اون روزا که دِله بود
دِله پر حوصله بود
انتظار دیدنت
پشت هر پنجره بود
اون روزا که دله بود
دله پر حوصله بود
نامه های خط خطیم
همه از رو گله بود
اون روزا که دِله بود
دِله پر حوصله بود
انتظار دیدنت
پشت هر پنجره بود
اون روزا که دله بود
دله پر حوصله بود
نامه های خط خطیم
همه از رو گله بود
درد را با لذت آميزد،
در تپش هايت فرو ريزد.
نقش هاي رفته را باز آورد با خود غبار آلود.
مرده لب بربسته بود.
چشم مي لغزيد بر يك طرح شوم.
مي تراويد از تن من درد.
نغمه مي آورد بر مغزم هجوم.
...
مو که مست از مي انگور باشم چرا از نازنينم دور باشم
مو که از آتشت گرمي نوينم چرا از دود محنت کور باشم
شب بر همگی خوش![]()
Last edited by mohammad99; 07-07-2007 at 02:50.
مرا در بيستون بر خاك بسپاريد تا شبها
غم بي همزباني را به فرهادش بگويم باز
...
زخـــــاک آفریـدت خداوند پــــــاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
سعدی
کوه بلند بیستون ، با هفت تا طاق آسمون
باید پیش چشم شما بشکنه ، خم شه ، تا باشه
صدای نازتون داره ، قلب منو می لرزونه
مگه می شه این لرزیدن فقط مال صدا باشه ؟
سلام به همه عزیزان خسته نباشید صبح همگی بخیر.
ببخشید دیشب یادم رفت خداحافظی کنم.
هميشه دوست داشتم ابر باشم
چون ابر آنقدر شهامت داره كه هر وقت دلش ميگيره جلوي همه گريه كنه
هست هنوز ماه من چشم وچراغ دیگران
سبزه او هنوز به از گل باغ دیگران
نبیند مدعي جز خويشتن را
كه دارد پرده پندار در پيش
گرت چشم فدابيني ببخشد
نبيني هيچ كس عاجزتر از خويش
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه باشمع گـــــفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
ترا گریه و سوز باری چراســــــــت
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)