هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز ««««»»»» نقشش به حرام ار خود، صورتگر چین باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز ««««»»»» نقشش به حرام ار خود، صورتگر چین باشد
در راه عشق اگر سر، بر جاي پا نهاديم
بر ما مگير نكته، ما را ز دست مگرار
در فال ما نيايد جز عاشقي و مستي
در كار ما بهائي كرد استخاره صد بار
شیخ بهایی
روزی که چرخ از گِلِ ما کوزه ها کند »»»»«««« زنهار کاسه سر ما پر شراب کن
یا حق
نذر و فتوح صومعه در وجه مینهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
ملک در سجده آدم زمين بوس تو نيت کرد
که در حسن تو لطفي ديد بيش از حد انساني
چراغ افروز چشم ما نسيم زلف جانان است
مباد اين جمع را يا رب غم از باد پريشاني
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
مرا گر تو بگذاری ای نفس طامع
بسی پادشايی کنم در گدايی
بياموزمت کيميای سعادت
ز همصحبت بد جدايی جدايی
یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم
بر سر تربت من با می و مطرب بنشین
تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
شب خوش
من ار چه حافظ شهرم جوی نمیارزم
مگر تو از کرم خويش يار من باشی
شب خوش
باز م بده
یارم از قافیه و شعر و غزل می گویم
دست و رو با غم هجران تو برمی شویم
گر به بستان دلت هر نفسی می آیم
در پی شاخه گلی در دل تو می جویم
...
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)