دیگه جون نداره دستام اخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره...
دیگه جون نداره دستام اخر قصه رسیده
عطر تو مثل نفس بود واسه این نفس بریده
مگه بهت نگفته بودم بی تو روزگار من تیره و تاره...
هر چند مسکنم به زمین است، روز و شب
بر چرخ هفتم است مجال سفر مرا
گیتی سرای رهگذران است ای پسر
زین بهتر است نیز یکی مستقر مرا
از هر چه حاجت است بدو بنده را، خدای
کردهاست بینیاز در این رهگذر مرا
شکر آن خدای را که سوی علم و دین خود
ره داد و سوی رحمت بگشاد در مرا
آرزو دارم مرگت را ببينم
بر مزارت دسته هاي گل بچينم
ی رو برداستم
تفریحات تقریبا مجاز بود.
Last edited by mohammad99; 08-07-2007 at 20:33.
ما خون جگر خورديم و سوختيم و ساختيم
به جرم زنده بودن همه هستي رو باختيم
آخه از تو چه پنهون دلم دست خودم نيست
ديگه اين چشا اون چشمي كه عاشقش شدم نيست...]
Last edited by hamid_hitman47; 08-07-2007 at 20:37. دليل: اشتباه دید
تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن كرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسين منست
حافظ
سلامي چو بوي خوش آشنايي
محمد چرا تاپيكو ميريزي بهم؟!!!!!!!!!!!آخه من چه بدي به تو كردم؟
صبح رفتي تفريحتو كردي حالا مردمو ميزاري سر كار؟
Last edited by Payan; 08-07-2007 at 20:40.
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بين
کس واقف ما نيست که از ديده چهها رفت
بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش
آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت
Last edited by mohammad99; 08-07-2007 at 22:20.
مشکل از من بود ..اون پست بالایمو ویرایش کردم...از همه ی دوستان معذرت میخوام...
تو قامت سياه شب
وقتي ستاره ميميره
انگار ميخواد بهم بگه
واسه رسيدن به تو ديره...
هر صبح در آيينه ي جادويي خورشيد
چون مينگرم او همه من من همه اويم
من نيز چو خورشيد دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم که نپويم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)