تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 115 از 640 اولاول ... 1565105111112113114115116117118119125165215615 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,141 به 1,150 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #1141
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    تو فکر یک سقفم
    یک سقف بی‌روزن،
    یک سقف پابرجا،
    محکم‌تر از آهن!

    سقفی که تن‌پوش هراس ما باشه،
    تو سردی شب‌ها لباس ما باشه.

    سقفی اندازه‌ی قلب من و تو،
    واسه لمس تپش دل‌واپسی،
    برای شرم لطیف آینه‌ها،
    واسه پیچیدن بوی اطلسی.

    زیر این سقف با تو از گل، از شب و ستاره می‌گم،
    از تو و از خواستن تو، می‌گم و دوباره می‌گم؛
    زندگی‌مو زیر این سقف با تو اندازه می‌گیرم،
    گم می‌شم تو معنی تو، معنی تازه می‌گیرم.

    سقف‌مون، افسوس و افسوس، تن ابر آسمون ئه،
    یه افق، یه بی‌نهایت، کم‌ترین فاصله‌مون ئه!

    تو فکر یک سقفم
    یک سقف رویایی،
    سقفی برای ما،
    حتا مقوایی؛

    تو فکر یک سقفم
    یک سقف بی‌روزن،
    سقفی برای عشق،
    برای تو با من!

    سقفی اندازه‌ی قلب من و تو،
    واسه لمس تپش دل‌واپسی،
    برای شرم لطیف آینه‌ها،
    واسه پیچیدن بوی اطلسی.

    زیر این سقف، اگه باشه، می‌پیچه عطر تن تو،
    لختی پنجره‌هاشو می‌پوشونه پیرهن تو!

    زیر این سقف خوب ئه عطر خودفراموشی بپاشیم،
    آخر قصه بخوابیم، اول ترانه پا شیم!

    سقف‌مون، افسوس و افسوس، تن ابر آسمون ئه،
    یه افق، یه بی‌نهایت، کم‌ترین فاصله‌مون ئه!

    تو فکر یک سقفم...

  2. #1142
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    يه روزي فكر مي كردم بدون تو مي ميرم
    پيش خودت مي گفتي تو چنگ تو اسيرم

    يه روزي فكر مي كردم كنار تو مي مونم
    تا دنيا دنيا باشه از عشق تو مي خونم

    يه روزي فكر مي كردم برام خيلي عزيزي
    اگه يه روز نباشي دل رو به هم مي ريزي

    يه روزي فكر مي كردم صادق و باوفايي
    اما حالا مي بينم از اين حرفا رهايي

    برام ديگه مهم نيست عاشق من نباشي
    فقط مي خوام خيلي زود از پيش من جدا شي

    فقط بدون كه ديگه تو قلب من تو مُردي
    خيلي وقته مي دونم قلبمُ از ياد بُردي

    منم مي خوام رها شم مي خوام با تو نباشم
    منم مي خوام مثل تو با يكي آشنا شم

    الان ديگه مي فهمم كه عشق تو سراب بود
    خدا رو شكر تو قلبم هنوز يه قطره آب بود

    خداحافظ عزيزم، حال دلت خرابه
    تو ديگه هيچي نيستي عشقت مثل حبابه

  3. #1143
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    اندر میان مه
    کنار سایه های سرد
    در جاده ای بی انتها
    راه می روم ...
    در این سکوت تلخ
    در صحنه ای غریب
    بی کس، غمین
    بی بهانه راه می روم.
    فریاد زندانی بغض و سکوت شب
    سرها به زیر، پچ پچه ها در عمق تب
    کنون چه سان ناگه به این راه می روم؟
    رنگ فضا سیاه
    ستاره ای ولی نمرد
    ما چرا ...
    سوگوار راه می روم؟
    محکوم و بی گناه
    مصلوب راه خویش
    سوی افق،خسته
    به ناگاه می روم ...
    آنک زمان رسید؛
    به پایان کار خویش
    من بی دل و غریبه در قلب این زمین
    سرد و تکیده و بی صدا راه می روم...
    دریاب که رسیده ام
    اکنون به انتها
    یارب بگو ازچه
    در این راه می روم ... ؟

  4. #1144
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    واسه نوشتن دنبال یک بهونه
    یک بهونه که بشه هم بسوزی هم بسازی
    بهونم رفتن تو شد و سوختم
    اما هنوز نتونستم باهاش بسازم
    بهونم شدش تنهاییم
    باهاش ساختم
    اما توش نسوختم
    بهونم شد سکوت
    که توش هم سوختم هم ساختم

  5. #1145
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ما که بختمون از اول بخت بد بیاری بود
    آخر روزای خوبمون که گریه زاری بود
    روزای بد میرن و روزای بدتر میان
    از دل غم زده ی من نمیدونم چی میخواد
    روزگار چرخیدو من اسیر درمان شدم
    توی بد بیاری ها م راهی زندان شدم
    خلاصه ای روزگار خنجرتو به ما زدی
    ولی من با این غزل میگم که اشتباه زدی
    حالا اشک خون به چشم اینو واسه ت میخونم
    الهی دستت بشکنه که خنجرت خورد به جونم

  6. #1146
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دلتنگی های آدمی را باد ترانه می خواند
    رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد
    و هر دانه ی برفی به اشكی نریخته می ماند
    سکوت سرشار از سخنان ناگفته است
    از حركات ناكرده
    اعتراف به عشق های نهان
    و شگفتی های بر زبان نیامده
    در این سكوت حقیقت ما نهفته است
    حقیقت تو
    و من

  7. #1147
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    در تنهایی افکار یک پیاده
    که شب پیمائیست در دل کوچه
    لبخند بی رنگ ماه
    به پهنای صورتش
    از دور تلولوء خوشبختی می نماید
    و چشم زمینیان را چون جرقه ای می زند

    هیچ کس با درونش اشنا نیست
    حتی دقلی که در کوچه ها فریاد شادی سر می دهد
    یا بلبلی که زیر گوش گل می نالد

    می دانی
    چهره های اطرافم تازگی ها دایره وار شده اند
    چون خاطره ای می مانند
    که حول محوری پیوسته در حرکت اند
    راستش نمی دانم
    من دارم چون رقاصه ای می چرخم ؟؟
    یا ادم های اطرافی در تداوم تکرارند ؟

    من همان رقاصه ی شادم
    که صورتکی خندان می زند به رخسارش
    و لبخند مهربانش جلوه ای زیبا می بخشدش
    نمی دانم یعنی . . .
    می توانم اشک هایم را پشت خوشبختی ام پنهان کنم ؟؟

  8. #1148
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض


    ...و ناگهـــــــــــــــان روزي
    در همين نزديكي به پايان خواهم رسيد
    آه اي روزهاي رفته!...
    چه اندازه من پرم
    از اندوه فرداهاي نامعلوم.

  9. #1149
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    اینک این من ، آینه
    چشم های خسته
    در این ضرب آهنگ پر ایهام
    ترانه های نا مفهوم ذهنیات درد
    پشت نقاب دل فریاد ، فریاد...
    اینک این من ترانه های خاموش
    با صدای ترانه های او
    جلای روشنایی است
    قلب ، درد ، انتظار
    لحظه های فریاد ، سکوت چشم ها
    این نجابت بی دلیل چهره ها
    این سکوت ناخواسته رویا
    به انتظار معجزه رهایی می گردد
    زمان ، زمان بیقراری است
    زمان مردن من
    در سکوت این همه رنج
    ناخواستگی باورها
    در این لحظه های پر ترحم
    .
    .
    .
    کمی دورتر
    دورتر از یک تجسم بی دلیل
    کمی دورتر
    دورتر از این دل بیمار
    کمی دورتر از ترانه های خاموش
    سکوت را می شکنند
    کمی دورتر
    فصلی دیگر شروع شده...
    فصل جدایی رنگ ها
    فصل سرد بی رویا

  10. #1150
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دل تنگ ترين خاطره ام مُردن تست

    خاموش ترين ترانه افسردن تست

    ليلاي اساطيري انديشه ي من

    آهسته برو كه خون من گردن تست

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •