این پست رو قبل از پست نوید جان میخواستم بدم اما خب ...
با سلام خدمت همه ی دوستان عزیز
خب دیدم نمیشه ساکت موند و همه حرفاشونو هم اینجا ، و هم به بقیه به صورت خصوصی گفتن و بقیه رو سر یکی چند نفر خراب کردن و جو سازی کردن و هر کی ندونه و بیاد اینجا من و چند نفر دیگه رو یه سری ادمای به خود مغرور و خود خواه تلقی میکنه اما خب مشک ان است که خود ببوید نه انکه ....
خیلی خوب یادمه روز اولی که اومدم قرارتون واقعا از همه ی دوستان خوشم اومد و با خودم گفتم که این روند رو ادامه بدم برای بهتر شدن روابط هم هر کاری از دستم میومد انجام دادم و سعی میکردم کاری کنم که ساعات کمی که با هم هستیم ساعت خوب و خوشی برای بقیه باشه نه اینکه با به تمسخر گرفتن دیگران خودم و یه تعداد محدودی از اطرافیانم رو بخندونم یا اینکه وقتی شوخی میکردم با دوستی ، جنبه ش رو داشتم که وقتی دوستم هم با من شوخی میکنه ازش ناراحت نشم ، قرار ها با همکاری و صمیمیت همه ی دوستان خیلی دوستانه تر از قبل شد و یه سری قرار های خاطره ساز با هم بودیم اما خب قضا و قدر الهی باعث شد با ورود یه سری افراد و ایجاد تفرقه و صفحه گذاری و کارهایی که بیشتر از بچه های دوران دبستان میشه دید این جو کم کم حالت صمیمیت خودش رو از دست داد و حتی جالبه که بدونید قرارهایی که میشد بریم بیرون شب بمونیم یا حتی قرار شمال و سفر بین ترم و ... بود با توجه به مشکل ایشون ( شب باید حتما خونه باشن با این سن) و یه سری جو سازی ها و ... که ماشالله استادش هستن قرارا محدود میشد و نمیشد که همه باشن حالا هر فکری میخواین بکنین ...
خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم که الان من حدود یکی دوماهه که شناختم این دوست یا دوستامونو تقریبا رابطه م رو کمتر کردم اما همه ی شما میدونین که من ادمی بودم و هستم که از هیچ کمک و خدمتی نسبت به دوستام دریغ نمیکنم و با وجود اینکه ایشون رو هنوز ندیده بودم و نمیشناختمشون 2 روز شبانه روزی براشون روی یک پروژه کار میکردم و حتی اگه دقت کرده باشید مرحله ای از کار که ایشون داشت از من برای یادگیری یک کار استفاده میکرد من مشکلی برام به وجود اومده بود و نمیومدم به اینجا که ایشون چطور از تکنیک هندونه برای به اصطلاح جذب بیشتر من استفاده کردن که ما این تکنیک ها رو سالیان خیلی دراز هست کهنه و قدیمی کردیم اما بعداز عبور خر محترم ایشون از پل نه میلادی بود و ....
مطمئنم هویت همه ی این عزیزان رو خواهد شد ، اما من از عزیزانی که با صفحه گذاری های انجام شده حالا به هر نحوی یه جور دیگه روی من قضاوت کردند بیشتر ناراحتم چرا که از دیگران در همون حد و اندازه شون انتظار بود اما از ان عزیزان بیشتر از اینا انتظار داشتم ...
برام اصلا مهم نیست که هر کدوم از شما با خوندن این پست چه فکری نسبت به من میکنین و چی میگین در باره ی من چون من اون چیزی که با ورود به جمعتون میخواستم و اون هم دوستانی از همه نظر دوست بود رو پیدا کردم و دیگه نیازی به اینجا بودن نمیبینم ، حتی میتونین به مدیران پی سی هم گزارش بدید این پست رو پاک کنن ....
اگه بدی ، خوبی از ما دیدید حلالمون کنین قراراتون پایدار ، لطفتون مستدام ، علی یار و یاورتان ...
میخواستم عینا پی امی که ایشون برای من فرستادند توی مسنجر رو براتون بفرستم اما دیدم بی احترامی به قوانین اینجاس ولی جواب رو اینجا میدم اقای مثلا فرهنگی و با شعور یه خورده دور و برت رو نگاه کن و اگه میتونی با خودت حلاجی کن و ببین ایا من این جو رو خراب کردم یا شما ؟
من اون سند تو آل (از نظر شما بچه گانه چون دوران بچگی ، یه بچه همه چی رو مث خودش میبینه ) رو کردم که اینا رو ننویسم ولی دیدم که نه انگار این قصه ادامه داره دیگه نتونستم ساکت بشینم ، ببینیم چی کار میکنی اغای به اصطلاح بزرگ جمع و هماهنگ کننده ...