اشتباه چیه آق سعید ؟! همه که alidata نیستن !فکر کنم اشتباه اومدین
منظورمون ملیکائه ! ملیکا شریفی نیا ...
(حداقل منظور من این بود !yahoda رو نمیدونم ! )
اشتباه چیه آق سعید ؟! همه که alidata نیستن !فکر کنم اشتباه اومدین
منظورمون ملیکائه ! ملیکا شریفی نیا ...
(حداقل منظور من این بود !yahoda رو نمیدونم ! )
من قسمت ۱۳ رو نگاه کردم. این قسمت ماه عسل رفتنشون دیگه خیلی تخیلی بود. دیگه داره خیلی بلاهای فضایی میاد سر این حامد. می خوام فردا زنگ بزنم روابط عمومی انتقاد کنم. می خواستم ببینم تو این قسمت ۱۴ که من فردا شب باید دانلود کنم ببینم اتفاق خاصی نیفتاد؟ زنگ می زنیم ضایع میشیم ها!
می خوام فردا زنگ بزنم روابط عمومی انتقاد کنم
حتما انتقادتو به گوش جان میسپارند !
اصلا اونجا نشستن که انتقادهای مردمو گوش کنن که تو سریالای بعدیشون برای بالا بردن سطح کیفی به کار ببندن !
دیگه همچین اواضاع بی ریخت هم نیست فکر کنم. حداقلش صدا و سیما تو برنامه های خنثی اش یا بخش های خبری تو گزارش های خنثی ترشون به انتقاد ها گوش میدن.
منظور منم مطمئنا ایشون بوده .
داستان و موضوعاتش یه کم پراکنده شده و چنتا موضوع داره روایت میشه اینطور که پیش میره اخر سر کلی از جریانات سریال بدون سرانجام میمونه .
جسارت در تلویزیون جذاب است
شوخیهای سریال «نون و ریحون» با ناجا، زندان و بازجوها
سینمای ما - «من اینجا فرصتهای زیادی برای تفکر و فکر کردن به خودم داشتم، البته جلسات گفتمان با بازجوها نیز به این خودشناسی خیلی کمک کرد.» مجموعه تلویزیونی «نون و ریحون» که به صورت شبانه و به مناسبت ماه مبارک رمضان از شبکه تهران پخش میشود در چهار قسمت گذشته جدای از اینکه نشان داده یک فانتزی اجتماعی است، با انتخاب موقعیتها و شوخی با برخی مشاغل از جمله نیروی انتظامی، نمایشگر «وجه انتقادی» این مجموعه را نیز بوده است.
بنابر این گزارش، در قسمت چهارم این مجموعه که یکشنبه شب از شبکه تهران پخش شد، دختری که خود را معشوق یکی از جوانهای قصه به نام عباس جازده بود، به جرم کلاه برداری از مردان ـ شبیه به داستان بیتا در فاصلهها ـ دستگیر شد.
وقتی «عباس» به ملاقات سمیرا رفت، دیالوگهای قابل تاملی از سمیرا شنید که آنها را نشانه تنبه او و عامل آزادیاش برداشت کرد و به او یک فرصت دوباره داد و او را از زندان بیرون آورد که با تذکر مامور زندان مواجه شد که به عباس گفت: ودتون وسیله دارین یا بگم بچهها با ماشین گشت برسوننتون؟
برخی دیالوگهای سمیرا - که در خواب عباس حاضر شده بود ـ از پشت میلههای زندان و در پاسخ به دیالوگ عباس مبنی بر اینکه « مگه در زندان چه اتفاقی میافته که همه زاهد و عابد می شن؟» بدین شرح بود:
ـ من اینجا فرصتهای زیادی برای تفکر و فکر کردن به خودم داشتم، البته جلسات گفتمان با بازجوها نیز به این خودشناسی خیلی کمک کرد.
- ما اینجا رژیم غذایی داریم، اینجا دکتری وجود دارد که مراقب تغذیه ماست و نمیگذارد غذای پرچرب به ما بدهند.
- اگر بگم اینجا شیشه نوشابه خالی دیدم که از نوشابه توش خبری نبود، دروغ نگفتم، چون به ما دوغ میدن!
این در حالی است که در همین قسمت، دستگیری «سمیرا» نیز به دو شکل به تصویر کشیده شد؛ در نوع اول، تعدای کماندو و برخی نیروهای ضربت ناجا با ورود به رستوران و درگیری مسلحانه «سمیرا» را به سبک فیلمهای مافیایی دستگیر کردند که صدای راوی عنوان کرد: این همه واقعیت نیست و سمیرا به شکل دیگری دستگیر خواهد شد.
در سکانس بعدی سمیرا، بعد از آنکه چکهای مردان اغفال شده را از بانک به پول تبدیل کرد با توقف یک پیکان قدیمی، بدون هیچ حرفی، فهمید که دستگیر شده است! ضمن اینکه راننده پیکان برای باز کردن در عقب ماشین دچار مشکل شده بود و به سختی در را برای سمیرا باز کرد! و روای نیز در توضیح این سکانس گفت: ما در قصه خود واقعیتهایی را عنوان میکنیم که به واقع وجود دارد و سریال ما اهل کلاهبرداری از بیننده نیست اگر دنبال آن جور واقعیتها هستید باید سریالهای شبکه سه را تماشا کنید!
شایان ذکر است شوخی با مطبوعات هم در این قسمت از سریال وجود داشت به طوری که از روزنامه های کیهان و اطلاعات به خاطر قطع بزرگ و مفید بودن برای استفادههایی غیر از خواندن یاد شد.
همچنین در خصوص ستون خوانندگان مطبوعات نیز از قول یکی از جوانان سفره خانه عنوان شد: ستون خوانندگان یک نشریه از تیتر یک مهمتره، ممکنه در تیتر یک اشتباهی رخ بده اما در این ستون محاله! میشل فوکو میگه، یک نشریه، مخلفاتی است که اطراف ستون «خوانندگان» شکل میگیره!
داستان مجموعه «نون و ریحون» که از شبکه تهران به صورت شبانه پخش می شود، روایت زندگی چند جوان است که در برخورد با مسائل زندگی روزمره، روایتهای خود را به تصویر میکشند، این مجموعه را «فرزاد موتمن» کارگردانی کرده است که به تازگی فیلم «پوپک و مش ماشالله» را بر پرده سینماها داشت.
منبع خبر: سینمای ما
آدرس منبع خبر:
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اظهار نظرهای جالب فرزاد موتمن، کارگردان سریال «نون و ریحون»
ما هم مثل بینندگان نمیدانیم سرنوشت سریال و شخصیتها به کجا ختم میشود!
سینمای ما - فرزاد موتمن کارگردان سریال مناسبتی "نون و ریحان" اخیرا اظهارات جالبی داشته که از جمله مهمترین آنها بی اهمیت بودن ساخت برنامه های تلویزیونی برای وی و اطلاع نداشتن از انتهای داستان مجموعه طنز نون و ریحان است. گزیده چند بخش از این حرفها را بخوانید:
• فیلمنامه روزانه به ما تحویل داده میشود و در بعضی از قسمتها ما هم مثل بینندگان نمیدانیم که سرنوشت سریال و شخصیتها به کجا ختم میشود. گاهی اوقات هم صحنههایی را میگیریم که نمیدانیم، قبل و بعد آن چیست! و شاید این موارد کار را سخت میکند. البته بگذارید به جای سخت بگویم، ویژه.
• من به این دلیل میگویم ویژه، چون با یک فیلمنامه مدون و آماده روبهرو نیستیم و با یک جور کار که شاید بتوان به آن گفت« working progress». یعنی یک کار در حال پیشرفت. در حینی که کار را انجام میدهید، آن را پیش میبرید. همانطور که نویسنده هم در حین تدوین و دیدن کار بازیگران و شخصیتهای داستان قصه را مینویسد. ما هم روزانه، با صحنههایی که اتفاق میافتد و شکل میگیرد، خودمان و ایدههایمان را برای عملی کردن آنچه که روی کاغذ نوشته شده است، شکل می دهیم. بازیگران هم همین طور.
• اصولا خیلی آدم تلویزیون نیستم. ولی برایم بسیار کار دم دستی است. من در سینما روزی یک دقیقه یا دو دقیقه مفید میگیرم، اما اینجا روزی20 دقیقه مفید میگیریم. چون برایش سیستم داریم. یعنی میدانیم چه کار کنیم تا این مقدار را بگیریم. من این مجموعه را در متد تلویزیون میسازم، دکوپاژ، میزانسنها، بازی بازیگران، ریتم و طعم کار تلویزیونی است. همین به ما اجازه میدهد که خیلی سریعتر کار کنیم.
• چون اسمم هم خیلی جاها بد در رفته بود که میگویند من کند هستم و حساسم و هزینه برای تهیهکنندگان میتراشم، میخواستم به دیگران ثابت کنم که اگر بخواهم میتوانم.
•بعضی از صحنههایی که میبینید، کار من نیست کار بهرنگ توفیقی دستیارم است اما اسم من روی آن است. (خنده)
• نون و ریحون ویژگی خاصی دارد که گوشه نگاهی هم به اتفاقات سیاسی جامعه داشته... کمدی یعنی شوخی با سه چیز که یکی از آنها سیاست است.
منبع خبر: سینمای ما
آدرس منبع خبر:
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
شقايق دهقان:
فرصت نداشتم از بيرون به بازي خودم نگاه كنم
نقشم پررنگتر ميشود
بازيگر سريال «نون و ريحون» گفت: اين سريال نقش اول ندارد و شخصيتها در يك اندازه در خلال قصه نقش دارند، فقط در بعضي قسمتها برخي شخصيتها پررنگتر و يا كمرنگتر ميشوند.
شقايق دهقان در گفتوگو با خبرنگار سرويس تلويزيون خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) با اشاره به اينكه پررنگ يا كمرنگ بودن نقش شخصيتها در سريال «نون و ريحون» به يك اندازه است، اظهار كرد: در برخي قسمتها يكسري شخصيتها پررنگترند و بعضي شخصيتها به حاشيه ميروند.
وي ادامه داد: قسمتهايي كه تاكنون از شخصيت من پخش شده، قسمتهايي بوده كه اين شخصيت كمرنگ بودهاست، اما با صحبتهايي كه با نويسنده و كارگردان شده قرار براين است كه هر قدر قصه جلو ميرود، اين شخصيت داستان بيشتري داشته باشد.
وي با بيان اينكه «نون و ريحون» اولين تجربهي همكارياش با فرزاد موتمن(كارگردان) محسوب ميشود، در اين زمينه گفت: در ابتداي كار، ارتباط برقراركردن با شيوهي كارگرداني فرزاد موتمن برايم سخت بود، اما هر بازيگري از اينكه كارگردان روي بازياش سختگير باشد، خوشحال ميشود.
وي گفت: از اينكه ميبينم بعضي معتقدند نقشم متفاوت بوده است، خوشحالم و فكر ميكنم زحمات كارگرداني در قبال من به ثمر رسيده است.
شقايق دهقان درباره بداههگويي در اين سريال، عنوان كرد: فكر ميكنم، متنها آنقدر گويا هستند كه لازم نيست چيزي عوض شود يا بداهه اضافه شود؛ تغييرات در حد اين است كه بعضي جملات كوتاه شود يا مطلب كوچكي اضافه شود.
وي با اشاره به نزديك بودن زمان ضبط و پخش سريال «نون و ريحون»، اظهار كرد: نزديكي زمان ضبط و پخش باعث ميشود فرصت نداشته باشم تا از بيرون به بازي خودم نگاه كنم.
حیف "نون و ریحون"!
عصرایران - چند دهه اي است که نسل هاي متاخر کشور با سوالات شبه فلسفي روزگار مي گذرانند ، سوالاتي که از "ابتدا مرغ بود يا تخم مرغ؟" شروع و به "علم بهتر است يا ثروت؟" کشيده شد ؛ سئوالاتي که چند نسل از ما از ابتداي دبستان تا آخرين روزهاي دانشگاه و حتي پس از آن پاسخي براي خود نيافتيم و حال که فرزندان ما هم از ما در اين باره سوال مي کنند به شيوه اي فيلسوفانه آنها را به تامل بيشتر براي کشف پاسخ سوال شان دعوت مي کنيم و طوري عرصه را برآنها ميچينيم که بخت برگشته ها در اين خيالند که سوال مجدد در اين رابطه گناهيست نابخشودني .
طبیعی است مدیران کنونی کشور هم که همه هم نسل های ما هستند نیز در این سئوالات فلسفی مانده اند و این سئوالات فلسفی برایشان ادامه داشته است. در رأس این عزیزان مسئولین محترم صدا وسیما قراردارند که در انواع مختلف سئوالات فلسفی گیر افتاده اند و پاسخ روشنی برای خود و مخاطبان خود نمی یابند.و بنابر این انتظاری نیست به غیر از سرکار گذاردن خود و مخاطبان که تو خود بگرد تا جواب خود یابی !
سئوالاتی از قبیل اینکه "بی طرف بودن بهتر است یا حمایت؟" ، "مناظره بهتر است یا مجادله؟" ، "نقد عالمانه بهتر است یا نقد جاهلانه؟" ، "سریال بهتر است یا سخنرانی؟" ، "ملودرام بهتر است طنز؟" و در آخر اینکه "طنز آفتابه و زیر شلواری بهتر است یا طنز اجتماعی سیاسی ؟"
در یک سال اخیر و پس از تمدید حکم 5ساله سید عزت الله ضرغامی در ریاست صدا و سیمای جمهوری اسلامی توسط مقام معظم رهبری و مشخص نمودن راهبرد امید و آگاهی توسط ایشان برای این سازمان ، اگرچه سازمان صدا و سیما در حوزه آگاهی بخشیدن به جامعه گامهای رو به جلو ، اما متزلزل (مانند برخی مناظره ها) برداشت اما در بحث امید بر خلاف مسیر ترسیم شده حرکت نمود و فضای تلخ و سرد سریال های یک سال گذشته سیما باعث شد تا موج شدیدی از انتقادات صدا و سیما را نشانه بگیرد و جای خالی طنز واقعی در این عرصه به شدت احساس شود.
واقعیت این است که دو کارگردان مهم طنز سالهای اخیر سیما دیگر حاضر به ساخت سریال برای تلویزیون نیستند و این بیشتر به عدم تحمل مدیران شبکه ها از تیز بودن زبان طنز بر می گردد ؛ یکی از این کارگردان ها سریالی را آماده نمایش در شبکه ویدئوئی نموده و دیگری به بازی در فیلمهای سینمائی مشغول است ، حتی کارگردانی با سطح کیفی پائین تر که قرار بود برای ایام نوروز شبکه دو سریالی را آماده نماید در لحظات آخر قبل از شروع فیلمبرداری پروژه توسط مدیران شبکه متوقف و بهانه اصلاح متن آورده شد و رئیس سازمان صدا و سیما از طنز رو حوضی "زن بابا " به عنوان طنز نو نام برد؛ طنزی که از هیچ گونه لودگی و شوخی جنسی دریغ نداشت.
بعد از این قضایا وفشارهای مختلف ، صدا و سیما مصمم شد برای ماه رمضان و برای خروج از زیر فشارهای مختلف و اتهام ساخت سریالهای تلخ و ملودرام های ناامید کننده ، اقدام به ساخت سریالی طنز در شبکه تهران نماید ؛شبکه ای که به زعم خیلی از منتقدین در چند سال گذشته سریال قابل توجهی نداشته و آخرین شاهکارهای آن به دوره مدیریت اصغر پورمحمدی مدیر کنونی شبکه 3 در شبکه تهران بر می گردد، سریال هایی که هنوز در ذهن مخاطبان زنده مانده است.
از این رو ، مسوولان سیما ، سفارش ساخت یک مجموعه طنز با رویکرد اجتماعی - سیاسی دادند و بر حمایت خود از آن تاکید کردند که اقدام ارزشمندی به شمار می رفت و بدین سان، مجموعه " نون و ریحون" کلید خورد .
این سریال در روزهای اول پخش در ماه رمضان بااقبال و استقبال مخاطبان و منتقدان روبه رو شد و آن را اقدامی ارزشمند و طنزی در رده طنزهای "گل آقا" دانستند اما دیری نپائید با پخش سکانسهایی از این سریال که حرفهایی سیاسی را به نمایش گذاشت مثل همیشه و طبق پیش بینی همگان تلویزیون پا پس کشید و شروع به خودسانسوری آن نمود ؛ اقدامی که مسئولین آن را تائید نموده و آن را در حد همه سریالها وبرنامه های سیما دانستند . حتی نویسنده سریال نیز سانسور را حق طبیعی تلویزیون دانست و از آن حمایت کرد ! حمایتی که به نظر به منظور جلوگیری از سانسور بیشتر عنوان شد.
با این حال ، سانسور "نون و ریحون" به حدی شدت گرفت که برخی منابع نزدیک به سیما خبر می دهند در یک قسمت از آن ، 17 تکه آن ، مشمول سانسور شده است تا محصول نهایی که بر روی آنتن می رود ، نه طنزی اجتماعی و سیاسی ، که تکرار مکررات بی مزه تلویزیون باشد و صد حیف!
آیا صدا و سیما ، که زمانی تنها با سانسور فیلم ها و سریال های خارجی ، در برابر تهاجم فرهنگی می ایستاد ، این بار سانسور سریال هایی که خود می سازد را نیز در دستور کار قرار داده تا بتواند مخاطبان بیشتری را جذب کند و مثلاً به جنگ با شبکه های ماهواره ای برود؟!
اما نکته اساسی همان سوالهای فلسفی ابتدای یادداشت است که ظاهرا برای مدیران رسانه ملی بی پاسخ مانده و در عصری که جنگ نرم به اوج خود رسیده و شبکه های فارسی زبان با هدف از بین بردن زیر ساختهای فرهنگی کشور و تغییر باورها و تبدیل نابهنجاریها به هنجارها پا به عرصه مبارزه گذاشته اند ، مسوولان رسانه ملی ما هنوز در وادی خودسانسوری بی منطق هستند ، خود سانسوری که باعث شده سریالی جذاب ، نجیب و دارای پیامهای اخلاقی ، اجتماعی و با چاشنی سیاسی ،در کوتاه ترین زمان ممکن ، به یک سریال تقریبا بی خاصیت تبدیل شود .
به راستی در جایی که شوخی زن خواستن در نیمه شب، سنگ توالت ،آفتابه و شوخی های در لفافه جنسی در سیمای جمهوری اسلامی پخش می گردد چرا نباید شوخی های سیاسی از این رسانه پخش شود؟
مگر نه اینکه شوخی های سیاسی به محبوبیت یک نظام سیاسی کمک می نماید؟ (و این اصل در بسیاری از کشورهای دنیا ، به عنوان یک راهبرد سیاسی - هنری از سوی حکومتگران مورد حمایت قرار می گیرد.)
آیا تلویزیون جمهوری اسلامی ، به دنبال افزایش محبوبیت نظام کشور نیست؟ آیا تلویزیون در پی ایجاد توازن در فضای سیاسی جامعه نیست؟
اینها نتیجه همان بی پاسخ ماندن سئوالات اولیه فلسفی مدیران سیماست سئوالاتی که هنوز برای ما بی پاسخ مانده که علم بهتر است یا ثروت ، مرغ ابتدا بود یا تخم مرغ و در آخر شوخی آفتابه بهتر است یا شوخی سیاسی؟ که به جد تلویزیون نشان داد که آفتابه را بیشتر می پسندد چون مدعی ندارد اما سیاست مدعی داشته و خطرناک است.
سانسور سریال ماه رمضان به چه قیمتی
در روزهای اخیر، شاهد رخدادهای عجیبی در رسانه ملی هستیم؛ رخدادهایی که نمی توان منبع و ریشه آن را حدس زد.
به گزارش «تابناک اجتماعی»، در ماه رمضان، رسانه ملی، پخش سریالی طنز «نون و ریحون» را از شبکه تهران آغاز کرد که پس از چند ماه فشار به شبکه های گوناگون برای ساخت یک سریال طنز خروجی شبکه تهران در همان روزهای ابتدایی به دهان بیشتر منتقدان سازمان خوش آمد.
اما پس از پخش بخش چهارم سریال که رخدادهای فتنه یک سال گذشته را هوشمندانه و لطیف به طنز کشید و از قرار معلوم و بنا به گفته مرتضی میرباقری، معاون اسبق سیما در بازدید از پشت صحنه این سریال، همه این سکانس ها با هماهنگی و اطلاع رسانه ملی بوده، تیغ تیز سانسور به جان این سریال افتاده است، به گونه ای که حتی معاون اسبق سیما از گفتن آن ابایی نداشته و آن را بیشتر از دیگر سریال ها نمی داند.
نکته قابل تأمل، سانسورهایی است که احتمالا بی دلیل و از ترس فشارهای دیگران بر صدا و سیما در بخش هایی از این سریال در حال انجام بوده و در جاهایی مشهود است که بخش هایی از داستان همانند فیلم های سینمایی خارجی - که از تلویزیون جمهوری پخش می شود - می پرد؛ اما وقتی هزینه آن بالا می رود که دست دوستان در انجام این اصلاحات رو شده و برخی از افراد فرصت طلب، آن را دستاویزی برای به سخره گرفتن نظام و رسانه ملی می نمایند.
مصداق این بحث، سکانسی است که در اینترنت گذاشته شده و سایت های معاند نظام نیز تغییرات درون آن را تحریف تاریخ نامیده اند و برای تاریخ کشور، نقش دایه مهربانتر از مادر بازی می کنند؛ کسانی که تا امروز، ذره ای برای تاریخ این مرز و بوم زحمتی نکشیده و رنجی نبرده اند، به میدان آمده و داعیه دار تحریف تاریخ شده اند.
چرا آقایان این دیالوگ را عوض کرده اند که امروز صدای بیگانگان در دفاع از تاریخ این مرز و بوم به صدا دربیاید؟ آیا این به معنی ترس از یک جریان خاص است که تحمل هیچ نقد و شوخی را با خود نداشته و می تواند فشار بسیاری به رسانه ملی بیاورد؟ آیا این ترس و واپس دادگی باید به اندازه ای باشد که بیگانگان از آن سوءاستفاده کنند؟
و آیا همه سانسورهای این سریال از همین دست است؟!
پس وا اسفا!
و در پایان اینکه جامعه ای که در آن، مسئولان بنا به گفته معاون اسبق سیما، باید سطح تحمل خود را نسبت به طنز بالا ببرند و معلوم است هیچ تحملی برای طنز و شوخی با خود ندارند، بهتر است تلویزیون سریال طنز نسازد و به سمت همان ملودرام های معمولی با داستان های تکراری برود تا مجبور نشود به هر قیمتی، سانسور کند.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)