تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: به نظر شما قانون مناسب در رابطه با از بین بردن بارداری چیست؟ / قبل از پاسخ پست اول تاپیک مطالعه شود

راي دهنده
71. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • از بین بردن بارداری باید در هر شرایط و تحت هر حالتی ممنوع باشد.

    2 2.82%
  • از بین بردن بارداری باید در شرایط عادی ممنوع باشد مگر وقتی که برای مادر خطر پزشکی داشته باشد.

    7 9.86%
  • از بین بردن بارداری باید در شرایط عادی ممنوع باشد مگر وقتی که برای مادر خطر پزشکی داشته باشد یا شرایط خاص دیگر (مثل بارداری در اثر تجاوز).

    18 25.35%
  • نظری ندارم / تصمیم نگرفته ام.

    4 5.63%
  • از بین بردن بارداری باید آزاد باشد و هیچ منع قانونی نداشته باشد.

    40 56.34%
صفحه 11 از 16 اولاول ... 789101112131415 ... آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 153

نام تاپيک: از بین بردن بارداری | Abortion (فلسفی، اخلاقی و قانونی)

  1. #101
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    ببینید در یک حالت یک نفر بیمار هست و در حال مرگه و من کاری نمیکنم و ایشون میمیره ، یک حالتی هست که طرف هیچ دلیلی برای مرگ نداره و من کاری میکنم که بمیره !!
    موردی که گفتم استثنا نیست ! حالتی از مسئله هست که برای تصمیم گیری در مورد اخلاقی بودن اینکار باید مد نظر باشه !
    درسته که بارداری میتونه سهوی باشه ، ولی این ملاک تعیین اینکه سقط میتونه بدون اشکال باشه نیست . بلکه علتی که یک خانم بخواد سقط کنه مهمه. مثلا اگر زایمان برای مادر خطر مرگ داشته باشه این خطر مرگ علتی هست که چاره ای جز سقط باقی نمیگذاره و این علت در اختیار طرفین نبوده ! نه اینکه دو نفر فرصت این رو داشتن که از بارداری جلوگیری کنن حالا که اینکارو نکردن بگن خب این که سهوی بوده پس سقط کنیم !!
    قسمتی که قرمز کردم مثال صحیحی نیست (و اون مثال من نزدیک تر بود به واقعیت). وضعیت یک جنین این نیست که "طرف هیچ دلیلی برای مرگ نداره"... "طرف" برای زنده موندنش حداقل باید 9 ماه به من سختی بده، به سلامت من آسیب بزنه، من رو از کار و زندگی بندازه، من رو حسابی در خرج سنگین بندازه، تمام برنامه های آینده من رو خراب کنه، احتمالا شغل من از دستم میره، احتمالا مجبورم از دانشگاهم انصراف بدم یا تاخیر بندازم، از نظر ظاهری و بدنی افت شدید غیر قابل بازگشت کنم، و این ها فقط جزئی از عواقبش برای من هست، تازه این ها حداقل برای کسی است که بعدش ناچار نباشه بچه رو بزرگ هم بکنه. و قانون بگه تو حق نداری نخوای... تو باردار شدی و حالا چون ما می خوایم از حقوق اون بچه حمایت کنیم، برامون اصلا مهم نیست چی به سر تو میاد چون حق زندگی اون بچه اصل است و سختی کشیدن تو فرع.. فقط اگه داشتی می مردی و زندگیت به خطر می افتاد بیا و ما یه فکری می کنیم.

    بررسی مسئله بدون در نظر گرفتن تاثیرهایی که یک بارداری روی یک زن می گذاره، مسائل و مخارج و مشکلات و شرایط اجتماعی و ... به هیچ وجه نمی تونه منطقی باشه. بارداری مثلا 10 دقیقه سرپا ایستادن توی اتوبوس یا پشت چراغ قرمز ایستادن نیست که بگیم حالا چیز مهمی نیست. اتفاقی است که تک تک جنبه های زندگی یک شخص رو تا پایان عمر تغییر میده.

    اصلا اینطور نیست !! چه کسی تعهد اینکه باید مالیات بدید رو با شما بسته ؟! هیچکس . حکومت با ابزار زور (زور به معنای عام همون قانون) این تعهد قانونی رو یکطرفه برای شما ایجاد میکنه و شما از نظر قانونی ملزم به رعایت این سختی میشی. در مواردی مثل مالیات تصاعدی این سختی شما برای باز توزیع ثروت هست ، یعنی برای دیگران !
    پرداخت بدهی و وام و ... بله در قالب یک تعهد رسمی دو طرفه بوجود میاد ، و همزمان یک تعهد قانونی و اخلاقی درش هست.
    اینها هم حتی استثنائات نیستن چون موارد فراروانی ازشون وجود داره. چرا من باید به خودم سختی بدم و پشت چراغ قرمز بایستم ؟ به کسی چه ربطی داره که من مست رانندگی میکنم یا نه ؟ در تمام این موارد ما داریم برای حفظ جان دیگران محدود میشیم.
    این مسائل خیلی دقیق عنوان میشه و اینطوری نیست که مالیات دادن توسط دولت ها "دیکته" شده باشه. شما حق دارید اگه نمی خواید شهروند کشوری نباشید. من و شما وقتی شهروند یک کشور میشیم تعهد میدیم نسبت به سرویس هایی که دولت بهمون ارائه می کنه، مسئولیت هایی داشته باشیم که یکیش پرداخت مالیات هست. شما خیلی راحت اگه راضی نیستید به مالیات دادن می تونید از حقوق شهروندی خودتون بگذرید و دیگه شهروند اون کشور نباشید. نمونه های زیادی داریم از افرادی که این کار رو کردن (مثلا Eduardo Saverin یکی از موسس های فیسبوک که به خاطر قوانین مالیات از حق شهروندی آمریکایی خودش گذشت). سایر محدود شدن ها هم متعهدانه است. مثلا شما وقتی گواهینامه رانندگی می گیرید متعهد میشید قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت کنید و بر اساس حقوق شهروندیتون هم متعهد شدید بدون گواهینامه رانندگی نکنید و این برای همه یکسان است (هیچ وقت نمیگن شما باید پشت چراغ قرمز بمونید چون یک نفر دیگه نمی تونه بمونه!). همیشه همه ما بطور مساوی برای اینکه بتونیم کنار هم زندگی کنیم محدود میشیم ولی هیچ قانونی نداریم که اگه مثلا تنها راه زنده موندن یک نفر، کمک ما به اون شخص هست، ما وظیفه قانونی نسبت به انجامش داشته باشیم حتی اگه این کار هیچ ضرر یا خرجی برای ما نداشته باشه.

    قانون کردن اخلاقیات خط قرمزی است که حتی افرادی مثل هیتلر و استالین هم تا حد خیلی زیادی پا به اون سمت نگذاشتند و به جز این یک مورد هیچ مثال دیگه ای نیست که کسی در قرن 21 در اعماع ذهنش هم به قانون کردن اخلاقیات فکر کنه. کلا سیستم های Totalitarian هستن که به این چیزها فکر می کنن.

    همونطور که گفتم تا زمانی که برای دو طرف حقوق یکسان قائل باشیم ، حق ادامه ی زندگی برای هردوشون یک اصل هست مگر اینکه برای خلافش دلیل کافی وجود داشته باشه. سقط جنین جلوگیری نکردن از مرگ سهوی نیست ! بلکه جلوگیری از ادامه ی زندگی بخاطر منافع خود هست. من نمیتونم با یک هفت تیر هر کس که با منافع من سازگار نیست و باعث سختی من بشه بکشم !! ولی مثلا اونی که جان من رو بخطر انداخته رو میتونم بکشم ...
    سقط جنین رو "جلوگیری از ادامه زندگی به خاطر منافع خود دونستن" بسیار غیرمنصفانه است. من یک مثال می زنم: یک شخص بیمار هست و به شما گفته میشه باید به مدت 9 ماه (یا فرضا 1 ماه) باید مثلا بدنش به بدن شما وصل بشه (صرفا مثال) و همین حالا هم این اتصال برقرار است. آیا به نظر شما شخص دوم این حق رو باید داشته باشه بگه من حاضر نیستم به خاطر زنده موندن یک شخص دیگه 9 ماه یا یک ماه به خودم سختی بدم؟ یا اینکه قانون باید این شخص رو مجبور کنه در اون حالت بمونه حتی اگه نخواد چون اولویت زنده نگه داشتن همه است. من فرقی بین این قضیه و سقط جنین نمی بینم.

    حق ادامه زندگی برای هیچ کس اصل نیست. چنین حقی هم هیچ جا قانون نیست. شما هیچ جا وظیفه قانونی ندارید برای زنده نگه داشتن شخص دیگه هیچ کاری انجام بدید. اگه بگیم حق زندگی اصلی است که نسبت به هر چیز دیگه اولویت داره، پس باید مردمی که به خاطر عدم دسترسی به کلیه/کبد می میرند رو بیاریم و به زور کلیه و نصف کبد از افراد سالم بگیریم و بهشون بدیم. مثال هفت تیرتون هم کمی ناگفته ها داره، کسی که به شما بدون هدف کشتن قصد آسیب زدن داره رو هم می تونید در دفاع شخصی بکشید، یک مثال دیگه که ادامه زندگی اصل نیست.

