تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 108 از 233 اولاول ... 85898104105106107108109110111112118158208 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,071 به 1,080 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #1071
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    وقتی مردی احساس خرسندی و قناعت می کند ، فرصت هایی را که خود به خود پیش می آیند ، نادیده می گیرد ، زیرا فکر می کند نیاز به چیز دیگری ندارد .



    دون ژوان

  2. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #1072
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    در نظر دخترک همه روزها مثل هم بودند و یکنواختی ایام برای آدمها باعث می شود متوجه چیزهای خوبی که هر روز با طلوع خورشید در زندگیشان اتفاق می افتد،نشوند

    کیمیاگر

  4. #1073
    آخر فروم باز rezaete's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    اهواز = اکسین
    پست ها
    4,675

    پيش فرض

    هرگز قبل از اینکه چیزی را بدست آوری ، وعده ی آن را به کس دیگری نده

    کیمیاگر

  5. این کاربر از rezaete بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #1074
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    زنها در پی مردان خوش قیافه نیستند ، دنبال مردهایی هستند که زنان زیبا دارند .



    کتاب خنده و فراموشی

  7. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #1075
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    از دست دادن آنکه عاشقانه دوستش می داریم تحمل ناپذیرتر از هر چیز است .




    کتاب خنده و فراموشی

  9. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1076
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گاهی وقتها دختری می خواهد با مردی ازدواج کند اما پدر و مادرش موافق نیستند . توقع دارید چه کار کند ؟ نمی تواند فقط به این دلیل که پدر و مادرش مخالفند با این آدم ازدواج نکند .



    اینجا همه آدم ها این جوری اند

  11. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1077
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تمام زندگی او به اینجا ختم شده است ، به این لحظه . بعد از این دیگر زندگی نیست . چیز دیگری است ، چیزی خطا و غیر قابل زیستن ، چیزی مکانیکی ، مخصوص روبات ها ولی زندگی نیست .


    اینجا همه آدم ها این جوری اند

  13. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1078
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مگر تحمل کم محلی چه قدر سخت است ؟ولی وقتی کنارشان می نشینم ، و سرم را روی فنجان چای و مینگ پائو خم می کنم و هیچ کس لام تا کام حرف نمی زند ، احساسی دارم که نمی توانم به آسانی توصیف کنم . انگار قلبم توی قفسه سینه ام مثل بادکنک باد کرده و هر ضربان مثل تاپ تاپ خفه طبلی به دنده هایم فشار می اورد .



    نقشه هایت را بسوزان

  15. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1079
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    کار شوهرها همینه ، عصبانی شدن . همه همین طورن .



    نقشه هایت را بسوزان

  17. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #1080
    آخر فروم باز amir 69's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    همان حوالی
    پست ها
    1,259

    پيش فرض

    جراح می گوید : " بچه به اندازه ی شما رنج نمی کشد ."
    کی می تواند چیز دیگری بگوید ؟ این بچه که نمی تواند ؛ فقط می تواند با آن لحن بچگانه اش بگوید ماما ، بابا ، جیز و جیش ، بای -بای ، دَدَ .... اینها برای بیان ِ رنج ِ بسیارش کفایت نمی کند . کی می تواند بگوید بچه های کوچک با درد و رنجشان چه می کنند ؟ خودشان که نمی توانند . همه ی اینها را جایی نمی گذارند که کسی بتواند واقعا ببیند . آنها یک نژاد متفاوت هستند ، مثل گونه ای متفاوت . . .
    جراح می گوید : " طاقت می اوری "
    مادر می پرسد : " چطور ؟ چطور می شود طاقت آورد ؟ "
    جراح می گوید : " سرت را می اندازی پایین و کارت را می کنی ."

    اینجا همه ی آدم ها اینجوری اند

  19. 2 کاربر از amir 69 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •