تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 111 از 131 اولاول ... 1161101107108109110111112113114115121 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,101 به 1,110 از 1301

نام تاپيک: معرفي كتاب هايي كه خوانده ايم

  1. #1101
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض



    هنر همیشه بر حق بودن

    آرتور شوپنهاور
    ترجمه عرفان ثابتی
    نشر ققنوس

    سی و هشت راه برای پیروزی در هنگامی که شکست خورده اید.

    شاید این کتاب خیلی محترمانه نباشد، اما در تقابل با حریفت، موقعیت هایی هست ( دارم از موقعیت های جدلی حرف می زنم) که فقط پیروزی مهم است. به هر قیمتی. مهم نیست که بر حق باشی یا نه.
    می شود از ان طرف هم نگاه کرد. مثلا در مقابل حریفی قرار گرفته ای که دارد بی شرفانه حق ت را پایمال می کند. اینکه بدانی داری ازکجا می خوری خیلی می تواند کمک ت کند.
    جور دیگری هم میشود گفت؛ مثلا اینکه یک حقیقت ظاهری برتری را به حریفت میدهد، تو با این ترفند ها می توانی بیشتر فکر کنی و حقیقتی را که می گویی اثبات کنی.
    اما اینکه چرا اصولا ما در چنین جدل هایی صرفا به دنبال پیروزی هستیم نه پیدا کردن حقیقت، نویسنده در مقدمه ی کتاب می گوید که این صرفا ناشی از دنائت فطری طبیعت انسان است.

  2. 14 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1102
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض بهار 63

    بهار 63 - مجتبا پور محسن

    تو مجله ی تندیس خوندم که آقای پدرام حربی برگزیده ی بخش طراحی جلد نشریات در نمایشگاه سرو نقره ای شدن.

    عکس جلد مجموعه ی کتاب های قفسه ی آبی رو هم اونجا دیدم

    در واقع طراحی جلد زیبای این کتاب باعث شد که کنجکاو بشم و دنبالش بگردم.



    پشت جلد:
    من خیانت میکنم . به خودم خیانت میکنم. به چیزهایی که فکر میکنم....


    فکر میکردم داستان در مورد خیانت باشه ....در واقع بود ولی به نظر من در این کتاب افکار گوینده خیلی مهم تر از چیزهاییه که بهش فکر میکنه.

    تو این کتاب ما شنونده ی افکار نویسنده هستیم .... و دنیا رو از چشم فرزین که شخصیت اصلی داستان هست میبینیم

    ما حتی شخصیت های دیگه رو فقط از دیدگاه نویسنده میبینیم ....و اجازه ی قضاوت در مورد اشخاص دیگه به ما داده نشده.چون شناختی از اون ها نداریم.

    برای من در طول داستان این نکته مبهم بود که تهمینه چه جور زنی ست؟ چه خصوصیات اخلاقی ای داره؟ و سوال هام بی جواب موند.شاید به این دلیل که ذهن ما از موضوع اصلی منحرف نشه نویسنده پرداختی روی شخصیت های دیگه نداشت.

    سردرگمی ها برای خواننده کاملا قابل درک هست.افکار دیوانه کننده ای که به مغز آدم هجوم میاره.شک و دودلی های ناشی از عذاب وجدان. و گاهی افکار کاملا بی ربط به موقعیت....و نا خودآگاه

    کتاب جالبی بود ....من واقعا ازش لذت بردم.



    Last edited by Miss Artemis; 08-02-2011 at 12:47.

  4. 12 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1103
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    1

    کتــــاب توان بی پـــــایـــان از آنتــــــونی رابیـــــنز




    کتاب شامل مجموعه فصل هایی هست که در ارتباط با رمور موفقیت در زندگی صحبت می کنه
    و یک سری اصولی رو بیان می کنه که باعث میشه افراد به کشف و شکوفایی ِ استعداد هاشون قدم بردارن
    و با بیان ویژگی ها و خلاصه ای از زندگی افرادی قهرمان بقیه نیز اونها رو در خود پرورش بدن.
    این کتاب به 12 زبان ترجمه شده و از جمله پر فروش ترین کتاب های علم روانشناســـی هست
    من که خیلی لذت بردم و در کل کتاب انرژی دهنده ای بود


  6. 8 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1104
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    وردی که بره ها می خوانند / رضا قاسمی
    انتشارات خاوران - پاریس 2007 ( نسخه ی انترنتی )
    ؛
    مگر نه اینکه هر چیزی غرامتی دارد؟
    چهل پله است برای رسیدن به سه تار جادویی. باید توی محل های قدیمی گشت. درها کند و نشست هی رنده کرد.
    نویسنده برای ما تعریف می کند راه رسیدن به پله ی چهل را.
    خاطراتی که پیچ می خورد به دوران کودکی اش. در آن خانه های منظم و ان دوستی های کودکی.
    اینها را توی بیمارستان به یاد می آورد. با همان طنز و کنایه ی مخصوص خودش.

