تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 11 از 15 اولاول ... 789101112131415 آخرآخر
نمايش نتايج 101 به 110 از 145

نام تاپيک: حسين پناهي

  1. #101
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض




    خوشا به حال لک لکا

    که عشقشون قاف نداره

    خوشا به حال لک لکا

    که مرگشون گاف نداره

    خوشا به حال لک لکا

    که خوابشون واو نداره

    خوشا به حال لک لکا

    که لک لکن... که لک لکن!

    با بالای سپیدشون

    تو آسمون پر می زنن

    رها و شاد، بی دغدغه...

    هر جا بخوان سر می زنن

    اوج می گیرن تو آسمون

    تو آسمون بی نشون...

    سر به هوا به عشقشون

    از عشق، پرپر می زنن.

  2. این کاربر از Snow_Girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #102
    پروفشنال Snow_Girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    Your Heart
    پست ها
    556

    پيش فرض

    چرا نمی شناسی ام ...؟
    چرا نمی شناسمت ...؟
    می دانم مرا نمی شنوی و من این را از سیبی که از دستت افتاد فهمیدم
    دیگر به غربت چشم هایت خو کرده ام و به درد های باد کرده روحم
    که از قاب تنم بیرون زده اند ....
    با توأم بی حضور تو بی منی با حضور من
    می بینی تا کجا به انتحار وفادار مانده ام تا دل نازک پروانه نشکند
    همه سهم من از خود دلی بود که به تو دادم ...
    و هر شب بغض گلویت را در تابوت سیاهی که برایم ساخته بودی گریستم
    و تو هرگز ندانستی که زخم هایت ، زخم های مکررم بودند
    نخ های آبی ام تمام شده اند
    و گل های بقچه چهل تیکه دلم ناتمام مانده اند
    باید بیش از بند آمدن باران بمیرم ....!!


    "زنده یاد حسین پناهی"

  4. 4 کاربر از Snow_Girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #103

    پيش فرض

    خـلال



    برهنۀ برهنه !

    جز کاسه ای سفال به جای کلاه ،

    آذین زنی نازا

    و پوتین کهنه ای بر پینه های پا

    بی بندُ عاصی به دایره ها

    از انسان کسی نمانده بود ...

    جز کاسه ای سفال

    که هزار بار ،

    از کنار دیگِ پُر

    خالی گذشته بود

    و پوتینی کهنه که از هزار راه بی برگشت،

    بی خود خواهِ خود

    او از شعاع آشنائی ،

    به شعاع آشناتری می رساند !

    بی شک جهان را به عشق کسی آفریده اند ،

    چون من که آفریده ام از عشق

    جهانی برای تو !

    این بود سوتِ ناسوته اش ،

    آن دَم که پُشت بر جهان خود ساخته ،

    چشم در هیچُ پوچ

    بابونۀ خشک می خورد

    و خلال می نمود !

    روباهِ باد

    از خرابه های هم جوار

    وهق می زدُ می گذشت

    با جاروی بلند دُمش

    که هزار تار ِ یال ،

    از هزار اسب شهید تشنۀ هزار جنگ بود !

    Last edited by F l o w e r; 03-02-2012 at 23:11.

  6. 5 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #104

    پيش فرض

    زیباترین شعر دنیا


    آب ..... آب

    بابا ..... آب

    بابا ..... آب

    .آ ........ ا
    Last edited by F l o w e r; 03-02-2012 at 23:10.

  8. 7 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #105
    در آغاز فعالیت maryam heydari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    teh
    پست ها
    3

    پيش فرض

    جغد



    کیست ؟

    کجاست ؟

    ای آسمان بزرگ

    در زیر بال ها خسته ام

    چقدر کوچک بودی تو ؟!

  10. 3 کاربر از maryam heydari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #106
    در آغاز فعالیت maryam heydari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    teh
    پست ها
    3

    پيش فرض

    بر می گردم

    با چشمانم

    که تنها یادگار کودکی منند

    ایا مادرم مرا باز خواهد شناخت

  12. 4 کاربر از maryam heydari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #107

    پيش فرض

    از شوق به هوا

    به ساعت نگاه میکنم
    حدود سه نصف شب است
    چشم می بندم که مبادا چشمانت را
    از یاد برده باشم
    و طبق عادت کنار پنجره میروم
    سوسوی چند چراغ مهربان
    و سایه کشدار شبگردان خمیده
    و خاکستری گسترده بر حاشیه ها
    و صدای هیجان انگیز چند سگ
    و بانگ آسمانی چند خروس
    از شوق به هوا می پَرم چون کودکیم
    و خوشحال که هنوز
    معمای سبز رودخانه از دور
    برایم حل نشده است
    آری از شوق به هوا میپرم
    و خوب میدانم
    سال هاست که مرده ام
    Last edited by F l o w e r; 03-02-2012 at 23:24.

  14. 16 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #108
    آخر فروم باز H.Operator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    5,526

    پيش فرض

    برای آناهیتا

    وراي اين خانه كوچك كه معبد مقدس من است
    پلكاني است از نور كه به بام همه دنيا منتهي مي شود
    ما هر روز از فراز‌ آخرين پله
    تك تك مردم روي زمين را به اسم صد مي كنيم
    و با صداي بلند به آن ها مي گوييم كه دوستتان داريم.
    وراي اين خانه كوچك كه به اندازه زندگي بزرگ است
    پنجره ايست كه رو به پنجره هاي همه دنيا باز مي شود
    ما هر روز از آن پنجره
    براي مردم دنيا سرود شاد زندگي مي خوانيم
    براي پاتريس سياه و خسته در مزارع نيشكر
    براي كاميليا در معدن
    براي كاترين و بچه هايش
    براي متاع كه كاسه آردي را از زن همسايه يكساله قرض ميگيرد
    براي عشق فقيرانه چوپانان بنگله
    وراي اين خانه، اين معبد،
    روزانه ايست كه به خانه خورشيد راه دارد
    ما خورشيد را خواهيم گفت
    تا همراه بهار
    براي كاميليا، براي كاترين، براي متاع،-
    براي عشق فقيرانه چوپانان بنگله طلوع كند.
    خانه كوچك من، خانه خورشيد و بهار است.
    Last edited by H.Operator; 23-07-2011 at 11:43.

  16. 4 کاربر از H.Operator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #109
    آخر فروم باز H.Operator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    5,526

    پيش فرض

    برای شما

    براي اعتراف به كليسا مي روم
    رو در روي علف هاي روييده بر ديواره كهنه مي ايستم
    و همه ي گناهان خود را اعتراف مي كنم
    بخشيده خواهم شد به يقين
    علف ها
    بي واسطه با خدا حرف مي زنند
    .
    Last edited by H.Operator; 24-07-2011 at 12:21.

  18. 4 کاربر از H.Operator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #110
    آخر فروم باز H.Operator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    5,526

    پيش فرض

    چشم من و انجیر

    دیوونه کیه؟
    عاقل کیه؟
    جوونور کامل کیه؟
    واسطه نیار به عزتت خمارم
    حوصله هیچ کسی رو ندارم
    کفر نمیگم سوال دام
    یک تریلی محال دارم
    تازه داره حالیم می شه چیکارم
    میچرخم و میچرخونم سیارم
    تازه دیدم حرف حسابت منم
    طلای نابت منم
    تازه دیدم که دل دارم بستمش
    راه دیدم نرفته بود رفتمش
    جوانه نشکفته را رستمش
    ویروس که بود حالیش نبود هستمش
    جواب زنده بودنم مرگ نبود! جون شما بود؟
    مردن من مردن یک برگ نبود! تو رو به خدا بود؟
    اون همه افسانه و افسون ولش؟!!
    این دل پر خون ولش؟!!
    دلهره گم کردن گدار مارون ولش؟!
    تماشای پرنده ها بالای کارون ولش؟!
    خیابونا , سوت زدنا , شپ شپ بارون ولش؟!
    دیوونه کیه؟
    عاقل کیه؟
    جوونور کامل کیه؟
    گفتی بیا زندگی خیلی زیباست ! دویدم
    چشم فرستادی برام
    تا ببینم
    که دیدم
    پرسیدم این آتش بازی تو آسمون معناش چیه ؟
    کنار این جوی روون نعناش چیه؟
    این همه راز
    این همه رمز
    این همه سر و اسرار معماست؟
    آوردی حیرونم کنی که چی بشه ؟ نه والله!
    مات و پریشونم کنی که چی بشه ؟ نه بالله
    پریشئنت نبودم ؟
    من
    حیرونت نبودم؟!
    تازه داشتم می فهمیدم که فهم من چقدر کمه!
    اتم تو دنیای خودش حریف صد تا رستمه!
    گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه!
    انجیر میخواد دنیا بیاد آهن و فسفرش کمه!
    چشمای من آهن انجیر شدن!
    حلقه ای از حلقه زنجیر شدن!
    عمو زنجیر باف زنجیرتو بنازم
    چشم من و انجیر تو بنازم!
    دیوونه کیه؟
    عاقل کیه؟
    جوونور کامل کیه؟

  20. 6 کاربر از H.Operator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •