تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 29 اولاول ... 78910111213141521 ... آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 281

نام تاپيک: همه چیز درباره موسیقی راک و آلترناتیو

  1. #101
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض 35 سال در کنار هم

    در میان گروههای Rock و Blues، گروه ZZ Top از معدود گروهایی است که از سال 1969 تا به حال بدون تغییر در اعضای گروه همچنان پا برجا به فعالیت خود ادامه می دهد.

    این گروه یکی از قوی ترین گروههای Rock-Blues آمریکایی است که فعالیت خود را در سالهای اوج گیری راک یعنی اواخر دهه 60 بصورت یک گروه Trio (متشکل از 3 نوازنده) آغاز کرد.

    Billy Gibbons نوانده گیتار از گروه Moving side walk و نوازنده گیتار باس، Dusty Hill و درامر Frank Beard که هر دو از گروه American Blues جدا شده بودند در سال 1969 به یکدیگر پیوسته و اولین آلبوم خود را ساختند.

    دو آلبوم اول آنها یعنی First Album و Rio Grand Mud بازتابی قوی از تاثیر Texas Blues بود، به طوری که می توان آنها را نمونه هایی بارز از این سبک دانست. آلبوم سوم آنها Tres Hombres با آهنگ "La Grange" که متشکل از Riff هایی بر مبنای "Boogie Chillen" از John Lee Hooker است، توانست به شهرتی جهانی دست پیدا کند


    پس از این سه آلبوم گروه اقدام به برگزاری یک تور جهانی 3 ساله کرد، تحمل فشار سخت این 3 سال علاوه بر تور ماحصل دیگری نیز داشت و آن آلبومهای Tejas و Fandango بود. آنها سپس با آلبومهای Deguello و El Loco به صحنه بازگشتند. این دو آلبوم مقدمه ای بر Eliminator بود که بطور سرسام آوری با استقبال مواجه شد و جلوه دیگری از سیمای ZZ Top را به طرفداران موسیقی راک ارائه کرد.

    در آلبوم بعدی یعنی After Burner با اضافه کردن Synthesizer، موسیقی ZZ Top به یک سبک مجزا و مخصوص به خود در میان هم عصرانشان تبدیل شده بود. اینک آنها با ریش بلند، عینکهای مشکی، لباسهای پر زرق و برق و گیتارهای عجیب ظاهر می شدند و از این رو می توان آنها را یک گروه Grunge نیز دانست. Hill و Gibbons همواره با ریش بلند و ظاهری شبیه به هم ظاهر می شدند. جالب اینکه Beard هیچگاه ریش ندلشت، با وجود اینکه Beard به معنی ریش است

    گفتگوی هارمونی

  2. #102
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    بعد از امتحاتات وحشتناک دانشگاه نیروانا خیلی می چسبه

    سلام از گروه نیروانا این شعر با ترجمش

    فلوید آرایشگر
    شعر و مو سیقی از ((کرت کوبین))


    زنگ در صدا می کنه ، بیا تو
    فلوید یه نگاهر به موهایی که روی چونه ام در اومده می اندازه
    می گه بشین و صندل و اصلاً نترس
    یه دونه از اون حوله های داغی که بخار ازشون بلند می شه می ذاره رو صورتم

    اصلاح شده م
    شرمگین ام
    اصلاح شده م

    بارنی محکم رو صندلی نگه ام می داره
    نمی تونم جزی ببنم ، خیلی ترسیده م
    فلوید هن هن می کنه ، صدای زورزدن یه نفر رو می شنوم
    پی پی جلوی دهنم رو گفته تا جیغ و داد نکنم

    اصلاح شده م
    شرمگین ام
    اصلاح شده م

    می تونم حدس بزنم کیا تو اتاق هستن
    اپی و احتمال می دم که عمه بی هم باشه
    اونا دیگه از دستم خسته می شن و منو {از نظر احساسی} داغون می کنن
    من هم تو آغوش عمه بی خفه می میرم

    اصلاح شده م
    شرمگین ام
    اصلاح شده م




    floyd barber
    cabain

    bell on the door ring , com on in
    floyd observes my hairy chin
    sit down in [the] chair , don't be afraid
    steaming towel wrapped around my face

    I'm shaved
    I'm ashamed
    I'm shaved

    barney ties me to the chair
    I can't see , I`m really scared
    floyd breathes hard , I hear a zip
    pee -pee pressed against my lips

    I'm shaved
    I'm ashamed
    I'm shaved

    I sense others in the room
    opie , aunt bea , I persume
    they take turns , and cut me up
    I die smothered in andy `s clutch

    I'm shaved
    I'm ashamed
    I'm shaved

  3. #103
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    در میان گروههای Rock و Blues، گروه ZZ Top از معدود گروهایی است که از سال 1969 تا به حال بدون تغییر در اعضای گروه همچنان پا برجا به فعالیت خود ادامه می دهد.

    این گروه یکی از قوی ترین گروههای Rock-Blues آمریکایی است که فعالیت خود را در سالهای اوج گیری راک یعنی اواخر دهه 60 بصورت یک گروه Trio (متشکل از 3 نوازنده) آغاز کرد.

    Billy Gibbons نوانده گیتار از گروه Moving side walk و نوازنده گیتار باس، Dusty Hill و درامر Frank Beard که هر دو از گروه American Blues جدا شده بودند در سال 1969 به یکدیگر پیوسته و اولین آلبوم خود را ساختند.

