تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 117 از 233 اولاول ... 1767107113114115116117118119120121127167217 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,161 به 1,170 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #1161
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    افكار انسان دنياي اوست . هر چيزي كه آرزو داريد اتفاق بيفتد كافيست بخواهيد و باور كنيد كه ميشود.
    وقتي كه ميگوييد من نمي خواهم دير برسم يعني من ميخواهم دير برسم (عدم به كار بردن جملات منفي)
    حتي ميتوانيد خواسته هاي خود را روي كاغذ بنويسيد تا قابل باور شوند .
    كتاب راز

  2. #1162
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    ...آن حال غریب،آن نشئه پر قدرت؛اکنون مرا کاملا در بر میگرفت.مثل همان روزی شده بودم که دوازده سال داشتم و با خانواده ام به باغ رفته بودیم و من با گل های سرخ جلو ایوان بازی میکردم .بچه ها پشت سرم به جست و خیز مشغول بودند و من باز هم از آنها کناره گرفته بودم،چیزی بود که مثل همیشه مرا به سوی انزوا و تنهایی میکشاند ناگهان مادرم از قفا صدایم زد ودر همین وقت بود که غنچه ای در انگشتانم له شد دستم از تیغ خار آتش گرفت و من فریاد زدم:می سوزد.وبرای اولین بار،برای اولین بار بودکه خودم را در کشاکش کابوسی عجیب احساس کردم.

    ...همه چیز گرداگرد من می چرخید.در اتاق،در آیینه ی روبرویم،خاک سبز رنگ به هوا بر میخواست در هم می پیچید و مثل خون بر زمین میریخت و باد صفیر زنان از راه میرسید و آنگاه همه چیز سیاه می شد.ومن مادرم را میدیدم که از دور دست صدایم میزد
    ودستش را به سویم دراز کرده بود.میخواستم جوابش را بدهم.میخواستم فریاد بزنم:مادر،مادر،من هنوز دوازده ساله ام من هنوز معصوم و بی پناهم و پسرم را نکشته ام.دستم همچنان دراز میشد و فریادم اوج میگرفت... اما در این آرزو سوختم،صدایم در گلو شکست ومن میدانستم هر چه فریاد بزنم در این گردباد گم خواهد شد وتنها دهان خشک و تب زده ی من مثل دهان ابلهان و تشنگان نیمه باز خواهد ماند.

    ملکوت،بهرام صادقی

  3. 3 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #1163
    آخر فروم باز Ghost Dog's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    South Park
    پست ها
    1,753

    پيش فرض

    خیابان یک طرفه - والتر بنیامین

    تنها راه شناخت یک نفر، دوست داشتن اوست بی هیچ امیدی

  5. 11 کاربر از Ghost Dog بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #1164
    در آغاز فعالیت sahar_6911's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    شهری از جنس بلور
    پست ها
    16

    1

    این متن ها از کتاب " کوه پنجم " پائلو کویلو هست

    آمی را رواست شک به رسالت خویشتن و حتی گاه فرو گذاری این رسالت , لیک هرگز روا نیست از یاد بردن رسالت . بی مقدار است هر آن که شک نکند به خویشتن ... زیرا گنا کبیر در کمین اوست که بدون شک , کور کورانه باور دارد توانایی خویش را ...



    یه جای دیگه از کتاب هم هست که میگه : کودک همیشه می تواند به ادم بزرگ سه چیز بیاموزد : شادی بی دلیل , سرگرمی دائمی , و اعلام خواسته اش با تمام قوا ...


  7. 10 کاربر از sahar_6911 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #1165
    آخر فروم باز Ghost Dog's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    South Park
    پست ها
    1,753

    پيش فرض

    نمایشنامه‌ی مهمان ناخوانده - اریک امانوئل اشمیت

    ناشناس: من همه چیز رو آفریدم. هر جا برم، یا خودم یا خلایق خودم رو می بینم. آدم‌ها هیچ وقت فکر نمی کنن که خدا چقدر می تونه تنها باشه! همه چیز بودن خیلی خسته کننده‌اس... حس تنهایی...


    فروید: انسان توی یه زیرزمینه، آقای اوبرزایت. تنها نورش مشعلیه که با تیکه‌های پارچه و کمی روغن درست کرده. انسان میدونه که این شعله برای همیشه روشن نمی‌مونه. انسان مومن جلو میره و فکر می کنه که ته تونل یه دری وجود داره که پشتش نوره... انسان خدانـشناس می دونه که دری وجود نداره، می دونه که تنها نوری که هست همون نوریه که خودش با دست های خودش درست کرده، می دونه که پایانِ تونل پایانِ خودشه... پس طبیعیه که وقتی به دیوار می خوره دردش بیشتره... وقتی بچه‌ش رو از دست میده، همه چیز براش تهی تره... براش سخت تره که نیک عمل کنه... اما می کنه! براش شب تاریکه، وحشتناکه، بی رحمه... اما پیش میره و درد دردناک تر و ترس ترسناک تر و مرگ حتمی میشه و زندگی براش مثل یه بیماری دردناک می مونه...


