تن صدها ترانه می رقصد
در بلور ظريف آوايم
لذتی ناشناس و رؤيا رنگ
می دود همچو خون به رگ هايم
سلام پایان خان
من یه سوال داشتم
چرا اشعار فروغ غرق هوس است؟
تن صدها ترانه می رقصد
در بلور ظريف آوايم
لذتی ناشناس و رؤيا رنگ
می دود همچو خون به رگ هايم
سلام پایان خان
من یه سوال داشتم
چرا اشعار فروغ غرق هوس است؟
مرا چشميست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد ديد از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی
نگارين گلشنش روی است و مشکين سايبان ابرو
هلالی شد تنم زين غم که با طغرای ابرويش
که باشد مه که بنمايد ز طاق آسمان ابرو
رقيبان غافل و ما را از آن چشم و جبين هر دم
هزاران گونه پيغام است و حاجب در ميان ابرو
روان گوشه گيران را جبينش طرفه گلزاريست ک
ه بر طرف سمن زارش همیگردد چمان ابرو
دگر حور و پری را کس نگويد با چنين حسنی
که اين را اين چنين چشم است و آن را آن چنان ابرو
تو کافردل نمیبندی نقاب زلف و میترسم
که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زيرک بود حافظ در هواداری
به تير غمزه صيدش کرد چشم آن کمان ابرو
چقدر من اين غزل رو دوست دارم خصوصا بيت آخر
سلام محمد عزيز خوبي؟
نمي دونم با فروغ آشنايي ندارم
نظرت راجع به شعراش چيه؟
راستي تاپيك نقد اشعار هم راه افتادها خوشحال ميشيم سر بزني
Last edited by Payan; 02-07-2007 at 18:24.
وقتي گريبان عدم با دست خلقت مي دريد
وقتي ابد چشم تورا پيش از ازل مي آفريد
وقتي زمين ناز تو را در آسمانها مي کشيد
وقتي عطش طعم تورا با اشکهايم مي چشيد
من عاشق چشمت شدم نه عقل بو د و نه دلي
چـيزي نمـي دانـم از اين ديوانـگي و عـاقـلي
يک آن شد اين عاشق شدن دنيا همان يک لحظه بود
آندم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
وقتي که من عاشق شدم شيطان به نامم سجده کرد
آدم زميني تر شد و عالم به آدم سجده کرد
مـن بودم و چشمان تـو نه آتشي و نـه گلـي
چيزي نـمي دانـم از اين ديوانگي و عاقلي
ازرباعیات حافظ عریان
دکتر افشین یداللهی
اره شعر قشنگیه.یه اواز استاد شجریان همینه
به نظر من شعر فروغ پر از هوسه
راستش من زیاد از مقوله شعر شناسی سر در نمیارم ولی مزاحم میشم
يكي چو باده پرستان صراحي اندر دست
يكي چو ساقي مستان بكف گرفته اياغ
چه عجب يه شعر متقاوت؟(از خود متشكري)
محمد توي كدوم كاسته؟نشنيدم
ولي افتخاري يه تصنيف داره همينو ميخونه خيلي قشنگه !!!شنيدي؟
غم نخور كه اهل اينجا واسه ي تو كم گذاشتن
اونا ارزش نگاه نازنينت رو نداشتن
غم نخور كه دور اين عشق پر قلعه وحصاره
نگو هر كاري كه كرديم واسه هم فايده نداره
همين فرداي افسون ريز رويايي
همين فردا که راه خواب من بسته است
اي دل
همين فردا که ما را روز ديدار است
همين فردا که ما را روز آغوش و نوازشهاست
سلام خانم magmagf
تو فیلم دلشدگان
من از افتخاری فقط نیلوفرانه رو گوش دادم و میدم
بقیش رو بیخیال
تو مي آيي ، مي دانم كه مي آيي ...
تو را ديشب من از لحن عجيب بغض هايم ، خوب فهميدم...
تو را بي وقفه از باران پاك چشم هايم ، سير نوشيدم .
تو مي آيي ، مي دانم كه مي آيي ...
و بر ابهام يك بودن ، نگين آبي احساس مي بندي ،
و از تكرار پوچ لحظه هاي سرد تنهايي ،
مرا بر نبض پر كار شكفتن مي نشاني ...
چه قدر رسمی حرف می زنی محمد
خوبی ؟
ياد آن بوسه كه هنگام وداع
بر لبم شعله حسرت افروخت
ياد آن خنده بيرنگ و خموش
كه سراپای وجودم را سوخت
خودت همیشه میگفتی تنوع رو دوست داری.ابجی خانوم؟!؟نه؟
اینم یه تنوع بود
تن تو ظهر تابستونو به يادم مياره
رنگ چشماي تو بارونو به يادم مياره
وقتي نيستي زندگي فرقي با زندون نداره
قهر تو تلخي زندونو به يادم مي ياره
ماشا ا... به این زبون و حاضر جوابی
چرا نرفتی تاپیک نقد شعر پس ؟
هاي هاي هاي هاي دل تنگ من
پيش دوست پيش دوست شده ننگ من
ره كجاست
جانم ره كجاست
پاي لنگ من
ره كجاست
جانم ره كجاست
پاي لنگ من
لطف شما همیشه شامل حال بنده حقیر بوده!!
سعی میکنم تو کاری که تخصص ندارم زیاد وارد نشم-یه جیزی بگم-اطلاعاتم کافی نباشه-اون وقت یکی ناراحت بشه-خیلی بده-شرمنده میشم)
Last edited by mohammad99; 02-07-2007 at 19:32.
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)