من تو نگاه تو رويامو ميبينم...فرداي شيرينم ..نازنين من
چشماي تو افسانه نيست ..که تموم خواب و خيالم بود
تقدير من عشق تو شد..که هميشه فکر محالم بود
اخه "ی" شما همه اش به تور من می خوره
"ی" من هر دفعه به یکی می خوره
شب خوش
من تو نگاه تو رويامو ميبينم...فرداي شيرينم ..نازنين من
چشماي تو افسانه نيست ..که تموم خواب و خيالم بود
تقدير من عشق تو شد..که هميشه فکر محالم بود
اخه "ی" شما همه اش به تور من می خوره
"ی" من هر دفعه به یکی می خوره
شب خوش
در تيره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآيی
بر رهگذرت بستهام از ديده دو صد جوی
تا بو که تو چون سرو خرامان به درآيی
دوستی دوستی
دست دست
متاسفانه فرانك خانوم هم خوابشون ميومد(خداحافظي كردند) و "مشعوف بودیم فراموشمان شد
یادت باشه من گفتم ماله دلشدگان هست" رو جزو شعر حساب كردند و چون ديگه تشريف بردند مجبوريم ادامه بديم:
يك جمع نكوشيده رسيدند به مقصد
يك قوم دويدند و به مقصد نرسيدند
فروغي بسطامي
اديت براي سومين بار كه ترتيب حفظ بشه
Last edited by Payan; 03-07-2007 at 00:25.
دیشب به سیل اشک ره خواب می زدم نقشی به یاد روی تو بر آب می زدم
مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد
کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايی
يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايی
پایان جان منظورم یادت هست بود نه یادت باشه!
ببخشید
Last edited by mohammad99; 03-07-2007 at 00:41.
یارب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی زمیان برخیزم
بر سر تربت من بی می و مطرب منشین
تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم
Last edited by sise; 03-07-2007 at 07:06.
من از تبار غربتم
از آرزوهاي محال
قصه ما تموم شده
با يه علامت سوال
بذار که کوله بارمو
رو شونه شب بذارم
بايد که از اينجا برم
فرصت موندن ندارم
سلام دوستان
من حدس مي زدم شبي مرا جواب مي كني
وقصر كوچك دل مرا خراب مي كني
سر قرار عاشق هميشه ديركرده اي
ولي براي رفتنت عجب شتاب مي كني
من از كنار پنجره تورا نگاه ميكنم
و تو به نام ديگري مرا خطاب مي كني
چه ساده در ازاي يك نگاه پاك وماندني
هزار مرتبه مرا ز خجالت اب مي كني
وكاش گفته بودي از همان نگاه اولت
كه بعد من دوباره دوست انتخاب مي كني
Last edited by عــــلی; 03-07-2007 at 09:09.
یک دم به مراعات دلم گرم نداری
یک ذره مرا حرمت و آزرم نداری
من دوست ندارم که ترا دوست ندارم
تو شرم نداری که ز من شرم نداری
این مرکب بیداد تو توسن چو دل تست
وانرا چو بر خویش چرا نرم نداری
در دفتر تندی و درشتی که همانا
یک سوره برآید که تو آن برم نداری
Last edited by sise; 03-07-2007 at 10:31.
دوست عزيز ممنونم از كمكت.
ويرايش شد.
با تشكر هميشه بهار.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)