تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 109 از 934 اولاول ... 95999105106107108109110111112113119159209609 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,081 به 1,090 از 9340

نام تاپيک: اشعـار عاشقـانـه

  1. #1081
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    به خانه می رفت.
    با کیف
    و با کلاهی که بر هوا بود.
    چیزی دزدیدی؟
    مادرش پرسید.
    دعوا کردی باز؟
    پدرش گفت.
    و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد.
    به دنبال آن چیز٬
    که در دل پنهان کرده بود.
    تنها مادربزرگش دید٬
    گل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش٬
    و خندیده بود.

    "شادروان حسین پناهی"

  2. #1082
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    ای عشق جوانه کن بهار است
    هر شاخ کهن جوانه دار است

    شد غرق شکوفه سیب و دل نیز
    حوای همیشه بیقرار است

    سر سبزی نیم لحظه من
    سبزینه هفت سبزه زار است

    ای عشق شکفتنم بیاموز
    دل غنچه باغ انتظار است

    بیهوده مگوی کیست معشوق
    او چشم و چراغ روزگار است

    شهر تن و شهر جان ما را
    بسپار به او که شهریار است

    تا دیده بر او فتاد کاین کیست
    دل گفت که یار یار یار است

    ای عشق بدین مجال کوتاه
    زین بیش مرا چه اعتبار است

    برخیز و کمند خود رها کن
    دریاب که آخرین شکار است

    ای عشق بسوز هستیم را
    با یک نگهش که شعله وار است

    خاکستر من به راه او ریز
    بر گوی که بر منش گذار است

    بر گو که به دولت قدمهات
    از منت هر چه هست وارست.

  3. #1083
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    دوستت میدارم و بیهوده پنهان میکنم
    خلق میدانند و من انکار ایشان میکنم

    عشق بی هنگام من تا از گریبان سر کشید
    از غم رسوا شدن سر در گریبان میکنم

    دست عشقت بند زرین زد به پایم این زمان
    کاین سیه کاری به موی نقره افشان میکنم

    سینه پر حسرت و سیمای خندانم ببین
    زیر چتر نسترن آتش فروزان میکنم

    دیده بر هم مینهم تا بسته ماند سر عشق
    این حباب ساده را سرپوش طوفان میکنم

    این من و این دامن و این مستی آغوش تو
    تا چه مستوری من آلوده دامان میکنم

    دست و پا گم کرده و آشفته می مانم به جای
    نعمت وصل تو را اینگونه کفران میکنم

    ای شگرف ای ژرف ای پر شور ای دریای عشق
    در وجودت خویش را چون قطره ویران میکنم

    تا چراغانی کنم راه تو را هر شامگاه
    اشک شوقی نو به نو آویز مژگان میکنم

    زان نگاه کهربایی چاره فرمان بردن است
    هر چه میخواهی بگو آن میکنم آن میکنم

  4. #1084
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    گریه های شبانه من
    ارزانی نگاه های عاشقانه تو باد
    از امروز تا فردا و فرداها
    باز هم من هر روز
    روی جاده های مه گرفته انتظار
    به انتظار تو خواهم نشست
    می دانم که روزی تو باز می آیی
    تا آن روز
    ای سبز ترین خاطره من
    چشمانم را به احترامت نخواهم بست

  5. #1085
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    می‌دانی
    تنها دلیل این‌همه دیوانگی‌هایم
    این‌ست که نمی‌خواهم
    مدیون و گناه‌کار
    روزی کشیده شوم
    به دادگاه آرزوهایم‌!

  6. #1086
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    سال‌هاست که گم شده‌ام
    و نیست تک ستاره‌ای!
    نشانه‌ای ندارم
    تو اگر همانی که باید،
    مرا پیدا کن!

  7. #1087
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    نشسته در تاریکی غم
    و ساعت‌هاست عاشقانه
    خیره شده به ماه.
    انگار تمرین می‌کند
    دوست داشتن را
    بدون حس زیبای تعلّق!

  8. #1088
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    بودی و نبودم


    بودم و نبودم

    بودم و برایت بد بودم

    بودم و هیچ بودم

    بودم و غم بودم

    بودم و اشک بودم

    بودم و کاش هرگز با تو نبودم

    هستم و کاش هرگز بی تو نباشم

  9. #1089
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    رودها در جاري شدن
    و علفها در سبز شدن معني پيدا ميكنند...
    كوه ها با قله ها
    و درياها با موج ها زندگي پيدا ميكنند...
    و انسان ها
    و همه انسان ها...
    با عشق، فقط با عشق
    پس بار خدايا، برمن رحم كن
    بر من كه ميدانم ناتوانم رحم كن!
    باشد كه خانه اي نداشته باشم!
    باشد كه لباس فاخري بر تن نداشته باشم!
    باشد كه حتي دست و پايي نداشته باشم!
    اما نباشد،
    هرگز نباشد،
    كه در قلبم عشق نباشد...
    هرگز نباشد

  10. #1090
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    ما ز خرابات عشق مست الست آمدیم
    نام بلی چون بریم چون همه مست آمدیم
    پیش ز ما جان ما خورد شراب الست
    ما همه زان یک شراب مست الست آمدیم
    خاک بد آدم که دوست جرعه بدان خاک ریخت
    ما همه زان جرعه‌ی دوست به دست آمدیم
    ساقی جام الست چون و سقیهم بگفت
    ما ز پی نیستی عاشق هست آمدیم
    دوست چهل بامداد در گل ما داشت دست
    تا چو گل از دست دوست دست به دست آمدیم
    شست درافکند یار بر سر دریای عشق
    تا ز پی چل صباح جمله به شست آمدیم
    خیز و دلا مست شو از می قدسی از آنک
    ما نه بدین تیره جای بهر نشست آمدیم
    دوست چو جبار بود هیچ شکستی نداشت
    گفت شکست آورید ما به شکست آمدیم
    گوهر عطار یافت قدر و بلندی ز عشق
    گرچه ز تأثیر جسم جوهر پست آمدیم
    عطار

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •