تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قائده در شهر شما نیست
(حافظ)
تیمار غریبان اثر ذکر جمیل است
جانا مگر این قائده در شهر شما نیست
(حافظ)
تا کی بود این جور جفا کردن تو
بیهوده دل خلایق آزردن تو
تیغی ست به دست اهل دل خونالود
گر بر تو رسد خون تو در گردن تو !
وصل تو اجل از سرم دور همی داشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست
(حافظ)
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
به خدایی که تویی بنده بگزیده او
که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی
گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست
بی دلی سهل بود گر نبود بیدینی
ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
حافظ
یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جایی که دریاست من کیستم
گر او هست حقا که من نیستم .
مبر طاعت نفس شهوت پرست
که هر ساعتش قبلهٔ دیگرست
تن همی گوید به جان پرهیز کن از عشق او
جانش میگوید حذر از چشمه حیوان چرا
مولانا
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
که غمش عجب بینم حال پیر کنعانی
(حافظ)
یک خانه پر ز مستان مستان نو رسیدند
جانهای جمله مستان دل های دل پرستان
(حضرت مولانا)
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)