تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1066 از 2734 اولاول ... 665669661016105610621063106410651066106710681069107010761116116615662066 ... آخرآخر
نمايش نتايج 10,651 به 10,660 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #10651
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    منی که مونس رنج دقایقت بودم
    سکوت کردم و ماندم ... که عاشقت بودم!!»

    نگاه کردم و دیدم پدر سرش خم بود
    نه! غم نداشت ، پدر واقعاً خود غم بود!!

    پدر شکستن ابری میان هق هق بود
    پدر اگرچه غریبه ، هنوز عاشـق بود ...

  2. #10652
    آخر فروم باز Payan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    شهر تو...
    پست ها
    1,376

    پيش فرض

    دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند
    و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
    بی خود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند
    باده از جام تجلی صفاتم دادند
    چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
    آن شب قدرکه این تازه براتم دادند
    بعد ازین روی من و آینه ی وصف جمال
    که درآن جا خبر از جلوه ی ذاتم دادند
    من اگر کام روا گشتم و خوش دل چه عجب
    مستحق بودم و این ها به زکاتم دادند
    هاتف آن روز به من مژده ی این دولت داد
    که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند
    این همه شهد و شکر کز سخنم می ریز
    د اجرصبری است کزان شاخ نباتم دادند
    همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
    که زبند غم ایام نجاتم دادند

  3. #10653
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    خانه شحنه خفته و دزدان بکوی و بام
    ره دیو لاخ و قافله بی مقصد و مرام
    گر عاقلی، چرا بردت توسن هوی
    ور مردمی، چگونه شدستی به دیو رام
    کس را نماند از تک این خنگ بادپای
    پا در رکاب و سر به تن و دست در لگام
    در خانه گر که هیچ نداری شگفت نیست
    کالات میبرند و تو خوابیده‌ای مدام


    پروین اعتصامی

  4. #10654
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    می گریم و می سوزم شاید که از این آتش
    لبخند شعف بینم بر غنچه لبهایت

    رخسار نمی پوشی از غیر عجب دارم
    در پرده نهان داری از من گل پیدایت

    بر بام سرم بنشین تکبیر اذان برکش
    تا بوسه زنم دستت تا سجده کنم پایت

    خاموش نخواهد شد خاکستر من هرگز
    امروز نمی میرم در وعده فردایت

  5. #10655
    آخر فروم باز Payan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    شهر تو...
    پست ها
    1,376

    پيش فرض

    تو مپندار كه خاموشي من
    هست برهان فراموشي من
    حميد مصدق


    من چقدر از شعراي پروين اعتصامي خوشم مياد ممنون آقا جلال

  6. #10656
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض


    نم نم بيا به سمت قراری که درمن است
    از امتداد خيس درختان که آمدی!

    امروز روز خوب من و روز خوب توست
    با خنده روئيت بنمايان که آمدی

    فواره های يخ زده يکباره واشدند
    تا خورد بر مشام زمستان که آمدی


    قابلی نداشت. پروین کارش درست بود
    Last edited by sise; 27-06-2007 at 23:47.

  7. #10657
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    يك غزل صبر وشقایق ،بردار
    زير پرچين اقاقي و دوبيتي وسكوت
    روي شن هاي كنار احساس
    پاي درس جنگل
    صبح را زمزمه کن
    شب نمي ماند با تو با من
    تو نماني با شب
    با خموشي سياهِ ماندن.

  8. #10658
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    نمی شود که تو باشی، به مهربانی مهتاب
    در آن زمان که روح دردمند ولگردم
    بستری می جوید
    بالینی می خواهد
    تا شاید دمی بیاساید

    نمی شود که تو باشی به مهربانی مهتاب
    و این روح دردمند ولگرد
    باز هم کوله را زمین نگذارد
    و سر را بر زانوی مهربانی تو


    نادر ابراهیمی

    حالا این خوب کی به وعدش عمل میکنه؟!

  9. #10659
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    وقتي درخت‌هاي مرتعش خزان‌زده،
    آواز شوم زرد سر مي‌دهند.
    وز آسمان قطه‌هاي سياه رخوت و مستي مي‌بارد
    ـ بجاي آفرينش و زايش
    وقتي كه مرگ صامت تو،
    مثل فتادن برگيست در حيطه‌ي خزان
    وقتي كه انجماد،
    در جوي‌هاي آبي خون تو جاري است
    وقتي كه عشق هم،
    با قدمت تعالي قدس‌اش
    در اين ترازوي بي‌تعديل
    با انزجار و دهشت دشمن،
    همسنگ مي‌شود.
    در بي‌بهار ازمنه‌ي پاييز،
    بايد چو باد،
    آشفته بود و سركش و مغرور.


    یک چندتا دیگه از این شعرای خوب دار بخونی به زودی

  10. #10660
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    روزگاريست كه آنسوي دعايم خاليست
    محض روي گل سجاده كمك ميخواهم

    چشم پروانهءقلبم به گل روي شماست
    آي اي مردم آزاده كمك مي خواهم

    دست كوتاه مرا از دهن موج بگير
    همنفس!سينه به دريا ده كمك مي خواهم

    عاشقي معترفم جرم بزرگيست ولي
    اتفاقيست كه افتاده كمك ميخواهم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •