ارباب سایه ها...
کسلوانیا بازی تناقضات است.شخصیت اول و قهرمان بازی ، گابریل بلمونت با توانایی های ویژه و قدرت مبارزه با بسیار بزرگ تر از خود آمادگی و قدرت کافی را دارد تا به جنگ نیروهای شر برود و انتقام مرگ عشق خود (همسرش) را بگیرد.بخشی از مهارت های گابریل فقط برای مراحل خاصی از جمله پازل های زیست محیطی طراحی شده اند.شما شاهد مناظر گسترده و زیایی از دنیای اطراف خود خواهید بود.جنگل ، آبشار و شهرهای باستانی تنها بخشی از مراحل هستند اما ضعف کار اینجاست که شما اجازه ی کاوش چندانی را در این مناطق ندارید به این دلیل که بازی بسیار سخت گیر است و شما باید در مسیر خطی که برایتان ترسیم شده است گام بردارید و پیشروی کنید در حقیقت بازی فقط یک توهم آزادی در عمل را در شما به وجود می آورد.کاملا واضح است که کسلوانیا برخی ایده ها و بهترین لحظات را از بازی هایی گرفته که از جنس خود نیستند که اتفاقا هم خوب اجرا شده اند ولی متاسفانه هویت بازی را خدشه دار می کنند و شما احساس می کنید با یک بازی بی هویت سر و کار دارید.داستان به خوبی روایت می شود و همه چیز را توضیح می دهد که چرا گابریل با تایتان های عظیم ، گرگ نماها ، خون آشام ها ، زامبی ها و سایر موجودات ترسناک به مبارزه برخاسته است.گابریل عضو گروه برادران نور است ، او در تلاش است تا آیتم زنده کردن مرده ها را به دست بیاورد و همسرش را بازگرداند.جستجوهای گابریل به فردی به نام پان که شبیه موجودی اساطیری به همین نام است ختم می شود.او می گوید که گابریل باید به سرزمین هایی که جنگ های Necromantic در آن صورت گرفته است سفر کند و ماسک خدا را پیدا کند.این سرزمین ها آلوده به گرگ نما و خون آشام هستند که از عوامل شر جنگ Necromantic بوده اند.در همین حال انسان های خوب سقوط کرده اند و در سراسر سرزمین پراکنده شده اند.گابریل در نهایت موفق به یافتن متحدان جدید می شود و ماهیت واقعی ماسک خدا را می فهمد.شما در یک جهان غنی قرار گرفته اید اما بازی به ندرت از آن استفاده می کند و بیشتر نقش تصاویر پس زمینه را ایفا می کند.بیشتر آنچه را که از جهان اطراف خود کشف می کنید در قالب نوشته هایی راجع به حیوانات است.در حالی که منتقدان معتقدند گیمر باید این اطلاعات را در قالب میان پرده هایی و آن هم در ارتباط با شخصیت داستان کسب کند.چیزی که باعث تاسف بیشتر می شود به هدر دادن یک شخصیت خوب است که با صدای خاص رابرت کارلایل کشش و جاذبه ی قابل توجه ای پیدا کرده است.در خط روایی بازی شما برای درگیر تر شدن با شخصیت تلاش نمی کنید بلکه برای دیدن بیشتر حرکت می کنید.کسلوانیا هرگز به اجرا و یا حتی نیاز به میان پرده برای ایجاد تعادل در محتوا پیدا نمی کند زیرا این بازی به طرز شگفت آوری طولانی و انبوه از موانع چالش بر انگیز است.بدون این که به دنبال کشف موارد پنهان یا اهداف خاصی باشید زمان به پایان بردن بازی 15 الی 20 است.لحظات خوب بازی معمولا کاملا سرگرم کننده هستند اما لحظات سخت کاملا تحریک کننده می باشند.یکی از جنبه های شناور میان این دو افراط دست کشیدن از بازی است.داشتن یک ساختار آموزشی مثلا در ابتدای بازی باعث می شود تا گیمر متوجه شود که چه کارهایی را می تواند و یا نمی تواند انجام دهد.در بخش اولیه بازی پیام های آموزشی و کمک کننده در بالای صفحه برای رسیدن به هدف ، باز کردن درهای قفل شده و یا حل یک پازل به نمایش در می آیند.اما پس از آن و در مراحل سوم ، چهارم ، پنجم و بالاتر در مناطقی که فقط نیاز به کمی فکر کردن دارد این پیغام ها باز هم ظاهر می شوند.در نهایت این خروس های بی محل (پیام ها) و حضور در همه جا باعث می شود که بازی از نظر ارایه یک راه حل منطقی و یا یک مسیر عاجز بماند و هم در توانایی شما برای پیدا کردن یک راه حل در مدت زمان معین خلل ایجاد نماید.تقریبا توانایی های خاص گابریل بالا هستند اما بعضی از این قابلیت ها در طول بازی فقط یک بار به درد می خورند و عملا غیر قابل استفاده می شوند.
شما به شمشیر شلاقی و صلیب مسلح هستید.حملات گابریل به دو دسته تقسیم می شوند: کوتاه وقوی و ضعیف و گسترده و همچنین می توانید با پرش به ترکیب های هوایی دست یابید.علاوه بر سلاح هایی که یاد شد گابریل به اسلحه هایی همچون خنجر ، آب مقدس و کریستال دسترسی دارد.هیچکدام از سلاح ها در همه ی مبارزات تسلط کامل ندارند و هریک برای مقابله با موجودات خاصی طراحی شده اند.به عنوان مثال خنجر با یک ضربه گرگ نما های سطح پایین را از پا در می آورد.حرکات اضافی برای عبور و مبارزه با سلاح های مختلف قابل خریدن و باز کردن هستند.شما می توانید با کشتن دشمنان بیشتر و حل پازل پول بیشتری به دست بیاورید.برخی از حرکات مفید هستند و شما همه ی آنها را خریداری می کنید ولی بعضی دیگر را ممکن است اصلا استفاده نکنید.حتی با وجود این هم بازی موتور مبارزه شما با دشمنان را گرم نگه می دارد و چالش های خوبی را به دلیل کیفیت و ارایه خوب در برارتان قرار می دهد.برای عبور از چالش ها به استراتژی و تقریبا تمام تجربه کسب شده خود در طول بازی نیاز دارید.گابریل دو نوع از سحر و جادو را در اختیار دارد: یک نوع شما آسیب هایی که دشمنان به وارد کرده اند را ترمیم می نمایید و نوع دیگر در ضربات خود قدرت و آسیب بیشتری را به دشمنان وارد می کنید.دشمنان ضعیف تر به دنبال به دست آوردن فرصت مناسب برای ضربه زدن و کاستن سلامتی با ارزش شما هستند و معمولا با یک دفاع خوب می توانید آنها را از بین ببرید اما در مقابل دشمنان قوی تر اگر تجربه کافی را نداشته باشید سلامتی زیادی را به طور حتم از دست خواهید داد.خط ویژه مربوط به هر دو نوع سحر و جادو را می توانید با پیدا کردن مجسمه ، به دست آوردن orbs و یا شکست دادن دشمنان به طور کامل پر کنید.نکته ای که بخش سحر و جادو را جذاب می کند مبارزه با غولآخرهای بازی است که شما باید بدانید چه وقت و چگونه از آنها استفاده کنید.در کسلوانیا دو نوع مبارزه با غولآخر (bossfhigh) وجود دارد: در نوع اول شما در برابر غول های فوق العاده قوی قرار می گیرید که برای کسب پیروزی نه تنها باید یک استراتژی روشن داشته باشید بلکه باید یک دانش قوی نسبت به نقاط ضعف و قوت دشمن پیدا کنید چرا که این غولآخرها احمق نیستند و به آسانی پشتشان به خاک نمی مالد.در نوع دیگر مبارزه ، شما در مقابل موجودات غول پیکر و دراماتیک قرار می گیرید که گابریل باید به دنبال پاشنه آشیل دشمن باشد و روی بدن آنها مانور بدهد و برای این کار از سلاح های اولیه خود به عنوان قلاب استفاده می نماید.شما در برخورد با تایتان های عظیم به بخش های بصری چشمگیر و هیبت الهام بخش مناظر واقف می شوید.تقریبا مایه تاسف است که گابریل به سرعت از کنار این مناظر عبور می کند و اجازه بردن لذت بیشتر را به گیمر نمی دهد.به عنوان مثال مناطقی مانند قلعه ویران و یا حتی مرداب تیره جای کار بیشتری داشته اند.حتی جزییات اندک نیز رعایت شده اند مثل غبار آبشار و یا خورشید در حال غروب دلیلی برای ستایش این بخش از کسلوانیا هستند و باید گفت این فقط یک بازی زیبا است.همانطور که در میان مدل شخصیت ها گابریل فوق العاده به نظر می رسد اما بسیار روشن است که سازندگان توجه زیادی به شخصیت های ثانویه داستان نکرده اند.همچنین شایان ذکر است در نسخه PS3 شاهد حفظ ثابت فریم هستیم ولی در نسخه X360 گهگاهی افت فریم را می بینیم.اما بدون توجه به نسخه هر کدام از کنسول ها جنبه چشمگیر دیگر بازی موسیقی متن آن است.
در نهایت باید گفت که کسلوانیا راه اندازی مجدد یک سری کلاسیک برای مخاطب امروزی تر است.این همان چیزی است که باعث می شود ایده ساخت اینگونه بازی ها خوب باشد.با این حال این بازی هم مانند سایر بازی ها بدون نقص نیست.مبارزات با غولآخرها به یادماندنی و بزرگ است.اما مشکل کسلوانیا در نادیده گرفتن تجربه بیشتر و تنوع است و در نهایت به هیچ چیز قابل توجهی به جز ماجراجویی های سطحی ختم نمی شود.در هر حال این شروع بسیار خوبی برای یک سری است که نیاز به تزریق خون جدید در رگ های خود دارد.نکته ی دیگر و قابل توجه این است که بازی های زیادی از این سبک به بازار عرضه می شود که متاسفانه هیچکدام قدرت بنا گذاشتن یک منبع اصلی و الگو را برای دیگر بازی های هم سبک ندارند.
میانگین نمرات بازی از 13 نقد: 8.3
برخی از نمرات:
IGN: 7.5/10
VideoGamer: 9/10
GameSpot: 7.5/10
GameSpy: 4/5
.....