    پ.ن: رضا قاسمی این رمان را در به صورت بداهه روی وبلاگش نوشت. البته نسخه ی نهایی اش پس از ویرایش بیرون آمد؛
    اما به این ترتیب بود که آقای نویسنده هر شب می آمد توی وبلاگش یک قسمت اش را می نوشت تا داستان شکل گرفت.
    رضا قاسمی می گوید این یک جور نشان دادن لباس زیر خود به خواننده است. اما او این کار را می کند.
    برای اولین بار برای فارسی زباناند. شجاعت می خواهد این طور نوشتن. برای همین کارهایش هست که دوست می دارمش.

    اگر خواستید بگویید برایتان آپ لودش کنم

  8. 8 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1105
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    در ستایش نامادری / یوسا
    ( نسخه ی اینترنتی )

    داستان هوس ها و شیطنت های کودکی نو بالغ، که نامادری اش را دوست می دارد. که دید می زندش. که لمس می کند.
    معصومیتی کودکانه در او هست که نامادری را که ما را گمراه می کند. تردید می کنیم در افکار شیطانی او. او آرام پیش می رود.
    اما این داستان هولناک به این زودی تمام نمی شود. یوسا کار خودش را بلد است. داستان را می کشاند به تن. غلظت اروتیک را زیاد می کند. حواس ما را پرت می کند.
    به قول سرهرمس، یوسا حواس ادم را پرت می کند. چشم ما را می کشاند به کپل ها و سرین ها، مارا می کشاند به مراسم تن شویی شبانه ی پدر.

    نسخه ی الکترونیکی در پروفایلم هست. : )

  10. 8 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1106
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    در جستجوی زمان از دست رفته/طرف گرمانت 1 و 2/مهدی سحابی
    در جستجوی زمان از دست رفته جلد سوم برای من از 2 جلد قبل لذت بخشتر بود و بيشتر می توانستم با کتاب ارتباط بر قرار کنم و از تشبيهات زيبای پروست در کتاب لذت ببرم در جلد سوم پس از گذشت مدتی ما با يک حادثه تلخ مواجه ميشويم مادربزرگ عزيز بر اثر بيماری فوت ميکند مادربزرگی که جز نيکی و خوبی برای نوه خود چيزی نميخواهد.اويی که در جلد اول بر خلاف نظر دکتر که برای نوه بيمارش نوشيدن مشروب را توصيه کرده بود از اين کار جلوگیری می کند اما همين که درد و رنج و سلفه های نفس گير نوه دلبندش را می بيند خود در نيمه شب برای تهيه مشروب به بيرون از خانه می رود. اما در جلد سوم او ديگر در کنار ما نيست و در اوايل قسمته دوم کتاب از پيش ما ميرود و ما نيز با راوی در سوگ از دست رفتن او ميشينيم.در اين جلد اتفاقی ديگری نيز صورت می يابد راوی که روز ها و ساعت ها برای رفتن به محفل گرمانت ها نقشه کشيده بوده و در ديد او اين اشراف انسان های وارسته می باشند پس از ورود به محفل آنان متوجه می شود که چقدر آنان انسان های ساده و پيش پا افتاده اي هستند انسان هايی که از هنر فقط نامی رو يدک می کشند و از واژگانی در صحبت کردن خود استفاده می کنند که حتی معنايی آن را نمی دانند و فقط اين کار را برای نوعی نشان دادن شخصيت خود به کار می برند.راوی ديگر علاقه ايی به محفل آنان ندارد و از آنان دلزده می شود.
    شايد اين گفته راوی خود بهترين دليل و تشبيه در اين مورد باشد:
    چگونه می شد تا پيش از بحثها احساس دلسردی نکنم؟هر کدام از ميهمانان آن شب،با نام اسرار آميزی که تا آن زمان او را،دورادور،تنها به همان نام شناخته و درباره اش خيالبافی کرده بودم،اما با جسم و ذهنيتی شبيه به همه آدمهای ديگری که می شناختم،يا حتی پست تر،همان حس پيش پا افتادگی و ابتذالی را به من داده بود که شايد پا گذاشتن به بندر دانمارکی السينور هر کتابخوان شيفت هملت را دچارش کند.بی گمان، آن مکانهای جغرافيايی و آن گذشته کهنی که مايی اي از جنگلهای بلند و ناقوسخانه های گوتيک را به نام آن آدمها می افزود،تا اندازه اي به چهره ها،صورتی باقی مانده بود که علت در معلول،يعنی شايد به گونه اي که می شد عقل به آنها پی ببرد،اما خيال را هيچ نمی انگيخت.

    قسمت های زيبايی از کتاب:

    اثری که يک فرد يا يک نمايش پر قدرت و استثنايی اجرای آن بر ما می گذارد،اثری خاص است.هنگام تماشا تصوراتی از زيبايی،قدرت سبک،رقت انگيز، و مانند آنها را همراه خود داريم که، در نهايت، می شود بپنداريم که مصداقشان را در پيش پا افتادگی يک استعداد يا يک چهره نه خيلی بد ديده ايم،اما آنچه در برابر ذهن هشيار ما پافشاری خود می نمايد شکلی است که ذهن ما هيچ مرادف فکری برای آن ندارد و ناگزير بايد به راز آن پی ببرد.آوايی تيز،لحنی با حالت استفهامی شگرف می شنود،از خود می پرسد:زيباست؟اين حسی که به من دست داده حس ستايش است؟آيا غنای الحان،فخامت،قدرت بيان همين است؟و آنچه دوباره به او پاسخ می گويد صدايی تيز و لحنی شگرف استفهامی است،تاثيری جبارانه ناشی از موجودی که نمی شناسيم،موجودی يکسره مادی که در او هيچ فضای خالی برای قدرت اجرا باقی نمانده است.و به همين دليل،آثار به راستی زيبا،اگر صميمانه تماشايشان کنيم،آثاری اند که بيش از همه دلسردمان می کنند،زيرا در مجموعه تصوراتی که در ذهن خود گرد آورده ايم حتی يکی را نمی توان يافت که با يک تاثير فردی همخوانی داشته باشد.

    به راستی پيش می آيد که با فرار رسيدن خواب آنچه را که شايد در بيداری می کرديم تنها در رويا به انجام برسانيم،يعنی پس از دگرگونی ناشی از خواب،و با افتادن به راه ديگری که در بيداری نمی رفتيم.و داستان يگانه ای ادامه می يابد اما به پايان ديگری می رسد.با اين همه،جهانی که در خواب می بينيم آن چنان متفاوت است که کسانی که به زحمت خوابشان می برد بيش از هر چيز می کوشند از جهان واقعی بيرون بروند.پس از آنکه، ساعتها پياپی،سرگشته با چشمان بسته در انديشه هايی همانند آنهايی غوطه می زنند که در بيداری گرفتارشان می بودند،دلگرم می شوند اگر ببينند که دقيقه گذشته بسيار سنگين از استدلالی بوده است که با اصول منطق و بداهت زمان هال تناقض آشکار دارد،چه اين غيبت کوتاه برايشان به معنی گشوده شدن دری است که شايد اندکی بعد بتوانند از طريق آن از جبر ادراک واقعيت بگريزند،بروند و به جايی کم و بيش دور از آن سری بزنند،و در نتيجه خوابی کم و بيش خوب بکنند.اما خود گام بزرگی است همين که به واقعيت پشت می کنيم،هنگامی که به نخستين مغاکی می رسيم که در آن تلقين به خويشتن،چون جادوگری معجون جهنمی بيماری های خيالی يا بازگشت بيماری های عصبی را برايمان تدارک می بيند،و چشم به راه ساعتی است که بحرانهای سر بر آورده در طول خواب ناخود آگاهمان چنان بالا بگيرد که ديگر خواب نماند.

    گفته اند که سکوت نيرويی است.درست از جنبه ديگری،سکوت نيروی سهمگينی است که در اختيار معشوق.سکوت بر دلشوره انتظار دامن می زند.هيچ چيز به اندازه آنچه جدايی می اندازد آدم را به نزديک شدن به ديگری دعوت نمی کند،و چه صدی گريذناپذيرتر از سکوت؟نيز گفته اند که سکوت شکنجه اي است،و می تواند زندانيان محکوم به سکوت را به ديوانگی بکشاند.اما چه شکنجه اي بزرگتر از نه سکوت کردن.که سکوت دلدار را ديدن.

  12. 10 کاربر از Mahdi Hero بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1107
    حـــــرفـه ای Hamid Hamid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    خانه ام گلخانه ي يـــــــاس است
    پست ها
    3,817

    پيش فرض

    سلام دوستان ...

    به تازگي كتاب ديگري از سيد بزرگوار عالم عزيز محمد علي جمال زاده رو مطالعه كردم ...
    اسم اين كتاب قصه ي ما به سر رسيد هست شامل:
    1_حكايات استاد جمال زاده
    2_ترجمه هاي ايشون
    3_ برخي نامه هاي ايشون

    خب بخش حكايات خيلي زيبا و خواندني بود ... و اغلب در مورد شعر و شاعري بود با تيتر هايي از قبيل پستچي شاعر / خياط شاعر / ملاي شاعر و حمامي شاعر كه دلالت به اين موضوع داره كه اين روز ها و در عصر معاصر درصد زيادي از مردم ادعاي شاعر بودن دارند و خيلي جالب هست كه ادعا ميكنند جد و ابا و اجدادشون هم شعر گفتن و چند ده هزار بيت از آثار اجدادشون رو هم دارند ...
    با طنز شيريني اين موضوع رو مورد انتقاد قرار داده كه هر كسي نميتونه شاعر باشه ...

    در قسمت نامه ها نامه هاي ايشون از ژنو به دانشگاه تهران رو نوشته كه درباره نشر و چاپ آثارشون به مسئولان اون دانشگاه توصيه هايي رو داشتند (در سال 1354) و از مسئولان خواسته اند كه سود فروش و چاپ اين آثار رو خرج كارهاي خيريه از جمله كمك به دانشجويان بي بضاعت در خارج از كشور كنند( از اونجايي كه استا جمال زاده خودشون هم از نوجواني وطن رو به قصد تحصيل ترك گفتن)
    چند نامه هم به صورت رفت و برگشت از گفتگوي ايشون با صادق هدايت قيد شده كه جالبه ... صادق هدايت از استاد در مورد سبك نويسندگيشون كمك و نصيحت خواستند...
    كلا جمال زاده ارتباط خوبي با صادق هدايت داشته به طوري كه در چند قسمت كتاب هايش نام صادق هدايت رو ذكر كرده مثل حكايت كباب غاز كه شخصيت داستان رو مشغول خواندن حكايات بي نظير صادق هدايت بيان كرده ...
    هرچند بنده خودم با كارهاي صادق هدايت زياد ارتباط برقرار نكردم!!

    در قسمت ترجمه هم چند حكايت زيبا و با معني فرنگي توسط ايشون ترجمه شده كه خواندنش خالي از لطف نيست ...

    درود بر سيد بزرگوار محمد علي جمال زاده ... روحش شاد و يادش گرامي

  14. 8 کاربر از Hamid Hamid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1108
    آخر فروم باز farryad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,084

    پيش فرض

    چهار درد/ منیرالدین بیروتی


    به قول یکی از منتقدین" بیروتی چهره غمگین ادبیات ماست"
    و چقدر هم درسته این حرف.
    رمان چهار درد که جایزه گلشیری رو هم به عنوان بهترین رمان در سال 84 یدک میکشه رمانی تلخه و تلخ.
    نثر رمان عالیه. چیزی که در بقیه رمانهای روزگار ما کمتر دیده میشه.
    نگاه چرک و کثیف بیروتی به پیرامون چرک و کثیف ترش باعث شده رمان رنگ و یویی ناتورالیستی به خودش بگیره.
    حرف زیاد میشه زد اما کو حال و حوصله...
    فقط بگم جلوی انتشار کتاب زمانی که میخواست به چاپ دوم برسه توسط وزارت فخیمه ارشاد اسلامی گرفته شد تا جوانهای پاک میهن اسلامیمون چشم و گوششون باز نشه!

  16. 8 کاربر از farryad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1109
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Mehrnaz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    matrix
    پست ها
    226

    پيش فرض

    بووار و پکوشه
    نوشته ی گوستاو فلوبر
    ترجمه افتخار نبوی نژاد
    داستان
    نمونه زیبا و بارزی از پیوند دوستی بین دو دوست است که به صورت اتفاقی به هم بر می خورند و به لحاظ شباهت های واقعی که بین خود می بینند,این دوستی شکل می گیرد.ثروتی غیر منتظره به این دو دوست نخسه بردار اجازه می دهد رویای خود را تحقق بخشند
    مسکن گزیدن در روستا و خرید ملکی برای خود و اباد کردن ان بدست خودشان.اما در انتظار انها فقط ناکامی در پی ناکامی است. دو دوست برای پی بردن به دلایل ناکامی خود, اوقات خود را صرف مطالعه و شناخت تمامی رشته های علوم می کنند.

  18. 8 کاربر از Mehrnaz1368 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1110
    در آغاز فعالیت deathbook's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    14

    پيش فرض


    دلیلی برای دروغ گفتن نیست‌! من مانند بسیاری از هم‌ْجنسانم حقیقت را انکار نمی‌کنم‌: آن‌چه از زبان‌ِ قهرمان‌ِ این کتاب حکایت کرده‌اَم، ماجرایی‌ست که ـ در زمانی نه چندان دور ـ برای خودم اتّفاق اُفتاده‌! من حامله شُدم، به طفلی که در شکم داشتم عشق ورزیدم وَ...

    اوریانا فالاچی

  20. 8 کاربر از deathbook بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •