تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 108 از 137 اولاول ... 85898104105106107108109110111112118 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,071 به 1,080 از 1366

نام تاپيک: نثرهای عاشقانه

  1. #1071
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    بادی می وزد ـ سرد و جانکاه ـ
    و دو قاب پنجره ذهنم را درهم می کوبد..
    صدایی مهیب برمی خیزد
    که بیشتر به شکستن قلبی ـ آنهم در این روزهای نیمه پاییز ـ می ماند ..
    می لرزم..
    می لرزی ..

    رد بی فروغ دو چشمانم بی اختیار
    به آن گوشه خالی روی طاقچه سرازیر می شوند..
    همان گوشه ای که روزی عکسی بود
    که تو در هزار گوشه چهار گوشه اش لبخندی به یادگار گذاشته بودی..
    دقیق ترمی نگرمت..
    خاکی به پهنای تمام غرورم ذره ذره ات را در برگرفته .

    بادی می وزد ـ سرد و جانکاه ـ
    رقص غبار از رخ مه گرفته ات طوفانی در من به پا می کند .
    و تو
    که هنوز لبخند میزنی ..
    لبخندی به تلخی این روزهایمان که هر جانی را در آتش فرو می کشد ..




  2. 2 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1072
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    كنار تو ،
    همه چيز را
    از باور زمان پاك كردم
    هجوم خاطره
    تحميل كلمه
    بغض حنجره
    سكوت شب
    ذهن خواب
    زبان تصوير
    حتي ، چشمان شفاف اشك
    و توانستم
    لمس لزج تنهايي را
    از دستهايم پاك كنم
    سرشار از بلوغ نجيب مهتاب
    واژه ، به واژه . . .
    پرواز كردم
    از ميان شبي كه تبخير مي شد
    تا فرداي در راه
    تا مرز
    تو . . .

  4. 5 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1073
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    2,073

    پيش فرض

    مرا با این بالش و این دو تا ملافه و این سه تا شکلات
    روی میزت راه می د‌هی؟
    می‌شود وقتی می‌نویسی
    دست چپت! توی دست من باشد؟
    اگر خوابم برد
    موقع رفتن
    جا نگذاری مرا روی میز!
    از دلتنگیت می‌میرم
    وقتی نیستی
    می‌خواهم بدانم چی پوشیده‌ای
    کجا نشسته ای
    چه کار می کنی
    و هزار چیز دیگر
    تو بگو
    چطور به خودم و خدا
    کلافه بپیچم
    تا بیایی؟
    خنده‌های تو
    کودکی‌ام را به من می‌بخشد
    و آغوش تو
    آرامشی بهشتی
    و دست‌های تو
    اعتمادی که به انسان دارم
    ...
    چقدر از نداشتنت می‌ترسم

  6. 3 کاربر از Ghorbat22 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1074
    داره خودمونی میشه a@s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    176

    پيش فرض

    برای آنکس که عشقی ندارد،دنیا ویرانه ی تاریک وخاموشی ست،تهی.
    گویی هیچکس درآن نیست. هست اما همه صفرند،میان تهی.
    وچه سعادتمنداست آنکس که کسی را درین دنیا داردوهمسفرخویش را یافته است. دوهمسفری که نمیروندتابه جایی برسند، میروندتاباهم باشند. براین ویرانه ها،پس از باهم بودن، هیچ آبادی ای نیست.

  8. 5 کاربر از a@s بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1075
    داره خودمونی میشه *ALONE*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    152

    پيش فرض

    می ترسم از نبودنت...


    و از بودنت بیشتر!!!


    نداشتن تو ویرانم میکند...


    و داشتنت متوقفم!!!


    وقتی نیستی کسی را نمی خواهم.


    و وقتی هستی" تو را" می خواهم.


    رنگهایم بی تو سیاه است ،و در کنارت خاکستری ام


    خداحافظی ات به جنونم می کشاند...


    و سلامت به پریشانیم!؟!


    بی تو دلتنگم و با تو بی قرار....


    بی تو خسته ام و با تو در فرار...


    در خیال من بمان


    از کنار من برو


    من خو گرفته ام به نبودنت.......

  10. 4 کاربر از *ALONE* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1076
    داره خودمونی میشه *ALONE*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    152

    پيش فرض

    من غریبه ی دیروز،آشنای امروز و فراموش شده ی فرداهستم.
    پس در آشنایی امروز مینگرم تا در فراموشی دنیا یادم کنی!

  12. 2 کاربر از *ALONE* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1077
    داره خودمونی میشه *ALONE*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    پست ها
    152

    پيش فرض

    عاشق شدن مثل دست زدن به آتيش می مونه . پس سعی کن تا وقتی که جراتش رو پيدا نکردی هيچ وقت بهش دست نزنی اما اگه بهش دست زدی سعی کن طاقتش رو داشته باشی که تو دستهات نگهش داری

  14. 3 کاربر از *ALONE* بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1078
    حـــــرفـه ای ***Spring***'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    ♠♠♠♠♠♠♠
    پست ها
    6,296

    12 گر دل شیر نداری ، سفر عشق نرو ...

    عاشق شدن مثل دست زدن به آتيش می مونه . پس سعی کن تا وقتی که جراتش رو پيدا نکردی هيچ وقت بهش دست نزنی اما اگه بهش دست زدی سعی کن طاقتش رو داشته باشی که تو دستهات نگهش داری

    سلام ...

    ... گر دل شیر نداری ، سفر عشق مرو ...








    .

  16. 2 کاربر از ***Spring*** بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1079
    داره خودمونی میشه a@s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    176

    پيش فرض

    هیچ میدانی چرا چون موج
    در گریز ازخویشتن هرلحظه می کاهم؟
    زان که بر این پرده تاریک این خاموشی نزدیک
    آنچه میخواهم نمی بینم
    وآنچه می بینم نمی خواهم

  18. این کاربر از a@s بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #1080
    داره خودمونی میشه a@s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    176

    پيش فرض

    مرموز درخت
    ترجیح می دهم که درختی باشم
    درزیر تازیانه ی کولاک وآذرخش
    باپویه ی شکفتن وگفتن
    تا
    رام صخره ای
    درنازودرنوازش باران
    خاموش ازبرای شنفتن

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •