تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 16 اولاول ... 789101112131415 ... آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 158

نام تاپيک: برنامه‌ی ماه عسل / رمضان 88

  1. #101
    در آغاز فعالیت h a m i d a's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    19

    پيش فرض

    منم نصفشو ديدم ولي جريان گريه كردنو نديدم

  2. این کاربر از h a m i d a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #102
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    پست ها
    725

    پيش فرض



    آنهایی که اسمش را می‌برند یا شدیدا ً طرفدار سبک اجرایش هستند و دوستش دارند یا مخالف صد در صدش هستند. البته احسان علیخانی خودش بهتر از هر کسی می‌داند که چرا...
    کاری را که دوست داشته باشم می‌کنم
    اجرایش در ماه عسل باز هم صدای منتقدانش را درآورد. این روزها اسم احسان علیخانی به خاطر اجرای برنامه «ماه عسل» دوباره سر زبان‌ها‌ افتاده. آنهایی که اسمش را می‌برند یا شدیدا ً طرفدار سبک اجرایش هستند و دوستش دارند یا مخالف صد در صدش هستند. البته احسان علیخانی خودش بهتر از هر کسی می‌داند که چرا بعضی‌ها‌ مخالفش هستند و ایرادش را می‌گیرند؛ با این همه از موضع خودش پایین نمی‌آید. در گپ تلفنی ما که ماجرا این بود.


    خیلی‌ها‌ به سبک اجرای شما ایراد می‌گیرند. همه این ایراد هم حول و حوش لحن صحبت و نحوه برخورد شما با مهمان‌ها‌یتان است؟

    من اصلا ً متوجه این نحوه نقد از لحنم نمی‌شوم. چند شب پیش یک نظرسنجی به دستم رسید که بیننده‌ها‌ تماس گرفته بودند و نسبت به همین نکته‌ها‌یی که شما گفتید، انتقاد کرده بودند. من تلفن را برداشتم و نه به اسم احسان علیخانی، به اسم کسی که می‌خواهد نظر سنجی کند، به این بیننده‌ها‌ زنگ زدم و دلیل انتقادشان را پرسیدم اما دلایل‌شان هم اصلا ًقانع کنننده نبود. خیلی از دوستان برنامه را ناقص دیده بودند یا جمله‌ها‌ی من را اشتباه شنیده بودند و دلایلی می‌آوردند که من، هم خنده‌ام می‌گرفت و هم از شنیدن آنها حرص می‌خوردم.


    یعنی کسی حق ندارد به شما انتقاد کند؟

    ببینید یک نفر از برنامه خوشش نمی‌آید و آن را نگاه نمی‌کند اما یک نفر که برنامه من را می‌بیند و می‌خواهد آن را نقد کند باید برنامه ام را کامل و با دقت دیده باشد. حتی بعضی از دوستان مطبوعاتی فقط پنج دقیقه از برنامه من را می‌بینند و با همان پنج دقیقه می‌گویند برنامه مزخرف است و ...


    پس از نظر شما کسی حق انتقاد دارد که همه قسمت‌ها‌ی برنامه شما را دیده باشد؟
    آن وقت نقدش را قبول می‌کنید؟

    حرف‌ها‌یش را می‌شنوم اما در نهایت کاری را می‌کنم که خودم دوست دارم. به هر حال نمی‌شود شما برنامه ای بسازی و همه از آن راضی باشند.


    جالب است، باز هم کاری را می‌کنید که خودتان دوست دارید!
    به هر حال خیلی‌ها‌ معتقدند شما با لحن خوبی با مهمانتان حرف نمی‌زنید.

    ببینید من عادت ندارم قبل از برنامه مهمان آن قسمت را ببینم و با او صحبت کنم. دوست دارم همه چیز مستند و زنده اتفاق بیفتد و البته این کار ریسک زیادی دارد. به همین خاطر در لحظه خودم را با مهمانم هماهنگ می‌کنم؛ مثلا ً لحنی که با خانم زهرا حسینی داشتم با لحنی که با مرتضی مهراز داشتم کاملا ً متفاوت بود. حتی گاهی اوقات که مهمانم خوب حرف می‌زند من سکوت می‌کنم، توی مهمانم ذوب می‌شوم. حالا وقتی یک مهمان جلوی دوربین ترسیده یا نمی‌تواند حرف‌ها‌یش درست بیان کند و برنامه دارد افت می‌کند باید از یک وضعیت اجرای شیک و مرتب بگذرم و با یک شوخی، تلنگر یا حرکتی مثل یک سیلی برنامه را نگه دارم . من برای این نگه داشتن برنامه، خودم را هزینه می‌کنم.


    خب وظیفه مجری برنامه ای در سبک ماه عسل همین است، همین که مایه بگذارد و ریتم برنامه را نگه دارد؟

    بله، اما وقتی می‌گویم خودم را هزینه می‌کنم منظورم این است که من به عنوان مجری ترجیح می‌دهم که برنامه ای داشته باشم که یک گفت و گوی دو طرفه بین من مجری و مهمان باشد؛ یعنی 50 – 50. اما وقتی برای مهمان برنامه حرف زدن سخت است این رابطه 40 – 60 می‌شود یا 30 – 70. البته این مایه مباهات من نیست. من بازیگر نیستم تا بتوانم هر لحظه پز جدیدی بگیرم. اما این هزینه را می‌کنم تا برنامه حفظ شود؛ این یعنی هزینه کردن خودم.


    یعنی منظورتان این است که وقتی تند حرف می‌زنید، طوری که بیننده احساس می‌کند به مهمان‌تان توهین شده، می‌خواهید ریتم برنامه را نگه دارید؟

    برای جواب دادن به این سوال، یک سوال از شما می‌پرسم. شما چرا روی جلد مجله‌تان عکس آگهی ترحیم علی دایی را کار کردید؛ یعنی قصد داشتید به علی دایی توهین کنید؟


    نه مسلما ً آن طرح جلد فقط یک کار ژورنالیستی بود.

    خب پس شک نکنید من هم بازی رسانه‌ای را بلدم. من وقتی می‌بینم مهمانم معذب است، نمی‌تواند حرف بزند، حرفش در دهانش نمی‌چرخد و ... از خودم این مایه را می‌گذارم، حتی غضب را از سمت بیننده می‌پذیرم که به مهمانم تکانی بدهم تا حرفی را بزند که در ذهنش هست یا قصه ای را بگوید که من می‌دانم وجود دارد اما برای او حرف زدن در مورد آن قصه سخت است. البته بازی نمی‌کنم، شاید این تلخی یک جاهایی در شخصیت من باشد. با این وجود من از طعنه و تلنگر و ... استفاده می‌کنم تا موتور مهمانم روشن شود و بتوانم توجه‌ها‌ را به سوی او جلب کنم. ببینید زمان برنامه ما زمان خطرناکی است. اگر برنامه از ریتم بیفتد، اگر گفت و گوی من با مهمانم یک گفت و گوی روتین پر از کلمه‌ها‌یی مثل «خواهش می‌کنم»، «بله بفرمایید» و تعارف باشد بیننده توجهش را از دست می‌دهد. دیگر به برنامه و مهمان من توجه نمی‌کند. پس من باید جمله ای یا لحنی داشته باشم تا بیننده به سمت برنامه برگردد.


    مثلا ً چه دلیلی دارد وقتی مهمان تان درباره توکل حرف می‌زند بین حرفش بپرید و بگویید: «کلیشه‌ای حرف نزن»؟

    من به مهمانم توهین نمی‌کنم. شاید بعضی از مهمان‌ها‌ یک لحظه از یک حرف من برنجند اما وقتی از برنامه بیرون می‌روند و می‌بینند چقدر محبوب شده‌اند رنجش‌شان از بین می‌رود. من حتی یک مورد از مهمان‌ها‌یم را هم سراغ ندارم که از من رنجیده باشد... . خیلی خوب یادم نیست کجا گفتم «حرف کلیشه‌ای نزن» اگر درست یادم بیاید من یک سوال مهم پرسیدم، توقع داشتم جوابم را با جزئیات بگیرم، در صورتی که مهمانم داشت با این جمله که «به خدا توکل کردم ...» به من جواب کلی می‌داد. من خودم را به جای بیننده گذاشتم؛ بیننده ای که مثل من از این جواب قانع نمی‌شود. پس سعی کردم حرفی بزنم که جواب جزئی بگیرم. البته شاید لحنم درست نباشد. سعی من در کل برنامه این است که به جای مخاطب سوال کنم، به جای مخاطب تعجب کنم، به جای مخاطب قانع نشوم، به جای مخاطب گریه کنم. بخندم. البته خودم را نماینده مردم نمی‌دانم اما سعی می‌کنم شاهد باشم؛ شاهدی که بین مردم زندگی می‌کند. اگر همه چیز را تأیید کنم که به درد نمی‌خورم.


    اما این دلیل قانع کننده ای نیست برای این که به مهمان تان توهین کنید. ممکن است شما هدف‌تان ریتم برنامه و جلب توجه بیننده باشد اما از نگاه مخاطب ماجرا توهین آمیز می‌شود.

    من حاضرم این اعتراض را بخرم اما آن مهمان دیده شود؛ البته به شرطی که مهمانم هم رنجیده خاطر و ناراضی از من و از استودیو بیرون نرود.

    منبع: هفته نامه همشهری جوان

  4. 2 کاربر از mahdistar بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #103
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    من فکر میکنم با این لحن صحبتش میخواد طوری وانمود کنه که به مهمون برنامه ترحم و دلسوزی نمیکنه بلکه داره بهش روحیه میده و نمیخواد خیلی از ناراحتیهای طرف مقابلش بگه و بهش تلقین کنه که فرقی با بقیه نداره و میتونه عادی زندگی کنه و نیاز مند ترحم دیگران نیست.(این در مورد مهمانهایی هست که دچار مشکلی هستند).

  6. #104
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    امروز هم که رستگار رحمانی رو آوردن...حیف شد که من نتونستم ببینم
    میگم که مگه قبلا نگفتن که این 83 کنکور داده و بردنش سربازی تا 85 ...بعد اون از 85 تا 87 کنکور نداده...بعد 87 خونده واسه 88...؟؟؟
    پس چرا امشب گفتش که من متولد 68 هستم و 85 اولین کنکورمو دادم؟؟؟؟
    یعنی اون مصاحبه هایی که ازش شده دروغ بوده یا اینکه الان دروغ گفته به یه دلایلی؟؟؟

  7. 3 کاربر از RoYaYeEe_NiIiLi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #105
    ناظر انجمن عکاسی masoudtr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    نقطه مرزی
    پست ها
    4,562

    پيش فرض

    امروز هم که رستگار رحمانی رو آوردن...حیف شد که من نتونستم ببینم
    میگم که مگه قبلا نگفتن که این 83 کنکور داده و بردنش سربازی تا 85 ...بعد اون از 85 تا 87 کنکور نداده...بعد 87 خونده واسه 88...؟؟؟
    پس چرا امشب گفتش که من متولد 68 هستم و 85 اولین کنکورمو دادم؟؟؟؟
    یعنی اون مصاحبه هایی که ازش شده دروغ بوده یا اینکه الان دروغ گفته به یه دلایلی؟؟؟
    گویا یک بار بجای داداشش امتحان داده گرفتنش دو سال محرومش کردن

  9. 2 کاربر از masoudtr بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #106
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    گویا یک بار بجای داداشش امتحان داده گرفتنش دو سال محرومش کردن
    مگه میشه؟؟؟؟...کسی همچین کاری کنه کلا محروم میشه
    البته احتمال شایعه هم هست...یعنی از 83 تا 85 محروم؟85 تا 87 سربازیه؟88 هم کنکور؟؟؟
    زندگیه جالبی هم داشته

  11. #107
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    571

    پيش فرض

    این علیخانی اینقدر حرف میزنه که نوبت به مهمون برنامه نمیرسه اونوقته که دوست دارم خفش کنم

  12. 2 کاربر از alihacker2008 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #108
    کـاربـر بـاسـابـقـه mohsen_gh1991's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2008
    محل سكونت
    در جای خشک و خنک، دور از دسترس اطفال
    پست ها
    2,405

    پيش فرض

    امروز هم که رستگار رحمانی رو آوردن...حیف شد که من نتونستم ببینم
    میگم که مگه قبلا نگفتن که این 83 کنکور داده و بردنش سربازی تا 85 ...بعد اون از 85 تا 87 کنکور نداده...بعد 87 خونده واسه 88...؟؟؟
    پس چرا امشب گفتش که من متولد 68 هستم و 85 اولین کنکورمو دادم؟؟؟؟
    یعنی اون مصاحبه هایی که ازش شده دروغ بوده یا اینکه الان دروغ گفته به یه دلایلی؟؟؟
    اشتباه نکن سال 85 رفت سربازی تا بهمن 87

  14. #109
    آخر فروم باز RoYaYeEe_NiIiLi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    >>زندان<<
    پست ها
    1,193

    پيش فرض

    اشتباه نکن سال 85 رفت سربازی تا بهمن 87
    خب منم همینو میگم دیگه....میگم امشب اینو گفت به علیخانی...در صورتی که قبلا که ازش مساحبه کردن و مصاحبهه هم توی پی سی بود نوشتن 83 رفته سربازی تا 85....
    داستان داره جالب میشه

  15. #110
    داره خودمونی میشه شکوفـه's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2009
    محل سكونت
    In My Dreams
    پست ها
    145

    پيش فرض

    متولد شصت و هشته

    اونایی که در موردش نوشتن دروغه بابا

    عادت دارن جوسازی کنن

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •