول شد.کدام یک از این 3 مربی شایسته نشستن بر نیمکت تیم ملی ایران است؟ مایلی کهن که هنوز خاطرات خوش جام ملتهای 94 را برایمان زنده می کند ، امیر قلعه نوعی که امسال با استقلال صدرنشین لیگ برتر است و یا افشین قطبی با آن محبوبیت فراگیرش؟ براستی کدامیک شایسته عنوان سرمربی گری تیم ملی ایران هستند؟

محمد مایلی کهن
مربی اصولگرای ایرانی ، با اعتقادات شخصی غیر قابل تغییرش هنوز هم کاندیدای سرمربی گری تیم ملی ایران است.بعد از جام ملتهای 94 و ظهور نسلی که مدیون شجاعت مایلی کهن است ، بجز سقوط از او چیز دیگری به خاطرمان نمی آید. شکست با تیم ملی امید ، شکست با تیم سایپا و شکست با فولاد خوزستان.در کنار این کارنامه پر شکست باید جایی برای تجربه جدید حاجی با سایپا و چند برد ابتدایی این تیم باز کرد. پیروزیهای متوالی سایپا این تیم را از قعر جدول خارج کرد تا اشکهای مایلی برابر دوربین ها جاری شود .ولی پیش بینی کارشناسان که موفقیت سایپا با مایلی کهن را متاثر از شوک حضور مربی اصولگرا و تغییرات سیستمی این تیم می دانستند ، به واقعیت پیوست.افت سایپا شروع شد ، باختها و مساویها یکی یکی رسیدند تا باخت در برابر شموشک در جام حذفی که پایان آرزوهای باشگاه سایپا برای پایانی خوش برای این فصل اسفناک بود.

در مورد مسائل تاکتیکی تیمهای مایلی کهن نمی توان حرف زیادی زد.شباهت عجیبی بین فرم فوتبال تیم ملی ایران در جام ملتهای 94 و تیم سایپا در این فصل مشاهده می شود که بیان کننده تفکرات مایلی کهن و دستیار همیشگی اش فریاد شیران است.

2-5-3 سیستم مورد علاقه مایلی کهن است.سیستمی که به اعتقاد او مناسبترین سیستم برای تیمهای ایرانی است.زیرا مدافعین ایرانی بلد نیستند در دفاع 4 نفره خطی وظائف خود را اجرا کنند.در مرود فلسفه هجومی و دفاعی مایلی کهن ، تنها باید شانه ها را بالا انداخت.شاید هم این فلسفه ، استراتژی و تاکتیک بصورت بسیار پیچیده ای وجود داشته باشد که توسط کارشناسان قابل رویت نیست.

بهرحال با توجه به شرایط حال حاضر تیم ملی ایران ، مایلی کهن شاید بتواند تاثیری مشابهه با آنچه در تیم ساپا از خود به جای گذاشت ، بگذارد ولی گزینه مناسبی برای تیم ملی بعد از مرحله مقدماتی نیست.چه ایران از این مرحله صعود کند و چه صعود نکند.مایلی کهن در خوشبینانه ترین حالت می تواند مهمان چند ماهه نیمکت تیم ملی ایران باشد.

امیر قلعه نوعی
مربی سابق تیم ملی ، کاندیدای مناسبی برای این پست به نظر می رسد. هرچند که اگر فرصت مناسب انتخاب سرمربی خارجی بود ، قلعه نوعی جز کاندیداها قرار نمی گرفت ولی در این شرایط شاید ، بتوان روی قلعه نوعی حساب باز کرد.روحیه برتری جویانه قلعه نوعی می تواند شوک مناسبی برای موفقیت تیم ملی در برابر 2 کره باشد.آشنایی او با بازیکنان ایرانی ، شرایط بازیهای بین المللی و جو تیم ملی پوئن مصبت دیگری است که به یرمربی فعلی تیم استقلال تعلق می گیرد. مخصوصا زمانیکه به نتایج این تیم بعد از فصل فاجعه بار گذشته نگاه می کنیم و پیروزیهای پر گل استقلال را مرور می کنیم ، احساس می کنیم شاید او لیاقت این را داشته باشد که دوباره سکان هدایت تیم ملی را در اختیار بگیرد.