    دو آلبوم اول آنها یعنی First Album و Rio Grand Mud بازتابی قوی از تاثیر Texas Blues بود، به طوری که می توان آنها را نمونه هایی بارز از این سبک دانست. آلبوم سوم آنها Tres Hombres با آهنگ "La Grange" که متشکل از Riff هایی بر مبنای "Boogie Chillen" از John Lee Hooker است، توانست به شهرتی جهانی دست پیدا کند


    پس از این سه آلبوم گروه اقدام به برگزاری یک تور جهانی 3 ساله کرد، تحمل فشار سخت این 3 سال علاوه بر تور ماحصل دیگری نیز داشت و آن آلبومهای Tejas و Fandango بود. آنها سپس با آلبومهای Deguello و El Loco به صحنه بازگشتند. این دو آلبوم مقدمه ای بر Eliminator بود که بطور سرسام آوری با استقبال مواجه شد و جلوه دیگری از سیمای ZZ Top را به طرفداران موسیقی راک ارائه کرد.

    در آلبوم بعدی یعنی After Burner با اضافه کردن Synthesizer، موسیقی ZZ Top به یک سبک مجزا و مخصوص به خود در میان هم عصرانشان تبدیل شده بود. اینک آنها با ریش بلند، عینکهای مشکی، لباسهای پر زرق و برق و گیتارهای عجیب ظاهر می شدند و از این رو می توان آنها را یک گروه Grunge نیز دانست. Hill و Gibbons همواره با ریش بلند و ظاهری شبیه به هم ظاهر می شدند. جالب اینکه Beard هیچگاه ریش ندلشت، با وجود اینکه Beard به معنی ریش است

    گفتگوی هارمونی

    سلام
    اطلاعات خوبی بود مشکرم
    میشه از doors هم یکم برامون توضیح دهی
    از اون گروه های خوف زمان خودش بوده

  4. #104
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض

    اینم بیوگرافی The door



    The Doors
    در خصوص زندگي جيم موريسون، رهبر و همه‌كاره‌ي گروه دورز، داستاني جالب و مهم گفته مي‌شود كه به زعم خود موريسون در شكل‌گيري شخصيت او بسيار تأثيرگذار بوده است: هنگامي كه جيم كودكي چهارساله بوده است به همراه پدر و مادرش به نيومكزيكو سفر مي‌كند. در جاده، موريسون با تعدادي سرخپوست مواجه مي‌شود كه بر روي جاده دراز كشيده‌اند و در حال مرگ هستند. اين صحنه بر روي موريسون 4 ساله تأثير بسياري مي‌گذارد. او بعدها به دوستانش گفت كه همانطور كه ماشين از جلوي سرخپوست‌ها عبور مي‌كرده است، روح يكي از آنها در جسم او حلول كرده است. اين داستان عموماً براي توصيف شخصيت نامتعارف و پررمز و راز موريسون كه يكي از ماندگارترين چهره‌هاي تاريخ موسيقي راك است بازگويي مي‌شود. (اوليور استون نيز در فيلم دورز از اين واقعه استفاده‌ي دراماتيكي مي‌كند.) ري مانزارك، نوازنده‌ي كيبورد گروه، از قول موريسون مي‌گويد كه آن سرخپوست يك عارف بوده، عارفي الكتريكي.
    موريسون، پسر آدميرال نيروي دريايي و ري مانزارك يكديگر را در نيمه‌هاي دهه‌ي 1960 در دانشگاه USLA ملاقات كردند. در آنجا هردوي آنها در رشته‌ي فيلمسازي تحصيل مي‌كردند. آنها تصميم گرفتند يك گروه موسيقي تشكيل دهند كه كمتر تحت تأثير زمان خودش باشد. مانزارك به سبك بلوز و جاز علاقه‌ي فراواني داشت. دو عضو ديگر گروه، رابي كريگو، گيتاريست و جان دنزمور، درام‌زن بودند. خواننده و شاعر گروه، موريسون بود كه تحت تأثير نيچه، ويليام بليك و رمبو شعر مي‌گفت. اشعار او عمدتاً درباره‌ي وجود و ازخودبيگانگي بود.
    اما حال و هواي موسيقي نامتعارف گروه دورز، تيره و تا حدي اروتيك بود. اولين آلبوم گروه با عنوان Break On Through To The Other Side به نوعي بيانيه‌ي فلسفي ـ سياسي موريسون بود. ترانه‌هاي دورز برخلاف دو گروه مطرح آن دوران، بيتلز و رولينگ استونز، آتش در وجود شنوندگانش برمي‌انگيخت. ترانه‌هاي آلبوم اول گروه مملو از مضامين ضدپدرسالاري بود. به خصوص ترانه‌ي مشهور و پر سروصداي اين آلبوم با عنوان Father I Want To Kill You, Mother I Want To…. اين ترانه‌ها براي آن زمان بسيار پيشرو بود و به همين دليل مثل بمب در آمريكا صدا كرد. مضامين معترضانه‌ي گروه باعث شد تا از اجراي كنسرت آنها در لس‌آنجلس جلوگيري شود. همين امر باعث شهرت و محبوبيت بيشتر گروه شد.
    دورز با اشعار و ذهنيت نبوغ‌آميز موريسون، بسياري از تابوهاي جامعه‌ي آمريكا را زير سؤال مي‌برد. به همين دليل نهادهاي سنتي تمام تلاش خودشان را به خرج مي‌دادند تا از برنامه‌هاي آنها جلوگيري كنند.
    اشعار موريسون، حاوي ترس و اضطراب انسان معاصر از جنگ، سياست، ترور و ... بود. ترانه‌هاي جادويي و قاعده‌شكن گروه در آن سالها Light My Fire و People Are Strange بودند كه همگي جزو پرفروشترين ترانه‌هاي سال آمريكا بودند. مورسيون روزبه‌روز محبوب‌تر مي‌شد و درعين‌حال روربه‌روز هم پيچيده‌تر و نامتعارف‌تر مي‌شد. شخصيت حساس موريسون توان تحمل دردها و رنج‌هاي فلسفي او را نداشت و موريسون هم‌زمان به الكل و مواد مخدر معتاد شد و به نوعي، خودكشي تدريجي را برگزيد.كنسرت‌ها و برنامه‌هاي آنها روزبه‌روز عجيب‌تر و نامتعارف‌تر مي‌شد. به‌گونه‌اي كه در يكي از كنسرت‌ها موريسون آنچنان به سياست آمريكا و دولتمردان آن حمله كرد، كه پليس مداخله كرد و كنسرت تعطيل شد.
    در سال 1969، موريسون عنصري نامطلوب تشخيص داده شد. به همين دليل او تحت فشارهاي آشكار و نهان مجبور به ترك آمريكا شد و به پاريس رفت و در سال 1971 بر اثر سكته‌ي قلبي جان سپرد.
    گروه دورز تا سال 1973 به كار خود ادامه داد و دو آلبوم بدون حضور موريسون روانه‌ي بازار كرد، اما در اين سال متلاشي شد. در سال 1991 اوليور استون فيلمساز آمريكايي كه به فضاي سياسي ـ فرهنگي دهه 1960 علاقه‌ي فراواني داشت، فيلمي با عنوان دورز درباره‌ي شخصيت افسانه‌اي جيم موريسون ساخت. در اين فيلم ول كيلمر در نقش موريسون ظاهر شد. ري مانزارك دوست و همكار موريسون مي‌گويد: در هر دوره شاهد جوانان تازه‌اي هستم كه ژرفاي موسيقي دورز را درك مي‌كنند.
    موريسون در قبرستان مشهور پرلاشز پاريس دفن شده است.


    persianstat('10005314', 0);

  5. #105
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض اجمالی بر باززایش موسیقی راک.



    اجمالی بر باززایش موسیقی راک.
    محسن نامجو
    مارس 2007


    اشاره: چندی پیش تعدادی سوال توسط یکی از دوستان موسیقی ‌دوست – که ساکن خارج از ایران هستند – درباره وضعیت کلی موسیقی راک در ایران و... مطرح شده بود. در این نگاشته سعی بر آن است تا در طی یک متن ثابت پاسخهای مناسبی برای سوالات متفرقه دوست نامبرده بدست آید:



    ***


    وضعیت کلی عنوانی است که در بدو امر مخاطب را گیج و مبهوت می‌کند. چرا که اساساً در رابطه با هر امری وضعیت کلی می‌تواند سرچشمه یک شناخت متوهمانه از آن چیز باشد. شناختی دور از واقعیت. اما در اینجا با کمی اغماض این رای را صادر می‌کنم که: «بررسی محدویتهای بیرونی و شرایط حاکم بر سیستم فرهنگی دولت و نظرگاه مشکوک این سیستم به موسیقی [بویژه عنوان موسیقی راک]، ما را در مسیر توصیف وضعیت کلی قرار خواهد داد. از جانب دیگر وضعیت درونی موسیقی و موزیسین‌های راک و بررسی آنچه در زیرزمین‌های ایران می‌گذرد به توصیف جزئیات خواهد انجامید. پس واژه «کلی» هم‌ارز یا مفاهیمی چون «بیرون»، «دولت»، «جمع» و غیره و عنوان «جزئی» معادل مفاهیم «درون»، «فردِ تک»، «نوازنده»، «ذهن» و... فرض گرفته می‌شود.
    ابتدا ببینیم این موسیقی که آن را راک می‌نامیم چیست و چه دلیلی آن را به زیرزمین کشانده است؟
    موسیقی راک را از دو منظر تعریف می‌کنیم:
    الف/ تعریف ساده آن به کمک شاخصهای موسیقیایی بیان می‌شود. موسیقی راک موسیقی‌ای است که توسط یک ارکستر شامل چهار ساز اجرا می‌شود. آن چهار ساز گیتار باس، درام، گیتار الکتریک (یا آکوستیک) و ساز چهارم یعنی کیبورد معمولاً نقشی فرعی‌تر دارد. به این مجموعه ساز باید آواز را هم افزود و این هم در صورتی است که قطعه راک مورد نظر ما بکلام یا آوا باشد. آوا هم شامل هرگونه صوت یا نعره‌ای است (غیر از کلام) که توسط خواننده راک ادا شود. در ارکستر راک، باس و درام اساسی‌ترین نقش را دارا هستند. درام پایه ضرب، آرایش ریتم یک یک قطعه و تمپوی آن را حفظ می‌کند و تداوم می‌بخشد و باس علاوه بر همراهی با نقش درام شمایی از ملودی قطعه راک را نیز به مخاطب منتقل می‌کند. ملودی‌ای که اصل آن قرار است توسط گیتار، کیبورد یا خواننده ارائه شود. در مبحث کنترپوان همیشه یک خط مبنا داریم که خطوط دیگر را جهت آنالیز قطعه با آن قیاس می‌کنند. آن خط را به لاتین Cantus Firmus می‌نامند. گیتار باس در ارکستر راک نقشی مشابه همین خط مبنا در قطعات کنترپوانیک را دارد. از این جهت است که می‌گویند باس مهمترین ساز در یک ارکستر راک است. گیتار الکتریک اما خود به دو نقش ظاهر می‌شود: گیتار ریتم و گیتار ملودی که خود این دو واژه آنها ار بی‌نیاز از توضیح می‌کند. خیلی موارد هم ممکن است که گیتار الکتریک جای خود را به یک گیتار آکوستیک (unplugged) بدهد که این تاثیری در ماهیت ارکستر راک و قطعه‌ای که می‌نوازد ندارد. همچنین بسیار تجربه شده که یک ساز آکوستیک کاملاً متفاوت از ارکستر راک به آنها اضافه می‌شود. سازی مثل «بانجو»، «فلوت» و یا حتی «سه‌تار». البته اینجا اختلاف نظر کوچکی مطرح است مبنی بر اینکه ارکستر را بخاطر همین حضور ساز جدید دیگر ارکستر راک بنامیم. حالا بجای آن چه واژه‌ای بکار می‌رود، خود منشاء همین ااختلاف نظرهاست. واژه‌های «تلفیقی» یا «راک تلفیقی» و رواج آنها ریشه در استفاده از همین ساز جدید داشته است. گرچه معنای اصلی یک ارکستر راک تلفیقی (Alternative Rock) بسی دقیق‌تر و موشکافانه‌تر از تنها حضور یک ساز جدید است که در ادامه بدان می‌پردازیم.
    پس تمام آنچه آمد تعریف ساده (!) موسیقی راک بود که به کمک عوامل موسیقیایی بیان شد. اما تعریف دیگر بر حوزه شناخت دیگر دلالت دارد:
    ب/ دهه ۱۹۶۰ را در فرهنگ غرب (در اینجا آمریکا) می‌توان دهه تکوین نوعی هنر معترض نامید. مثلاً در حیطه سینما نگاه منتقدانه و صریح فیلمسازان معاصر آمریکایی مثا {اسکورسیزی} یا {الیور استون} ریشه در سینمای معترض {سیدنی پولاک} یا {جان فورد} دارد که دهه‌های ۵۰ و ۶۰ سالهای اوج فعالیت آنان بود. متولدین دهه‌های ۳۰ و ۴۰ میلادی که بخشی از سالهای کودکی شان همزمان با بزرگترین جنگ تاریخ بشر طی شده بود نسل خاصی را بوجود آوردند که هم ویژگیهای روانی و درونی‌شان و هم شرایط معاصر و بیرونی‌شان در خیلی جهات منحصر بفرد بود. به هر صورت این مفهوم – یعنی اعتراض – چندین آبشخور جداگانه دارد:
    ۱/ راک از حیث بررسی موسیقیایی ریشه در سبکهای قبل از خود مثل جاز، راک‌اندرول، بلوز یا... دارد. بلوز موسیقی سیاهان است و سیاهان فرزندان زجردیده پدر و مادری هستند که به زور از سرزمینهای خو رانده شده اند. اعتراض مستتر در بلوز اعتراض بردگان است. آنچه از ساز درام برمی‌خیزد صدای ریتمهای یک فرهنگ غنی و بکر و پر قدمت است که در قاره ای سیاه موجود بوده است....
    ۲/ راک سبک زمانه خود است. زمانه‌ای که مصادف است با شروع جنگ سرد، چالشهای عظیم ایجاد شده در جامعه آمریکا بخاطر جنگ ویتنام، راه افتادن موج عظیم انتقاد سرسختانه از نظام کهنه آموزش عالی که اعتراضات دانشجویان فرانسوی نمون‌ای از آن بود و....
    ۳/ آبشخور دیگر راک اعتراض موجود در ادبیات آن بود. ادبیات راک ادبیاتی جدید بود که قبل از آن نمونه‌ای نداشت. چه در فرم اشعار که شاید اصلاً از این حیث نتوان آن را شعر نامید. {سید بارت}، {فرانک زاپا}، {لئونارد کوهن}، {کلاپتون} و دیگران از واژه words در کنار music در پارتیتورهای خود استفاده می‌کردند. یعنی موسیقی و کلمات. این واژه هیچ داعیه‌ای را برنمی‌تابد. صرفاً کلمه است و تفسیر آن به خود مخاطب واگذار شده است.
    ۴/ ...
    ۵/ ...
    ۶/ ...
    به هر صورت مجموع این موارد می‌رساند که موسیقی راک را از نظرگاه نوعی هنر معترض می‌توان شناخت و برای آن تعریفی لحاظ کرد. اما موضوع بعدب: موسیقی راک در زیرزمین چه می‌کند؟
    مساله‌ای که جای بررسی دارد این است که چرا موسیقی راک اینقدر با فاصله از دل فرهنگ ما سربرمی‌آورد؟ می‌دانیم که از جهاتی پاسخ به آن سخت می‌نماید. اوج موسیقی راک در فرهنگ غرب دهه‌های ۶۰ و ۷۰ بوده است. در دهه ۶۰ به عنوان یک سبک تنقیح شده که خود را از سبکهای قدیمی‌تر مثل بلوز، R&B و راک‌اندرول مجزا کرده بوده و در دهه ۷۰ به عنوان بارزترین عنصر موسیقیایی فرهنگ غربی جا افتاد. همزمان با رشد این سبک در غرب، در ایران دهه ۱۳۵۰ هم موسیقی راک در کنار انواع موسیقی‌های دیگر به تدریج در حال شناخته شدن و جا افتادن بود و در آثار برخی آهنگسازان ایرانی تفاوتهای اجرایی آن با انواع موسیقی پاپ و غیره به چشم [یا به گوش] می‌آمد. اما با اتمام دهه ۷۰ میلادی وقوع همزمان دو اتفاق موجب گستی طولانی در ارائه این سبک شد. در غرب (در اینجا منظور آمریکاست) حضور عواملی اجتماعی و سیاسی نوعی محافظه‌کاری عام را پدید آورد که موجب افول شور و نشاط موسیقی در دهه ۸۰ آمریکا شد. بطوریکه امروز همه متفق‌القول‌اند که دهه ۱۹۸۰ دهه افول موسیقی و مخاطبان آن در جامعه آمریکایی بود. اتفاق دیگر در این سوی جهان و در کشور ما بود. وقوع انقلاب اسلامی که صرف‌نظر از دستاوردها و تغییرات مثبت و منفی‌اش در زمینه‌های فرهنگی (به ویژه موسیقی) با افول یا به بیان بهتر قلع و قمع همه گونه صوت مواجه شدیم. یعنی اساساً به هنر موسیقی به عنوان هنر مشکوک – از حیث معیارهای مذهبی انقلاب – نگریسته شد. و این نه تنها موسیقی راک بلکه تمام انواع موسیقی را دربر گرفت. این اتفاق و ادامه آن در طی دو سه دهه موجب جابجایی تریبون شد. به طوری که موسیقی سنّتی که ذاتاً موسیقی بزمی و صدای خلوت آدمیانی – به تعداد انگشت شمار – در دل خانه‌ها بود بتدریج بریبون رسمی یافت و از کمکهای فرهنگی دولت بهره‌مند شد و حداقل در طی دهه اول انقلاب (سالهای ۱۳۶۰ به بعد) به عنوان تنها مرجع موسیقی در آمد.
    برعکس موسیقی‌های دیگر (در این بررسی، موسیقی راک) که ذات‌اش همخوان با کنسرتهای چندهزار نفر، مانیتورهای صوتی پرحجم، نعره‌های کاملاً آزاد و بی‌قیدوشرط و به طور کلینقطه مقابل موسیقی زیرزمینی بود، به دل زیرزمین‌ها رانده شد. آری، در یک جمله سه‌تار ضعیف‌الجثه به روی سن رفت و گیتار الکتریک پرسروصدا جایی جز زیرزمین منازل ایرانی نیافت.
    حالا به تدریج چند سالی است که صدای گیتار الکتریک از دل زیرزمین در حال شنیده شدن است و کم‌کم دارد جایگاهش را می‌یابد. این توضیح در جهت سوال طرح شده اول این مقال بود که چرا اکنون؟ پس می‌توان گفت که موسیقی راک و عناصر اجرایی آن (گیتار، درام، آمپلی‌فایر، گروه نوازنده و...) پدیده‌های نوپایی در این کشور نیستند. بلکه بعد از سالها مسکوت ماندن و خلوت گزیدن به مرور مخاطب خویش را بازیافته و می‌یابند گرچه نسل جوانی که امروز به این موسیقی می‌پردازد تفاوت قابل بحثی با نسل {حبیب} و {کورش یغمایی} دارد که آن را باید به بحثی دیگر واگذاشت.
    گرچه می‌توان متصور شد که در سالهای ۱۳۶۰-۷۰ بودند کسانی که در خفای منزل خویش به تمرین و اجرای آثار راک می‌پرداخته‌اند و این موسیقی اگر تریبون رسمی نداشته هیچگاه به طور کامل در ایران از بین نرفته است. اما سالهای اخیر سالهای باززایی و نوپایی سبک راک بوده است. مواردی که بضاعت ذهن نگارنده یاری می‌کند از این قرار است:
    الف/ آزاددسازی موسیقی پاپ (عنوانی که خود تریبون‌های فرهنگی دولت یا صدا و سیما برای آن قائل شدند) در سالهای میانی دهه ۱۳۷۰ و آشنا شدن تدریجی مردم با ارکسترهایی که صدادهی آنها در دهه ۶۰ در قرنطینه کامل بود. به بیان دیگر شنیدن و عادت به شنیدن صدای درام (حال چه آکوستیک و چه الکترونیک یا سمپل)، گیتار الکتریک و سازهایی از این دست که از تبعات موسیقی اصطلاحاً پاپ بودند راه را برای سبک مساله‌دارتر و حساسیت برانگیزتری مثل سبک راک باز کرد. می‌توان گفت بوجود آمدن موسیقی پاپ صرف‌نظر از دلایل و نتایج مثبت و منفی‌اش یک نتیجه مطلوب داشت و آن هم کاشتن هسته سبک راک یا رشد آن هسته در دل و ذهن جوانان ایرانی بود. بطوری که ماامروز در تقاضانامه‌های کنسرت یا کاست که به اداره موسیقی وزارت ارشاد یا واحد موسیقی صدا و سیما ارائه می‌شود می‌توانیم بوضوح حضور موسیقی راک را حس کنیم و نمونه‌های ارائه شده آن را – حالا با هر سطح نگرشی – بشنویم. این وضعیت را مقایسه کنید با دو دهه پیش یا حتی کمتر که ارائه چنین سبکی چگونه می‌توانست گذشتن از بزرگترین تابو قلمداد شود. درست است که هنوز هم سبک راک در نظر سیستم فرهنگی دولت جمهوری اسلامی خالی از مساله و ایراد و حساسیت‌زایی نیست اما آن سالها اصلاً جای هیچ بحثی را برای ارائه باقی نمی‌گذاشت.
    ب/ حضور یک نسل جدید عاملی اجتناب‌ناپذیر برای خاستگاه یک موسیقی جدید بوده است. متولدین دهه ۱۳۶۰. نسلی که کاملاً از سالهای اولیه انقلاب بی‌خبرند. آنها چشم که باز کرده‌اند خود را به عنوان یک شهروند ایرانی دیده‌اند در کنار و برابر با یک شهروند ژاپنی، اروپایی، آمریکایی یا هر جای دیگر. آنچه که آنها لمس کرده‌اند برابری و مسلوات در توزیع امکانات تکنولوژیک بوده است. انواع سرگرم

    منبع :zirzamin

  6. #106
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض Ummagumma

    آلبوم Ummagumma چهارمین كار گروه پینک فلوید در سال 1969 به بازار آمد و بسیاری از مفسران موسیقی آنرا در حد و اندازه آلبومهایی چون Animals و یا حتی The Wall میدانند.

    Ummagumma اصطلاحی عامیانه در دهه 60 برای لغت "***" بوده است. این آلبوم دارای ویژگیهای خاصی است بعنوان مثال نسخه استودیویی آن شامل چهار track است در هر track نوازنده ها به نوعی سولیست قطعه هستند و توانایی های خود را به اجرا در می آورند. اگر video clip های این آلبوم را دیده باشید حتما" متوجه این موضوع شده اید.

    در زمان تهیه این آلبوم اعضای گروه عبارت بودند از Roger Waters ،David Gilmour ،Richard Wright و Nick Mason بودند. گوش دادن به این كار پینک فلوید نیاز به آرامش و ذهن باز نیاز دارد و به نوعی با تمام كارهای دیگر این گروه متفاوت است.

    Nick Mason در قسمتهایی از این آلبوم توانایی های خود در drums رو به رخ میكشد و در جای دیگه Richard Wright توانایی در نوازندگی كیبرد.

    Roger waters با سبك بسیار زیبایی شبیه به ملودی های عربی قطعه زیبای Set the control for the heart of the sun را خوانده و David Gilmour با آرامشی توام با اعتماد به نفس به راحتی با گیتار Improvise های زیبایی رو می آفریند.

    اولین Track این آلبوم قطعه ای بنام Astronomy Domine. كه در آن میتوان به راحتی برتری نوازندگی Gilmour را نسبت به Barrett احساس كرد همچنین توانایی های Mason در این قطعه غیر قابل انكار است.

    Careful With That Axe, Eugene قطعه دوم این آلبوم زیباست كه آهنگی است بی انتها، آرام و شاید بدون هیچ هدف كه به طرز عجیبی وارد احساسات انسان می شود و آنرا تحت تاثیر قرار میدهد. حتی اگر برای اولین بار این ترک را گوش کنید در همان دقایق اول شیفته زیبایی آن خواهید شد. Track سوم قطعه باکلام معروف معروف Set The Controls for the Heart of the Sun است كه در آن واترز متنی را میخوند و Gilmour بیشترین حضورش را در این آلبوم به معرض نمایش می گذارد.

    "ذره ذره شب كنار میره، شبی كه برگهای لرزان روی زمین رو میشماره،
    نیلوفر های آبی با علاقه به همدیگه تكیه دادند و بالای تپه پرنده ای در حال پروازه،
    سعی كن كنترل قلب خورشید رو بدست بیاری ... "

    بالاخره آخرین قطعه A Saucerful of Secrets نام دارد که ظاهرا" ضعیفترین كار این آلبوم است. طولانی بودن قطعات و نامشخص بودن آنچه نوازنده می نوازد از جمله ایراداتی است كه منتقدان موسیقی به این قطعه میگیرند.

    ناگفته نماند كه این آلبوم با هفت track در سال 1968 با حضور Syd Barrett هم قبلا" ارائه شده بود ولی موفقیت اصلی در زمانی بدست آمد كه یكسال بعد توسط گروه چهار نفره آلبوم تحت نام Ummagumma ارائه شد.

    گفتگوی هارمونیک

  7. #107
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض جو ستریانی




    در بین نوازندگان گیتار راک (Rock) دهه های 80 و 90 جو ستریانی یكی از حرفه ای ترین و قدرتمند ترین گیتاریست ها می باشد.

    او در 15 جولای سال 1956 در Westbury شهر نیویورك بدنیا آمد و در حومه Carle Place بزرگ شد. ستریانی تحت تاثیر نوازنده گیتار افسانه ای Jimi Hendrix قرار داشت و با وجود اینكه بیشتر علاقمند به Drum بود در 14 سالگی شروع به تمرین گیتار نمود.

    خیلی زود بعد از فراگیری گیتار به تدریس آن به دیگران پرداخت و در این بین به یكی از شاگردانش بنام Steve Vai احساس نزدیكی و وابستگی پیدا كرد. زمانی كه Steve Vai بعنوان گیتاریست گروه David Lee Roth به شهرت رسید در بسیاری از مجامع عمومی از دوست و استاد سابقش تمجید و قدر دانی نمود.

    اواخر سالهای 70 ستریانی به Berkeley CA تغییر مكان داد اما همچنان بكار تدریس مشغول بود . در بین شاگردان او می توان به نوازندگان توانایی چون Kirk Hammett (از گروه متالیكا) , Larry Lalonde (از گروه پرایموس) , David Bryson (از گروه كانتینگ كروز) و Charlie Hunter ( نوازنده Jazz تلفیقی) اشاره كرد. Satch (نام هنری جو ستریانی) در اوایل دهه 80 در یك كار خوب با Greg Kihn به نوازندگی پرداخت كه پیامد آن تعدادی سولو و یك تور بود و از آن كار ها یك نسخه آرشیوی بنام King Biscuit Flower Hour تهیه گردید كه نسخه كامل آن در سال 1996 منتشر شد.

    كارهای زیبای جو ستریانی موجی پویا در دنیای نوازندگی راك بوجود آورد؛ در این میان می توان به كارهایی چون EP, Not Of This Earth و Surfing With The Alien (که موفق به دریافت نشان طلای مسابقات گرمی نیز شد) اشاره کرد. پس از آن Satch ردیف اول لیست آراء عمومی بهترین گیتاریست مجلات موسیقی را بخود اختصاص داد . میك جگر خواننده معروف گروه Rolling Stones از او به عنوان همراه در تورهای استرالیا و ژاپن استفاده كرد.

    از دیگر شاهكار های جو ستریانی می توان به آلبوم Flying In A Blue Dream (سال 1989) اشاره كرد كه آغاز كار خوانندگی او نیز می باشد. زمینه فعالیت های ستریانی بسیار گسترده است او حتی ساخت موسیقی فیلمهای گوناگون را بعهده گرفت كه از آن جمله می توان به فیلم Say Anything به كارگردانی Cameron Crowe اشاره كرد. با كناره گیری Ritchie Blackmore از گروه Deep Purple در سال 94 جو ستریانی جای او را گرفت .اگر چه از او در خواست شد كه بعنوان یك عضو دایمی باقی بماند او این پیشنهاد را نپذیرفت تا به كار خودش به تنهایی ادامه دهد.

    Satch بعد از انتشار آلبوم Crystal Planet اولین تور G3 را در سال 96 با همراهی Steve Vai بر پا كرد كه البته بعد از آن‏‏ ‏این كنسرت ها سالیانه اجرا شدند. در بین سالهای 2000 تا 2002 دو كار دیگر از او به نامهای Engines Of Creation (كاندید مسابقات Grammy) و Live In San Francisco به ثبت رسید.


    علاوه بر كارهایی كه ستریانی انجام داده است بار ها بعنوان مهمان جهت همراهی با هنرمندان دیگر دعوت شد كه از آن جمله می توان به همراهی او با Alice Cooper در آلبوم Hey Stupid و Stuart Hamm در Radio Free Albemuth و بسیاری موارد دیگر اشاره كرد.

    جالب است كه بدانید در اوایل دهه 90 كمپانی Ibanez به افتخار جو ستریانی مدل گیتار JS را به بازار عرضه كرد. Satch برای آلبوم های Surfing with the alien (سال 1987) ؛ Dreaming #11 (سال 1988) موفق به دریافت جایزه Grammy شده است و نیز برای Flying in a blue dream و ‎You're my world و آهنگ Summer Song از اجرای زنده G3 كاندید این مسابقات شده است

  8. #108
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Aug 2006
    محل سكونت
    Isthmus
    پست ها
    688

    پيش فرض

    [IMG]file:///C:/PROGRA~1/DAP/v_logo.gif[/IMG]File InformationVerifying link...



    در بین نوازندگان گیتار راک (Rock) دهه های 80 و 90 جو ستریانی یكی از حرفه ای ترین و قدرتمند ترین گیتاریست ها می باشد.

    او در 15 جولای سال 1956 در Westbury شهر نیویورك بدنیا آمد و در حومه Carle Place بزرگ شد. ستریانی تحت تاثیر نوازنده گیتار افسانه ای Jimi Hendrix قرار داشت و با وجود اینكه بیشتر علاقمند به Drum بود در 14 سالگی شروع به تمرین گیتار نمود.

    خیلی زود بعد از فراگیری گیتار به تدریس آن به دیگران پرداخت و در این بین به یكی از شاگردانش بنام Steve Vai احساس نزدیكی و وابستگی پیدا كرد. زمانی كه Steve Vai بعنوان گیتاریست گروه David Lee Roth به شهرت رسید در بسیاری از مجامع عمومی از دوست و استاد سابقش تمجید و قدر دانی نمود.

    اواخر سالهای 70 ستریانی به Berkeley CA تغییر مكان داد اما همچنان بكار تدریس مشغول بود . در بین شاگردان او می توان به نوازندگان توانایی چون Kirk Hammett (از گروه متالیكا) , Larry Lalonde (از گروه پرایموس) , David Bryson (از گروه كانتینگ كروز) و Charlie Hunter ( نوازنده Jazz تلفیقی) اشاره كرد. Satch (نام هنری جو ستریانی) در اوایل دهه 80 در یك كار خوب با Greg Kihn به نوازندگی پرداخت كه پیامد آن تعدادی سولو و یك تور بود و از آن كار ها یك نسخه آرشیوی بنام King Biscuit Flower Hour تهیه گردید كه نسخه كامل آن در سال 1996 منتشر شد.

    كارهای زیبای جو ستریانی موجی پویا در دنیای نوازندگی راك بوجود آورد؛ در این میان می توان به كارهایی چون EP, Not Of This Earth و Surfing With The Alien (که موفق به دریافت نشان طلای مسابقات گرمی نیز شد) اشاره کرد. پس از آن Satch ردیف اول لیست آراء عمومی بهترین گیتاریست مجلات موسیقی را بخود اختصاص داد . میك جگر خواننده معروف گروه Rolling Stones از او به عنوان همراه در تورهای استرالیا و ژاپن استفاده كرد.

    از دیگر شاهكار های جو ستریانی می توان به آلبوم Flying In A Blue Dream (سال 1989) اشاره كرد كه آغاز كار خوانندگی او نیز می باشد. زمینه فعالیت های ستریانی بسیار گسترده است او حتی ساخت موسیقی فیلمهای گوناگون را بعهده گرفت كه از آن جمله می توان به فیلم Say Anything به كارگردانی Cameron Crowe اشاره كرد. با كناره گیری Ritchie Blackmore از گروه Deep Purple در سال 94 جو ستریانی جای او را گرفت .اگر چه از او در خواست شد كه بعنوان یك عضو دایمی باقی بماند او این پیشنهاد را نپذیرفت تا به كار خودش به تنهایی ادامه دهد.

    Satch بعد از انتشار آلبوم Crystal Planet اولین تور G3 را در سال 96 با همراهی Steve Vai بر پا كرد كه البته بعد از آن‏‏ ‏این كنسرت ها سالیانه اجرا شدند. در بین سالهای 2000 تا 2002 دو كار دیگر از او به نامهای Engines Of Creation (كاندید مسابقات Grammy) و Live In San Francisco به ثبت رسید.


    علاوه بر كارهایی كه ستریانی انجام داده است بار ها بعنوان مهمان جهت همراهی با هنرمندان دیگر دعوت شد كه از آن جمله می توان به همراهی او با Alice Cooper در آلبوم Hey Stupid و Stuart Hamm در Radio Free Albemuth و بسیاری موارد دیگر اشاره كرد.

    جالب است كه بدانید در اوایل دهه 90 كمپانی Ibanez به افتخار جو ستریانی مدل گیتار JS را به بازار عرضه كرد. Satch برای آلبوم های Surfing with the alien (سال 1987) ؛ Dreaming #11 (سال 1988) موفق به دریافت جایزه Grammy شده است و نیز برای Flying in a blue dream و ‎You're my world و آهنگ Summer Song از اجرای زنده G3 كاندید این مسابقات شده است
    دیسکوگرافی رو نگفتی

  9. #109
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    سلام
    متشکرم rok magic

  10. #110
    پروفشنال doyenboof's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    594

    پيش فرض

    سلام یک آهنگ از نیروانا به نام (درباره یک دختر)
    که یکی از بهترین های نیروانا هست

    درباره یک دختر
    شعر و مو سیقی از ((کرت کوبین))

    من یه دوست با حال دارم
    می خوام....حتی حاضرم به همه ی حرف ها هم گوش بدم
    می خوام....فکر می کنم که این کفش ها خیلی بهت میان
    می خوام.... یه نشونه ای ، چیزی نداری؟

    خوب از این موقعیت استفاده می کنم
    وقتی که منو می بری گردش
    ولی حیف که نمی تونم هر شب مجانی ببینم ات

    سر راه ات می ایستم
    می ایستم.... امیدوارم کهوقت داشته باشی
    می ایستم.... شماره ام رو بهت می دم
    می ایستم....باهات یه قرار می ذارم


    خوب از این موقعیت استفاده می کنم
    وقتی که منو می بری گردش
    ولی حیف که نمی تونم هر شب مجانی ببینم ات


    من یه دوست با حال دارم
    می خوام....حتی حاضرم به همه ی حرف ها هم گوش بدم
    می خوام....فکر می کنم که این کفش ها خیلی بهت میان
    می خوام.... یه نشونه ای ، چیزی نداری؟


    خوب از این موقعیت استفاده می کنم
    وقتی که منو می بری گردش
    ولی حیف که نمی تونم هر شب ببینم ات
    مجانی
    می خوام...


    About a girl
    cobain

    I need an easy friend
    I do ... with an ear to Iend
    I do ... think you fit this shoe
    I do ... won`t you have a clue

    I`II take advantage while
    you hang me ut to dry
    but I can`t see you every night for free

    I`m standing in your line
    I do ...hope you have the time
    I do ... pick a number too
    I do ... keep a date with you

    I`II take advantage while
    you hang me ut to dry
    but I can`t see you every night for free

    I need an easy friend
    I do ... with an ear to Iend
    I do ... think you fit this shoe
    I do ... won`t you have a clue

    I`II take advantage while
    you hang me ut to dry
    but I can`t see you every night
    For free
    I do...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •