تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 116 از 469 اولاول ... 1666106112113114115116117118119120126166216 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,151 به 1,160 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #1151
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    127.0.0.1
    پست ها
    2,664

    پيش فرض

    سلام
    نمیدونم چرا یه حسی بهم میگه Satyar عزیز ( که ورودشونو تبریک میگم ! ) یه جورایی با این کسایی که امروز و دیروز بن شدن ارتباط داره !
    البته این فقط یه حسه !
    اسمشم گذاشتم حس 98 خودم ! بعدش میرم رو می و 2000 و اکس پی و ویستا و ... ( اسم ویندوز بعدی یادم رفته ! )

  2. #1152
    کـاربـر بـاسـابـقـه Wisdom's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    テヘラン
    پست ها
    2,738

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط x-boy
    ماشااله همه دارن بن ميشم اين چه وضعشه بابا فقط تو اينا من موندم
    مراقب خودت باش
    رامبد و چند تا ديگه از دوستان بن 48 ساعته دارن
    فردا دسترسي به انجمن دارن

  3. #1153
    Administrator Meisam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2004
    محل سكونت
    P30WORLD
    پست ها
    6,404

    پيش فرض

    سلام ...
    تاپیک رو ویرایش کردم ، دوستان چنانچه حرفی برای گفتن ندارن ، لطفا پست ندن!



    ممـنــون
    مـیـثــم

  4. #1154
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    12

    دوستان..خواهشا‘‘ بحث بي خود نكنين....من حالم خوب هست..رامبد هم ايشاا..رودي مياد.
    لطفا‘‘ فقط سوتي بنويسين....كه بخنديدم.دنبال حاشيه نريد تورو خدا وگرنه اين بهترين تاپيك ديگه موجود نمي باشد.

    ممنونم.

    يا حق

  5. #1155
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    باسه شروع:
    يك باررفته بوديم ديدن يكي از فاميلا كه تازه زايمان كرده بود . نوزاد دختر بود
    و اسمش را گذاشته بودند نيلوفر
    نوزاد يك خواهر و يك برادر كوچولو هم داشت
    وقتي نشستيم خواهره گفت : " علي جون مي دوني اسم ني ني امون رو چي گذاشتيم ؟ "
    گفتم چي ؟
    گفت : " ليلونفل "
    يك باره داداشش گفت : " ليلونفل نه احمق . اسمشو گذاشتيم فن كوئل !!!! "

  6. #1156
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    يكي از فاميلا ميگفت:
    يك بار نشسته بودم تو تاكسي . يك آقايي هم صندلي جلو نشسته بود . بعد يك مسافت طولاني
    من پياده شدم . اون آقا هم پياده شد . اومد جلو گفت :" ببخشيد خانوم "

    برگشتم گفتم بله بفرماييد .

    آقا هم نه گذاشت و نه برداشت همونجا از من خواستگاري كرد !!!!!

    ( جل الخالق ! مردم پشت كله اشون هم چشم دارند !!! )

    گفتم ببخشيد آقا ولي من شوهر دارم و حلقه ام را نشونش دادم .

    مرده هم هول شد ، گفت : " خب خانم . تو تاكسي مي گفتيد من اين راه طولاني رو نيام كه
    حالا بخوام برگردم !!!! "

    منم گفتم : " ببخشيد ولي من از كجا خبر داشتم كه شما قراره از من خواستگاري كنيد ؟"

    تا چند روزبعدش هر وقت قيافه يارو يادم مي اومد انقدر مي خنديدم كه نفسم بند مي اومد.

  7. #1157
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    يکي از عمه هاي ما يه نوه داره که اون موقع هم خيلي بچه بود هم کارتون زيزيگولو پخش ميشد،
    اينم بگم که اسم اون يکي عمه ما ليلا است !!!!!
    هيچي
    وسط مهموني که هردوتاي اينا بودن و طبعا اون موقع هم که اساسي با هم قهر و رو و روکم کني، هي چش ابرو ميومدن واسه همديگه و اينا
    بحث کارتونزيزيگولو شد، يه دفعه اين نوه عمه ما برگشت گفت : ليلي گو زو !!!!!
    آقا کل جمعيت تريکيد از خنده !!!!
    همين سوتي باعث شده که عمه هاي ما هنوز با هم قهر بمونن
    تازه همون موقع هم چند سالي بود که قهر بودن !!!

  8. #1158
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    12

    آقا..سلام...بازم من اومدم با سوتي .

    يه بار ...يكي از دوستام (ايرن كه بودم) مياد خونمون...يه متن داشت واسش ترجمه كنم.!!

    گفت راستي..اگه بابام زنگگزد نو من اينجام...ميخوام با دوست دخترم برم بيرون....گفت كه نيم ساعت ديگه هم ميرم خونه...بهت زنگ ميزنم كه مثلا‘‘ چرا دير كارو داري انجام ميدي؟؟(بچه پر رو نگاه)!.منم گفتم باشه.

    آقا....يه 20 دقيق بعدش از يبرون زنگ زد و گفت ::بابام كه زنگ نزده؟گفتم نه بابا گير نده...!!

    نيم ساعت بعدش ديدم شماره خونشون افتاد رو كالر آيدي تلفن خونه...گوشي رو بر داشتم و گفتم :: مگه ش ا ش داري آخه؟فرت و فرت زنگ ميزني ؟بابا اين آماده بشه بهت ميدم.
    گوشي رو قطع كردم......پشتش زنگ زد باز هموم شماره...منم برداشتم و گفتم::ها؟
    گفت::آقا شهريار با ما هم آره...؟
    باباش بود.....گرخيدم.....منم گفتم آقا طلوعي شرمنده ها....زد زير خنده.

    چند روز يعدش داشتم با ماشين تو محل ويراژ ميدادم...ديدم يكي اومد بغل به بغل با ماشينش,شيشه رو داد پايين و گفت: مگه ش ا ش داري اينقدر تند ميري؟؟؟؟!!!!پشت فرمون اينقدر خنديدم كه نزديكبود برم تو ميدون!!!!!

    اينم از اين.

    يا حق

  9. #1159
    Banned masoud908's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2004
    محل سكونت
    :::: I.R :::: Tehran ::::
    پست ها
    4,832

    پيش فرض

    اين هم سوتي تابلوئه من:
    سر زنگ حرفه و فن بود.معلمش هم از اين معلمايي به قول بروبچ «منگل»‌ يا ... بود.
    يكي از بچه ها هم ليزر اورده بود.من ليزر ازش گرفتم،بعدش هي ليزر مينداختم يه جاهايي از بدن معلم«بي ادب»
    بچه ها هم از خنده داشتن ميمردن.معلم هم كه نميدونست بچه ها به چي ميخندن درسش ميداد.البته اگر هم ميدونست نميتونست كلاس ساكت كنه.نميدونم كي اين اورده بود راهنمايي درس بده
    خلاصه بعد چند بار كه اين كار و انجام دادم و اخراي زنگ هم بود معلم يه دفعه ديد. .نميدونيد يه دفعه كلاس از خنده منفجر شد و معلم هم زل زده بود به من ...


  10. #1160
    پروفشنال Man Hunter's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    Holland
    پست ها
    795

    12

    آقا...سوتي دادم اماااااااااااااااام.!

    امروز سر كار بودم...بعد سر و صدا هم زياد بود.من هم داشتم واسه خودم آهنگ ميخوندم...

    اصلا‘‘ هواسم نبود..تو فاز خودم بودم...كم كم همه جا ساكت شد.

    يه جاي آهنگ بود كه بايد داد بزني....منم بلند داد زدم...يهوديدم همكارم,رييس و همه

    گرخيديم....اونها هم هيي نگفتن...بازم سر و صدا شروع شد...اين با ر داشتم آروم ميخوندم...گفتم صدا هم قطع
    بشه..من بازم عادي ميخونم....دوباره مارو جو گرفت و رديم زير آواز اين بار دقيقا‘‘ سر همن جا...صدا قطع شد...
    منم هواسم نبود...يهو گفتم::يا حسين.!!!!!

    ملت رو ميگي..زدن زير خنده(معني رو مه نيمدونسيتن...ولي قيافه من تماشايي بود!).خلاصه...تا آخر كار دنبال معني يا حسين ميگشتن......

    اينم از اين....مگه اين كه خودم تاپيك رو رو پا نگه دارم ديگه....

    يا حق

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •