سلام
چرا وقتی به ارزومون میرسیم تازه می فهمیم که چقدر بی ارزش بوده ؟
سلام
چرا وقتی به ارزومون میرسیم تازه می فهمیم که چقدر بی ارزش بوده ؟
سلام زهرا جان،من باز اومدم:
1-چرا بین پدر و مادرت، مادرت رو انتخاب کردی؟
2-زبان رو چه جوری یاد گرفتی؟ با کلاس زبان؟ اگه آره تو چه سطحی هستی؟
3-به رفتگرها خسته نباشید میگی؟ دلت واسشون نمی سوزه؟ شب و روز باید بیان آشغال هایی که ما می ریزیم رو جارو کنن که محیط آلوده نباشه...نگی حقوقشون رو می گیرن،وظیفشونه...
4-تا حالا عزیزت رو تو دریا از دست دادی؟ اگه یه روزی خدای نکرده این طور بشه،از دریا بدت نمیاد؟ بازم صداشو دوست داری؟ یا اون وقت دیگه پنبه می زاری تو گوشات تا صدای نحسشو نشنوی؟
5-نماز می خونی؟
6-گوشیت چیه؟
7-آنتی ویروس رو سیستمت هست؟ کدوم یکی؟ آپدیتش می کنی؟
8-چت می کنی؟ نظرت درباره روم گردی چیه؟
9-چرا میای پیسی ورلد؟ خسته نشدی؟
10-دوست داری همکار یا مدیر انجمن بشی؟ اگه بشی چه کارایی می کنی که تا حالا مدیرای قبلی نکردن؟
11-با هیش کدوم از اعضای پیسی از نزدیک (جدا از دنیای مجازی) آشنایی نداری؟ با کدوم؟
12-خدا اون روز رو واست نیاره...ولی اگه قرار باشه بین این مرض های لاعلاج یکی رو بگیری،کدوم رو انتخاب می کنی؟
13-اگه خدای نکرده ایدز بگیری،خودکشی می کنی؟ یا تا لحظه ی مرگت منتظر می مونی و عذاب می کشی؟
14-اگه بدونی تا 3 روز دیگه بیشتر زنده نیستی مهم ترین کارایی که می کنی (غیر از جمع کردن توشه آخرت!) چیه؟
15-چهارده معصوم رو میشناسی؟ بهشون اعتقاد داری؟ جواب هم ندادی مهم نیست،ولی کدوم یکیشون رو بیشتر دوست داری؟
بازم میام سراغت،فعلا" اینارو جواب بده
اوخ اوخ ، ببین یه 4 روز نبودم ، همه چی زیر و رو شده
1 سلام زهرا خانم !؟
2 کارت اینترنت چند ساعته می خری ؟ مزنه ؟
3 بلدی خیاطی کنی ؟ رو دستات بلدی راه بری ؟
4 فکر کن دانشگاه رشته مورد نظرت قبول میشی ، خوب این چه ربطی به من داره ؟
5 فکر کن ییهو صدای هواپیما بیاد که از رو سقف خونتون با ارتفاع کم رد میشه ، چند ثانیه بعد ، انفجار مهیب و همه چی مات و بعدش سیاه میشه ، وقتی به هوش میای تو بیمارستانی و سرت خیلی درد می کنه ، هر چی می کنی نمی تونی به سرت دست بزنی ، متوجه میشی ای دل غافل دستات از کتف هو تو تو . چه حسی داری ؟
6 حالا حست رو در مرحله قبلی ولش ، فضای دلهره و ترس ، همه خدمه بیمارستان در حال جنب وجوش ، هر گوشه یه زخمی افتاده ، صدای تیر اندازی های پی در پی ، از پنجره که بیرون رو نگاه می کنی ریسمان های گلوله رو تو دل شب میبینی که از ضد هوایی ها به سمت هواپیماها حواله میشه ، یه سرباز میاد تو بخش و داد می زنه : دارن می رسن ، ییهو پنجره بیمارستان می شکنه ، پرستار ها دراز می کشن رو زمین ، تا به خودت میای بوووووووووووومممم . یَک تا نارنجک مامانی زیر تختت عملیات ژانگولر میره ، تصویر مات میشه ، همه چی داره سیاه میشه ، فقط صدای قلبت رو میشنوی و بی هوشی ، وقتی دوباره به هوش میای میبینی تو بیمارستان صحرایی هستی ، می خوای از رو تخت بیای پایین که می خوری زمین و می فهمی پای راستت نیز هو تو تو ، چه حسی داری ؟
7 پلان بیمارستان صحرایی ، صدا ، آماده ، دوربین حرکت : _ رسیدن ، رسیدن . خانم دکتر جون قربانت برم دخترم کو ؟
_ مگه دادیش دست من که از من می خوایش ؟ برو پی کارت ، خودت که وضع این جا رو میبینی .
_ خانم دکتر آخه من تو این ...
_ برید بیرون ، هواپیماها ...
_ پوفففففف پوفففففففف پوفففففففففف
همه دارن چادر ها رو تخلیه می کنن ، دود از همه طرف داره از زیر چادر ها میاد تو ، چشم چشم رو نمیبینه ، ریه هات می سوزه و ...
وقتی به هوش میای می فهمی شیمایی شدی ، چه حسی میشی ؟
8 دیدی چه راحت میشه سرنوشت یک انسان در عرض یک روز تغییر کنه ؟ به نظرت این دنیای ما ارزش این همه جون کندن رو داره ؟
9 چرا من سوال کردنم این جوریه ، اصلا به نظرت این شیوه خوبه یا نه ؟
10 چرا من به جای درس خوندم می شینم و این اراجیف رو سر هم می کنم ؟
Last edited by blackfox; 27-11-2007 at 18:14.
سلام
سلام
چرا وقتی به ارزومون میرسیم تازه می فهمیم که چقدر بی ارزش بوده ؟
میدونین به نظرم چون انسانها فهم و درکشون بیشتر از این نیست ، نمیگم همه آدما ولی شاید اکثرشون همین طورین ، متوجه نیستن برای چی به وجود اومدن ، به کجا اومدن و به کجا میخوان برن ، اونقدر برای رسیدن به آرزوهاشون ، تمایلات و خواسته های بی ارزششون به هر دری میزنن و حتی خدا رو فراموش میکنن و ایمانشونو هم میفروشند و بعد وقتی که بهش میرسن میبینن اونقدرا هم ارزش نداشته واسه خاطرش خیلی چیزای دیگه رو زیر پا بزارن ! به هم خیانت کنن و حتی وجود خودشونو فراموش کنن ولی بازم گوش شنوایی نیس ، از نو شروع میکنن و .... ( ببخشید اگه بی ربط شد ،زاویه دید من به این مساله این طوری بود )
..: کورش جان :..
سلام زهرا جان،من باز اومدم
سلام کورش عزیزم ، لطف کردی ...:
چرا بین پدر و مادرت، مادرت رو انتخاب کردی؟
من کجا بین پدر مادرم یکی رو انتخاب کردم ؟؟ چه جوری به این نتیجه رسیدی ؟ پدر مادر با هم خوبن ، بدون یکیشون همیشه یه خلایی تو زندگیت احساس میشه که هیچ چیز و هیچ کس نمیتونه این درد رو برات التیام ببخشه !
زبان رو چه جوری یاد گرفتی؟ با کلاس زبان؟ اگه آره تو چه سطحی هستی؟
زبان رو تو آموزشگاه زبان یاد گرفتم ، اوقند هم خبره نیستم ، تا R&R 6 خودندم ، ولی به خاطر کنکور دیگه ترم های بالاتر مثه FCE نرفتم ! راستی با متد شکوه !
به رفتگرها خسته نباشید میگی؟ دلت واسشون نمی سوزه؟ شب و روز باید بیان آشغال هایی که ما می ریزیم رو جارو کنن که محیط آلوده نباشه...نگی حقوقشون رو می گیرن،وظیفشونه ؟
نه بهشون سلام نمیکنم ، ولی دلم خیلی واسشون میسوزه ! راستش بیچاره ها خیلی عذاب میکشن ، فکرشو بکن .... حس خیلی بدیه ! ولی خب کار خدا که عیب نیست از راه حلال دارن خرج زن و بچه اشونو در میارن ! بهتر از اینه که از دیوار مردم برن بالا ! موافقی ؟
تا حالا عزیزت رو تو دریا از دست دادی؟ اگه یه روزی خدای نکرده این طور بشه،از دریا بدت نمیاد؟ بازم صداشو دوست داری؟ یا اون وقت دیگه پنبه می زاری تو گوشات تا صدای نحسشو نشنوی؟
نه همچین اتفاقی برام نیفتاده ، ولی اگه خدای نکرده همچین اتفاقی بیفته دریا مقصر نبوده ، سرنوشت باعث شده همچین اتفاق اسفناکی بیفته ، خواست خدا بوده و .... ! من خودم به خاطر مساله ای شبیه به این موضوع همچین احساسی رو داشتم ، ولی به مرور زمان فهمیدم باید منطقی بود ....
نماز می خونی؟
متاسفانه نه !
گوشیت چیه؟
3220 نوکیا( عتیقه )
آنتی ویروس رو سیستمت هست؟ کدوم یکی؟ آپدیتش می کنی؟
بله ، نورتون هستش ، اگه حسش باشه آپدیتش میکنم !
چت می کنی؟ نظرت درباره روم گردی چیه؟
چت با دوستام آره (یشتراش بچه های پی سی هستن و یا هم کلاسیام که از هم جدا شدیم ) ولی از رفتم به چت روم خوشم نمیاد ، یه بار رفتم خورد تو ذوقم دیگه نممیرم !
چرا میای پیسی ورلد؟ خسته نشدی؟
داداش ما به پی سی اعتیاد پیدا کردیم، نه خسته نمیشم مگه اینجا اومدن خستگی هم داره ؟؟
دوست داری همکار یا مدیر انجمن بشی؟ اگه بشی چه کارایی می کنی که تا حالا مدیرای قبلی نکردن؟
نه هیچ علاقه ای به مدیر شدن یا همکاری ندارم ! تا حالا هم دربارش فکر نکردم تا ببینم چه مشکلات و نیازهایی هست که باید جبران بشه !
با هیش کدوم از اعضای پیسی از نزدیک (جدا از دنیای مجازی) آشنایی نداری؟ با کدوم؟
بله با پرنیان و شهرزاد عزیز آشنا هستم ، یعنی همشهریمونن و یه مدرسه میریم !
خدا اون روز رو واست نیاره...ولی اگه قرار باشه بین این مرض های لاعلاج یکی رو بگیری،کدوم رو انتخاب می کنی؟
سرطان !
اگه خدای نکرده ایدز بگیری،خودکشی می کنی؟ یا تا لحظه ی مرگت منتظر می مونی و عذاب می کشی؟
تا لحظه ی مرگ منتظر میمونم ، چون خودکشی خودش یه گناه بزرگ به حساب میاد !
اگه بدونی تا 3 روز دیگه بیشتر زنده نیستی مهم ترین کارایی که می کنی (غیر از جمع کردن توشه آخرت!) چیه؟
به همه دوستان و عزیزانم سر میزنم ، برای آخرین بار با کسی که همیشه همدم تنهاییام بوده صحبت میکنم و خیلی چیزا رو بهش میگم ، اگه در آمدی از خودم داشتم به بچه های پرورشگاهی و سالمندان کمک میکنم و در آخر با مادرم خلوت میکنم .... ! بعد تا میتونم فریدون فروغی گوش میدم (اینو برا شوخی گفتم)
15-چهارده معصوم رو میشناسی؟ بهشون اعتقاد داری؟ جواب هم ندادی مهم نیست،ولی کدوم یکیشون رو بیشتر دوست داری؟
بله مگه میشه نشناسم ! به همشون ایمان دارم و ارادت خاصی به امام حسین و امام رضا دارم !
بازم میام سراغت،فعلا" اینارو جواب بده
قربانت ، زحمت کشیدی !
آخه تو جواب قبلیات و تو آخر همین جوابات،فهمیدم که مادرت رو خیلی بیشتر دوست داری! (حرف تو دهنت می زارم!)
مگه من گفتم کار بدیه؟ داشتم باهاشون همدردی می کردم،100 % شغل شریفیه...به رفتگرها خسته نباشید میگی؟ دلت واسشون نمی سوزه؟ شب و روز باید بیان آشغال هایی که ما می ریزیم رو جارو کنن که محیط آلوده نباشه...نگی حقوقشون رو می گیرن،وظیفشونه ؟
نه بهشون سلام نمیکنم ، ولی دلم خیلی واسشون میسوزه ! راستش بیچاره ها خیلی عذاب میکشن ، فکرشو بکن .... حس خیلی بدیه ! ولی خب کار خدا که عیب نیست از راه حلال دارن خرج زن و بچه اشونو در میارن ! بهتر از اینه که از دیوار مردم برن بالا ! موافقی ؟
نمی خوام ناشکری کنم،چون خودم می خوام و میام و فقط هم به خاطر بچه های گلی مثل شماهاست،ولی تو می خوای یه سر بیا انجمن درخواست موسیقی! می فهمی خستگی چیه!چرا میای پیسی ورلد؟ خسته نشدی؟
داداش ما به پی سی اعتیاد پیدا کردیم، نه خسته نمیشم مگه اینجا اومدن خستگی هم داره ؟؟
من به شخصه،آرزوی همکار شدن ندارم (حالا کی نظر تو رو خواست؟ صندلی داغ یکی دیگس!) تنها چیزی که از عزیزان مدیر می خوام این قابلیت لینک مستقیم دادنه! چیز زیادیه؟!دوست داری همکار یا مدیر انجمن بشی؟ اگه بشی چه کارایی می کنی که تا حالا مدیرای قبلی نکردن؟
نه هیچ علاقه ای به مدیر شدن یا همکاری ندارم ! تا حالا هم دربارش فکر نکردم تا ببینم چه مشکلات و نیازهایی هست که باید جبران بشه !
چرا سرطان؟
خدا اون روز رو واست نیاره...ولی اگه قرار باشه بین این مرض های لاعلاج یکی رو بگیری،کدوم رو انتخاب می کنی؟
سرطان !
اینو باهات هستم شدید...بعد تا میتونم فریدون فروغی گوش میدم (اینو برا شوخی گفتم)
////////////////////////////////////////
بازم سوال:
1-در مورد اون شغل شریف رفتگری...اگه پدرت یه رفتگر بود،چه احساسی داشتی؟ پیش دوستات احساس حقارت می کردی؟ بهشون می گفتی که پدرم چی کارس؟ می دونی که اگه بدونن ممکنه مسخرت کنن...
فقط جوابت رو وقتی بده که یه لحظه خودت رو گزاشتی جای اون بچه...چون تو موقعیتش قرار نگرفتی،خیلی سخته جوابش...
2-نظرت در مورد این دو بیتی! چیه؟
"عشق یه چیزی مث کشک و دوغه
تموم زندگی پر از دروغه
هیچ کسی هیچ کسی رو دوست نداره
دوستت دارم عاشقتم شعاره"
3-چرا خدا انسان رو آفرید؟ مگه آخرش دوباره نمی خواد برمون گردونه پیش خودش؟
4-فلسفه آفرینش سوسک چیه؟ این که این همه رو می ترسونه چرا به وجود اومد؟ یعنی وظیفش ترسوندن آدماس؟
5-آدم ها واسه چی آدامس می جون؟ (غیر از خوشبویی دهان)
6-الان داری چی گوش میدی؟ (اگه چیزی گوش نمیدی،اخرین آهنگی که گوش دادی رو بنویس)
7-پیراهن مردونه می پوشی؟ چرا خیلی از زنا پیرهن مردونه می پوشن؟ این به دلیل اون حسه نیست که برخی دخترا دوست دارن پسر باشن (الان اسمش یادم نیست) ؟
8-آخرین کتابی که خوندی؟ (غیر درسی) به ما هم پیشنهادش می کنی؟ اگه نمی کنی،پس چه کتابی بوده که واست جذاب نبوده؟ چون اگه جذاب بود که به ما هم پیشنهاد می دادی بخونیم! حتما" به دردمون نمی خورده! شاید کتاب آشپزی بوده! [اون رو که حتما" باید بخونیم] خب پس حتما" دوران بارداری در یک نگاه بوده(ببخشید،شوخی بود،به دل نگیری
) به نظرت من دیوونه شدم؟ خودم میگم،خودم جواب میدم!
9-اینترنتت دایل آپه؟ به فکر adsl نیفتادی هنوز؟ (اگه یه وقت به سرت زد،برو انجمن --- ريا،سینا یه مقاله نوشته،اگه بخونیش بی خیال Adsl میشی و میری کارت --- می خری!)
10-دوست داشتی از این شاسقین ها داشتی؟ اسمشو عوض نمی کردی؟
ببخشید بعضی سوالام از ادب خارج شد...
بازم میام
***********************
یه پیشنهاد،اگه آهنگ Sea Shore از گروه 0111 رو گوش ندادی،پیشنهاد می کنم حتما" دانلودش کنی:
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
..: حسین جان :..
اوخ اوخ ، ببین یه 4 روز نبودم ، همه چی زیر و رو شده
هی بهت میگم نرو واسه خودت میزاری میری ! همینه دیگه ...
1 سلام زهرا خانم !؟
سلام آقا محمد حسین !
2 کارت اینترنت چند ساعته می خری ؟ مزنه ؟
5 ساعته ، اگه منظورت از مزنه قیمتشه 2000 تومن ! البته الان واسه این که زیاد میام یه دونه 10 ساعته گرفتم 3500 !
3 بلدی خیاطی کنی ؟ رو دستات بلدی راه بری ؟
نه یه دونه درز صاف رو هم نمیتونم بدوزم ! رو دستام آخه چطوری باید راه برم؟؟
4 فکر کن دانشگاه رشته مورد نظرت قبول میشی ، خوب این چه ربطی به من داره ؟
خب شما میتونی به عنوان یکی از دوستانم از خودت ذوق در کنی![]()
5 فکر کن ییهو صدای هواپیما بیاد که از رو سقف خونتون با ارتفاع کم رد میشه ، چند ثانیه بعد ، انفجار مهیب و همه چی مات و بعدش سیاه میشه ، وقتی به هوش میای تو بیمارستانی و سرت خیلی درد می کنه ، هر چی می کنی نمی تونی به سرت دست بزنی ، متوجه میشی ای دل غافل دستات از کتف هو تو تو . چه حسی داری ؟
ای بابا ، نمیدونم خیلی حس بدیه ، داره گریه ام میگیره ، چرا با احساسات دختره مردم بازی میکنی![]()
6 حالا حست رو در مرحله قبلی ولش ، فضای دلهره و ترس ، همه خدمه بیمارستان در حال جنب وجوش ، هر گوشه یه زخمی افتاده ، صدای تیر اندازی های پی در پی ، از پنجره که بیرون رو نگاه می کنی ریسمان های گلوله رو تو دل شب میبینی که از ضد هوایی ها به سمت هواپیماها حواله میشه ، یه سرباز میاد تو بخش و داد می زنه : دارن می رسن ، ییهو پنجره بیمارستان می شکنه ، پرستار ها دراز می کشن رو زمین ، تا به خودت میای بوووووووووووومممم . یَک تا نارنجک مامانی زیر تختت عملیات ژانگولر میره ، تصویر مات میشه ، همه چی داره سیاه میشه ، فقط صدای قلبت رو میشنوی و بی هوشی ، وقتی دوباره به هوش میای میبینی تو بیمارستان صحرایی هستی ، می خوای از رو تخت بیای پایین که می خوری زمین و می فهمی پای راستت نیز هو تو تو ، چه حسی داری ؟
خیلی بد ، خیلی خیلی خیلی خیلی بد ، فکرشو بکن دست که نداشتم حالا بی پا هم کردی منو7
پلان بیمارستان صحرایی ، صدا ، آماده ، دوربین حرکت : _ رسیدن ، رسیدن . خانم دکتر جون قربانت برم دخترم کو ؟
_ مگه دادیش دست من که از من می خوایش ؟ برو پی کارت ، خودت که وضع این جا رو میبینی .
_ خانم دکتر آخه من تو این ...
_ برید بیرون ، هواپیماها ...
_ پوفففففف پوفففففففف پوفففففففففف
همه دارن چادر ها رو تخلیه می کنن ، دود از همه طرف داره از زیر چادر ها میاد تو ، چشم چشم رو نمیبینه ، ریه هات می سوزه و ...
وقتی به هوش میای می فهمی شیمایی شدی ، چه حسی میشی ؟
وقتی دست و پا ندارم بهتره شیمیایی شمو بمیرم ! من مامانمو میخوام ، چرا منو میترسونی ؟؟؟؟؟
8 دیدی چه راحت میشه سرنوشت یک انسان در عرض یک روز تغییر کنه ؟ به نظرت این دنیای ما ارزش این همه جون کندن رو داره ؟
جدی راست میگیاااااااا ، ولی چه میشه کرد ، زندگی شاید همین باشد .......9
چرا من سوال کردنم این جوریه ، اصلا به نظرت این شیوه خوبه یا نه ؟
آره خیلی سوالات جالبن ، آدمو به فکر میندازه که آخه چرا .... ؟؟؟
10 چرا من به جای درس خوندم می شینم و این اراجیف رو سر هم می کنم ؟
چرا من به جای درس خوندن میام اینترنت و ....!
:.. کورش جان ..:
آخه تو جواب قبلیات و تو آخر همین جوابات،فهمیدم که مادرت رو خیلی بیشتر دوست داری! (حرف تو دهنت می زارم)!)
* نه عزیزم نگفتم مامانمو بیشتر دوست دارم گقتم بهش وابسته ام که اونم دلیل داره !
مگه من گفتم کار بدیه؟ داشتم باهاشون همدردی می کردم،100 % شغل شریفیه...
* بله شما درست میگی ! منم به خاطر همراهی با تو به حرمت اونا یک دقیقه سکوت میکنم!
نمی خوام ناشکری کنم،چون خودم می خوام و میام و فقط هم به خاطر بچه های گلی مثل شماهاست،ولی تو می خوای یه سر بیا انجمن درخواست موسیقی! می فهمی خستگی چیه...
* بچه جون مگه سرت درد میکنه ، نونت کم بود ، آبت کم بود برو بشنی درستو بخون( اهوم )
..
من به شخصه،آرزوی همکار شدن ندارم (حالا کی نظر تو رو خواست؟ صندلی داغ یکی دیگس!) تنها چیزی که از عزیزان مدیر می خوام این قابلیت لینک مستقیم دادنه! چیز زیادیه؟
چشم ، من حتما بهشون اطلاع میدم که در اولین فرصت این کار رو برا کورش جونم بکنن !!
چرا سرطان؟
خب از ایدز و هپاتیت که بهتره ، گفتی لاعلاج باشه منم گفتم سرطان!
اینو باهات هستم شدید
ایول تو هم فریدون فروغی رو دوست داری ؟؟؟؟ !!!! ...
////////////////////////////////////////
بازم سوال:
بفرماااااااااااااااا
در مورد اون شغل شریف رفتگری...اگه پدرت یه رفتگر بود،چه احساسی داشتی؟ پیش دوستات احساس حقارت می کردی؟ بهشون می گفتی که پدرم چی کارس؟ می دونی که اگه بدونن ممکنه مسخرت کنن
نمیدونم ، ولی به احتمال زیاد سر خورده میشدم ، شایدم باهاش کنار میومدم ولی باید قبول کرد که سخته !
فقط جوابت رو وقتی بده که یه لحظه خودت رو گزاشتی جای اون بچه...چون تو موقعیتش قرار نگرفتی،خیلی سخته جوابش:
*به جون دادا قرار دادم ، دیدم خیلی خیلی خیلی سخته!
.
نظرت در مورد این دو بیتی! چیه؟
"عشق یه چیزی مث کشک و دوغه
تموم زندگی پر از دروغه
هیچ کسی هیچ کسی رو دوست نداره
دوستت دارم عاشقتم شعاره"
* تو عصر ما که همچین دروغ هم نیس ، اونقد عاشقای دروغین هستن و به ادم ابراز علاقه میکنن ( فقط به خاطر اینکه 5 دقیقه خوش باشنو بخندن ) که دیگه آدم نمیتونه فرق عشق راستین رو از دروغین بفهمه ! خودم به شخصه زیاد هم موافق نیستم چون هستن عاشقای پاکدامنی که به خاطر معشوقه اشون هر کاری میکنن!
چرا خدا انسان رو آفرید؟ مگه آخرش دوباره نمی خواد برمون گردونه پیش خودش؟
من نمیدونم ، چون اینا علومی هستن که فقط خدا ازشون با خبره و بس ! بهتره به این مسائل زیاد فکر نکنی چون آخرش مثه من میشیاااااااااا!
فلسفه آفرینش سوسک چیه؟ این که این همه رو می ترسونه چرا به وجود اومد؟ یعنی وظیفش ترسوندن آدماس؟
فلسفه اشو نمیدونم ولی مطمئنا خدا هیچ چیزیو بی دلیل نمی آفرینه ، خالقی که چیزی رو بیهوده خلق کنه نشانه ی ضعف و کاستی در قدرتشه ، و از اونجا که میدونین خداوند از هر نقصانی مبراست پس خلقت هر چیزی یه دلیلی داره
آدم ها واسه چی آدامس می جون؟ (غیر از خوشبویی دهان )
حتما میخوان فکشون 24 ساعته کار کنه!
الان داری چی گوش میدی؟ (اگه چیزی گوش نمیدی،اخرین آهنگی که گوش دادی رو بنویس)
یه آهنگ از فریدون فروغی ، اسمشو نمیدونم ولی چند بیتشو مینویسم :
پشت این پنجره ها دل میگیره غم و غصه ی دل و تو میدونی
وقتی از بخت خودم حرف میزنم چشام اشک بارونه تو میدونی
عمریه غم تو دلم زندونیه دل من زندون داره تو میدونی
هرچی بهش میگم تو ازادی دیگه میگه من دوست دارم تو میدونی
میخوام امشب با خدام شکوه کنم شکوه های دلمو تو میدونی
بگم ای خدا چرا بختم سیاست چرا بخت من سیاست تو میدونی
پنجره بسته میشه شب میرسه چشام اروم نداره تو میدونی
؟ اگه امشب بگذره فردا میشه مگه فردا چی میشه؟ تو میدونی
پیراهن مردونه می پوشی؟ چرا خیلی از زنا پیرهن مردونه می پوشن؟ این به دلیل اون حسه نیست که برخی دخترا دوست دارن پسر باشن (الان اسمش یادم نیست) ؟
آره گاهی اوقات میپوشم ، به خاطر اون حسه هم نیس چون آزاد و راحته گاهی میپوشم !
آخرین کتابی که خوندی؟ (غیر درسی) به ما هم پیشنهادش می کنی؟ اگه نمی کنی،پس چه کتابی بوده که واست جذاب نبوده؟ چون اگه جذاب بود که به ما هم پیشنهاد می دادی بخونیم! حتما" به دردمون نمی خورده! شاید کتاب آشپزی بوده! [اون رو که حتما" باید بخونیم] خب پس حتما" دوران بارداری در یک نگاه بوده (ببخشید،شوخی بود،به دل نگیری) به نظرت من دیوونه شدم؟ خودم میگم،خودم جواب میدم
نمیدونم خیلی وقته کتاب غیر درسی نخوندم چیزی به یاد نمیارم ، فکر میکنم یه سالی میشه ، تابستون سال قبل کتاب سینوهه رو خوندم ! کتاب جالبی بود و برای من خیلی هم جذاب !
بچه تو اسم این کتاب آخری رو از کجا میدونی، من تا حالا به گوشم نخورده برو درستو بخون !
درباره سوال آخرتم نه دوست خوبم شما گلی فقط داری منو راهنمایی میکنی ! مگه نه ؟
9-اینترنتت دایل آپه؟ به فکر adsl نیفتادی هنوز؟ (اگه یه وقت به سرت زد،برو انجمن --- ريا،سینا یه مقاله نوشته،اگه بخونیش بی خیال Adsl میشی و میری کارت --- می خری!)
*دیال آپه و هنوز هم قصد ندارم adsl بگیرم ، حالا چون تو اینو گفتی دیگه هیچ وقت نمیگیرم ![IMG]<img src="http://www.pic4ever.com/ugly002.gif" border="0" >[/IMG]
دوست داشتی از این شاسقین ها داشتی؟ اسمشو عوض نمی کردی؟
تو پستای قبلیمم گفتم یه دونه مثه همون دارم اسمش هست هاشم!
ببخشید بعضی سوالام از ادب خارج شد
خواهش میکنم شما هم ببخشید شوخی کردم باهات !
...
بازم میام
منتظرم !
***********************
یه پیشنهاد،اگه آهنگ Sea Shore از گروه 0111 رو گوش ندادی،پیشنهاد می کنم حتما" دانلودش کنی:
مگه اون شعر نیست که میگه : خوابیدی رو بال موجا ، کاش میشد بودم کنارت ...
اینو که خیلی وقته شنیدم ، و باید بگم واقعا قشنگ و زیباست و گریه دار !
سلام
اگه بهت بگن يه ليوان چاي يا قهوه با هركسي (يكي ازشخصيتاي معروف دنيا)دوست داري بخوري كيو انتخاب ميكني؟چرا؟
اين ضرب المثل "خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو" درسته ياغلط؟
سلام
1.
برای رفع سو تفاهمات :
تو همون هیلاری هستی ؟؟!!ببخشید اشتب شد , تو همون دیانا هستی ؟؟!!
اینو جواب بدو تا ببینم باید ازت بپرسم یا نه....
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)