    فروید: مرگ هیچ جا در من نیست، نه توی شکمم، نه توی سرم، هیچ جا حسش نمی کنم. من مرگ رو میشناسم چون بهم یاد دادن، برام تعریفش کردن. آیا اگه کسی چیزی به من نمی گفت می فهمیدم یه روز قراره بمیرم؟
    ...
    هر بار خوندن و هر بار فوق العاده بودن این کتاب

  9. 10 کاربر از Ghost Dog بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1166
    آخر فروم باز omid.k's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Basin city
    پست ها
    2,500

    پيش فرض

    جنایت تنها در این نیست که دیگری را بکشی ، بلکه بیشتر در این است که خود زنده بمانی !!!

    ..............

    بالاترین عذاب های بشر این است که بدون قانون محاکمه شود ، و ما به همین عذاب گرفتاریم ....

    سقوط / آلبر کامو

  11. 12 کاربر از omid.k بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #1167
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    دو مأمور ايستگاه فضايي سعي دارند به روبوتي با نام QT-1 بفهمانند كه آن­ها بوده­اند كه او را ساخته­اند. روبوت با وقار و متانت زل مي­زند به آن دو مأمور و اينطور پاسخ­شان را مي­دهد:
    بالاخره گفت:« به خودتان نگاه كنيد، البتّه قصد هيچ اهانتي ندارم، ولي به خودتان نگاه كنيد! مادّه­اي كه شما از آن ساخته شده­ايد نرم و قابل ارتجاع است، فاقد مداومت و استحكام است، شما براي زنده ماندن به اكسيداسيون مواد ارگانيكي نياز داريد. مثل اين.» و با انگشت به باقيمانده­ي ساندويچ دوناوان اشاره كرد، سپس افزود:« بعد از چند ساعت كار شما به حالت بيهوشي دچار مي­شويد و كوچك­ترين تغيير درجه حرارت، فشار هوا، رطوبت، يا شدّت و ضعف تشعشعات روي شما اثر مي­گذارد. شما ناقص هستيد.
    « از سوي ديگر، من، يك موجود كامل هستم. انرژي الكتريكي را مستقيماً جذب كرده و تقريباً از صد در صد آن بهره­برداري مي­كنم. از فلزات محكم تشكيل شده­ام، به طور مداوم هوشيار هستم، و مي­توانم به آساني در مقابل سختي­هاي محيط ايستادگي كنم. بنابراين واقعيت كه هيچ موجودي نمي­تواند موجود ديگري را كه به او برتري دارد بسازد، فرضيه احمقانه شما رد مي­شود.»

    من روبوت - آيزاك آسيموف

  13. 7 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1168
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    ... دیگر شکی باقی نمانده بود که آسیاب بادی به نفع همه است.و او(سنوبال) برنده ی آرا شده بود ناگهان ناپلئون از جای برخاست و نظر غریبی به سنوبال انداخت و صدای بخصوصی از خود در آورد بلافاصله بعد صداهای در هم و هراسناک سگهای غول پیکری از بیرون شنیده شد و نه سگ غول پیکر به سنوبال یورش بردند.....


    هر وقت کاری خلاف قانون و اخلاق انجام میشد آن را به سنوبال می بستند...

    ... هر کار درستی که انجام میشد به حساب ناپلئون گذاشته میشد مثلا اگر مرغی پنج تخم میگذاشت به مرغان دیگر میگفت:با عنایت و پیشوایی برادر ناپلئون این هفته پنج تخم گذاشتم!یا دو گاو که آب مینوشیدند میگفتند:به مناسبت پیشوایی داهیانه ی برادر ناپلئون این آب چقدر خوش طعم است!...


    ....برای یکبار بنیامین حاضر شد به سکوت اعتصاب آمیز خود پایان دهد و با صدای بلند چیزی که روی در سیاه نوشته بود را خواند.بر آن در چیزی جز یک فرمان نمانده بود:
    تمام حیوانات مساوی اند اما برخی برگزیده تراند

    قلعه ی حیوانات ، جرج اورول

  15. 6 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1169
    آخر فروم باز omid.k's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    Basin city
    پست ها
    2,500

    پيش فرض

    قدرت وسیله نیست ، هدف است. آدمی دیکتاتوری را به منظور حراست از انقلاب برپا نمی کند ، انقلاب میکند تا دیکتاتوری برپا کند
    1984/ جورج اورول

  17. 11 کاربر از omid.k بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #1170
    آخر فروم باز Ghost Dog's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    محل سكونت
    South Park
    پست ها
    1,753

    پيش فرض

    کافکا در ساحل - هاروکی موراکامی

    در زندگی هر کس جایی هست که از آن بازگشتی در کار نیست و در مواردی نقطه ای است که نمی شود از آن پیشتر رفت. وقتی به این نقطه برسیم، تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که این نکته را در آرامش بپذیریم. دلیل بقای ما همین است

  19. 10 کاربر از Ghost Dog بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •