سلام دوستان. واقعا عذر می خوام که جوابا دیر شدآخه در گیره تولد بازی بودم
![]()
ممنون آقا سعیدنوشته شده توسط saeid_ronaldo
![]()
دلم می خواست الان 39 سالم بود![]()
سلام دوستان. واقعا عذر می خوام که جوابا دیر شدآخه در گیره تولد بازی بودم
![]()
ممنون آقا سعیدنوشته شده توسط saeid_ronaldo
![]()
دلم می خواست الان 39 سالم بود![]()
اونوقت چرا 39 سال ؟؟؟؟
من از شما ممنونم دوست عزیزمنوشته شده توسط sentimental
![]()
من اسمه کاریو که دارم می کنم فرار از مشکل نمی ذارم !می دونید مشکلی که وجود داره اینه که p30 میدانه مبارزه و جنگ نیست می دونم اگه ادامه بدم باعث به خطر افتادنه سایت و زیره پا گذاشتن قوانین می شه . من که گفتم از p30 می رم منظورم اینه که دیگه پستهام خیلی خیلی محدود می شه و شاید به صفر برسه اما اینجا سر می زنم و از مطالب استفاده می کنم. بازم می گم چون p30 میدانه مبارزه نیست من ترجیح می دم حضورمو کم رنگ تر یا در واقع بی رنگ کنم که قوانینو زیره پا نذاشته باشم![]()
متاسفم که بعضی ها با کاراشون باعث شدن که از دوستیه دوستایه خوبم تو p30 بی بهره بمونم ...![]()
نوشته شده توسط navid_mansour
آره1.این جمله به شخصیتت میخوره؟"ابرو گره کردن تو خوردنیست.....یه لب بخندی چی میشه ای خسیس" ؟اتفاقا یه دوست دارم که همیشه این اهنگه منصورو تقدیم می کنه به من
![]()
![]()
![]()
![]()
نسبتا زیاد2.نازک نارنجی هستی؟![]()
![]()
یاده Email می افتم3."@" اینو که میبینی یاد چی میفتی؟![]()
![]()
هیچی4.با حقوقت چی کار میکنی؟در واقع همشو الکی مصرف می کنم
نهایتا خرجه دو یا سه شب بیرون رفتن با دوستام می شه
![]()
قبلا گفته بودم فکر کنم5.دوست داری تگه سفر خارجی بری,کجا بری؟![]()
یه بار رفتم نیویورک خیلی بهم خوش گذشت اگه بشه دلم می خوام یه باره دیگه هم برم
![]()
![]()
![]()
تو کارم به هیچ وجه6.تا حالا شده تو کارت در شرف اخراج شدن قرار بگیریهمیشه کارمنده محبوبی هستم
اما تو مدرسه یه بار سه روز اخراج شدم
چون دسته یه دختررو شکونده بودم
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
چون محله کارم دولتی نیستن در واقع تاخیر هیچ معنایی نداره7.با چقدر تأخیر سر کارت حاضر میشی؟به خاطره اینککه هرکس هر ساعتی که حاضر باشه باید ساعت بزنه و هر وقت که بخواد از شرکت خارج بشه باید اعلام کنه
در پایانه ماه هم با توجه به ساعاتی که کار کردی به ازایه هر یک ساعت مبلغه خاصی به عنوانه حقوق یا دستمزد داده می شه
![]()
سقراط یکی از اون کسانیه که همیشه برام قابله احترامهنوشته شده توسط saeid_ronaldo
![]()
این جمله هم خب 100% باهاش موافقم اما فکر کنم من جزئه اون دسته ای باشم که نمی دانم که نمی دانم![]()
سلام فرانکه توپولو خوشگله خودمنوشته شده توسط magmagf
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
1)دوست دارم برم ایتالیا که لیسانیه عمرانو از اونجا بگیرم![]()
![]()
![]()
2) دوست دارم برم انگلیس و دکترامو از کالج کمبریج بگیرم![]()
![]()
3) نه دلم می خواد تو همین تهرانه خودمون بمونم از جام تکون هم نخورم![]()
![]()
![]()
------------------------
می بینم که تنوره این صندلی خنک شده و من دارم نفس می کمپروردگارا شکر
![]()
به نظرم یه پسره توپول هستی که همش دوست داری ادای بزرگا رو در بیاری و در این زمینه خیلی هم موفق بودی چون تا قبل از اینکه بشینی رو صندلی راجعبت یه جوره دیگه فکر می کردم اما بعد دیدم نه انگار یه پسره با روحیه اینوشته شده توسط mohammad ashena
![]()
![]()
![]()
![]()
از اون قبلی که خیلی بهتره. من اصلا اون قبلیو دوست نداشتم.اما اگه خواستی یه کم اکتیو ترش کنی و یه کم هیجانشو بیشتر کنی یه pm بهم بده تا برات یهکی دو تا اواتار سند کنم
![]()
سلام آقا سعیدنوشته شده توسط bb
![]()
مشکلتون بر طرف شد؟![]()
آخه نمی دونم چرا همیشه احساس می کنم به سته 40 سالگی نمی رسم و در دورانه میان سالی به دیداره خدا می شتابم واسه همین دلم می خواست 39 سالم باشه ببینم این احساسی که دارم درسته؟یا نه فقط یه احساسه
![]()
![]()
اگر صحنه ای رو در جلوی چشمات ببینی و منطقت به هیچ عنوان نتونه دلیلی برای اون پیدا کنه ، یعنی یه اتفاق غیر عادی به نظر شما...
اونوقت عکس العملت چیه؟
اگر برات عادی جلوه میکنه و از بابت این موضوع مطمئن هستی ، قصد دارم صحنه ای رو بهت نشون بدم و نظرت رو بدونم.
تا بعد...
ما یه دوسته تازه وارد داشتیم اسمش توهم بود همش از این سوالای خطر ناک می کرد شما احیانا نسبتی با ایشون ندارید؟نوشته شده توسط nightmare
![]()
![]()
ما همون در روز صحنه هایی رو می بینیم که منطق از پیدا کردن دلیل براشون عاجزهاینکه یه دختر بچه ی کوچولو که مثله فرشته ها پاکه باید وایسته توئ خیابون و فال بفروشه به جایه اینکه تو محیطه گرم خانواده بهترین تفریحاتو داشته باشه و یا اینکه پیرمردیو که برای ادامه و گذران زندگیش مجبوره شیشه ی ماشینا رو تمیز کنه و ....
همه ی این صحنه از نظره منطق غیر قابله پذیرشه
که مروره زمان باعث شده برای ما به شکل عادی در بیان و یا حتی گاهی اوقات اونقدر غرق در افکاره خودمون هستیم که این صحنه ها رو نمی بینیم
به نظرم در این مورد اصلا نمی شه از کلمه ی عادی یا غیر عادی استفاده کرد...
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)