grated میشه رنده شده (چون grate میشه رنده)
slice میشه ورق ورق شده - برش داده شده (برش از عرض - بصورت پهن) ..
diced میشه تکه تکه شده ، منتها از نظر آشپزی یعنی تکه های ریز و مکعبی شکل ...
chopped میشه خرد شده - ریز شده ... در مقایسه با dice ، وقتی chop می کنیم قطعات بزرگتر و از نظر هندسی نامنظم تر هستن ..
shred میشه پاره شدن ؛ نزدیک میشه به grate ... و حتی می تونن بجای هم استفاده بشن .. به نظر میاد تکه ها در shred دراز تر باشن ... باز از نظر آشپزی دارم میگم
*میشه mincing رو هم وارد این مقایسه کرد ..
شما با سه سال زبان خوندن شاید صرفاً بتونی هزینه کلاس و کتابت رو برگردونی .. (کلی عرض می کنم و اصلاً شاید شما ظرف 3 سال ، میلیون میلیون درآمد داشته باشی - من دارم حالت استاندارد رو میگم)نوشته شده توسط hfj
زبان هم به نظرم مثل خیلی کارای دیگه اس که اگه در حد کم و متوسط و خوب بلد باشی (95% آدمها)، درآمدت هم کم و متوسط و خوبه (منظورم وقتیه که از زبانت بخوای استفاده کنی نه اینکه مثلا همونطور که سپید جان گفت بری و موسسه بزنی و کارت بگیره - اونجا دیگه بحث شم تجاریه ، نه اینکه چون زبانت خوب بوده ، موسسه ات قوی شده!)
اما ... اگه جزو اون 5-4 درصد باشی (به قول معروف خامه ی روی کیک باشی) ، درآمدت بسیار خوب خواهد بود ... من خودم زبان و ترجمه صرفاً بعنوان یه کار جانبی و تفریحی واسه ام بوده - اما بعضی وقتها پولهایی گرفتم که واقعا می صرفیده ... یه کار ترجمه واسه یه خبرگزاری بود که فکر کنم بابت یه ربع کار در روز به من 6 تومن میدادن حدوداً ... بازم ممکنه در مقایسه با خیلی کارها عدد فوق العاده ای نباشه ها .. (25 تومن در ساعت - یه مهندس یا مدیر درجه یک و با سابقه شاید همینقدر در بیارن) ، اما واسه من در سن 22-23 سالگی عالی بود ... قبول دارید؟ ...
اما اگه در قالب یه جمله بخوام نظرم رو بگم :به نظرم زبان دانستن بیشتر یه سرمایه معنویه تا مادی ... شک دارم کسی بتونه با زبان به درآمد نجومی برسه و می خوام بگم که " اونی که زبانش عالیه ، احتمالا خودبخود همچنان که ارزش معنوی علم واسه اش بالا میره ، ارزش پول واسه اش کم میشه "