    سقط جنین یعنی من حاضر نیستم برای ادامه زندگی این شخصی که در بدن من است و برای زنده موندن به من نیاز داره به خودم سختی بدم و میخوام این از من جدا بشه. حالا اگه یه روز تکنولوژی به حدی برسه که بشه خارج از رحم زندگی اون بچه رو ادامه داد که چه بهتر، اگه نه، من حق اون شخص می دونم که بگه نمی خوام بدن من وسیله زنده موندن یک شخص دیگه باشه با اینکه این کار رو اخلاقا کار مناسب و صحیحی نمی دونم.

  2. 4 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #102
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    1- از لحاظ کدام علم؟

    این بیشتر از لحاظ حقوقی هست و قرن هاست که تغییر چندانی نکرده.
    بدن انسان با دیگر پستانداران (بخصوص گیاهخواران)، از لحاظ ساختاری تفاوت زیادی ندارد.
    تنها چیزی که انسان رو متمایز میکنه، ساختار و پیچیدگی بیشتر مغز ما نسبت به دیگر حیوانات است که قابلیت های فکری و ذهنی [اغلب] برتری رو برای ما به ارمغان آورده.
    از لحاظ مغزی و فکری، حتی تا مدت ها پس از تولد هم، روی اون موجود نمیشه نام یک "انسان" گذاشت چون هنوز ویژگی های روانی و فکری یک انسان درونش به رشد نرسیده و تنها یک تقلیدکار و عمل-کننده به غرایز است...

    2- مگر اندام ها، چیزی جز مجموعه ی سلول هایی هستند که در کنار هم به فعالیت مشغولند؟ بافت های زنده همگی از سلول ها تشکیل شده اند که هر یک مشغول انجام کاری هستند؛ همگی هم از همان دو سلول اولیه نشأت میگیرند. پس اصولاً به نظرم دلیلی وجود نداره که میان یک سلول اولیه با یک سلول آینده که بافت ها رو تشکیل میده، تفاوتی قائل بشیم.

    درواقع تمام آن صدها میلیون اسپرمی که موفق به ادامه ی حیات نشده و تمام آن تخمک هایی که به دور ریخته میشوند، بر طبق نظر شما، باید رویشان نام "انجام جنایت علیه بشریت" گذاشت چون هر یک میتونستن یک انسان در آینده بشن...!


    3- من به روش های جلوگیری از بارداری و قرص های ضد بارداری و امثالهم اشاره کردم. بعضی وقت ها، این روش ها، موفقیت آمیز نبوده و اشتباه (چه به عمد و چه غیر عمد) رخ میده و مادر حتی تا مدت ها نمیدونه که "اشتباه" رخ داده!


    4- به هر حال، مسلماً مادر، دلیل موجهی داره برای این تصمیمش. شاید بعداً به این نتیجه رسیده که تصمیم بر نگهداریش، اشتباه بوده؛ به هر حال، بدن اون هست و بار اصلی رشد و تربیت فرزند هم معمولاً به عهده ی مادره...
    1. علم پزشکی و تا اونجا که میدونم از هفته 12 تا 20 (دقیقش خاطرم نیست) به بعد جنین یک انسان تلقی میشه. البته شاید هم اشتباه میکنم و این زمان درست نیست.

    من هم با شما هم عقیده هستم و قبلن هم این مورد رو در تاپیک های دیگر گفتم.
    در رابطه با پستانداران که عملکرد بدنشون بیشتر شبیه به انسان هستش.
    اما موضوع اینجاست که نگاه شما به این صورت که چون ما حقوق حیوانات رو نقض میکنیم (منم مثل شما هیچ واژه ی دیگری نمیتونم جایگزین این مسئله کنم) بیایم و حقوق انسان رو هم حذف کنیم کار درستی نیست. در واقع ما باید بیشتر این مورد رو در نظر بگیریم که حقوق دیگر جانداران رو هم تا جای ممکن احیا کنیم.

    بحث من هم به هیچ عنوان ربطی به برتری انسان و اینجور مسائل نداشت و شدیدن با این الفاظ مخالف هستم. ما هیچ برتری به جانداران دیگر نداریم!

    2. سلول ها بافت ها رو تشکیل میدن و اندام ها از بافت تشکیل میشن و این یعنی تعداد بسیار زیادی سلول. اندام ها یک سلول جدا تلقی نمیشن بلکه یک اندام تلقی میشن!

    این مقایسه همونطور که گفتم یک مقایسه نا درست هستش چه از لحاظ حذف اسپرم و تخمک و مقایسه ی اون با حذف جنین و چه مقایسه سلول های مستقل با یک اندام.

    3. این فقط یک توجیه نادرست هست. مادر شاید متوجه نشه اشتباهی رخ داده اما علائم بارداری به زودی آشکار میشن و قابل تشخیص هستند!

    4. خیر ممکنه دلیل موجهی هم نداشته باشه و برای همین پای پزشگ وست میاد تا تایید کنه دلیل مادر موجه هست یا نیست. بعداز زمانی که جنین یک انسان تلقی میشه مادر حق این کار رو نداره و فقط تا زمان مشخصی مادر میتونه جنینش رو حذف کنه. این مسئله چه از نظر اخلاقی، چه از نظر حقوقی یک امر درست نیست.

    البته این نکته رو هم بگم که من معتقد نیستم دولت ها باید با اعمال فشار چنین مواردی رو تضمین کنن بلکه بیشتر باید کار فرهنگی و افزایش آگاهی صورت بگیره تا همه با حقوق انسانیشون آشنا بشن.

  4. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #103
    حـــــرفـه ای Erfan.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    Solar System
    پست ها
    5,350

    پيش فرض

    یک مثالی در این زمینه توی ذهنم به وجود اومد؛

    هزاران سرباز بیهوش رو تصور کنید که روی زمین افتادن. ما به این منطقه میرسیم و توانایی نجاتِ تنها یکی از اون ها رو داریم. یکی از سرباز های بیهوش رو بلند کرده و تا مسافتی پیش میریم، اون هنوز بیهوشه و ما احساس خستگی میکنیم، آیا رها کردن ایشون در طول مسیر(که باعث میشه مثل بقیه هزاران سربازی که ابتدا بهشون رسیدیم، بمیره) فرقی داره با این که کلا از ابتدا بدون حمل 1 نفر از اون منطقه، تنها بیرون میومدیم؟

    به نظر من خیر، در هر دو حالت همه‌ی افراد میمیرن، و(با فرض این که) همه در حالتی هستند که احساسی از مرگ ندارن.
    به نظرم تا جایی که احساس و آگاهی وجود نداشته باشه، از بین بردن باداری هیچ گونه محدودیتی نداره.

    اما اگه احساس و آگاهی به وجود بیاد مثلا سرباز بر شونه ما به هوش بیاد، آیا ما مجبور هستیم ایشون رو تا مقصدمون حمل کنیم؟ من فکر نمیکنم.
    اگه بخوایم و بتونیم این کارو کنیم، بسیار عالی، یک نفر رو از مرگ نجات دادیم اما اگه نخوایم، بایدی در کار نیست.

  6. 5 کاربر از Erfan. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #104
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    اما اگه احساس و آگاهی به وجود بیاد مثلا سرباز بر شونه ما به هوش بیاد، آیا ما مجبور هستیم ایشون رو تا مقصدمون حمل کنیم؟ من فکر نمیکنم.
    اگه بخوایم و بتونیم این کارو کنیم، بسیار عالی، یک نفر رو از مرگ نجات دادیم اما اگه نخوایم، بایدی در کار نیست.
    این مثال هم به نظرم ابعادی از موضوع رو مشخص میکنه اما دقیقن همخوانی نداره و نمیتونه در مواردی بسط داده بشه به موضوع مورد بحثمون.
    اگر "ما" که فرمودید سربازان عادی باشند و وظیفه ی جنگیدن بر عهده ی اونها باشه، چیزی که گفته شد تا حدی درسته اما اگر "ما" گروهی از پزشکان و حمل کنندگان اجساد و افراد زخمی باشند و وظیفه ی تعریف شدشون این باشه، خیر چیزی که گفته شد درست نیست. در واقع اینجا پای وظیفه و حقوق وست میاد و نه ترحم و انسانیت!
    Last edited by Saeed Dz; 29-12-2013 at 18:52.

  8. 3 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #105
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    به نظرم مثال مربوط به سرباز هم مشابه مثال آتش سوزی مهد کودک هست. ما وظیفه ای در قبال نجات جان کودکان یا سرباز نداریم ولی حقی هم پیدا نمیکنیم جان کسی رو بگیریم (سرباز یا کودکان) سقط جنین گرفتن جان انسان هست (با شرایطی که بتوان جنین رو انسان نامید) ولی در مثال سرباز یا کودکان مهد کودک ما حقی برای آسیب به جان پیدا نمی کنیم.

    برای مثال سرباز اگر فرض کنیم در هر دو حالت (چه کمک کردن ما چه کمک نکردن ما) همه میمیرند و احساسی از مرگ هم وجود ندارد : حقی برای گرفتن حیات برای ما به وجود نمیاد حتی اگر بدانیم 1 دقیقه بعد سرباز میمیرد.

    به نظرم این دو مثال با سقط جنین یه تفاوت هایی کوچیکی دارن ..سرباز یا کودک مهد کودک حقی رو بر ما ندارن ولی جنین رو میشه صاحب حق نسبت به رحم مادر دونست.

    برای نجات جان کودکان در حادثه آتش سوزی یا سرباز هیچ وظیفه ای وجود نداره غیر از ارضای حس نوع دوستی ولی اخلاقا و قانونا حقی برای گرفتن جان این افراد برای ما به وجود نمیاد . چیزی که باید دربارش صحبت کرد اینه که ما حق دارین جان انسانی رو بگیریم یا نه ؟ (جنین انسان چه زمانی انسان هست) ما در سقط جنین درباره گرفتن جان انسان(با یه عامل فیزیکی یا شیمیای) تصمیم میگیرم نه نجات جانش یا نداشتن وظیفه برای نجات جانش..

  10. 5 کاربر از V E S T A بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #106
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    قسمتی که قرمز کردم مثال صحیحی نیست (و اون مثال من نزدیک تر بود به واقعیت). وضعیت یک جنین این نیست که "طرف هیچ دلیلی برای مرگ نداره"... "طرف" برای زنده موندنش
    حداقل باید 9 ماه به من سختی بده، به سلامت من آسیب بزنه، من رو از کار و زندگی بندازه، من رو حسابی در خرج سنگین بندازه، تمام برنامه های آینده من رو خراب کنه، احتمالا شغل من از دستم میره، احتمالا مجبورم از دانشگاهم انصراف بدم یا تاخیر بندازم، از نظر ظاهری و بدنی افت شدید غیر قابل بازگشت کنم، و این ها فقط جزئی از عواقبش برای من هست، تازه این ها حداقل برای کسی است که بعدش ناچار نباشه بچه رو بزرگ هم بکنه. و قانون بگه تو حق نداری نخوای... تو باردار شدی و حالا چون ما می خوایم از حقوق اون بچه حمایت کنیم، برامون اصلا مهم نیست چی به سر تو میاد چون حق زندگی اون بچه اصلاست و سختی کشیدن تو فرع.. فقط اگه داشتی می مردی و زندگیت به خطر می افتاد بیا و ما یه فکری می کنیم.
    اگر یک انسان بالغ هم همین ضررهارو به شما بزنه ، آیا دلیل کافی برای کشتن اون انسان بالغ در اختیار داریم ؟! واضحه که نه ! دقت کنید تمام این سختی هارو منم قبول دارم. در پست قبلی گفتم که این دو نفری که یا هم سkس داشتن فرصت جلوگیری از بارداری رو داشتن که این سختی هارو نکشیدن و حالا که به هر دلیلی اینکارو درست انجام ندادن ، دیگه سختی بعدش هم نتیجه طبیعی کارشون هست !!

    قانون کردن اخلاقیات خط قرمزی است که حتی افرادی مثل هیتلر و استالین هم تا حد خیلی زیادی پا به اون سمت نگذاشتند و به جز این یک مورد هیچ مثال دیگه ای نیست که کسی در قرن 21 در اعماع ذهنش هم به قانون کردن اخلاقیات فکر کنه. کلا سیستم های Totalitarian هستن که به این چیزها فکر می کنن.
    گرچه همچنان راجع به مالیات باهاتون قطعا مخالفم ولی خب خارج از بحث هست و انشالله فرصتی باشه روی مباحث اقتصادی بحث میکنیم ... ولی در مورد این نقل و قول از شما، بشدت مخالفم. در فلسفه سیاسی حکومتداری و قانون و ... بررسی میشه و فلسفه ی سیاسی جز اخلاق سیاسی نیست و بودن فلسفه سیاسی مثل فلسفه ی اخلاق فردی برای داشتن یک جامعه ی خوب هست . عموما اخلاقیات بصورت جبری نمیتونه پیاده بشه (لگر میتونست دیکتاتورهایی که مثال زدید خیلی تندتر از این عمل میکردن) . اما در نهایت هرآنچه در نظام سیاسی پیادش میکنیم برای برقراری همون اخلاقیات هست. و گاهی هم اخلاقیات کاملا بطور مستقیم وارد قانون شده و کم هم نیست. حقوق بشر جامع ترین نمونش.

    سقط جنین رو "جلوگیری از ادامه زندگی به خاطر منافع خود دونستن" بسیار غیرمنصفانه است. من یک مثال می زنم: یک شخص بیمار هست و به شما گفته میشه باید به مدت 9 ماه (یا فرضا 1 ماه) باید مثلا بدنش به بدن شما وصل بشه (صرفا مثال) و همین حالا هم این اتصال برقرار است. آیا به نظر شما شخص دوم این حق رو باید داشته باشه بگه من حاضر نیستم به خاطر زنده موندن یک شخص دیگه 9 ماه یا یک ماه به خودم سختی بدم؟ یا اینکه قانون باید این شخص رو مجبور کنه در اون حالت بمونه حتی اگه نخواد چون اولویت زنده نگه داشتن همه است. من فرقی بین این قضیه و سقط جنین نمی بینم.
    قیاس مع الفارق هست ... بخاطر همین هم نتیجه گیریتون مردوده ... بچه دار شدن همونطور که گفتم نتیجه ی طبیعی عملی هست که من انجام دادم و از بچه دار شدن هم جلوگیری نکردم ، ولی اینکه یک نفر در حال مرگ باشه نتیجه طبیعی عمل من نیست که بخوان به من وصلش کنن !!
    ایندوتا کاملا متفاوت هستن در حالی که شما گفتید هیچ فرقی بین این مورد و بچه دار شدن نمیبینید !!

    حق ادامه زندگی برای
    هیچ کس اصل نیست. چنین حقی هم هیچ جا قانون نیست. شما هیچ جا وظیفه قانونی ندارید برای زنده نگه داشتن شخص دیگه هیچ کاری انجام بدید. اگه بگیم حق زندگی اصلی است که نسبت به هر چیز دیگه اولویت داره، پس باید مردمی که به خاطر عدم دسترسی به کلیه/کبد می میرند رو بیاریم و به زور کلیه و نصف کبد از افراد سالم بگیریم و بهشون بدیم. مثال هفت تیرتون هم کمی ناگفته ها داره، کسی که به شما بدون هدف کشتن قصد آسیب زدن داره رو هم می تونید در دفاع شخصی بکشید، یک مثال دیگه که ادامه زندگی اصل نیست.
    شما دو مسئله رو به اشتباه با هم مخلوط میکنی !
    اینکه هر کس حق زندگی داره مساوی نیست با اینکه همه باید این حقش رو تامین کنن !! بلکه به معنی اینه که هیچ کس بدون دلیل حق گرفتن زندگی و حیات یک فرد رو نداره !
    کسی که نیاز به کلیه داره و هیچ داوطلبی هم نیست خب متاسفانه میمیره . ولی کسی حق نداره بطور عمد به اعضای بدن کسی همچین آسیبی بزنه.

  12. #107
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    یک مثالی در این زمینه توی ذهنم به وجود اومد؛

    هزاران سرباز بیهوش رو تصور کنید که روی زمین افتادن. ما به این منطقه میرسیم و توانایی نجاتِ تنها یکی از اون ها رو داریم. یکی از سرباز های بیهوش رو بلند کرده و تا مسافتی پیش میریم، اون هنوز بیهوشه و ما احساس خستگی میکنیم، آیا رها کردن ایشون در طول مسیر(که باعث میشه مثل بقیه هزاران سربازی که ابتدا بهشون رسیدیم، بمیره) فرقی داره با این که کلا از ابتدا بدون حمل 1 نفر از اون منطقه، تنها بیرون میومدیم؟

    به نظر من خیر، در هر دو حالت همه‌ی افراد میمیرن، و(با فرض این که) همه در حالتی هستند که احساسی از مرگ ندارن.
    به نظرم تا جایی که احساس و آگاهی وجود نداشته باشه، از بین بردن باداری هیچ گونه محدودیتی نداره.

    اما اگه احساس و آگاهی به وجود بیاد مثلا سرباز بر شونه ما به هوش بیاد، آیا ما مجبور هستیم ایشون رو تا مقصدمون حمل کنیم؟ من فکر نمیکنم.
    اگه بخوایم و بتونیم این کارو کنیم، بسیار عالی، یک نفر رو از مرگ نجات دادیم اما اگه نخوایم، بایدی در کار نیست.
    اولا احساس و آگاهی اصلا مبنای درستی به نظر نمیرسه. حیات تعریفی کلی تر از این هست که به احساس و آگاهی بخواد تعریف بشه . شما میتونید بدون اینکه کسی احساس درد یا سختی کنه بکشیدش !!

    دوم اینکه ابزارهای جلوگیری از بارداری برای موقعی هست که آدم نخواد بچه دار بشه ! بعد از اینکه من از این حقم استفاده نکردم و خودم رو در شرایطی قرار دارم که عملم با حقوق مستقل یک انسان دیگه ارتباط پیدا کرد ، دیگه مسئله از نظر اخلاقی اینطور نیست که اگه نخوایم پس بایدی (از نظر اخلاقی) در کار نیست. این رو کسی میتونه بپذیره که به قانون قدرت بیشتر معتقد نباشه !

  13. #108
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    اگر یک انسان بالغ هم همین ضررهارو به شما بزنه ، آیا دلیل کافی برای کشتن اون انسان بالغ در اختیار داریم ؟! واضحه که نه ! دقت کنید تمام این سختی هارو منم قبول دارم. در پست قبلی گفتم که این دو نفری که یا هم سkس داشتن فرصت جلوگیری از بارداری رو داشتن که این سختی هارو نکشیدن و حالا که به هر دلیلی اینکارو درست انجام ندادن ، دیگه سختی بعدش هم نتیجه طبیعی کارشون هست !!
    من به شما میگم بله. اگه کسی برای زنده موندن نیاز داشته باشه این ضررها رو به من بزنه و من نخوام این ضررها رو بکنم، من حق دارم بگم نه. صحبت شما اینه که خودشون اشتباه کردن و حالا باید پاش بایستند، خب اگه آسیبی که اون شخص دیده هم به خاطر اشتباه من باشه، به نظرتون من حق ندارم بگم نه؟ برگردیم به مثال همون آتشسوزی... اگه من بطور غیرعمد جایی رو آتش بزنم (-> بارداری ناخواسته)، آیا قانون باید به من بگه باید به خودت ضرر و سختی و ریسک بدی برای نجات افراد از آتش؟ من میگم نه... فکر می کنم شما میگید آره.

    دابل استاندارد نمیشه داشت. اگه بحث "نتیجه طبیعی کارها" و قضیه "هر کس خربزه خورد پای لرزش هم بایسته" باشه خط قرمز ما قضیه سقط نیست. کسی که به خاطر اشتباهش باعث میشه یک شخص بیمار بشه و مثلا بعدا به پیوند کبد نیاز داشته باشه، حالا باید بیاد و خودش به دنبال "نتیجه طبیعی" کارهاش "پای لرزش بایسته" و نصف کبد خودش رو اهدا کنه و قانون باید به زور این شخص رو مجبور کنه... جهت فکری صحبت های شما به این سمت است.

    گرچه همچنان راجع به مالیات باهاتون قطعا مخالفم ولی خب خارج از بحث هست و انشالله فرصتی باشه روی مباحث اقتصادی بحث میکنیم ... ولی در مورد این نقل و قول از شما، بشدت مخالفم. در فلسفه سیاسی حکومتداری و قانون و ... بررسی میشه و فلسفه ی سیاسی جز اخلاق سیاسی نیست و بودن فلسفه سیاسی مثل فلسفه ی اخلاق فردی برای داشتن یک جامعه ی خوب هست . عموما اخلاقیات بصورت جبری نمیتونه پیاده بشه (لگر میتونست دیکتاتورهایی که مثال زدید خیلی تندتر از این عمل میکردن) . اما در نهایت هرآنچه در نظام سیاسی پیادش میکنیم برای برقراری همون اخلاقیات هست. و گاهی هم اخلاقیات کاملا بطور مستقیم وارد قانون شده و کم هم نیست. حقوق بشر جامع ترین نمونش.
    حقوق بشر وظایف قانون نسبت به مردم است نه مردم نسبت به مردم. قانون و حکومت باید اخلاقیات رو رعایت کنند ولی حکومت هیچ وقت نمی تونه مجری و ناظر اجرای اخلاقیات بین مردم باشه. خط قرمز هایی هست (جرائم) ولی در عموم کارها و به خصوص تصمیم گیری های ریز قانون اگه می تونست یک سیستم Totalitarian درست کنه تا حالا به قول شما دیکتاتورها درست کرده بودن... به هر حال این نکته مهمی از بحث نیست و بهتره به اصل مطلب بپردازیم.

    قیاس مع الفارق هست ... بخاطر همین هم نتیجه گیریتون مردوده ... بچه دار شدن همونطور که گفتم نتیجه ی طبیعی عملی هست که من انجام دادم و از بچه دار شدن هم جلوگیری نکردم ، ولی اینکه یک نفر در حال مرگ باشه نتیجه طبیعی عمل من نیست که بخوان به من وصلش کنن !!
    ایندوتا کاملا متفاوت هستن در حالی که شما گفتید هیچ فرقی بین این مورد و بچه دار شدن نمیبینید !!
    فرض می کنیم اون آسیبی که شخص دیده هم نتیجه طبیعی عملی است که من کردم، مثلا موقع رانندگی اشتباه کردم و این اتفاق افتاده (مشابه زمانی که شیوه های جلوگیری از بارداری صددرصد دقیق کار نمی کنند). حالا نظر شما چیه درباره همین مثال ؟

    شما دو مسئله رو به اشتباه با هم مخلوط میکنی !
    اینکه هر کس حق زندگی داره مساوی نیست با اینکه همه باید این حقش رو تامین کنن !! بلکه به معنی اینه که هیچ کس بدون دلیل حق گرفتن زندگی و حیات یک فرد رو نداره !
    کسی که نیاز به کلیه داره و هیچ داوطلبی هم نیست خب متاسفانه میمیره . ولی کسی حق نداره بطور عمد به اعضای بدن کسی همچین آسیبی بزنه.
    من هم موافقم هر کس حق زندگی داره ولی شما گفتید حق زندگی اصل است که واضحه نیست. شما یک سمت قضیه رو در قسمت آبی گفتی. قسمت دیگه اینه که "هیچ کس وظیفه قانونی زنده نگه داشتن شخص دیگه ای رو نداره" و اگه زنده موندن یک نفر وابسته به سختی کشیدن شخص دیگه است، اون شخص دیگه وظیفه قانونی برای این سختی کشیدن رو نداره. به این میگن حق مساوی.

    وقتی یک نفر جلوی من ایستاده و نیاز به خون داره (و من خونریزیش رو باعث شدم در یک سانحه رانندگی که من اشتباه کردم)، و من می تونم با خون دادن زندگیش رو نجات بدم، و قبول نکنم که خون بدم عملا من دارم حق زندگی رو از این شخص می گیرم ولی این کار خلاف قانون نیست و شما هم فکر می کنم موافقید (هستید؟). ولی اگه مثلا یک شخص سوم بیاد و به زور سرم ها رو وصل کنه و انتقال خون رو شروع کنه، حالا فکر می کنم شما میگید اون شخص اول حق نداره این سرم رو از دستش در بیاره چون این کار مستقیما باعث مرگ اون شخص میشه.

    "انجام دادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه" ، "انجام ندادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه" ... به نظر میاد شما بین این دو خیلی فرق می گذارید در حالی که فرق خاصی نیست.

  14. این کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #109
    حـــــرفـه ای V E S T A's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    6,502

    پيش فرض

    "انجام دادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه" ، "انجام ندادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه" ... به نظر میاد شما بین این دو خیلی فرق می گذارید در حالی که فرق خاصی نیست.

    انجام دادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه
    ، انجام ندادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه

    شخص A از تنها آذوقه غذایی شخص B استفاده میکند و B با چاقو یا سم مهلک A را می کشد ، A به خون B نیاز دارد و بدون خون B میمیرد و B به او خونش را نمیدهد و A میمیرد.

    این دو حالت ( از نظر حقوقی/اخلاقی ) مشابه و هم تراز هم هستن ؟

  16. #110
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض


    انجام دادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه
    ، انجام ندادن یک کار در زمانی باعث مرگ یک شخص میشه

    شخص A از تنها آذوقه غذایی شخص B استفاده میکند و B با چاقو یا سم مهلک A را می کشد ، A به خون B نیاز دارد و بدون خون B میمیرد و B به او خونش را نمیدهد و A میمیرد.

    این دو حالت ( از نظر حقوقی/اخلاقی ) مشابه و هم تراز هم هستن ؟
    نه.. چون شرایط متفاوت هستن. ولی در شرایط یکسان، این دو با هم فرقی ندارن.

    A روی زمین افتاده و B اگر او را بلند نکند، آنجا منفجر می شود و A می میرد -> B با انجام ندادن کاری باعث مرگ A شده است.
    A روی کول B است و اگر B او با به زمین بگذارد و خود فرار کند، A می میرد -> B با انجام کاری باعث مرگ A شده است.

    این دو یکسان هستن در حالی که اگه بخوایم Naive به قضیه نگاه کنیم میشه به دومی لقب قتل داد و به اولی فقط گفت ترسو. به نظر شما آیا از دید حقوقی یا اخلاقی بین این دو باید تفاوت باشه؟

    به نظرم مثال مربوط به سرباز هم مشابه مثال آتش سوزی مهد کودک هست. ما وظیفه ای در قبال نجات جان کودکان یا سرباز نداریم ولی حقی هم پیدا نمیکنیم جان کسی رو بگیریم (سرباز یا کودکان) سقط جنین گرفتن جان انسان هست (با شرایطی که بتوان جنین رو انسان نامید) ولی در مثال سرباز یا کودکان مهد کودک ما حقی برای آسیب به جان پیدا نمی کنیم.

    برای مثال سرباز اگر فرض کنیم در هر دو حالت (چه کمک کردن ما چه کمک نکردن ما) همه میمیرند و احساسی از مرگ هم وجود ندارد : حقی برای گرفتن حیات برای ما به وجود نمیاد حتی اگر بدانیم 1 دقیقه بعد سرباز میمیرد.

    به نظرم این دو مثال با سقط جنین یه تفاوت هایی کوچیکی دارن ..سرباز یا کودک مهد کودک حقی رو بر ما ندارن ولی جنین رو میشه صاحب حق نسبت به رحم مادر دونست.

    برای نجات جان کودکان در حادثه آتش سوزی یا سرباز هیچ وظیفه ای وجود نداره غیر از ارضای حس نوع دوستی ولی اخلاقا و قانونا حقی برای گرفتن جان این افراد برای ما به وجود نمیاد . چیزی که باید دربارش صحبت کرد اینه که ما حق دارین جان انسانی رو بگیریم یا نه ؟ (جنین انسان چه زمانی انسان هست) ما در سقط جنین درباره گرفتن جان انسان(با یه عامل فیزیکی یا شیمیای) تصمیم میگیرم نه نجات جانش یا نداشتن وظیفه برای نجات جانش..
    چرا جنین صاحب حق بر رحم (و بدن) مادر است؟ فکر کنم تمام اختلاف نظرها در تاپیک به همین یک جمله برمی گرده.. و چرا مثلا کودکانی که بر اثر اشتباه ما در حال سوختن در آتش هستند صاحب حق نسبت به بدن ما نیستند؟

  17. این کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •