مرسي
كوتاه و فراموش نشدني
مرسي
كوتاه و فراموش نشدني
همه راه های جهان
قد یک بند
باریک می شوند
من
بند باز خوبی نیستم
م
ا
د
م
ط
و
ق
س
م
ن
ک
ی
م.
Last edited by karin; 21-06-2008 at 13:35.
خیلی جالب بود !!!!
امیدوارم همیشه در ابراز احساساتتون و به روی کاغذ آوردنشون مثل الان موفق باشید ./
![]()
خيلي مرسي!
از شما هم خيلي مرسي!
نه ديگه داري شاعر محشري مي شي!!! اين چندمين شعرته اونوقت؟
نزني ها شوخي كردم!!!![]()
حاج خانوم!
پروفایل رو گذاشتن که شوما اونجا شوخی کنی!
آندرستند؟
والا!
انقدر شاعر شاعرمون می کنی تا آخر بریم یه کارایی صورت بدیم
والا![]()
باشه !
رفتن
مثل غروب
مثل ريختن برگهاي پاييزي
مثل سكوت ديوارهاي كاهگلي كوچه هاي ديروز
و عكسهاي سياه و سفيد روزنامه قسمت گمشده ها
مثل يادها و خاطره ها و گذشته ها
غم انگيز است
و من شاهزاده كوچك يك سياره كوچك دور نيستم
كه غم تنهايي اش را
در تماشاي هزار و سيصد غروب خورشيد در يك روز
تسكين مي بخشد
من پشت مي كنم به غروب
در اعتراضي خاموش
با تماشاي سايه هايي كه آرام آرام قد مي كشند
شب را
رفتن را
آرام آرام
باور مي كنم
منظومه پربار غزل حرف ندارد
هر ثانيه ديدار غزل حرف ندارد
تا كور شود چشم حسودان كه كماكان
وضعيت بازار غزل حرف ندارد
....
----------------------------
كسي ميدونه شاعر اين شعر كيه و آيا شعر كاملش رو كسي داره ؟؟
ممنون ميشم
ما با هم
اختلاف نداشتیم
من
و
تو
مختلف بودیم
اینجا نه راهی به رویا میرسد نه رویایی به راه
و ما فقط مثل راه راه های لاغری هستیم
که کنار هم راه میرویم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)