ناله اي
از سينه بركشيد
و آن سكوت كامل ساحل را آشفت
چونان نسيم
كه برگ درختان را
پنداشتي كه زمزمه سايه
در هيچ مي نشست
گفتي كه واژه ها
در حجم بي نهايت
نابود مي شدند
و باز هم سكوت
گفتم
سكوت چيست ؟،
آري سكوت تو هرگز دليل پايان نيست
ناله اي
از سينه بركشيد
و آن سكوت كامل ساحل را آشفت
چونان نسيم
كه برگ درختان را
پنداشتي كه زمزمه سايه
در هيچ مي نشست
گفتي كه واژه ها
در حجم بي نهايت
نابود مي شدند
و باز هم سكوت
گفتم
سكوت چيست ؟،
آري سكوت تو هرگز دليل پايان نيست
تا كي كشم عتيبت از چشم دل فريبت
روزي كرشمه اي كن اي يار برگزيده
هزار حرفه تو نگات
هزار عشقه تو صدات
دل شیدام ، همه عاشقی شو ریخته به پات
ای تو شمع روشن من
از تو روشن گلشن من
به تو می رسم دوباره
تو خیال یه ستاره
تو شبای با تو بودن
گل شب بو خونه کرده
عطرشو از تو گرفته
باغچه رو میخونه کرده
شب تو رویای تو مونده
عاشقی شو با تو خونده
پر از خاطره تو
دل ماهشو شکونده
حالا مهتاب نگات
می ریزه تو حوض کاشی
ماهی بی تابه برات
میمیره اگه نباشی
تو همه بهانه هامی
همه عاشقانه هامی
روی موسیقی لبهام
همه ترانه هامی
تو شب دلبستگی مون
یک سبد ترانه چیدم
میمیرم اگه نباشی
من تو رو تو آینه دیدم.
شاعر زهرا رشن
من نگويم كه مرا از قفس آزاد كنيد
قفسم برده به باغي و دلم شاد كنيد
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
ای آخرین رنج
من خفته ام بر سینه خاک
بر باد شد آن خاطر از رنج خرسند
اکنون تو تنها مانده ای ای آخرین رنج!
جاده رفتن نيست
(جاده مصدر نيست)
جاده تكرار يك صيغه ي غربت بار است
جاده يك صيغه كه تكرارش
گردبادي است كه با خود خواهد برد
- كه برد!-
هر چه برگ و بر باغ دل تو
هر چه بال و پر پروانه ي پندار مرا
جاده "رفتن نيست"
جاده طومار و نواري نه وجوباري
جاده يعني رفت!
رفت!
رفت!
همين!
سلام. به مشاعره خوش آمدید
نه غاز کهف
نه خواب قرون
چه می بینم؟
به چشم هم زدنی روزگار برگشته ست
به قول پیر مرقند
همه زمانه دگر گشته است
تنور لاله چنان برفروخت باد بهار
که غنچه غرق عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سحر از هاتفم به گوش آمد
ز فکر تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکم آن که چو شد اهرمن سروش آمد
دلم گرفته اي هم نفس پرم شكست تو اين قفس
تو اين غبار تو اين سكوت چه بي صدا نفس نفس
از اين نامهربوني ها دارم از غصه ميميرم
رفيق روز تنهايي يه روز دستا تو ميگيرم
تو اين شب گريه مي توني پناه هق هقم باشي
تو اي همزاد هم خونه چي ميشه عاشقم باشي
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)