سوءتعبیر نشه از حرفهای من
من اصلأ منظورم تفکر حاکم بر جامعه ی ما نبود که مرد ها از زنها جدا باشن! دور از جون مگه ملت جزامی هستن؟
منظور من این بود که فرهنگ جامعه پایین اومده
یعنی هرکی زیر فشاره با فحش و ناسزا فقط میتونه خودشو تخلیه کنه ؟ صندلی بشکونه و شیشه اتوبوس رو خورد کنه و ...؟ این همه آدم هستن که زیر شدید ترین فشار های مالی و جامعه هستن اما آدم از هم صحبتی باهاشون لذت میبره خیلیاشون هم استادیوم میرفتن که الان دیگه کمتر میرن در نقطه ی مقابل اینایی که توی استادیوم فحش میدن همه میدونیم از چه تیپ آدم هایی هستن از اونا که خطاب کردن همدیگه رو هم با ناسزا انجام میدن
این طنز هایی که توی فیسبوک و ... گفته میشه از همین جامعه درست شده یکی از این جمله ها این بود : یه روزی با فحش ناموس به دوستت سند مرگتو امضا میکردی اما امروز نشونه ی میزان دوست داشتن و صمیمیت شده! اینم از روی فشاره؟ خواهشأ نگید وجود نداره که خودتونم خوب میدونید وجود داره
چند نفر میخوان تذکر بدن که آقا فحش نده ؟ یه نفر ؟ دو نفر ؟ بازی های باشگاهی ما که کل استادیوم هماهنگ فحش میدن رو چی میگید ؟
والیبال هم قضیه ش با فوتبال فرق میکنه البته هیجانش اگر از فوتبال بیشتر نباشه کمتر نیست اما مقطعیه و به عبارتی حساسیت روش کمتره اگر تیم باخت یک ساعت دیگه فراموش میشه اما فوتبال اینطور نیست و این قضیه مختص به ایران نمیشه به همین دلیل کمتر فحش میشنویم. وگرنه توی سالن والیبال حلوا پخش نمیکنن که بگیم امکانات بیشتره پس مردم ریلکس تر هستن
اینکه خانومها هم بتونن مثل بقیه بیان استادیوم خیلی هم خوبه اما نه به صورت ناگهانی ، اونم با وضعیت تماشاگران فعلی! چون نه کسی تذکر میده اگر هم تذکر بده فرقی نمیکنه نه اینکه کسی حرمت نگه میداره! خیلی وقته که توی جامعه حرمت ها شکسته شده باید خوش شانس باشی موردی ببینی و دلت و به همون اندک موارد خوش کنی.
خیابون یه مثال بود که دوستمون سریع خواست بل بگیره! کسی تو خیابون قدم به قدم فحش نمیشونه اما تو استادیوم چرا !
لب مطلب اینکه همه چیز به فشار روی جامعه برنمیگرده عمدتأ فحش داره میشه فرهنگ حاکم بر استادیوم ، که باید یه فکری به حالش بشه اون وقت حضور خانومها خیلی هم حرکت مثبتی خواهد بود اما اینکه در شرایط فعلی بخوایم بگیم خون زن کره ای رنگین تره و این قبیل حرف ها نشونه ی روشنفکری نیست.