امیر قلعه نوعی همیشه با 2-5-3 معروفش شناخته و حتی تحت فشار قرار می گیرد،بعنوان مربی ای که تفکرات سنتی دارد. ولی طرفدارانش نمایش فصل اخیر استقلال را جوابی مناسب برای مخالفان او می دانند.در اینکه سیستم 2-5-3 استقلال ، محدودیتهای فراوانی برای این تیم ایجاد می کند شکی نیست.کافیست به چند بازی اخر این تیم نگاه دوباره ای بیندازید تا متوجه شوید که چرا این سیستم در فوتبال روز دنیا منسوخ شده است. تکیه بیش از حد بر یکی ، دو بازیکن مانند خسرو حیدری و جان واریو باعث شده که تیمهای مقابل استقلال در لیگ ایران کم کم راههای مقابله با برنامه های تهاجمی این تیم را بیابند.

نمایش استقلال در جام باشگاه های آسیا تا به امروز رضایت بخش نبوده است.و الاتحاد و الجزیره نشان دادند که استقلالی که بر اساس تفکرات تاکتیکی امیر قلعه نوعی بنا نهاده شده ، نمیتواند مدعی جیامهای بین اللملی بالشد.انگار این تفکرات تنها در داخل مرزهای فوتبالی ایران ، موفق است.

باید گفت که قلعه نوعی دارای پوئن های مثبت و منفی زیادی است که هر ذهنی را را بخود مشغول میکند.باید به تجربه او با تیم ملی اعتماد کنیم ، یا از تفکرات تاکتیکی سنتی اش بترسیم. با روحیه برتری طلب اش به صعود امیدوار باشیم یا دوباره منتظر تعداد زیادی مربی بدون شرح وظیفه و مسئولیت بر روی نیمکت تیم ملی باشیم ؟

افشین قطبی
دست تقدیر بازهم اورا به یک قدمی نیمکت تیم ملی رساند. افشین قطبی با آن اخلاق و رفتار منحصر به فرد و خواستنی اش در جامعه فوتبال ؛ با آن شور و هیجانش در کنار زمین و با آن معیارهای فوتبال مدرنش بر روی تخته ، آیا برای سرمربیگری تیم ملی ایران شایسته است؟

از جدای او از پرسپولیس ، زمان زیادی نگذسته.قطبی که بعد از قهرمانی و جدایی از تیم ، خیلی زود به پرسپولیس برگشته بود ، خیلی زود هم در برابر مشکلات همیشگی تیمهای بزرگ این فوتبال ، تسلیم شد. حاشیه ها قطبی را از ایران فراری داد ولی در کنار تمام مشکلات این تیم ، نمیتوانیم از ضعفهای قطبی در دومین حضورش در این تیم ساده عبور کنیم.مربی ای که در بخش زیادی از دوران حضورش در فوتبال دنیا ، بعنوان آنالیزور شناخته می شد.در پرسپولیس به این اسلحه مخفی و پر قدرت توجه ای نمی کرد.

او نتوانست پرسپولیس را در فصل دوم حضورش به تیمی بین اللملی تبدیل کند.اشتباهات تاکتیکی اش مخصوصا زمانیکه می دید رقیبان از این اشتباهات بهره مناسبی می برند ، تا روز آخر پا برجا ماند.بطور مثال ، مشکل پرسپولیس در فاز انتقال که موجب شده بود این تیم بعد از دست دادن توپ ، بر روی ضد حملات حریف بسیار ضربه پذیر شود، تا روز آخر حضور قطبی پا برجای بود.

افشین قطبی توان تاثیر گزاری بر تیم ملی را در شرایط کنونی دارد.او میتواند تیم را از لحاظ روحی بالانس کند.می تواند با تغییرات تاکتیک ، تبم را در برابر رقیبان در موضع برتری قرار دهد و آشنایی کاملی با فوتبال ایران دارد. فوتبالی که پرسپولیس قطبی اجرا می کرد ، صاحب معیارهای بود که آنرا به فوتبال روز دنیا نزدیک میکرد.فوتبال فشرده ، فرم های مختلف بازیسازی از انتهای زمین ، فوتبال ترکیبی در یک سوم دفاعی حریف و استفاده از برنامه های مختلف برای رسیدن به گل. ولی در کنار تمام این نقاط مثبت نمیتوان از اشتباهات شخص قطبی در ماههای اخر حضورش در پرسپولیس گذشت.حضور دو کارمو و مارکو که با نظر و اصرار قطبی به پرسپولیس پیوستند ، نقطه تاریکی در کارنامه این مربی بحساب می آید. ولی بهرحای وسوسه حضور مربی بین اللملی و با پرستیژی مانند قطبی بر روی نیمکت تیم ملی ، رهایمان نمی کند.

هر 3 کاندیدا صاحب نقاط مثبت و منفی هستند.داستان مایلی کهن که اتفاقا پر شانس ترین فرد از این جمع است ، از سه نفر دیگر جداست.مربی ای که بهیچ عنوان برای این پست مناسب به نظر نمیرسد. تیم ملی در این برهه زمانی به شوک روانی مثبت احتیاج دارد و هر 3 مربی توان این کار را دارند ولی افشین قطبی از 2 رقیب دیگر خود ، مقبولیت بالاتری در جامعه دارد و این می تواند کلید انتخاب سرمربی جدید تیم ملی ایران باشد.مطمئنا انتخاب قطبی کمترین مقاومت را بین روزنامه نگاران و طرفداران فوتبال ایجاد میکند.

نکته ای جالب در مورد انتخاب سرمربی تیم ملی که شاید دانستنش لازم باشد اینکه معمولا برای انتخاب هر میئولی ، با توجه به شرایط معیارهای مدنظر قرا می گیرد که کاندیداها باید دارای آن معیارها باشند.بهمین دلیل کاندیداهای یک پست معمولا در کلیات شباهتهای انکار ناشدنی با یکدیگر دارند و این تفاوت در جزئیات تفکر آنهاست که موجب تمییز آنها از یکدیگر می شود ولی بعد از اعلام کاندیداهای سرمربی گری تیم ملی ایران ، آنچه کاملا مشهود است مدنظر نبودن معیار از طرف مسئولین تصمیم گیرنده است وگرنه مگر می شود کاندیداهای یک پشت ، 180 درجه با یکدیگر تفائت داشته باشند.یک بار دیگر به تفاوتهای قطبی و قلعه نوعی فکر کنید.
سعید الهویی - سایت گل

[M.etallic.A]

اگه این کار رو نمی کرد اون وقت دیگه کلاش پس معرکه بود که!... توی ایران همه باید این کار رو بکنن... خصوصاً اونایی که از خارج حرفه ای هستن!!!
این جا فوتبال نداره که... اگه اون کار رو نکرده بود اون وقت هر کاری که باهاش می خواستن می کردن...
تقریباً یه چیزی مثل همونی که توی سریال مهران مدیری نشون دادن...
به نظر من که بهترین کار رو کرد...

نگرفتی چی شد. فعلا که کلاه پرسپولیس پس معرکه شد و مجبور شد پول مفت بیت المال رو بده به قطبی که وسط فصل تیمو ول کرد رفت...

بزار یه مثال بزنم برات ... مثل این میمونه که به زن حق طلاق بدی باضافه اینکه مهریه ش رو هم باید بدی... حالا بگو ببینم کلاه کی پس معرکه میره ؟ زن یا مرد ؟

دیگه حتی فوتبال هم سیاسی شده و ازش بهره برداری سیاسی میشه!!!!!!!!

دیگه حتی یعنی چی ؟ خوب معلومه که سیاسی شده... اونم نه تازگیا.. خیلی وقته که سیاسی شده. نه تنها فوتبال بلکه همه چیز سیاسی شده تو این مملکت...

الان علی آبادی و پسرش و دامادش و زنشو دخترشو کلا خانوادگی جمع شدن دارن واسه تیم ملی مربی انتخاب میکنن... کفاشیان و تاج و اینا هم عروسک هستن. فقط منتظرن علی آبادی انتخاب کنه بهشون بگه بعد اینا هم بدو بدو بیان اعلام کنن. نقش روابط عمومی رو ایفا میکنن...

[aluminum]

نه تروسیه، نه قطبی، نه مایلی؛ افندی سرمربی تیم ملی شد
11:56:00 am - 1388/ 1/ 11 : در تاريخعلی باستانی
اندازه فونت :


علی باستانی / خبرگزاری پارس فوتبال

با برکناری علی دایی از مربیگری تیم ملی و در حالیکه مطبوعات ایران در تعطیلات به سر می برند، گمانه زنی ها در مورد جانشینی دایی آغاز شده است که در صدر کاندیداهای جانشین نام افشین قطبی و محمد مایلی کهن بر سر زبان هاست و این در حالی است که خبرگزاری ها از ابراز تمایل فیلیپ تروسیه در ایران خبر داده اند.
اما در این بین یک چیز مورد غفلت واقع شده است. در دست گرفتن سکان تیم ملی برای مربی ای چون تروسیه با توجه به عدم آشنایی با فوتبال ایران یک خودکشی بزرگ است. چه اینکه تیم ملی در کوران بازی ها قرار دارد و زمان لازم برای آشنایی تروسیه با فضای ایران مهیا نیست.
در مورد قطبی هم بهتر است روراست باشیم. اگر قرار بر سرمربیگری قطبی بود، او همان سال گذشته انتخاب می شد نه الان. همگان به یاد دارند مخالفت سازمان با انتخاب قطبی را. بنابراین اگر قطبی انتخاب شود، پروسه پنهان شدن پشت یک نام(مثل علی دایی) کلید خورده است پس انتخاب قطبی نیز توجیهی ندارد.
اما مایلی کهن. به راستی سپردن سکان هدایت تیم ملی بدست حاجی مایلی نیاز به دل شیر که هیچ دل گودزیلا ندارد؟
مایلی در این سالها کجا بوده که قرار است دوباره سرمربی ایران شود؟ آیا قرار است نوستالژی سال 98 برابر قطر، اینبار در تهران و برابر امارات کلید بخورد؟
پس انتخاب حاجی هم محلی از اعراب ندارد این در حالی است که سرمربی محبوب سازمان(قلعه نوعی) هم عنوان کرده که این سمت را نخواهد پذیرفت.
در واقع قرار است فدراسیون با مطرح کردن این نام ها مذاکراتش را بی سر و صدا با گزینه مورد نظرش دنبال کند و او کسی نیست جز مصطفی دنیزلی!
دنیزلی در حال حاضر سرمربی بشیکتاش است و البته چه کسی است که نداند دنیزلی عاشق ایران و سرمربیگری این تیم است و از همه مهمتر اینکه این اواخر با وجود کسب نتایج مناسب با مدیریت بشیکتاش دچار اصطکاک شده است. ضمن اینکه او به عنوان یک مربی خارجی با فضای فوتبال ایران هم به حد کافی آشنا هست و البته نوع بازی تماشاگر پسند پرسپولیس هم کمتر نکته ای است که حتی از ذهن علاقمندان تیم رقیب و سایر تیم ها بیرون رفته باشد.
شنیده ها حکایت از توافق قطعی دارند تا بنا به ملاحظاتی قرار است بعد بازی با سنگال دنیزلی به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی گردد هرچند در فوتبال ایران با قطعیت یافتن موردی باید صبر کرد و به عینه قضیه را ببینید. سال گذشته و سرمربیگری قطبی را که یادتان نرفته؟

[BIKHIAL_ALL_75]

من که نظظرم رو این دنیزلی مثبته
آخه خیلی دوست داشتنیه و فوتبال رو خوب میفهمه با اینکه استقلالیم اون موقع هم که تو پرسپولیس بود واقعا خوب مربیگری میکرد و پرسپولیس قشنگ بازی میکرد فقط کمی بد شانس بودن

[franch]

در غياب مهدي مهدوي‌كيا؛
25 بازيكن براي ديدار با تيم ملي سنگال مشخص شدند

خبرگزاري فارس: اسامي بازيكنان تيم ملي فوتبال ايران براي برگزاري ديدار دوستانه با تيم ملي سنگال مشخص شد.

به گزارش خبرگزاري فارس احمد ابراهيمي، سرپرست تيم ملي فوتبال ايران پس از هماهنگي با كادر فني تيم ملي اسامي 25 بازيكن را براي ديدار با سنگال معرفي كرد.
با توجه به سفر مهدي مهدوي‌كيا، كاپتيان تيم ملي فوتبال ايران به آلمان نام اين بازيكن در فهرست نهايي ديده نمي‌شود.
اسامي بازيكنان تيم ملي براي ديدار با سنگال، سيدمهدي رحمتي، وحيد طالب‌لو، محمدرضا محمدي، هادي عقيلي، محسن بنگر، سيدجلال حسيني، شيث رضايي، حسين كعبي، علي حمودي، حسن اشجاري، مازيار زارع، جواد نكونام، حسين كاظمي، مسعود شجاعي، محمد نوري، محمدرضا خلعتبري، مهرداد معدنچي، احسان حاج‌صفي، احمد جمشيديان، مجيد غلام نژاد، وحيد هاشميان، جلال رافخايي، غلام‌رضا رضايي و سياوش اكبر‌پور مي‌باشد. ديدار دوستانه تيم‌هاي ملي ايران و سنگال فردا ساعت 19 در ورزشگاه آزادي برگزار مي‌شود.
با توجه به هماهنگي‌هاي انجام شده تيم ملي فوتبال ايران در اين ديدار دوستانه با پيراهن سفيد و بازيكنان سنگال با پيراهن سبز رنگ وارد ميدان خواهند شد.

-----------------------------------------------------------------------------------------------

زمان مسابقه تيم‌هاي ملي ايران و سنگال تغيير كرد

با توجه به توافق مسئولان تيم‌هاي ملي ايران و سنگال مسابقه دوستانه دو تيم دو ساعت زودتر از زمان تعيين شده برگزار مي‌شود.
با توجه به سردي هوا و نامناسب بودن زمان مسابقه دوستانه تيم‌هاي ملي ايران و سنگال اين ديدار تداركاتي كه قرار بود ساعت 19 فردا برگزار شود، بنا بر تصميم نهايي اين ديدار ساعت 17 انجام خواهد شد.
مسئولان سنگال با برگزاري اين ديدار دوستانه موافقت كامل خود را اعلام كردند و هيچ مشكلي براي انجام اين ديدار در زمان تعيين شده وجود ندارد.

--------------------------------------------------------------------------------------------------

تلخ و شيرين هاي انتخاب قطبي

هورا اسپرت : افشين قطبي چه ضعف ها و چه قوت هايي دارد ؟

انتخاب قطبي از ميان ليست گزينه هاي احتمالي براي سرمربيگري تيم ملي فوتبال كه انصافاً ليست كاملي بود از گزينه هاي كاملاً بي ربط ( براي چند لحظه به نام ها ، شخصيت ها و تفكرات مهاجراني ، مايلي كهن ، قلعه نويي ، قطبي و ........ فكر كنيد و ببينيد اصلاً شباهتي ميان آنها پيدا مي شود ؟ ) را مي توان انتخاب خوبي دانست اما اين را هم بايد درنظر داشته باشيم كه افشين قطبي چه ضعف ها و چه قوت هايي دارد .

زماني كه قطبي پرسپوليس را پس از كسب قهرماني در نيمه هاي راه ليگ بعد در سال 87 ترك كرد معلوم بود كه وي از حواشي يا به اصطلاح خودش باند بازي هاي فوتبال ايران خسته و مستاصل شده و ديگر توان ادامه ي راه را ندارد و به همين دليل ، تهران را شبانه به مقصد دبي ترك كرد .
اين رفتار كه مي توان به حساب كم طاقتي و كم حوصلگي قطبي گذاشت را بايد تلخ ترين صفحات كارنامه ي او قلمداد كرد .

اما در شرايط فعلي افشين قطبي مي تواند با رفتار و منش منحصر به فرد خود طرفداران سرخورده از فوتبال ملي را دوباره به حمايت از اين تيم تهييج كند . او كه نزد فوتبالدوستان چهره اي بسيار دوست داشتني است مي تواند دوباره تنور فوتبال را به داغي برساند .

از طرف ديگر بازيكنان ما پس از شكست فجيع در برابر عربستان در شوك و افسردگي به سر مي برند و قطبي اين قابليت را دارد كه اوضاع را كاملاً تغيير داده و دوباره اميد و نشاط را به اردوي ملي پوشان هديه دهد و اين به واقع بيشترين چيزي است كه درحال حاضر تيم ملي به آن نياز دارد .
و آخرين ضلع اين مثلث رسانه ها هستند كه از رفتار مغرورانه و عصبي دايي هميشه گلايه داشتند اما به خاطر منافع تيم ملي لب به انتقاد نگشودند .
قطبي چهره اي است كه نزد رسانه ها هم از ادب و احترام خاصي برخوردار است و با اين وجهه ي مقبول در واقع قطبي مي تواند رسانه ها ، طرفداران و ملي پوشان را متمركز و هم سو نمايد و اميدواريم همه ي اينها باعث صعود ما به جام جهاني آفريقاي جنوبي بشود.

--------------------------------------------------------------------------------



روته مولر : مدت زمان حضورم در تيم ملي چندان طولانی نخواهد بود

هورا اسپرت : روته مولر سرمربی موقت تیم ملی فوتبال ایران تصریح کرد مدت زمان حضورش در این سمت چندان طولانی نخواهد بود.

این مربی آلمانی که پس از برکناری علی دایی از سرمربیگری تیم ملی به طور موقت جانشین او شده است در مصاحبه با روزنامه بیلد آلمان اظهار داشت: دایی مرا برای كمك به تیم ملی ایران دعوت كرد و بعد از بركناری وی می دانم كه حضورم در این تیم زیاد طول نخواهد كشید.

دستیار و مشاور سرمربی سابق تیم ملی با اشاره به اتفاقات پس از شکست تیم ملی برابر عربستان گفت : تمام اتفاقات در اطراف تیم ملی ایران خیلی سریع رخ داد و مسئولان ایرانی از من خواسته اند تا مربی این تیم باشم كه به نظرم این درخواست منطقی است و در حال حاضر نیز برای بازی دوستانه با سنگال آماده می شویم اما نمی دانم تا چه زمانی در کنار تیم ایران خواهم ماند

[franch]

بي‌معني‌ترين تمرين تاريخ!

در شرايطي كه علي دايي سرمربي سابق تيم ملي براي تمدد اعصاب به شمال رفته و لژيونرهاي تيم ملي نيز به كشور خود بازمي‌گردند، تمرينات تيم ملي فوتبال ايران با هدايت اريش روته‌مولر برگزار مي‌شود.

سایت گل: هفته پيش در اين روز‌ها، مسابقه ايران مقابل سنگال، يك بازي مهم تلقي مي‌شد. سنگال، تيم مطرح قاره آفريقا، اولين حريف تداركاتي جدي ايران در چند ماه گذشته بود كه رضايت داده بود به ايران بيايد. گرچه بازيكني مثل الحاجي ديوف، اين تيم را همراهي نمي‌كرد. اما اتفاقات عجيب شنبه و يكشنبه گذشته كه تمام اخبار داخلي ايران را تحت تاثير خود قرار داده باعث شد همه چيز تغيير كند.
در شرايطي كه علي دايي سرمربي سابق تيم ملي براي تمدد اعصاب به شمال رفته و لژيونرهاي تيم ملي نيز به كشور خود بازمي‌گردند، تمرينات تيم ملي فوتبال ايران با هدايت اريش روته‌مولر برگزار مي‌شود.
روته‌مولر كه در غياب هومن افاضلي و بهزاد غلامپور دو تن از دستياران علي دايي كه بنا به دلايل اخلاقي ديگر در خدمت تيم ملي نيستند، بازيكنان را تمرين مي‌دهد از جو سرد تمرين دلخور است.
به‌خصوص كه ديروز برفي شديد در تهران زمين تمرين كمپ تيم‌هاي ملي را سفيد‌پوش كرد و به درجه سرما تا حد بسيار زيادي افزود. در واقع اين بي‌معني‌ترين تمرين تيم ملي است كه ما به ياد مي‌آوريم. كسي نمي‌داند براي چه و چرا. كاش بازي سنگال لغو مي‌شد.